مشتريان باارزش

[MARYAR]

در اوزاكا، شيريني‌سراي بسيار مشهوري بود. شهرت او به خاطر شيريني‌هاي خوشمزه‌اي بود كه مي‌پخت. مشتري‌هاي بسيار ثروتمندي به اين مغازه مي‌آمدند، چون قيمت شيريني‌ها بسيار گران بود. صاحب فروشگاه هميشه در همان عقب مغازه بود و هيچ وقت براي خوش‌آمد مشتري‌ها به اين طرف نمي‌آمد. مهم نبود كه مشتري چقدر ثروتمند است.

يك روز مرد فقيري با لباس‌هاي مندرس و موهاي ژوليده وارد فروشگاه شد و عمداً نزديك پيش‌خوان آمد. قبل از آن كه مرد فقير به پيشخوان برسد، صاحب فروشگاه از پشت مغازه بيرون پريد و فروشندگان را به كناري كشيد و با تواضع فراوان به آن مرد فقير خوشامد گفت و با صبوري تمام منتظر شد تا آن مرد جيب‌هايش را بگردد تا پولي براي يك تكه شيريني بيابد.

صاحب فروشگاه خيلي مؤدبانه شيريني را در دست‌هاي مرد فقير قرار داد و هنگامي كه او فروشگاه را ترك مي‌كرد، صاحب فروشگاه همچنان تعظيم مي‌كرد.

وقتي مشتري فقير رفت، فروشندگان نتوانستند مقاومت كنند و پرسيدند كه در حالي كه براي مشتري‌هاي ثروتمند از جاي خود بلند نمي‌شويد، چرا براي مردي فقير شخصاً به خدمت حاضر شديد.

صاحب مغازه در پاسخ گفت: «مرد فقير همه‌ي پولي را كه داشت براي يك تكه شيريني داد و واقعاً به ما افتخار داد. اين شيريني براي او واقعاً لذيذ بود. شيريني ما به نظر ثروتمندان خوب است، اما نه آنقدر كه براي مرد فقير، خوب و باارزش است.

منبع : باترا، پرومودا. 1387. رمز و راز زندگي بهتر.

[jahanagahi]

صاحب مغازه در پاسخ گفت: «مرد فقير همه‌ي پولي را كه داشت براي يك تكه شيريني داد و واقعاً به ما افتخار داد. اين شيريني براي او واقعاً لذيذ بود. شيريني ما به نظر ثروتمندان خوب است، اما نه آنقدر كه براي مرد فقير، خوب و باارزش است.

عالی بود. ممنون. لطفا دوباره متن بالا را مطاله فرمائید.

[MARYAR]

اگر ما به عنوان رييس و صاحب بنگاه اقتصادي تمام مشتريانمان را به ديده احترام بنگريم قطعا در شغلمان اولين خواهيم شد و يك برند محبوب را تشكسل خواهيم دادو به همين علت است كه امروزه علم مديريت ارتباط با مشتري به عنوان بحث روز جوامع اقتصادي ست

[jahanagahi]

مهمترین مسئله در تجارت داشتن روابط عمومی بالا است.لبخند ردن و با اشتیاق جواب مشتری را دادن. حتی اگر خریدی نکند.
این لبخند زدن و با شوق صحبت کردن پس اندازی است که نتیجه اش را سریع متوجه می شود.

[3ObHaN]

ما اینجا در مواقع بیکاری میریم بیرون تا از بیت المال استفاده کنیم میریم سوار ماشین ها میشیم بال لب تاپ ها و گوشی ها بازی میکنیم و ... اخرم نمیخریم ! نکته ی جالب لبخند و با اشتیاق جواب دادن به مشتریست ! تا اخرش باهامونن بدون ذره ای ناراحتی !

[jahanagahi]

دوستم کنتاکی فروشی باز کرد . خیلی هزینه کرد. از من پرسید راهنما چگونه می توانم مشتریانم را همیشه داشته باشم؟
یک جمله کوتاه گفتم:
اسامی مشتریان را یاد بگیر.
آیا خوب راهنمائیش کردم؟

[3ObHaN]

(01-08-2012 03:47 PM)jahanagahi نوشته شده توسط:  دوستم کنتاکی فروشی باز کرد . خیلی هزینه کرد. از من پرسید راهنما چگونه می توانم مشتریانم را همیشه داشته باشم؟
یک جمله کوتاه گفتم:
اسامی مشتریان را یاد بگیر.
آیا خوب راهنمائیش کردم؟

رفیقم رستوران داره ! مشتریان همه اون رو مشناسند ! همه وقت معینی به رستوران می ایند ( فقط شام ، از ساعت 7 تا 3 صبح ) ! میز ها رو به هم میچسبانند و شام میخورند و قلیون میکشند ! همه مث یک خانواده ! اخر شب خودش همه رو مخصوصا خانوم ها رو بدرقه میکند ! در تعجبم از این نوع ترفند بازاریابی !

[shahram......32]

لبخند بارزترين و ماندگارترين تصوير از شما در ذهن مشتري است....