ماگستان، خرید ماگ، خرید فلاسک و خرید هدیه در همین نزدیکی!

خرید هدیه، خرید ماگ

تابلو اعلانات سایت
میلیاردرها مرامنامه (قوانین سایت) میلیاردر هدف این سایت چیست؟ میلیاردر دانلود ماهنامه سایت
میلیاردرها اتمام حجت (حتما بخوانید.) میلیاردر راه اندازی کسب و کار توسط اعضا میلیاردر مسابقه دوبرابر کردن پول
میلیاردرها عضویت در بخش ویژه VIP میلیاردر موفقیت های دوستان بعد از عضویت در سایت میلیاردر تبلیغات و معرفی کار و شغل شما


راهنمای خرید هدیه، ماگ و فلاسک

ماگستان, اولین و تنهاترین

ماگستان, اولین و تنهاترین


بررسی پدیده دلالی در ایران
زمان کنونی: 09-24-2025, 10:42 AM
کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع:
نویسنده: karafarin
آخرین ارسال: karafarin
پاسخ:
بازدید: 3737

ارسال پاسخ 
بررسی پدیده دلالی در ایران
12-31-2013, 11:39 PM (آخرین ویرایش در این ارسال: 12-31-2013 11:44 PM، توسط karafarin.)
ارسال: #9
RE: بررسی پدیده دلالی در ایران
بازدهی بخش دلالی اقتصاد سبک زندگی را تغییر داد!
بررسی ها نشان می دهد تولید قفل است. از نظر بنده، دلیل آن تسلط بخش نامولد بر بخش مولد است. در این شرایط، کسانی که هیچ کاری انجام نمي دهند، نوآوری و اختراع ندارند و محصول قابل استفاده ای تولید نمي كنند، درآمدهای فراوان کسب مي كنند/بازدهی های اقتصادی است که مردم را به هر سمتی مي كشاند. ما در گذشته اعتقاد داشتیم که باید درآمد ما انعکاسی از یک کار مفید و موثر و نافع باشد، اما متاسفانه الان این تصور را نداریم
بازدهی بخش دلالی اقتصاد سبک زندگی را تغییر داد!

اقتصادایران آنلاین-حمید رحمانی مقدم: «تولید ملی، حمایت از کار و سرمایه ایرانی» اگرچه نامی به ظاهر اقتصادی است، اما بنا به تاکید رهبر فرزانه انقلاب، بخش عظیم حمایت از تولید ملی و کار و سرمایه ایرانی به مردم باز می گردد و نقش افراد جامعه در این حمایت نه تنها کمرنگ تر از دولت و حلقه های اصلی اقتصاد تولید یعنی کارگران و سرمايه گذاران نیست، بلکه این نقش بسیار اساسی و با اهمیت است، چراکه کم اقبالی افراد جامعه نسبت به تولیدات داخلی ریشه ای فرهنگی دارد و این موضوع چرخش چرخ های کار و صنعت را با چالشی جدی مواجه ساخته و به وابستگی، عقب ماندگی و در نهايت رکود اقتصادی –اجتماعی منجر خواهد شد. عضو هيات علمي دانشگاه تهران معتقد است بازدهی بخش نامولد سبب این مشکل شده است. مصاحبه همشهری اقتصاد با دکتر عباس شاکری را در ادامه مي خوانید.

