ماگستان، خرید ماگ، خرید فلاسک و خرید هدیه در همین نزدیکی!
چلوکباب شاهکار چه کسی بود؟/ از مرشد چلویی تا برادران هفتکچلون زمان کنونی: 09-23-2025, 03:47 PM |
|||||||
|
چلوکباب شاهکار چه کسی بود؟/ از مرشد چلویی تا برادران هفتکچلون
|
10-26-2013, 01:30 PM
(آخرین ویرایش در این ارسال: 10-26-2013 01:46 PM، توسط مهدی گل محمدی.)
ارسال: #1
|
|||
|
|||
چلوکباب شاهکار چه کسی بود؟/ از مرشد چلویی تا برادران هفتکچلون
![]() یک مغازه بود و جارچی اش که سر ظهر راه می افتاد در کوچه و بازار و مردان محله را به ناهار دعوت می کرد. مردها جمع می شدند توی دکان و روی سکوهایی که دور تا دورش ساخته بودند، می نشستند تا سینی معروف چلوکبابی جلویشان گذاشته شود. یک سینی بزرگ با بشقاب و نان سنگگ و پیاز و سماق و دوغ و گاهی شربت آبلیمو. بعد «چلوبیار» از راه می رسید، برنج را روی ظرف بزرگی که سر دست گرفته بود می آورد و توی بشقاب هر کس می ریخت. بعد از آن ظرفی پر از قطعات کره به دست "متصدی کره" که بیشتر آن کره های حیوانی بود آورده می شد و یک قطعه را در ظرف برنج می گذاشت و پشت سر او هنوز مشتری برنج و کره خود را مخلوط نکرده «کباب بده» سیخ کباب را روی برنج می کشید. در بعضی از چلوکبابیها این سیخ کشیدن ها آنقدر ادامه داشت تا مشتری اعلام کند که سیر شده و دیگر چشمش به دست کباب بده نیست. چلوکبابی های قدیم تهران برای هر تعداد کباب اضافه ای که می خواستید، پول همان پرس اولیه را حساب می کردند نه سیخ اضافه. در آن زمان چلوکباب برای مشتريان خارج از چلوكبابي هم به وسيله یک ظرف مسی در دار برای اینکه كه از دهن نيفتد و سرد نشود برده می شد. اين كار را معمولاً شخصی که به آن «بيرون بر» ميگفتند، انجام ميداد؛ يعني غذاهاي بيرون را در يك سيني قرار ميداد و در بعضي مواقع كه دو نشاني هم مسير بود، دو سيني را به صورت دو طبقه روي سر ميگذاشت و با پاي پياده به در خانه يا مغازه مشتری مورد نظر ميبرد. بعدها در دوران پهلوي دوم كه دوچرخه بيشتر در دسترس مردم قرار گرفت، بیرون برها اين کار را با دوچرخه انجام مي دادند. «ادامه دارد...» آنچه ویرانمان میکند روزگار نیست حوصله های کوچک و آرزوهای بزرگ است!
مغز ما یک دینام هزار ولتی است که شوربختانه اکثر ما به اندازه یک چراغ موشی از آن استفاده نمی کنیم
|
|||
10-26-2013, 01:45 PM
ارسال: #2
|
|||
|
|||
RE: چلوکباب شاهکار چه کسی بود؟/ از مرشد چلویی تا برادران هفتکچلون
هفت کچلون در باغ فردوس
شهاب حاجی عباسی، یکی از بازمانده های نسل همان چلوکبابی های قدیم است که حالا شنیده ها و دیده هایش را برایمان روایت می کند. می گوید که پدربزرگش 70 سال قبل چلوکبابی «برادران حاجی عباسی» را در محله باغ فردوس مولوی باز کرده و بعدها اهالی محل نام «برادران هفت کچلون» را روی آن گذاشتند: «پدر بزرگ من آسیابی در منطقه امجدیه تهران داشت و خودش در این محله به شغل نانوایی مشغول بود. بعد از آنکه فرزندانش بزرگ شدند به حرفه قهوه خانه داری روی آورده و بعد از مدتی این چلوکبابی را راه انداخت.» برادران حاج عباسی در واقع 8 نفر بودند که همه از لوطی های قدیم و هم دوره طیب حاج رضایی و رمضان یخی به حساب می آمدند. شهاب حاجی عباسی از زمانی برایمان تعریف می کند که یکی از عموهایش به نام حاج محمود برای اولین بار "لقمه مخصوص" را در چلوکبابی طراحی می کند. او با تغییر دادن برش کباب ها آن را به صورت لقمه ای در می آورد و از آن زمان کباب لقمه باب می شود. آنچه ویرانمان میکند روزگار نیست حوصله های کوچک و آرزوهای بزرگ است!
