ماگستان، خرید ماگ، خرید فلاسک و خرید هدیه در همین نزدیکی!
لغت نامه ي ميلياردري زمان کنونی: 09-26-2025, 01:55 AM |
|||||||
|
لغت نامه ي ميلياردري
|
12-03-2011, 07:19 AM
(آخرین ویرایش در این ارسال: 12-03-2011 08:57 AM، توسط 3ObHaN.)
ارسال: #1
|
|||
|
|||
لغت نامه ي ميلياردري
فكر كنم در كسب و كار حرفه اي بايد مثل يك شخص حرفه اي فكر كرد ، تصميم گرفت و فهميد .
اين فهميدن نياز داره به شناخت اصولي و پايه ي تجارت . در اينجا برخي اصطلاحات مهم در كسب و كار بين المللي رو براي شما ميزارم خواهشا دوستان كامل كنند . مدير عامل ==> (CEO) مدیر ارشد مالی ==> (CFO) مدیر ارشد عامل ==>(COO) مدیر ارشد فنی ==> (CTO) مدیر ارشد بازاریابی ==>(CMO) مدیر ارشد اطلاعاتی ==>(CIO) مدیر ارشد ارتباطات-مدیرروابط عمومی ==> (CCO) اين سايت رو نگاه كنيد : http://abbasbakhtiari.blogfa.com/post-67.aspx http://www.tccim.ir/tccimdictionary.aspx ![]() |
|||
12-03-2011, 07:36 AM
ارسال: #2
|
|||
|
|||
RE: لغت نامه ي ميلياردري
سبحان جان ممنون.
لینک اول مشکل دارد. خدایا با همه بزرگیت در قلب کوچک من جای داری اینستاگرام من : hoshangghorbanian |
|||
12-03-2011, 08:58 AM
ارسال: #3
|
|||
|
|||
RE: لغت نامه ي ميلياردري
سبحان جان مرسي
حتي اگه هر مطلبي 1 درصد بتونه در جهت ميلياردر شدن كمك كنه عاليه همیشه اولین گام ها مهم هستند..... تماس با من 09394099750_ _ 09125937764 |
|||
12-03-2011, 12:13 PM
(آخرین ویرایش در این ارسال: 12-03-2011 05:26 PM، توسط مهدی گل محمدی.)
ارسال: #4
|
|||
|
|||
RE: لغت نامه ي ميلياردري
ان اشاله منم کمک می کنم کاملش می کنیم.
حسابهای پرداختنی(Account payable) پولی که شرکت بایستی به تأمین کنندگان کالا و خدماتی که بصورت اعتباری خریداری شده اند،پرداخت نماید. حسابهای دریافتنی(Account receivable) پولی که بایستی توسط مشتریان به شرکت پرداخت گردد.بعضی از کسب و کارها که محصولات مصرفی از قبیل مبلمان یا تلویزیون می فروشند آنرا بصورت اقساطی و یا اضافه کردن بهره در طی ماههای بعد از فروش دریافت می نمایند.حسابهای دریافتنی همچنین می تواند شامل حسابهای گردان فروشگاههای بزرگ یا کارتهای اعتباری بنزین نیز می شود. استهلاک(Amortization) کاهش تدریجی یک وام و یا یک حقوق و دارائیهای غیر مادی مانند حق اختراع و حق تالیف و مواردی از این قبیل از طریق باز پرداخت منظم و ادواری دارائیها(Assets) اصطلاح حسابداری برای هر چیزی که در مالکیت شرکت است و دارای ارزش ثبت شده در ترازنامه می یاشد(پول نقد،مانده بستانکار،موجودی،تجهیزات و ماشین آلات،ساختمان و املاک و مستقلات و غیره) تراز نامه(Balance sheet) صورت مالی دارائیها و بدهی های کسب و کار در زمان معین (معمولا در یاپان سال مالی).در سمت دارائیهای ترازنامه اطلاعات مربوط به نحوه بکار گرفتن منابع و در سمت بدهیها جزئیات فراهم کردن منابع(تأمین مالی)و ترکیب سرمایه می آید. تجزیه و تحلیل ترازنامه(Balance sheet analysis) ارزیابی ارقام و نسبتهای تراز نامه و صورت حساب سود و زیان به منظور ارزیابی موقعیت و قابلیت اعتبار یک شرکت یا ارزیابی سهام و اوراق قرضه صادره که بر اساس سیاست های سرمایه گذاری صادر شده. ورق قرضه(Bond) وسیله ای برای استقراض می باشد.اوراق قرضه پس از صدور نوعی سند بدهی است که سازمان انتشار دهنده متعهد می شود در سررسید اصل آن را باز پرداخت کند و بهره آن را نیز در موعد های مقرر بپردازد.اوراق قرضه در بازار خرید و فروش می شود. ارزش دفتری(Book value) ارزشی است که دارائیها با ان ارزش در دفاتر حسابداری ثبت می شوند.بطور کلی دارائیهای ثابت در هزینه ها کمتر از استهلاک معمول نشان داده می شوند در حالیکه موجودی ها ممکن است به قیمت تمام شده یا بازار یا هرکدام کمتر است نشان داده شوند.