آقای دکتر به عنوان اولین سوال بفرمایید که چرا فرهنگ تولید در کشور ما فرهنگ درستی نیست و بیشتر افراد به سمت دلالی مي روند؟
این مسئله دلایل زیادی مي تواند داشته باشد. در تاریخ اقتصاد ایران به ريشه های فرهنگی هم اشاره می شود. اما به نظر بنده، عامل عمده آن، این است که یک بخشی در اقتصاد ایران به نام بخش نامولد وجود دارد که بدون اینکه هیچ تولیدی داشته باشد، درآمدهای فراوان کسب مي كند و بازدهی آن بالاست بنابراین همه به آن سمت متمایل مي شوند.
اگر کسی هم بخواهد تولید کند باید ثروت خود را به طور فیزیکی و حقیقی افزایش دهد که در معرض ده ها محدودیت و تعهد قرار دارد، لذا زمانی که بتوان با کارهای نامولد درآمدهای فراوان کسب کرد، همه به آن سمت روی می آورند.
برهمین اساس، سیطره بخش نامولد است که تولید را تحت تاثير خود قرار داده به طوری که در چهل سال گذشته به طور تقریبی مي توان گفت حدود ۴۰۰۰ میلیارد دلار تولید داشتیم در حالی که ۱۶۰۰ میلیارد دلار درآمد صادرات نفت داشتیم و ۴۰۰-۵۰۰ میلیارد دلار هم خودمان مصرف کردیم یعنی ۲۰۰۰ میلیارد دلار آن فقط نفت و گاز است.
این روند نشان مي دهد که تولید قفل است. از نظر بنده، دلیل آن تسلط بخش نامولد بر بخش مولد است. کسانی که هیچ کاری انجام نمي دهند، نوآوری و اختراع ندارند و محصول قابل استفاده ای تولید نمي كنند، درآمدهای فراوان کسب مي كنند. این درآمد باید از کجا برداشت شود؟ قاعدتا باید از GDP و محصول تولید شده جاری برداشته شود، بنابراین موجب مي شود سهم افرادی که در تولید دخالت دارند، بسیار کم شود. زمانی که کم شد، مایوس مي شوند و انگیزه آنها تضعیف مي شود و توزیع کارایی درآمد تغییر مي كند و در نهایت تولید را تضعیف مي كند.

یعنی شما بیشتر معضل را اقتصادی مي دانید تا فرهنگی؟
مسائل فرهنگی هم مي تواند تاثیر داشته باشد. البته به لحاظ تاریخی ممکن است بتوان بیان کرد که ما از دلالی خوشمان مي آمده و دلالی هم مانند الان سهل و آسان نبوده و با درآمدهای بالا نبوده است. به همین خاطر نظم نسبی که بر اقتصاد حاکم مي كند مي تواند حتی اگر ضعف های فرهنگی هم در زمینه تولید است، آن را تصحیح و آن را هم تشدید کند. به نظر بنده فضا، فضای اقتصادی است که جهت بخش تولید را تعیین مي كند.

نقش دولت ها در این موضوع چه بوده است؟
به نظر بنده دولت ها نقش قابل ملاحظه اي در این باره داشته اند. شما به بخش مسکن توجه کنید. زمین و مسکن را مشاهده کنید که چه بر سر اقتصاد آورد! یعنی کافی است که فردی یک واحد آپارتمان داشته باشد، اگر آن را کرایه دهد به اندازه درآمد ناشی از کار او یا بسیار بیشتر برای او درآمد دارد.
حال شما فرض کنید که هزاران میلیارد تومان در سال خرج خرید و فروش زمین شود. چه درآمدها و چه پول های بادآورده ای نصیب عده اي مي كند. طبیعتا همه آنها از محصولات افرادی که با رنج تولید انجام دادند، استفاده مي كنند و آنها را به خود تعلق مي دهند که در این صورت طبیعتا سهم بخش مولد کم مي شود. شما مشاهده مي كنید که ثبت ما یک ثبت گسترده اي است. ثبت باید هوشمند شود و دولت باید بتواند با ابزارهای مالیاتی البته در صورتی که تعیین شود، کاری انجام دهد که ادعاکننده ای برای دستکاری کردن قیمت زمین و مسکن وجود نداشته باشد. ضمن اینکه تجربه ما در سال های گذشته تجربه «شخم درمانی» است و هر روز با یک سیاست مخالف سیاست قبلی اقتصاد را در معرض شخم درمانی قرار مي دهیم و در این شخم درمانی ها که اقتصاد بی ثبات مي شود و انتظارات تورمي شعله ور مي شود و قیمت ها افزایش پیدا مي كند، تنها بخش نامولد است که تقویت مي شود.