مغز ما یک دینام هزار ولتی است که شوربختانه اکثر ما به اندازه یک چراغ موشی از آن استفاده نمی کنیم
|
|||
10-26-2013, 02:02 PM
ارسال: #3
|
|||
|
|||
RE: چلوکباب شاهکار چه کسی بود؟/ از مرشد چلویی تا برادران هفتکچلون
می گوید: «در قدیم رسم بود چلوکباب را با دست بخورند. حتی تا همین اواخر که هنوز رستوران ها به شکل غربی در نیامده بودند و قاشق چنگال در کار نبود، مردم با دست غذا می خوردند.»
او از دورانی حرف می زند که هنوز میز صندلی برای غذاخوردن استفاده نمی شد و زن ها حق ورود به چلوکبابی ها را نداشتند. دوره ای که جعفر شهری در کتاب تاریخ اجتماعی تهران در قرن سیزدهم درباره اش می نویسد: «از آنجا که حکم حاکم شرع حضور زنان را در مجامع مردان منع کرده بود در آن تاکید که حتی جای سوا برایشان نمی شد در نظر گرفته شود.... هر چند زن بیچاره در بازار از گرسنگی از پا در می آمد، تنها زمانی می توانست از چلوکباب بهره ببرد که مردش آن را در ظرفی خریده و به خانه ببرد و یا خبر کرده چلوکبابی برایشان به خانه بفرستد که البته هرگز به پای غذای داغ داخل دکان نمی رسید.» فضای مردانه آن روزهای چلوکبابی ها، اجازه نمی داد زنان پا به این دکان ها بگذارند اما همین حالا هم می توانید ردپای این فضای مردانه سنتی را در چلوکبابی های قدیمی تهران ببینید. نمونه اش کبابی «ممد چلویی» که هنوز در همان چهار راه مولوی نزدیک ایستگاه سعادت قرار دارد و روی در و دیوار مغازه اش هنوز پر از عکس هایی است که مالک آن، حاج محمد بهرامی با طیب و لوطی های قدیم گرفته است. لوطی هایی که به قول خودش روزگاری پاتوقشان کبابی «ممد چلویی» بوده و حالا از هیچ کدام جز عکس های روی در و دیوار دکان، یاد و نامی نمانده است. آنچه ویرانمان میکند روزگار نیست حوصله های کوچک و آرزوهای بزرگ است!
مغز ما یک دینام هزار ولتی است که شوربختانه اکثر ما به اندازه یک چراغ موشی از آن استفاده نمی کنیم
|
|||
10-26-2013, 02:16 PM
ارسال: #4
|
|||
|
|||
RE: چلوکباب شاهکار چه کسی بود؟/ از مرشد چلویی تا برادران هفتکچلون
![]() یک غذای کاملا سیاسی چلوکباب با همه حس نوستالژیکی که دارد، یک غذای کاملا سیاسی است! می گویند در دوره مشروطه وقتی یکی از مشروطه گرایان در تبریز مشغول سخنرانی بوده است یکی از افرادی که چلوکبابی داشته است می پرسد مشروطه یعنی چه؟ سخنران می گوید مشروطه یعنی چلوکباب ارزان و سپس با دستش طول کباب را نشان می دهد و می گوید کبابی به این طول خواهد بود و سپس بازویش را نشان می دهد و قطر کباب هم به اندازه قطر بازوی من خواهد بود! همچنین روایت می شود که در سال ۱۳۲۴ وقتی قیمت قند وارداتی به خاطر جنگ بین روسیه و ژاپن بالا رفت علاءالدوله، هاشم قندی و اسماعیل خان را که جزء تجار قند بودند و قیمت آن را بالا برده بودند احضار کرد و مشغول مذاکره با آنها شد. بعد از کمی صحبت علاءالدوله که مسئول وقت تهران بود دستور داد تا آنها را شلاق بزنند و هنگامی که می خواستند آنها را شلاق بزنند پسر هاشم قندی پیش علاءالدوله آمد و خواست تا او را به جای پدرش شلاق بزنند و علاءالدوله دستور داد تا او را ۵۰۰ ضربه شلاق بزنند. آنچه ویرانمان میکند روزگار نیست حوصله های کوچک و آرزوهای بزرگ است!
