هر چه دل تنگت میخواهد بگو......

[mallarme]

دقت کردی؟

گاهی... جای رحمت ميشويم زحمت

جای محرم ميشوم مجرم

جای ژست ميشويم زشت

جای يار ميشويم بار

جای قصه ميشويم غصه

جای زبان ميشويم زيان و....

پس زيادی به خودمان مغرور نباشيم چون با يک نقطه جابجا ميشويم.....

[mallarme]

زندگی همچون یك خانه شلوغ و پراثاث و درهم و برهم است
و تو درآن غرق ...
این تابلو را به دیوار اتاق مى زنى ،
آن قالیچه را جلو پلكان مى اندازى،
راهرو را جارو مى كنى،
مبلها به هم ریخته است،
مهمان ها دارند مى رسند و هنوز لباس عوض نكرده اى،
در آشپزخانه واویلاست و هنوز هم كارهات مانده است .
یكی از مهمان ها كه الان مى آید نكته بین و بهانه گیر و حسود
و چهارچشمى همه چیز را مى پاید...
از این اتاق به آن اتاق سر مى كشى،
از حیاط به توى هال مى پرى،
از پله ها به طبقه بالا میروى، بر میگردى
پرده و قالى و سماور و گل و میوه و چاى و شربت و شیرینى و حسن
وحسین و مهین و شهین .......
غرقه درهمین كشمكش ها و گرفتاری ها و مشغولیات و خیالات
مى روى و مى آ یى و مى دوى و مى پرى
كه ناگهان سر پیچ پلكان جلوت یك آینه است ...

از آن رد مشو...!
لحظه اى همه چیز را رها كن ،
خودت را خلاص كن،
بایست و با خودت روبرو شو،
نگاهش كن
خوب نگاهش كن
او را مى شناسى ؟


دقیقا ور اندازش كن
كوشش كن درست بشنا سی اش،
درست بجایش آورى
فكر كن ببین این همان است كه مى خواستى باشى ؟
اگر نه
پس چه كسى و چه كارى فوری تر و مهم تر از اینكه
همه این مشغله هاى سرسام آور و پوچ و روزمره و تكرارى و زودگذر و
تقلیدى و بی دوام و بى قیمت
را از دست و دوشت بریزى و به او بپردازى،
او را درست كنى،
فرصت كم است
مگر عمر آدمى چند هزار سال است ؟!

چه زود هم مى گذرد
مثل صفحات كتابى كه باد ورق مى زند،
آنهم كتاب كوچكى كه پنجاه، شصت صفحه بیشتر ندارد...

[بهداد]

قدرت در دستان کسی است که جسارت اقدام داشته باشد
وقتی نمیتوانیم چیزی خلق کنیم مشکل از خود ماست نه دیگران
فاز منفی همیشه بار منفی به همراه دارد - در مقابل اشک شوق باید سر تعظیم فرود آورد
هنوز نمیدانیم کسی که صرفا خودش را در مقام ارجح میداند غرور او را در بر خواهد گرفت
وقتی حرکتی آغاز شد یا حمایتش کنید و دست به اقدام بزنید یا مانند اکثریت مردم فقط نظاره گر باشید گویا در حال تماشای فیلم جومونگ هستند
کلا در ایران یاد گرفته ایم مانع باشیم تا اینکه چاره جو باشیم - راه همیشه روشن است و عشق همیشه در جریان
این نگرش است که میتواند از یک رویداد منفی رخدادی مثبت بسازد
از چه چیز جلوگیری میکنی ؟ از غرور کاذب خود ؟ یا از ناکامی های خود ؟

مبرز به موی سپیدم گمان به عمر دراز / جوان ز حادثه ای پیر میشود گاهی

[mallarme]

با تو گویم دوست اینجا جای می خواری است و بس
بنده او دم به دم سرگرم عشق بازی است و بس

مستی و شوریدگی و عشق و شیدایی و حظ
سالکان را سرخطی جاوید و بنیادی است و بس

هر چه زیبایی است نور از جلوه جانان گرفت
گر تو وصل یار خواهی چاره سربازی است وبس

با همه ذرات به پای سر همراهی نمای
تا به وصل یار با عشق فاصله گامی است و بس

تا نباشد غم ، شادی کی معنا می شود
لیک رهرو سر به سر دنبال شادی است و بس


حمیدرضا رحیمی مقدم

[jahanagahi]

عزیزان دقت فرمائید : برای رسیدن به موفقیت مشکلاتی وجود دارد. همین مشکلات باعث می شود وقتی به مقصود خود رسیدید شیرینی موفقیت را حس میکنید.
توجه فرمائید:
تا نباشد غم ، شادی کی معنا می شود

[goldmen]

هميشه اين سوال رو ازحودم پرسيدم كه آيا درست بدنيا آمدم؟


ميخواستم يك چيزهاي ديگه بگم

ولي ياد حرف امام علي(ع) افتادم
كه گفت دلي كه نتونه اسرار خودت رو نگه داره مطمن باش زبان ديگري نميتونه نگهش داره.........

[venus2]

[soltan_sal]

بدی ما آدمها همینه دیگه حرف و سخنان بزرگان خود را قبول نداریم تا اونو تجربه نکنیم قبول نمی کنیم فکر میکنیم قصه چیز دیگه هست و نمیخوان ما به جاهای خوب برسیم درصورتیکه اون بزرگان اون راه رو رفتند و حاضرند تجربه راه خود را به ما ارزانی کنند.

ولی من عاشق تجربه های بزرگان هستم.

[بهداد]

در یک برهه ی زمانی شاید حس کنیم به خستگی دچار شدیم
از همه چیز دل میکنیم و به تنهایی پناه میبریم

اما باید یادمان باشد تنهایی انسان را خواهد بلعید

اما باید یادمان باشد تنهایی قادر است انرژی ما را پایین بیاورد

اما باید یادمان باشد : تنهایی = مرگ افکار مثبت ما

پس میان جمع باشید و از انزوا به ظاهر آرامش بخش دوری کنید

عشق دوباره باز می گردد

[jahanagahi]

وقتی دیشب خانمم با بچه ها رفت تهران دلم گرفت. دیدم تنها ماندم. ولی خوب با زدن دکمه کیبورد و چند حرف رمز وارد دنیائی شدم که دهها عزیز منتظر حضور هم هستند . دیگر احساس تنهائی نکردم. من تنها نیستم با عزیزانم هستم.

---

[