در این حوزه نقص قوانین هم داریم؟
نقص قوانین، قواعد مالیاتی، سیاست ها، نظارت ها و کنترل ها را داریم.

نقش مردم در این حوزه چیست؟
بازدهی های اقتصادی است که مردم را به هر سمتی مي كشاند. ما در گذشته اعتقاد داشتیم که باید درآمد ما انعکاسی از یک کار مفید و موثر و نافع باشد، اما متاسفانه الان این تصور را نداریم و بخش زیادی از مردم فکر مي كنند اگر به هر طریقی درآمد کسب کنند، خوب است. در حالی که درآمد باید انعکاس مشارکت همگان در تولید مفید و موثر و افزایش دهنده رفاه باشد.

آقای دکتر! این ریشه چه موضوعی دارد که مردم ما بیشتر مي خواهند کارمند باشند؟ یعنی مردم می خواهند از سمت تولید به سمت کارمندی بروند.
این طور نیست. مردم مي خواهند از سمت تولید به سمت کارهای نامولد بروند. تعبیر مردمي كه شغل گیر نیاوردند، این است که کارمند شوند، چون حقوق ثابتی برای آنها دارد و از نااطمینانی اشتغال و درآمد محدود خود است که مي خواهند به کارمندی پناه بیاورند. اما بحث سر این مسئله است که مردم از بخش های مولد به سمت بخش های نامولد بروند.

بزرگ شدن بخش نامولد در کشور ما چه آسیب هایی دارد؟
نتیجه آن، این مسئله است که تولید کم مي شود و شما به طور مداوم در دام تعادل پایین و تولید معیشتی گرفتار هستید و اگر صدها میلیارد دلار نفت بفروشید و برنامه های پشت سر هم اجرا کنید، مشاهده مي كنید که تولید در یک مدار کند و بی شتاب گرفتار است و افزایش پیدا نمي كند و طبیعتا مشکلات اقتصادی و رفاهی برای جامعه ایجاد مي كند.

http://www.eghtesadeiranonline.com/vdcds....2a2y.html
درباره‌ی دلالی
موضوع پرونده‌ی این ماه نشریه‌ی نسیم هراز، به موضوع دلالی مربوط می‌شود.

قبلاً هم گفته‌ام که طرح مباحث تخصصی در قالب مطالب همه‌فهم، کار دشواری است. با این اوصاف، به درخواست آن نشریه، مطلب مفصلی در باب جنبه‌های اقتصادی دلالی و واسطه‌گری تهیه کردم که در شماره‌ی مرداد ماه آن نشریه منتشر شد.

=============================

پرونده‌ی این شماره‌ی ما به موضوع «دلالی» می‌پردازد. به عنوان ورودیه‌ی پرونده، می‌بایستی تعریف دقیقی از این فعالیت اقتصادی ازائه دهیم و این‌که چه جنبه‌هایی از اقتصاد کشور، به این موضوع ارتباط پیدا می‌کند.


آیا ولژه‌ی «دلال» همیشه‌ دارای بار منفی است و «دلالیب کردن هم یک فعالیت نامطلوب اقتصادی به شمار می‌رود؟

برای پاسخ به این سؤال‌ها باید ابتدا شمای مختصری از ساختار اقتصاد به دست بدهیم.

به طور اجمالی، فعالیت‌های اقتصادی هر کشور را به دو گروه عمده تقسیم می‌کنند.

اول:‌«تولید» که شامل فرآیند ساخت و تولید یک کالا است مانند صنعت، کشاورزی، و …
دوم: «خدمات» که در این مورد باید توضیح بیشتری بدهیم.

به‌طور کلی منظور از خدمات، فعالیت‌هایی هستند که مابه‌ازاری عینی و ملموسی در مبادله‌ی «کالا» ندارند. برای مثال یک راننده ی تاکسی، خدمتی به ما می‌کند که در قالب ارائه‌ی کالا نیست.