مغز ما یک دینام هزار ولتی است که شوربختانه اکثر ما به اندازه یک چراغ موشی از آن استفاده نمی کنیم
|
|||
10-26-2013, 02:38 PM
ارسال: #5
|
|||
|
|||
RE: چلوکباب شاهکار چه کسی بود؟/ از مرشد چلویی تا برادران هفتکچلون
وقتی که موقع نهار خوردن فرا رسید علاءالدوله بلافاصله دستور توقف شلاق زدن را داد و به سه متهم گفت هنگام شلاق زدن باید شلاق بخورید و هنگام نهار باید نهار بخورید و الان چون چلوکباب حاضر است پس باید چلوکباب بخوریم و بعد از غذا بقیه شلاقها را باید بخورید!
کباب شاهکار چه کسی بود؟ این طور که میرزا محمدرضا معتمدالکتاب نویسنده کتاب تاریخ قاجار نوشته، پای کباب را ناصرالدین شاه به ایران باز کرد. می گویند به دستور شخصی ناصرالدین شاه که اصلیتی قفقازی داشته و نوعی غذای قفقازی به ایران وارد شده است که بعدها آشپزهای درباری شیوه پخت آن را کمی تغییر داده اند و کباب امروزی به عنوان یک غذای کاملا ایرانی ماندگار شده است. بعدتر، کباب از یک غذای درباری کم کم به یک غذای بازاری تبدیل شد و 3 تا 4 مغازه چلوکبابی در بازار باز شدند. مثل کبابی شمشیری که در اوائل حکومت محمد رضا شاه در ضلع جنوب شرقی سبزه میدان افتتاح شد و بعدها پاتوق متجددین و اداری های آن زمان شد. آنچه ویرانمان میکند روزگار نیست حوصله های کوچک و آرزوهای بزرگ است!
مغز ما یک دینام هزار ولتی است که شوربختانه اکثر ما به اندازه یک چراغ موشی از آن استفاده نمی کنیم
|
|||
10-26-2013, 03:04 PM
ارسال: #6
|
|||
|
|||
RE: چلوکباب شاهکار چه کسی بود؟/ از مرشد چلویی تا برادران هفتکچلون
نسیه و وجه دستی داده می شود!
«نایب» یکی دیگر از این قدیمی ها است که موسس آن، حاج علی که اهل تبریز بوده به تهران و دربار ناصرالدین شاه می آيد و بعد از مدتی تمام همراهان او به تبریز بر می گردند ولی حاج علی چون در تهران با یکی از اقوام ازدواج می کند برنمی گردد و چون شغلی هم نداشته یکی از آشپزان دربار در تبریز را با خود به تهران می آورد و اولین چلوکبابی ایران را در بازار تهران برپا می کند. بعدتر، یکی دیگر از چلوکبابی های معروف تهران هم راه افتاد که مردم نام آن را «مرشد چلویی» گذاشته بودند. مرحوم حاج میرزا احمد عابد نهاوندی معروف به «مرشد چلویی» در ضلع شرقی مسجد جامع بازار تهران غذافروشی داشت. او که به خاطر داشتن درجات عرفانی و شاعر بودنش مورد احترام مردم بود، روی تابلوی مغازه اش نوشته بود: «نسیه و وجه دستی داده می شود حتی به جنابعالی به قدر قوه.» درباره مرشد چلویی روایت های زیادی به یادگار مانده است به صورتی که مرحوم مرشد گفته بود، کسانی که می خواهند غذا بیرون ببرند، هدایت کنید تا از نزد او بگذرند چون بیشتر کسانی که غذا بیرون می بردند، بچه ها و نوجوانانی بودند که برای کارفرمایان و صاحبان مغازه های بازار غذا می گرفتند و می بردند و خودشان از آن غذا محروم بودند. مرحوم مرشد کودکی که با ظرف غذا در دست، نزد او می آمد قدر پلوی زعفرانی روی بادیه او می ریخت و ظرف را کامل می کرد و بعد تکه کباب یا لقمه گوشت یا اگر تمام شده بود، ته دیگی زعفرانی داخل روغن می کرد و دهان آن پسربچه یا نوجوان می گذاشت. همین طور فقرا صفی داشتند که از داخل راهرو شروع می شد و به اول سالن مغازه ختم می گشت. افراد فقیری که معمولاً عائله مند بودند و بعضی مورد شناسایی مرحوم مرشد قرار داشتند، هر روز می آمدند و به نسبت تعداد عائله خود غذای رایگان و خرجی یومیه می گرفتند. حالا امروز شاید دیگر خبری از آن چلوکبابی های قدیمی که با ورود هر مشتری و به حرمت او صدای زنگ بالای در مغازه به صدا در می آمد نباشد. شاید دیگر کسی سکوهای فرش شده اطراف مغازه و آن آدم های قدیمی با آن اخلاق و مرام هایی که دیگر امروز کمتر پیدا می شود را به یاد نداشته باشد. شاید دیگر چلوبیار و کباب بده بالای سرتان نایستند و کره بیار، روی برنجتان زرده تخم مرغ نگذارد، اما عطر و بوی کباب داغ، ریحان تازه و نان برشته سنگک خاطره مشترک همه مردم ایران است. چه سن شان به مرشد چلویی و شمشیری قد بدهد و چه نه. «پابان!» آنچه ویرانمان میکند روزگار نیست حوصله های کوچک و آرزوهای بزرگ است!
