کلک خیال انگیز

[Alireza_Kh]

به امواج اقیانوس نگاه کنید.
هرچه موجها بالاتر میروند، فرودی که بدنبال آن فرا میرسد، عمیق تر است.
زمانی تو موجی، و زمان دیگر گودی خالی ای هستی که پس از آن فرا میرسد.
از هردوی اینها لذت ببر به هیچ یک از آنها معتاد نشو.
نگو دوست دارم همیشه در اوج باشم.
این ممکن نیست.
صرفا این واقعیت را ببین: این ممکن نیست.
هرگز چنین چیزی رخ نداده و هر گز نخواهد داد...
♥♥♥

[Alireza_Kh]

مقصر کیست؟
پس از 11 سال زوجی صاحب فرزند پسری شدند. آن دو عاشق هم بودند و پسرشان را بسیار دوست داشتند.
فرزندشان حدوداً دو ساله بود
روزی مرد بطری باز یک دارو را در وسط آشپزخانه مشاهده کرد
و چون برای رسیدن به محل کار دیرش شده بود به همسرش گفت که درب بطری را ببندد و آن را در قفسه قرار دهد.
مادر پر مشغله موضوع را به کل فراموش کرد.
پسر بچه کوچک بطری را دید و رنگ آن توجهش را جلب کرد به سمتش رفت و همه آن را خورد.
او دچار مسمومیت شدید شد و به زمین افتاد. مادرش سریع او را به بیمارستان رساند ولی شدت مسمومیت به حدی بود که آن کودک جان سپرد.
مادر بهت زده شد و بسیار از اینکه با شوهرش مواجه شود وحشت داشت.
وقتی شوهر پریشان حال به بیمارستان آمد و دید که فرزندش از دنیا رفته رو به همسرش کرد و فقط سه کلمه بزبان آورد.
فکر می کنید آن سه کلمه چه بودند؟
شوهر فقط گفت : عزیزم دوستت دارم
عکس العمل کاملاً غیر منتظره شوهر یک رفتار فراکُنشی بود.
کودک مرده بود و برگشتنش به زندگی محال. هیچ نکته ای برای خطا کار دانستن مادر وجود نداشت.
بعلاوه اگر او وقت می گذاشت و خودش بطری را سرجایش قرار می داد، آن اتفاق نمی افتاد.
هیچ دلیلی برای مقصر دانستن وجود ندارد.
مادر نیز تنها فرزندش را از دست داده و تنها چیزی که در آن لحظه نیاز داشت دلداری و همدردی از طرف شوهرش بود.
آن همان چیزی بود که شوهرش به وی داد.

گاهی اوقات ما وقتمان را برای یافتن مقصر و مسئول یک رخداد صرف می کنیم، چه در روابط، چه محل کار یا افرادی که می شناسیم
و فراموش می کنیم کمی ملایمت و تعادل برای حمایت از روابط انسانی باید داشته باشیم.
در نهایت، آیا نباید بخشیدن کسی که دوستش داریم آسان ترین کار ممکن در دنیا باشد؟
داشته هایتان را گرامی بدارید. غم ها، دردها و رنجهایتان را با نبخشیدن دوچندان نکنید.
اگر هرکسی می توانست با این نوع طرز فکر به زندگی بنگرد، مشکلات بسیار کمتری در دنیا وجود می داشت.
حسادت ها، رشک ها و بی میلی ها برای بخشیدن دیگران، و همچنین خودخواهی و ترس را از خود دور کنید.
پس خواهید دید که مشکلات آنچنان هم که شما می پندارید حاد نیستند.
♥ܓ✿

[MARYAR]

گاهی اوقات ما وقتمان را برای یافتن مقصر و مسئول یک رخداد صرف می کنیم، چه در روابط، چه محل کار یا افرادی که می شناسیم
و فراموش می کنیم کمی ملایمت و تعادل برای حمایت از روابط انسانی باید داشته باشیم.
در نهایت، آیا نباید بخشیدن کسی که دوستش داریم آسان ترین کار ممکن در دنیا باشد؟
چقدر زيبا...
امروز چفدر متن براي يادگيري آقايون در انجمن گذاشته مي شه هاااااااااااا
ممنون آقاي عليرضا از اين متون زيبا و دل انگيزتون