به‌واقع طیف گسترده‌ای از «خدمات» در یک اقتصاد وجود دارد. از خدمات آموزشی بگیرید تا ارتباطات و حمل‌و‌نقل و امنیت و محیط زیست و خیلی چیزهای دیگر

بیشتر مردم فکر می‌کنند که باید سهم فعالیت‌های صنعتی را در اقتصاد به‌طور افزاینده‌ای زیاد کرد تا شاهد توسعه‌ یکشور باشیم.

اما واقعیت این است که افزایش لجام‌گسیخته‌ی بخش تولید؛ بدون حمایت‌های بخش خدمات؛ اصولاً نه ممکن است و نه مفید.


فرض کنید در کشور ما به‌یکباره حجم تولیدات صنعتی افزایش چشمگیری پیدا کند ولی به‌موازات آن سیستم حمل‌ونقل و بازاریابی و یا امنیت داخلی مناسبی ندارد. بدیهی است به‌تدریج به‌خاطر این ضعف‌ها (که همگی در بخش خدمات طبقه‌بندی می‌شوند)، شرایط مطلوبی در کشور حاکم نخواهد بود.

به هر حال بخش خدمات، جزء بسیار مهمی از ساختار اقتصادی هر کشور محسوب می‌شود و هیچ اقتصادی قادر نیست بدون زیرساخت‌هایی که فقط در بخش خدمات ارائه می‌شوند، به وظیفه‌ی خود عمل کند.

گفته می‌شود که در کشورهای صنعتی، ارزش خلق‌شده توسط بخش خدمات در سال ۲۰۰۷،چیزی حدود ۷۱ درصد تولید ناخالص داخلی بوده است. یعنی اگر در آن‌جا در طول یک‌سال مبلغ ۱۰۰ ریال ارزش افزوده در اقتصاد ایجاد شده است، آن‌وقت حدود ۷۱ ریال آن بابت تاثیر بخش‌های مختلف «خدماتی» بوده است.

مثلاً آموزش، بهداشت، بیمه، بانک،حمل‌ونقل،ارتباطات، گردشگری، رستوران، رسانه، سرگمی و تفریحات، نگهداشت و تعمیرات، امنیت داخلی و مرزی، آتش‌نشانی، خدمات مالی و …. در این شمول قرار دارند.

حال به این نکته بپردازیم که رابطه‌ی «دلالی» با بخش «خدمات» چگونه است؟

ابتدا این‌که بخش دلالی فی‌نفسه چون در ارتباط با تولید کالا قرار ندارد، پس لاجرم در بخش خدمات طبقه‌بندی می‌شود. اما سؤال مورد نظر ما این است که فعالیت دلالی به سهم خود، فعالیت مفیدی است یا نه؟

پاسخ به این سؤال کار آسانی نیست و باید ابتدا واژه‌ی «دلال» را تعریف کنیم تا بتوانیم جواب صحیحی به سؤال مطرح‌شده بدهیم.

دلال کیست و دلالی چیست؟

در جوامع امروزی لازمه‌ی هر فعالیت اقتصادی، تخصص در آن کار است. بدین معنی که از یک صنعتگر انتظار نمی‌رودعلاوه بر تولید یک کالا، تخصص لازم در امر توزیع و عرضه‌ی کالای خود را هم داشته باشد.

همچنین از مصرف‌کنندگان هم انتظار نمی رود که برای تهیه و ابتیاع کالاهای مورد درخواست خود، به درب کارخانه‌ها و مزارع مراجعه نمایند.

در این میان می‌بایستی گروه‌هایی که تخصص «واسطه‌گری» پیدا کرده‌ اند، به‌عنوان حلقه‌ی ارتباطی بین دو گروه «تولید‌کنندگان» و «مصرف‌کنندگان» فعال شوند تا کالاهای مورد نیاز عامه‌ی مردم را به دست آن‌ها برسانند.

این‌چنین فعالیتی نه‌تنها مضّر و نامطلوب نیست، بلکه کاملاً مفید و لازم هم هست.

