باشگاه زیبائی افکار

[mohammadshamosi]

سلام بچه ها
میخوام از اتفاق جالبی که امروز برام افتاد براتون بگم شاید مثه من ازش لذت ببرین...
امروز تو خیابون توحید سوار تاکسی شدم در حالی که تو افکار خودم بودم نگام به تیکه کاغذایی رنگی افتاد که به در و دیوار اون ماشین چسبیده بود و روی هرکدومش جمله ای از جمله های زندگی بود...
مثلا روی یکیش نوشته بود: لطفا از خدا بترسید
یا نوشته بود : همدیگرو ببوسیم خیلی قشنگه و جمله هایی دیگه که تو عکس بالا سعی کردم گوشه ای از اونارو به تصویر بکشم...
جالب تر از اون اینکه اون راننده به هر مسافرش یکی از اون برگه های رنگی را که شعاری روش نوشته شده بود هدیه میداد.....
من واقعا لذت بردم..........امشب فکر میکنم زندگی واقعا زیباست چون ما آدمایی زیبایی داریم....
ایول راننده زحمت کش ناشناس ما....


سلامتی هرچی راننده اصفانیس.....