نمی شود- نمی توانم

[jahanagahi]

میخواهیم کاری را شروع کنیم.ناخودآگاه از درون خود صدائی می شنویم .نمی توانم انجام دهم . نمی شود.
این نداها چیست؟ و چگونه می توان آن را از بین برد؟
لطفا نظرات خود را بنویسید.پس از جمع بندی نظرات توضیح کامل داده خواهد شد.

[goldmen]

اين ندا وقتي از درونم مي شنوم كه به اون كار آگاهي نداشته باشم........ دانش نداشته باشم..... ندونم كي و چطور بايد انجام بدم.....براي رفعش شروع ميكنم به جمع آوري اطلاعات.... نحوه انجامش.......درصد ريسكش....راه هاي پيشرفتش...... ولي خيلي به ندرت بخاطر ترس اين ندا از دورنم بياد.......

[هومان هرمزدی]

این صدا همیشه تویه گوش من هستش.تا موقعیتی پیش میاد با خودم میگم سرمایه اش رو دارم؟دانشش رو دارم؟عملی میشه؟
یه بار بابابزرگم پیشنهاد داد یه شرکت کوچیک راه بندازم، اما من گفتم ای بابا مگه به همین سادگیهاست؟شرکتهای بزرگتر هستند با سرمایه ی بیشتر و کارمندان کار بلدی دارند.من نمیتونم.گفت پله پله.گفتم اونهایی که پله ی دهم هستند با لگد میندازنم پایین.گفت خودش پله پله رفته بالا و من بهش گفتم اون زمان میشد اون زمان دست زیاد نبود و کسی به کسی کاری نداشت.اون موقع قیمت ارز فلان بود و نون فلان بود و یه کارمند یه ساله خونه میخرید و...
فقط بهم لبخند زد.این موضوع رو برای دوستم گفتم.در عرض کمتر از 6 ماه دوستم با سرمایه ی نصف من و با دانش خیلی خیلی کم تونست یه شرکت ثبت کنه و رشد کنه.الان باید از یکماه قبل برای دیدن دوستم وقت بگیرم.
(من فقط این مطلب رو نقل قول کردم و راوی رو حتی یه بار هم ندیدم)

[mteam]

من وقتی از درونم اینها را مشنوم میرم به دل طبیعت کنار رودخانه یا به جاهای متبرکه تا انرژی منفی که بوجود آمده را بیرون کنم و انرژی مثبت را دریافت کنم و با فکر باز بدونبال راه حل میگردم

[سعید یوسفی]

دقیقا همینه، مهم اینه که یه کاری بکنی وگرنه چه دانشمندان بزرگی که در آرزوی ثروتند، چه فارغ التحصیلان بهترین دانشگاهها که حداکثر کارمند نمونه شدن و چه ادمهای پر از تجربه و دانش عملی هستند ، اما جسارت شروع یک کارو ندارند. و برعکس کسانی هستند که با یک ایده ساده و تلاش زیاد شروع کردند و الان تعداد زیادی از این دانشمندان و مهندسان برای اونا کار می کنند.
در قران هم هر جا از "آمنو"(ایمان و باور) سخن گفته شده به دنبالش از "عمل" گفته شده. یعنی ایمان در عمل ضرب میشه و نتیجه رو مشخص می کنه.

[amiryazdani138]

سلام.
من وقتی به شروع کردن یک کار فکر می کنم اولین ندایی که می شنوم نداشتن سرمایه هست.
اگر بخواهم با وام شروع کنم دومین ندایی که می شنوم ناتوان بودن توی پرداخت اقساط وام ها.
اگر به شراکتی کار کردن فکر کنم ندای سومم این هست: شراکتی هم باید یه سرمایه ای داشته باشی.
پس ندای اصلی من نداشتن سرمایه هست.
ندای چهارم که می شنوم : آیا اگر کار دیگری رو شروع کنم نسبت به این کار بهتر نیست؟(از این شاخه به اون شاخه پریدن و سر درگم بودن)
ندای پنجم : آیا خانواده ام با این کار موافقت می کنند؟آیا با اینکه می خواهم کاری غیر مرتبط با رشته تحصیلی ام رو انجام دهم توافق می کنند؟
متاسفانه راه حل هیچ کدوم رو هنوز پیدا نکردم.

[madar]

"دنیا غول چراغ جادو است
بخواهید
ائ در جواب می گوید
فرمانبدارم سرورم"
برگرفته از مستند راز

[MohamadMJ]

راستش باعث و بانی تمام اینا ترس هستش.
کتاب چه کسی پنیر مرا جابجا کرد تنها نکته ایش که توی ذهن من مونده و سعی میکنم ازش استفاده کنم اینه :
الان اگر نمیترسیدم چیکار میکردم ؟؟؟

جوابش میشه بهترین کارهایی که ممکنه انجام بشه. ( البته با فکر )

نمیگم خودم کاملا میتونم. خودم شخصا با این قضیه مشکل دارم. ولی سعیمو میکنم.

[jahanagahi]

این نداها دیوار ذهنی است.این دیوار از اوائل کوچکی سن به وجود آمده و روز بروز محکمتر شده است.باید با ساختن جملات تاکیدی مثبت و تکرار آن این دیوار را به مرور خراب کرد.بحث دیوار ذهنی را در تایپیکی از انجمن داریم لطفا آنرا مطالعه فرمائید.

[mohammadshamosi]

سلام
من نمیدونم چرا اولین فکری که همه به ذهنشون میاد ، نداشتن سرمایه هست!
درسته که مهمه
ولی شاید 40 درصد یک فعالیت بستگی به سرمایه باشه
من خودم به شخصه اوایل از ترس نداشتن سرمایه ، رفتم و مشغول به کار در یک شرکت بزرگ شدم ولی همیشه ناراضی بودم و ناراحت بودم که چرا در تخصص خودم نمیتونم فعالیت کنم
تا اینکه با مطالعه و تحقیق در مسئله دیوار ذهنی ، و همچنین بالاتر بودن دانش خودم و مهمتر اینکه سعی کردم تجربه خودم رو بالاتر ببرم ( که چند سال هم به صورت شخصی فعالیت میکردم )
اون موقع از شرکت اومدم بیرون ، ولی به کار و همت خودم ایمان داشتم
دوستان باور کنید که وقتی خودتون به خودتون و هدفتون ایمان داشته باشید و در اون راه تلاش و کوشش کنید ، حتما خداوند هم شما را یاری میکنه
از ما حرکت ، از خدا برکت
متاسفانه مقداری هم از این ترس هایی که از شروع یک فعالیت داریم بخاطر پدر و مادران هست
البته نه اینکه ترس آنها بیجا باشه ! بلکه اکثر تفکرات آنها در زمان گذشته سپری میشه
و مشکلات جامعه را میبینند ، و همیشه میگند که شاغل در یک شرکت باشیم که یک حقوق ثابت داشته باشیم !
این مشکلات رو من خودم به شخصه خیلی داشتم
ولی به خودم و فعالیتم ایمان داشتم و دارم

به امید اینکه دوستان این دیوارهای ذهنی رو در خود نابود کنند.