اما آیا هر «واسطه‌گر»ی، دلال هم هست؟

باید گفت که هر هر «دلال»، عملاً واسطه هم هست؛ ولی هر واسطه‌گری، الزاماً دلال نیست.

برای مثال آن واسطه‌ای که کالاهای تولیدی یک شرکت محصولات خانگی را در فروشگاه‌های خود عرضه می‌کند، نقش «واسطه‌ای» را بازی می‌کند. و یا بنگاه‌های خرید و فروش مسکن هم مشابه این کار را می‌کنند. به عبارت دیگر، باید بین نقش «دلالی» و «واسطه‌گری» قائل به تفکیک شد.


امروزه تعداد زیادی از مشاغل کشور در بخش خدمات واسطه‌ای ایجاد شده‌اند. اما چرا با وجود این همه مشاغل، باز هم دلالان فراوانی در همه‌ی اصناف به چشم می‌خورد؟

برای پاسخ به این سؤال، باید وارد بحث‌های تخصصی و فنی اقتصاد شد که در این‌جا امکان پرداختن به این‌ها را نداریم.

اما بد نیست که به طور اجمال به جایگاه دلالی و دلالان نگاهی انداخته و ببینییم که چه آفت‌هایی از بابت این فعالیت نامطلوب اقتصاد به اقتصاد کشور (و در واقع همه‌‌ی ما) وارد می‌شود


۱- اگر بگوییم که یکی از عوامل اصلی و پنهان بی‌عدالتی و تبعیض و نابرابری و فقر در کشور ما همین دلالان هستند، سخن گزافی نگفته‌ایم.

این دلالن عموماً (و نه همیشه) کم‌سواد هستند و تخصصی جز دروغ و ریا ندارند. قانون‌گریز و بی‌اخلاق هستند. این دلالان بدون هیچ سرمایه‌گذاری و به طور کاملاً غیرمولد فقط زحمت تولید‌کنندگان را به هدر داده و با افزایش بی‌رویه‌ی قیمت‌ها، به ضرر مصرف‌کنندگان عمل می‌کنند…..

یک ضرب‌المثل معروف می‌گوید که هر کاری نیازمند سرمایه است و سرمایه‌ی دلال «دروغ» است. این دلالان بدن آن‌که فعالیت‌هایشان دارای ارزش افزوده باشد، فقط سطح عمومی قیمت‌ها را به نفع خود افزایش داده و انگل‌وارد از دسترنج دیگران ارتزاق می‌کنند.

متاسفانه هیچ حوزه‌ای از زندگی و کار نیست که از آسیب‌های این قشر در امان مانده باشد. از مسکن و خودرو گرفته تا ورزش و سیاست و مواد غذایی و …


۲- مهم‌ترین ضرری که این گروه از دلالان به اقتصاد وراد می‌کنند، این است که به هر شکل ممکن از پرداخت مالیات فرار می‌کنند.

می‌دانیم که در ایران مالیات‌ها در کنار درامدهای نفتی، از مهم‌ترین منابع درآمد کشور هستند. هر شخصی که در بدنه‌ی اقتصاد کشور صاحب درآمدی می‌شود، باید مالیات متناسب با آن درآمد را پرداخت کند. دولت هم با استفاده از منابع مالیاتی، عملاً درآمدها را دوباره بین مردم توزیع می‌کند (که اصطلاحاً به آن «باز توزیع» درآمدها می‌گویند).

اما نظام صنفی در کشور ما به خاطر معضلات زیادی که دارد، فی‌الواقع توان مقابله با دلال‌ها را ندارد. از طرف دیگر فعالیت‌های دلالان عموماً به طور مخفی و نامشهود و زیرزمینی بوده و هیچ نهادی قادر به شناسایی و ثبت و ربط این افراد نیست تا بتواند مالیاتی را از آن‌ها مطالبه کند.