ارزش دفتری یک سهم،ارزش ویژه شرکت(تفاوت بین دارائیهای یک شرکت و بدهیهای آن)تقسیم بر تعداد سهام منتشره و در دست مردم می باشد. Bottom Line اصطلاحی حسابداری به معنی حاصل سود یا زیان نتیجه عملکرد می باشد. بودجه(Budget) طرحی شامل درآمد ها و هزینه های آتی طی یک دوره زمانی مشخص مانند یکسال می باشد. در یک بودجه عملیاتی درآمدها و هزینه های برنامه ریزی شده با هزینه ها و درآمد ها در حین اجرا مقایسه می شوند.نام بودجه از کیسه چرمی"bougette " که در آغاز پول مورد نیاز برای مرتفع کردن هزینه های مورد انتظار در آن نگهداری می شده گرفته شده است. برگ اختیار خرید(Call option) توافقنامه ای که به یک سرمایه گذار حق خرید(و نه اجبار خرید) سهام،اوراق قرضه و کالا را درقیمت مشخص و در دوره زمانی مشخص می دهد.واگذارنده اختیار متعهد است که سهام اوراق قرضه و یا کالا را طبق شرایط توافق شده به دارنده برگ اختیار بفروشد. افزایش سرمایه(Capital increase) افزایش سرمایه از طریق صدور سهام جدید (اضافه) یا گواهی نامه سهام در یک شرکت سهامی یا اضافه کردن انواع مختلف سرمایه متناسب با نیاز و ساختار کسب و کار که ممکن است بصورت اقلام کالائی نیز صورت گیرد. پول نقد(Cash) پول موجود در حساب جاری شرکت در یک بانکه و تنخواه گردان موجود در دفتر جریان نقدی(Cash flow) جریان پرداخت های نقدی به شرکت و از شرکت به طلبکاران . در بعضی مواقع از هزینه ها نیز بعنوان جریان نقدی منفی زیاد می شود. وثیقه(Collateral) دارائی که وام گیرنده در صورت قادر نبودن به باز پرداخت وام،مجبور است به وام دهنده واگذار نماید.این دارائی می تواند ساختمان،زمین،ماشین آلات،موجودی کالاهای نیم ساخته و یا نهائی ،سهام یا حسابهای دریافتنی و موارد مشابه باشد. هزینه های کالا های به فروش رفته(Cost of goods sold) یک شرکت کلیه کالاها و خدماتی که بدست می آورد را بعنوان موجودی طبقه بندی می کند.هنگامی که شرکت آنها را می فروشد مبلغی که برای آن هزینه شده است را در صورتحساب سود و زیان تحت عنوان«هزینه کالای به فروش رفته»ثبت می کند،همزمان این رقم در ترازنامه از موجودی کسر می گردد. استهلاک(Depreciation) کاهش در ارزش دارائی های فیزیکی و مادی از طریق استفاده طبیعی و یا سایر عواملی که قابلیت استفاده آنرا کاهش می دهد.دارائیهای ثابت با کاهش منظم ارزش دفتری آنها در حسابهای مستهلک می شوند. سود تقسیمی(Devidend) بخشی از درآمد شرکت که بعنوان برگشت سرمایه گذاری به سهامداران پرداخت می شود.میزان سود تقسیمی در مجمع عمومی سهامداران بر اساس پیشنهادات هیات مدیره تعیین می شود.توزیع بین صاحبان برگ مشارکت و حق تقدم سهام نیز سود تقسیمی نامیده میشود.سود تقسیمی می تواند بشکل نقدی،تخصیص سهام جدید شرکت (افزایش سرمایه از محل سود)و بصورت کالائی (محصول و مواد) نیز پرداخت گردد. نرخ بازده ناشی از سود سهام(Dividend Yield) از حاصل تقسیم سالیانه بر قیمت جاری سهم بدست آمده و بصورت درصد بیان می گردد. درآمد خالص(Earnings) درآمد یک شرکت پس از پرداخت مالیات و کلیه هزینه های دیگر پرداخت شده که به آن سود نیز گفته می شود. درآمد خالص هر سهم(Earnings per share) بخشی از درآمد شرکت که به هر سهم تخصیص داده می شود و از تقسیم درآمد خالص به تعداد سهامداران محاسبه می گردد. درصد سود هر سهم(Earnings yield) درآمد خالص به ازای هر سهم یک شرکت که به صورت درصدی از قیمت سهام بیان می گردد.