[Alireza_Kh]

رنج هست، مرگ هست، اندوه جدايي هست،
اما آرامش نيز هست، شادی هست، رقص هست،
خدا هست.
زندگی، همچون رودی بزرگ، جاودانه روان است.
زندگی همچون رودی بزرگ كه به دريا می رود،
دامان خدا را می جويد.
خورشيد هنوز طلوع ميكند.
فانوس ستارگان هنوز از سقف شب آويخته است:
بهار مدام می خرامد و دامن سبزش را بر زمين مي كشد:
امواج دريا، آواز می خوانند،
بر ميخيزند و خود را در آغوش ساحل گم ميكنند.
گل ها باز می شوند و جلوه می كنند و می روند.
نيستی نيست.
هستی هست.
پايان نيست.
راه هست.
تولد هر كودك، نشان آن است كه:
خدا هنوز از انسان نااميد نشده است...
♥ܓ✿

[Alireza_Kh]

ابتدا به شدت سعی داشتم تا دبیرستان را تمام کنم و دانشکده را شروع کنم،
سپس به شدت سعی داشتم تا دانشگاه را تمام کرده و وارد بازار کار شوم،
بعد تمام تلاشم این بود که ازدواج کنم و صاحب فرزند شوم،
سپس تمام سعی و تلاشم را برای فرزندانم بکار بردم تا آنها را تا حد مناسبی پرورش دهم،
سپس می تونستم به کار برگردم اما برای بازنشستگی تلاش کردم،
اما اکنون که در حال مرگ هستم،
ناگهان فهمیده ام که فراموش کرده بودم زندگی کنم
لطفا اجازه ندهید این اتفاق برای شما هم تکرار شود.
قدردان موقعیت فعلی خود باشید و از هر روز خود لذت ببرید.
برای به دست آوردن پول، سلامتی خود را از دست می دهیم
سپس برای بازیابی مجدد سلامتی مان پول مان را از دست می دهیم
گونه ای زندگی می کنیم که گویا هرگز نخواهیم مرد
و گونه ای می میریم که گویا هرگز زندگی نکرده ایم ...
♥ܓ✿

[Alireza_Kh]

هیچکس نمی تواند به عقب بازگردد
و یک شروع بد را پاک کند اما همه همیشه دوباره قادر به آغاز و آفریدن یک پایان خوشایند هستند.

اگر مشکلی قابل حل شدن باشد،
نباید نگرانش باشیم و اگر مشکلی راه حلی نداشته باشد،
پس چه فایده از نگرانی.

اگر یک فرصت را از دست دادی، چشمانت را پر از اشک نکن،
چون ممکن است قدرت دیدن فرصت بهتر دیگری را از دست بدهی.

تغییر صورت، هیچ چیز را تغییر نمی دهد،
تغییر عادت هایمان است که همه چیز را تغییر می دهد.

هرگز از اطرافیانت شکایت نکن،
اگر خواهان صلح و آرامشی، خودت را تغییر بده.

اشتباهات وقتی که رخ می دهند، دردناکند
اما سال ها بعد مجموعه ای از همین اشتباهات،
تجربیات یک انسان را تشکیل داده
و گامی خواهند بود به سوی موفقیت.
♥ܓ✿

[Alireza_Kh]

بایدت نگاهی تازه ...