این روزها دلالان فقط از طریق یک خط تلفن ثابت یا همراه، میلیون‌ها و بلکه میلیاردها تومان پول و کالا را جابه‌جا کرده بدن آن‌که کسی توان شناسایی آن‌ها را داشته باشد. گاهاً مصرف‌کنندگان و شهروندان نیز به خاطر اضطرار خود، چاره‌ای جز مراجعه به این دلالان ندارند.

دلالان با رابطه های غیرقانونی خودع چه‌بسا بهتر از یک واسطه‌گر رسمی و قانونی امکان اتصال دو گروه تولیدکنندگان و مصرف‌کنندگان را دارند و به‌خاطر این تخصص!! خود حق‌الزحمه‌هایی چندین برابر واسطه‌های فوق دریافت می‌کنند. این پول‌ها در هیچ مرجع و دفتری ثبت نمی‌شود و بالطبع نمی‌توان از آن‌ها مالیاتی را اخذ کرد.

اگر دولت قادر بود از کلیه ی معامله‌های دلالی حق خود را در قالب مالیات دریافت کند، چه بسا سهم درآمدهای مالیاتی در بودجه‌ی کشور از سهم درآمدهای نفتی هم بیشتر می‌شد.


۳- ضرر بسیار مهم دیگری که گروه دلالان بر اقتصاد کشور تحمیل می‌کنند، همانا تضعیف تولیدکنندگان است. فرض کنید قیمت هر کیلو سیب حدود ۲۰۰۰ تومان باشد. اما واقعاً سهم کشاورز از این مبلغ چقدر بوده است؟

به‌جرات می‌توان اظهار داشت که چیزی حدود ۳۰ درصد این قیمت به کشاورز می‌رسدو یعنی به ازای هر کیلو سیب حدود ۶۰۰ تومان در بهترین حالت به کشاورز پرداخت می‌شود. دقت کنیم که حدود ۱۴۰۰ تومان از قیمت هر کیلو سیب سهم دلالی آن است. در این میان سهم واسطه‌های قانونی و رسمی هم رقم چندان قابل‌توجهی نیست.

در مورد محصولات کشاورزی نگارنده با یکی از کارشناسان ماکره‌ای داشتم و ایشان اظهار داشتند که در فرآیند نقل‌وانتقال محصولات کشاورزی از شهر ورامین به بازار بزرگ میوه و تره‌بار تهران، حداقل ۴ دست واسطه‌گری وجود دارد که فقط یک (و یا حداکثر دو) واسطه‌گر رسمی در این میان دخیل است. دقت کنیم که در این فاصله‌ی اندک از ورامین به تهران، چه تغییراتی در قیمت محصولات باغی و کشاورزی ایجاد می‌شود؟

اما در این فرآیند چند برابر شدن قیمت محصول، عملاً سهم کشاورز زحمتکش ما بسیار اندک است.

مشابه همین وضعیت برای بخش‌های تولیدی هم حاکم است.


۴- افزایش دلالی در اقتصاد باعث کاهش فعالیت‌های مولد می‌گردد. در حالی که تولیدکنندگان محترم کشور در مضایق پیچیده‌ای نظیر قوانین کار و مالیات‌ها و بیمه و عوارض و واردات بی‌رویه و … قرار دارند، اما دلالان کثیف ما بدون هیچ دغدغه و ترسی به جمع‌آوری درآمدهای نامشروع خود مشغولند.


بدیهی است چنین وضعیتی موجب تشویق و ترغیب صاحبان سرمایه در ورود به بخش دلالی (به جای ورود بهبخش تولید و اشتغال) می‌شود. مطابق آمارها سهم اشتغال در بخش‌های صنعت و کشاورزی به تدریج رو به کاهش است و در عوض شاهد اشتغال بیشتر در بخش خدمات (که احتمالاً سهمی از آن معطوف به دلالی است) هستیم.

مثلاً در تابستان ۱۳۸۸ میزان حدود ۴۷ درصد از کل اشتغال کشور در تابستان، از طریق بخش خدمات صورت گرفته است.

از طرف دیگر توزیع غیرمنطقی سود و درآمد در بخش‌های اقتصادی نیز باعث می‌شود که اشتغال و فعالیت به ضرر بخش‌های مولد تغییر کند.


۵- جولان دلال‌ها و درآمدهای بادآورده‌ی آن‌ها، یک تاثیر مهم اجتماعی هم دارد. بدین صورت که موجب سرخوردگی نیروهای فعال و خصوصاً جوانان و همچنین ایجاد فرهنگ غلط ورواج الگوهای رفتاری نامناسب و غیر مولد در بین جوانان و جامعه می‌شود.

بیشتر جوانان و حتی مردم عادی با تاسی به این گروه زائد، به نوعی عملکرد خود را با عملکرد دلالان مقایسه می‌کنند. جوانان خواستار دسترسی به درآمدهای بدون‌زحمت و نامشروع شده و از چرخه‌ی تولید و تحصیل به دور می‌مانند. بارها پیش آمده که یک تحصیلکرده‌ی اجتماعی درآمد خود را با درآمد فلان دلال که حتی سواد درست و حسابی هم ندارد مقایسه کرده و حس ناامیدی و یاس و بیهودگی را در خود پرورش داده است.

وقتی که یک فرد کم‌سواد بدون هیچ‌گونه سررمایه‌ای و فقط با توسل به دورغ و زد‌ و بند در کوتاه‌ترین مدت صاحب درآمدهای کلان و رفاه فراوان می‌شود، آن‌گاه یک دانشجو یا کارمند که مدت‌ها عمر و سرمایه اش را برای تحصیل علم و دانش مصروف کرده، چرا نخواسته باشد که کمتر از یک «دلال» نباشد؟

به نظر می‌رسد که شغل «دلالی» رفته‌رفته قبح سابق خود را از دست داده و چه بسا روزی برسد که به یک «ارزش» هم تبدیل شود!

به عنوان آخرین کلام باید به آمارهای مرتبط با بخش دلالی هم اشاره‌ای داشته باشیم.

همان‌گونه که ذمر شد، این صنف هرگز فعالیت شفاف و قاعده‌مندی نداشته و ندارد. به همین خاطر اطلاعات دقیقی از نحوه‌ی عملکرد و چگونگی و مشخصات این گروه در دست نداریم و بالطبع در آمارهای اقتصادی هم هیچ گزینه‌ای در راستای معرفی و ثبت فعالیت‌های‌شان موجود نیست. در این رابطه بیشتر می‌توان تاثیرات به‌شدت مخرب این‌ها را بر اقتصاد کشور به طور ملموسی حدس زد.

اما برآوردها حاکی است که سود بخش دلالی در اقتصاد کشور حدود ۸ برابر بخش صنعت و ۵ برابر بخش کشاورزی است.
عده‌ای نیز معتقدند که نرخ بازدهی سرمایه در بخش دلالی حدود ۱۱ برابر نرخ بازدهی سرمایه در بخش کشاورزی است.
همین آمار جسته و گریخته کافی است تا به تاثیر پلشت دلالان بر اقتصاد کشور پی ببریم.

و بالاخره ذکر این نگته لازم است که به دلیل ماهیت زیرزمینی این افراد، عموماً ردیابی آنان هم کار سختی است و از طرف دیگر دلالان هم ترجیح می‌دهند همیشه در یک حوزه‌ی خاص فعالیت نکنند. مثلاً ممکن است امروز شرایط بخش مسکن و زمین را مساعد فعالیت خود ببینند و فردا به سوی بخش حمل‌ونقل بروند و هفته‌ی بعد هم به سمت فعالیت‌های دیگر…
به هر حال جدا از واسطه‌های فهیم و سودمند ما، باید مسئولان و مدیران و حتی مراجع مذهبی هم فکری به حال این دلال‌های از خدا بی‌خبر کنند تا شاید گستره‌ی فعالیت‌های مسموم این گروه را اندکی کاهش دهند.

http://www.khialekhab.com/1901

سرباز پیاده شطرنج هم اگر راه را تا انتها ادامه دهد وزیر می شود!!
یافتن تمامی ارسال های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
ارسال پاسخ 


پیام های داخل این موضوع
RE: بررسی پدیده دلالی در ایران - karafarin - 12-31-2013 11:39 PM

موضوع های مرتبط با این موضوع...
موضوع: نویسنده پاسخ: بازدید: آخرین ارسال
  برنج رایگان در ازای آموختن زبان انگلیسی M0TRIX 1 914 06-10-2025 01:44 PM
آخرین ارسال: abolfazl_qn
  ۵ راه غلبه بر ترس در کار/ یادداشت رابرت کیوساکی samiar afshari 0 968 04-21-2015 06:01 AM
آخرین ارسال: samiar afshari
  افراد موفق در تعطیلات چه کار می کنند؟ samiar afshari 0 919 03-16-2015 07:42 PM
آخرین ارسال: samiar afshari
  مراقب باش در سراشیبی نالیدن نیفتی! samiar afshari 0 766 03-09-2015 05:56 AM
آخرین ارسال: samiar afshari
  جهانگیر پارساخو آقای جدول ایران samiar afshari 2 2,272 03-08-2015 07:59 PM
آخرین ارسال: samiar afshari
  هشدار داعش به فیفا:در قطر جام جهانی برگزار نکنید MARYAR 13 2,751 07-12-2014 03:39 PM
آخرین ارسال: MARYAR
  روانشناسی افراد در دوران رکود اقتصادی و راههای بازاریابی این دوران (بخش اول) karafarin 0 947 01-02-2014 01:44 PM
آخرین ارسال: karafarin
  یک میلیون جوان در صف دریافت وام ازدواج karafarin 1 1,245 12-26-2013 02:16 PM
آخرین ارسال: حمید رضا غ
  نرخنامه مصوب خدمات صنفی در شهر تهران amirabbas 0 844 10-27-2013 11:52 AM
آخرین ارسال: amirabbas
  پر فروش ترین اقلام اینترنتی در ایالات متحده در سال 2013 bahador 5 1,419 09-22-2013 03:24 PM
آخرین ارسال: yu3f
  ژل و اسپری مو را در خانه تان درست کنید ... mallarme 12 3,159 08-31-2013 10:51 AM
آخرین ارسال: محسن قلي زاده
  ایران چهارمین کشور مصرف کننده لوازم آرایش karafarin 1 1,158 07-25-2013 01:08 PM
آخرین ارسال: Elixir
  اصول شراکت در کسب و کار karafarin 4 6,719 07-20-2013 12:37 PM
آخرین ارسال: Elixir
  9 خرافه معمول در باره پول! zoofanoon 1 683 07-10-2013 11:42 PM
آخرین ارسال: jahanagahi
  دلالي در بازار ماشين؛ زمينه ها و پيامدهاي آن karafarin 0 766 06-30-2013 07:03 PM
آخرین ارسال: karafarin
Music داستان رویدادی که در سال 1892در دانشگاه استنفورد اتّفاق افتاد: بهنام ذوالفقارزاده 2 1,618 06-18-2013 11:37 PM
آخرین ارسال: jahanagahi
  ایران را بهتر بشناسیم......... mallarme 12 3,908 06-18-2013 04:51 PM
آخرین ارسال: mallarme
  تفاوت های فرهنگی باخت در ایران و اروپا (طنز) mohammadshamosi 0 964 05-26-2013 12:35 AM
آخرین ارسال: mohammadshamosi
  فهرست رستورانهای زنجیره ای فعال در ایران karafarin 3 4,280 05-24-2013 01:22 PM
آخرین ارسال: karafarin
  استفاده از انرژی خورشیدی در منزل رئیس جمهور karafarin 0 956 05-19-2013 05:39 PM
آخرین ارسال: karafarin

پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع:
تماس با ما | سایت کارآفرینی میلیاردرهای آینده ایران | بازگشت به بالا | بازگشت به محتوا | آرشیو | پیوند سایتی RSS