مغز ما یک دینام هزار ولتی است که شوربختانه اکثر ما به اندازه یک چراغ موشی از آن استفاده نمی کنیم
|
|||
|
موضوع های مرتبط با این موضوع... | |||||
موضوع: | نویسنده | پاسخ: | بازدید: | آخرین ارسال | |
تفریحات ابرثروتمند های دبی، از رویا تا واقعیت | sahar.hamdi30 | 0 | 559 |
04-18-2017 06:18 PM آخرین ارسال: sahar.hamdi30 |
|
خلاصه ای از کتاب حکایت دولت و فرزانگی | karafarin | 4 | 7,838 |
08-06-2016 09:25 PM آخرین ارسال: kelideservat |
|
ماهي نوروز نخريم (خبرسازترین عضو سفره هفت) | shurafarin | 1 | 844 |
03-11-2016 02:13 PM آخرین ارسال: davaran |
|
افراد موفق در تعطیلات چه کار می کنند؟ | samiar afshari | 0 | 918 |
03-16-2015 07:42 PM آخرین ارسال: samiar afshari |
|
ثروتمند بودن را انتخاب کنید/ یادداشتی از رابرت کیوساکی | jahanagahi | 3 | 1,919 |
11-25-2013 01:28 PM آخرین ارسال: 3ObHaN |
|
یک ترفند برای آنهایی که زیاد از ایمیل استفاده می کنند | jahanagahi | 3 | 2,322 |
11-18-2013 12:34 AM آخرین ارسال: behmod |
|
![]() |
تشکر از خدا | حامد | 10 | 2,498 |
10-27-2013 12:17 AM آخرین ارسال: سهیلا |
رازهای موفقیت از نگاه یک پیامیر آسمانی | ahmad rezaee | 4 | 1,566 |
10-09-2013 05:28 PM آخرین ارسال: ahmad rezaee |
|
لااقل یکی از این جمله ها را به انتخاب خودت حفظ کن و به کار ببر | zoofanoon | 10 | 2,435 |
09-21-2013 01:06 AM آخرین ارسال: zoofanoon |
|
راز موفقیت از زبان دن اندرو کارآفرین برتر | mfatemi64 | 0 | 738 |
08-20-2013 11:58 AM آخرین ارسال: mfatemi64 |
|
نکته تربیتی اخلاقی از حضرت علی ( ع ) | zoofanoon | 0 | 825 |
07-26-2013 04:13 PM آخرین ارسال: zoofanoon |
|
شر " از دید انیشتن " | deh621 | 0 | 625 |
06-02-2013 04:18 PM آخرین ارسال: deh621 |
|
خاطرات نوجوانی که به فکر میلیاردرشدن بود | alireza091111 | 8 | 2,171 |
05-30-2013 01:28 PM آخرین ارسال: alireza091111 |
|
دستمزد 20 تا 50 میلیون تومانی فیلمنامه نویسی! 3تا5میلیون برای هرقسمت سریال! | karafarin | 0 | 10,341 |
05-24-2013 04:34 PM آخرین ارسال: karafarin |
|
طراحی دسته چک استاندارد از سال 93 | karafarin | 0 | 726 |
05-22-2013 06:26 PM آخرین ارسال: karafarin |
|
چگونه قبل از 30 سالگی میلیونر شویم؟ | karafarin | 0 | 807 |
05-20-2013 08:00 PM آخرین ارسال: karafarin |
|
استفاده از انرژی خورشیدی در منزل رئیس جمهور | karafarin | 0 | 952 |
05-19-2013 05:39 PM آخرین ارسال: karafarin |
|
ایده هایی که می توانند دنیا را تا سال 2020 تغییر دهند | bahador | 0 | 1,036 |
05-17-2013 11:37 PM آخرین ارسال: bahador |
|
خالق «غلط نامه کدخدا» از خود و ایده اش می گوید | mallarme | 1 | 1,204 |
05-12-2013 09:47 PM آخرین ارسال: mortizmortiz |
|
چند داستان زیبا از مادر ... | m-jalalvand | 2 | 1,145 |
04-29-2013 03:12 PM آخرین ارسال: m-jalalvand |
کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: