جلسه بیست وششم آنلاين- 14 بهمن ساعت 10 شب

[MARYAR]

مخصوصا اگر فكر كنه كه از همون اول بايد پله دهم باشه و يك شبه مي تونه يك ميلياردشو در بياره
بايد منطقي ديد و عمل كرد

[goldmen]

ميشه ادم طوري برنامه ريزي كرد كه يكشبه از پله اول رفت پله دهم........ ولي بايد كلي فكركني وكلي برنامه ريزي كني...... بعضي از پله ها واقعا اضافي هستند وبعضي از پله ها بايكم همت بيشتر ميشه زودتر ردشد ازش......

[azim]

دوستان با اجازتون من دیگه میرم.

شبتون خوش.

میس مریم از شما هم ممنونم که بچه ها رو به جنب و جوش انداختین ، من که واقعا دلسرد شدم امشب جلسه نداشتیم.

امیدوارم بتونیم این جلسات رو طوری برگزار کنیم که بازدهی و نتیجه بهتری هم داشته باشه ، جلسات استارتی بشه واسه برنامه ریزی های عملی بهتر

[MARYAR]

بله ولي همه چيز با منطق و يك فكر كاملا برنامه ريزي شده نمي شه رفت با يه ايده بدون فكر 100م وام گرفت و توي قسط هاش موند

[MARYAR]

آقا عظيم شبتون خوش خواباي ميلياردي ببينيد
انشاله فردا مي بينيمتون و درباره طرح نمايشگاه برنامه ريزي مي كنيم
ما هم از نظرات شما بهره برديم
سپاسگذار

[goldmen]

(02-04-2012 01:54 AM)m_sh نوشته شده توسط:  بله ولي همه چيز با منطق و يك فكر كاملا برنامه ريزي شده نمي شه رفت با يه ايده بدون فكر 100م وام گرفت و توي قسط هاش موند

گفتي وام 100ميليوني ياد يكي ازدوستام افتادم

چند شب پيش خونه يكي ازدوستام جلسه داشتيم براي ايده هاي درامد زا
اين دوست امد گفت ميخوام يك وام 100م بگيرم...... گفتم ميخواي چه كني باهاش... گفت ميخواد تو مشهد يك مغازه 11 متري بخره بده كرايه
كلي بهش خنديدم...... گفتم پولتو بزاري بانك دستت جلوتره
گفت بهتر ازاين ايده سراغ نداره
بهش چند تا ايده دادم.... خودش تازه فهميده بود چه كار اشتباهي ميخواست بكنه

[azim]

یک نکته دیگه ای رو هم بگم که فکر نکنین منفی بافم :

همین جلسه امشب هم با همین کیفیت به من چیزای خوبی یاد داد ، هم از حرفای مستر سجاد استفاده کردم ، هم مستر مهدی و هم مستر علیرضا و مستر گلدمن ، میس مریم هم که به من یاد دادن دیوارهای ذهنیم رو بردارم ، و کمتر از چند ثانیه حرفش رو به عمل تبدیل کردن و عده ای رو با خودشون همراه کردن.

[goldmen]

(02-04-2012 01:57 AM)azim نوشته شده توسط:  یک نکته دیگه ای رو هم بگم که فکر نکنین منفی بافم :

همین جلسه امشب هم با همین کیفیت به من چیزای خوبی یاد داد ، هم از حرفای مستر سجاد استفاده کردم ، هم مستر محمد و هم مستر علیرضا و مستر گلدمن ، میس مریم هم که به من یاد دادن دیوارهای ذهنیم رو بردارم ، و کمتر از چند ثانیه حرفش رو به عمل تبدیل کردن و عده ای رو با خودشون همراه کردن.

قبل ازاينكه بري بخوابي......... ياد اون لحظه باش كه چرا مقاومت داشتي ميكردي براي جلسه در تايپك؟ وچرا نظرت عوض شد؟

اون يكجور ترس درونيت بود........

وقتي علتشو فهميدي.... توخوابت كاري كن كه وقتي فردا صبح از خواب بيدار شدي ديگه بخاطر اون علت نترسي از چيزي

شب خوب بخوابي

[MARYAR]

شما اصلا هم منفي باف نيستي برادر عظيم
كلي از ايده ها و نظراتتون استفاده كرديم فردا ميايد ديگه؟ سرماخوردگيتون بهتر شد؟

[azim]

مرسی میس مریم.

بله میام ، به لط 4 تا آمپول الان دیگه روپا شدم.

دلم نمیاد برم بخوابم ، ولی خیلی سردردم

مستر گلد من به نکته خیلی قشنگی اشاره کردی ، مرسی ، میشینم روش فکر میکنم

---

مستر گلد من :

فکر میکنم خودم هم دچار همون موضوعی شدم که بهش اشاره کردم !

جالبه آدما حرفایی میزنن که خودشون هم بهش توجه ندارن ( اعتراف می کنم )

من تو حرفام گفته بودم مشکل نسل ما اینه که میخواد زمینو آسمون براش آماده باشه تا کاری رو بکنه ، منم الان دچار همین شده بودم ! فکر می کردم اگر بریم یاهو خیلی بهتر باشه ، ولی به اعتقاد کامل میگم که چیزایی که توی جلسه امشب یاد گرفتم 100 برابر از جلسه هفته پیشم که توی اتاق بود واسم قشنگ تر و مفید تر بود.

یکیش همین نکته قشنگی شما راجع به من اشاره کردی ،

از قدیم گفتن : دوست خوب باید مثل آینه باشه