چشمانمان؛ ...
دلمان؛ ...
گوشمان؛ ...
به همه چیز عادت کرده اند ...!
بوی کهنه گی گرفته اند ...!
عشق بوی کهنه گرفته است ...!
نگاههایمان کهنه شده اند ...!
به ارث رسیده اند ...!
بار دیگر باید چشم گشود و متولد شد ...!
نگاهی تازه؛ ... زیستنی تازه ...!
نگاهی به زلالی آب و به وسعت عشق ...
به رنگ ابی آسمان ...
به زیبایی ترنم پرندگان.
و هم نوا با حضرت دوست ...
بایدت نگاهی تازه ...
که تازه کند هستی ات را ...
که رهایی بخشدت ...
تا که پرواز را به یاد آوری ...
و نور شوی ...
همه نور ...... سکوت ...
♥ܓ✿

[Alireza_Kh]

همانند اقیانوس باش ...
اگر نمی توانی اقیانوس باشی, دریا باش ...
اگر نه رودخانه باش ...
و اگر نمی توانی رودخانه باشی نهری کوچک باش ...
اما هیچ گاه مرداب نباش, ...
نهری باش زلال و مهربان, ...
جاری و با جوشش ...
زیبایی زندگی را به همه هدیه کن ...
زیرا هنگامی که حرکت می کنی هم زنده ای و هم به دیگران زندگی می دهی ...
پس تو هم با الهام از این رود کوچک جاری شو و بدان خداوند در همه حال با توست ...
♥ܓ✿

[Alireza_Kh]

نه برای دیگران، نه به خاطر چیزی, ... برقص ...
فقط به خاطر رقص ...
بخوان، فقط برای آواز ...
آن گاه سرتا پای زندگی‌ات ملکوتی می شود ...
و فقط اینجاست که همه چیز رنگ نیایش به خود می‌گیرد ...
این گونه زیستن، آزاد بودن است ...
♥ܓ✿

[Alireza_Kh]

یکی از این روز ها .....

روزها و شبها را میگذرانیم و آرامشی در کار نیست، تا دیروقت بیدار میمانیم، خسته از خواب برمی خیزیم، کم میخندیم، تند رانندگی میکنیم،

زود عصبانی میشویم، کم مطالعه میکنیم، اغلب اوقات برنامه های تلویزیون را بدون توجه نگاه میکنیم، و این تکرار تکرار است ...

ساختن زندگی را یاد گرفته ایم اما زندگی کردن را نه؛ تنها به زندگی، سالهای عمر را اضافه میکنیم و نه زندگی را به سالهای عمر ...

بعضا درآمدهای بالایی داریم اما ارزشهایمان کمتر شده و اصول اخلاقیمان پایین تر آمده، بیشتر خرج میکنیم اما کمتر لذت میبریم ...

حاضریم برای به دست آوردن چیزی کم ارزش، راه درازی را طی کنیم، اما حاضر نیستیم برای ملاقات همسایه بیمار و گرفتارمان از یک سوی کوچه به آن سوی کوچه برویم ...

مطالعه میکنیم اما یاد نمی گیریم، برنامه ریزی میکنیم اما به انجام نمی رسانیم ...

و همیشه برای اصلاح این موارد منتظر موقعیت های خاص می مانیم و چرا تا بحال این موقعیت های خاص به وجود نیامده و یا بهتر است بگویم به وجود نیاورده ایم، نمیدانم. شاید بهتر باشد از امروز هیچ چیز را برای موقعیتهای خاص نگذاریم، زیرا هر روز زندگی، یک موقعیت خاص است ...

علم و آگاهی خود را افزایش دهیم، بیشتر بخوانیم و به آنچه آگاه شدیم عمل نماییم ...

زمان بیشتری را با خانواده و دوستانمان بگذرانیم و به آنها بگوییم که چقدر دوستشان داریم، دیدار آنهایی را که میتوانند در زندگی ما نقش مثبتی داشته یاشند و بر شادی ما بیفزایند مغتنم بدانیم ...

چقدر خوب است همین امروز، بله همین امروز به دیدار کسانی برویم که تصمیم داشتیم ( یکی از این روزها ) آنها را ببینیم، مطمئناً خوشحال خواهند شد ...

فراموش نکنیم زندگی فقط حفظ بقا نیست، بلکه زنجیره ای ازلحظه های لذتبخش است ...

عباراتی مانند ( یکی از این روزها ) و ( روزی ) را از حافظه خود خارج کنیم، زیرا زمان توقف نمیکند، هر روز، هر ساعت و هر دقیقه آن خاص است

و ما نمیدانیم، شاید این آخرین لحظه باشد ...
♥ܓ✿