این درصد شاخصی برای مقایسه قدرت سودآوری سهام شرکت با اوراق قرضه و همینطور با سهام سایر شرکتها می باشد. درآمد قبل از پرداخت هزینه های و مالیات(Earnings Before Interest & Taxes) این رقم غالبا بعنوان معیار عملکرد مالی شرکت هایی که میزان بالایی از بدهی و هزینه های بهره پرداختی دارند بکار می رود. طرح خرید سهام برای کارکنان(Employees Stock Ownership Plan) برنامه ای برای تشویق کارکنان به خرید سهام در شرکتشان است که به این ترتیب علاقمندی بیشتری نسبت به عملکرد مالی شرکت پیدا کنند. دارائی خالص(Equity) به حقوق مالکین و سهامداران در یک شرکت گفته می شود،ارزش ویژه(Net worth (مازاد دارائیها نسبت به بدهیها) نیز همین معنی می باشد. سال مالی(Fiscal year) دوره 12 ماهه که یک شرکت یا دولت برای دفتر داری و حسابداری بکار می رود.(در ایران معمولا از ابتدای فروردین هر سال تا پایان اسفندماه همان سال می باشد) دارائیهای ثابت«دارائیهای دراز مدت» (fixed asset) شامل زمین ، ساختمان ، ماشین آلات ، ابزار و تجهیزات بکار رفته توسط شرکت بمنظور انجام کسب و کار می باشد.معمولا هر آنچه تحت این عنوان طبقه بندی شود دارای عمر مفید بیش از یکسال است.این حساب ،بحساب کارخانه ، ساختمانها ، ماشین آلات و تجهیزات گفته می شود. ذخیره(Fund) به هر میزان پول نقد یا دارایی که بسرعت قابل تبدیل به پول است و با هدف خاصی کنار گذارده شده یا ذخیره شده است.(مانند صندوق بازنشستگی یک شرکت) گفته می شود. سر قفلی،اسم و رسم و محبوبیت(Goodwill) در حسابداری هر گونه مزیت و امتیاز (که با عبارت مالی بیان می شود)از قبیل مارک تجاری یا علامت معتبر و شناخته شده ،حق اختراع یا حق لیسانس و غیره می باشد که با ارقام مالی بیان می شود و یک کسب و کار را قادر می شازد.بهتر از دیگران کسب سود نماید. تولید ناخالص داخلی(Gross domestic product) ارزش کل کالاها و خدمات تولید شده توسط یک ملت در داخل کشور و معیاری برای بازده اقتصادی تولید ناخالص ملی(Gross national product) ارزش کل کالاها و خدمات تولید شده توسط اقتصاد ملی می باشد.بر خلاف تولید ناخالص داخلی ، تولید ناخالص ملی شامل کالا ها و خدمات تولید شده در خارج از کشور نیز می گردد. احتیاط،مال اندیشی(Hedging) خرید یا فروش یک محصول یا اوراق سهام(یا ارز خارجی) بمنظور پرهیز از زیان ناشی از تغییرات قیمت در آینده.استراتژی احتیاط معمولا بمنظور کاهش ریسک تغییرات احتمالی ناشی از نواسانات نرخ ارز توسط شرکتها بکار می رود. شرکت مادر:شرکت سرمایه گذاری کننده در سایر شرکتها(Holding company) شرکتی است که دارائیهای عمه آن سهام شرکتهای دیگری است که به تولد کالاها و خدمات مشغولند.این شرکتها خود و مدیرانشان را بمنظور کنترل چندین شرکت دیگر قدرتمند می سازند و آن میزان از سهام شرکتها را تصاحب می کنند که بتوانند کنترل آنها را در دست داشته باشند. آنچه ویرانمان میکند روزگار نیست حوصله های کوچک و آرزوهای بزرگ است!
مغز ما یک دینام هزار ولتی است که شوربختانه اکثر ما به اندازه یک چراغ موشی از آن استفاده نمی کنیم
|
|||
12-04-2011, 05:21 PM
ارسال: #5
|
|||
|
|||
RE: لغت نامه ي ميلياردري
يه سوال فني ، فرق مدير عامل ، مدير كل و مدير چيه ؟
![]() |
|||
12-05-2011, 12:21 AM
ارسال: #6
|
|||
|
|||
RE: لغت نامه ي ميلياردري
مدير سه دسته است:
مدير عملياتي كه كار اجرا رو بر عهده داره=مدير مدير مياني كه هماهنگ كننده و ارتباط دهنده ي مدير عملياتي و مدير كل ميباشد=مدير عامل مدير كل كه مسوليت تعيين استراتژي و خط مشي هاي كلي را دارد=مدير كل همیشه اولین گام ها مهم هستند..... تماس با من 09394099750_ _ 09125937764 |
|||
|
موضوع های مرتبط با این موضوع... | |||||
موضوع: | نویسنده | پاسخ: | بازدید: | آخرین ارسال | |
هفته نامه بازرگانی را هر هفته از اینجا دانلود کنید. | mosafere55 | 0 | 886 |
01-06-2012 07:50 PM آخرین ارسال: mosafere55 |
کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: