ماگستان، خرید ماگ، خرید فلاسک و خرید هدیه در همین نزدیکی!

خرید هدیه، خرید ماگ

تابلو اعلانات سایت
میلیاردرها مرامنامه (قوانین سایت) میلیاردر هدف این سایت چیست؟ میلیاردر دانلود ماهنامه سایت
میلیاردرها اتمام حجت (حتما بخوانید.) میلیاردر راه اندازی کسب و کار توسط اعضا میلیاردر مسابقه دوبرابر کردن پول
میلیاردرها عضویت در بخش ویژه VIP میلیاردر موفقیت های دوستان بعد از عضویت در سایت میلیاردر تبلیغات و معرفی کار و شغل شما


راهنمای خرید هدیه، ماگ و فلاسک

ماگستان, اولین و تنهاترین

ماگستان, اولین و تنهاترین


شیرزنی در دل چارسوق
زمان کنونی: 06-09-2024, 05:28 PM
کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان
نویسنده: کامیار کاظمی
آخرین ارسال: ناصر صادقی
پاسخ: 5
بازدید: 1256

ارسال پاسخ 
 
امتیاز موضوع:
  • 11 رأی - میانگین امیتازات : 2.18
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
شیرزنی در دل چارسوق
07-15-2012, 08:17 AM (آخرین ویرایش در این ارسال: 07-15-2012 08:18 AM، توسط کامیار کاظمی.)
ارسال: #1
شیرزنی در دل چارسوق
«بصیره زواره» فروشنده غذاهای سنتی در کنار بازار تهران، از کسب و کار خود می‌گوید

عادت کرده‌ایم که بازار را محیطی مردانه بدانیم. حتی در روزگاران قدیم در همین ایران ما، رفتن زنان به بازار بسیار بد شمرده می‌شد.

خلاصه به طور کلی بازار همیشه چهره‌های مردانه را در ذهن ما ایرانی‌ها تداعی می‌کند. اگر هم سری به بازار تهران بزنید معمولا مردانی با شکم‌های برآمده در آنجا نشسته‌اند كه این روزها بیشتر چرت می‌زنند‌ اما در گوشه و کنار همین بازار به اصطلاح مردانه، هستند زنانی که قصد ورود به دل بازار را دارند. در میدان پانزده‌خرداد، خیابان خیام، کوچه تنگ و باریک ستاری، جنب آهنگری، در مغازه‌ای که به زحمت ۱۰متراژش به ۱۰ متر می‌رسد، غذاهای سنتی می‌پزد و به بازاریان می‌فروشد. با اعتماد به نفس تحسین برانگیزی از رونق کسب و کارش می‌گوید و مهمتر از همه اینکه برخلاف دیگران، از دوربین و مصاحبه و عکس نمی‌ترسد. تازه استقبال گرمی هم از مصاحبه و عكس می‌کند . برای خروج از راهروهای تو‌در‌توی بازار تهران، از کوچه تنگ و باریک ستاری رد می‌شدم که مغازه‌ای کوچک توجهم را جلب کرد. وقتی وارد شدم پشت پیشخوان، زنی را دیدم که در حال خوردن لوبیا‌پلو بود. با ورودم به مغازه کوچکش، می‌گوید: غذا تمام شده و تنها دو، سه پرس لوبیا‌پلو مانده است. می‌گویم مشتری نیستم و تنها می‌خواهم صاحب مغازه را ببینم. می‌گوید خودم هستم. مشتری هم دارد. مشتری با ولع خاصی غذایش را می‌خورد و دائما از غذا و صاحب مغازه تعریف می‌کند. می‌گوید من نمی‌گویم این زن مثل یک مرد کار می‌کند بلکه می‌گویم او یک شیرزن آریایی است. برایم جالب است که مشتریان ارتباطی صمیمانه با او دارند. شاید این هم برمی‌گردد به همان حضور یک زن در محیط بیش از حد مردانه بازار تهران.

دکوری که ظرافت زنانه ندارد
بوی کتلت و لوبیا پلو مغازه را پر کرده است. مغازه‌اش کوچک است و می‌شود سلیقه بیشتری در دکور کردن آن به کار برد. اجاق گاز کوچک ۵ شعله‌ یک طرف و فریزر کوچکی هم در طرف دیگر قرار دارد. خودش هم روپوش کار پوشیده است. مقداری ظرف یک بار مصرف و تعدادی شیشه کوچک ادویه‌جات روی پیشخوان قرار دارد. ظرفی که لوبیاها را در آن تفت داده، هنوز روی اجاق گاز قرار دارد. می‌شود گفت می‌تواند بهتر از این باشد. البته شاید خوی و خصلت بازاری افراد خریدار موجب شده است که خیلی دربند دکور و زیبایی نباشد. از طرفی مغازه‌اش بیشتر حالت آشپزخانه و بگیر و ببر دارد. به همین خاطر برای زیبا کردن محیط کارش زحمت خاصی نکشیده است.

قهر شوهر و خودكفايي زن
در معرفی خودش می‌گوید: بصیره زواره هستم و بلافاصله می‌گوید: بصیره یعنی بینا. بچه شهر‌ری‌ام. همسرم تاسیساتی است. پسر بزرگم مهندسی آی‌تی خوانده و پسر دومم مهندسی عمران می‌خواند. دخترم هم ازدواج کرده است. در باقرآباد بهشت‌زهرا(س) و نزدیک حرم امام(ره) زندگی می‌کنیم.
در ادامه با اشتیاق از شروع کارش می‌گوید. يك سال و سه ماه است که برای خودم کار می‌کنم. قبلا هم ۱۰ سال در وزارتخانه امور خارجه مسئول تقسیم کردن سالاد و تقسیم غذا بوده‌ام. بعد از خارج شدن از وزارتخانه، به کارخانه آرد تک رفتم و ۴ سال هم در آنجا کار کردم‌ اما با این حال راضی نبودم. از کارخانه آرد تک با میل و اختیار خودم بیرون آمدم. می‌گوید کارم در کارخانه آرد تک بیشتر بیگاری کشیدن بود و زحمت بسیاری داشت‌ ولی فکر دوباره کار کردن من را رها نمی‌کرد. سه ماه در خیابان‌ها راه می‌رفتم و به اطرافم نگاه می‌کردم و در اين فکر بودم که چه کاری را باید شروع کنم. از خيابان خیام تا مولوی راه می‌رفتم و به این فکر می‌کردم که باید برای خودم کار کنم. بعد از مدت‌ها به این نتیجه رسیدم که تا به حال ۱۴ سال برای دیگران کار کرده‌ام. این بار باید برای خودم کار کنم. هر چند در ابتدا همسرم مخالف بود و ۳ ماه با من قهر کرد ولی من می‌دانستم که بالاخره می‌فهمد که کار من به نفع خانواده است و الان دقیقا همان شد که من فکر می‌کردم. اول در خیابان معیّر روبه‌روی بازار آل‌یاسین مغازه داشتم و ۸ ماه آنجا بودم. بعد آمدم اینجا و الان ۳ ماه است که در اینجا مشغول به کارم. خلاصه این مغازه را راه‌اندازی کردم و الان خوشحالم که کسب و کارم مال خودم است و سایه کارفرما و رئیس بالای سرم نیست. برای این مغازه کوچک، ۶ میلیون پول پیش و ماهی ۴۰۰ هزار تومان هم اجاره می‌دهم.

غذایی برای همه بازاری‌ها
از اینکه غذا را انتخاب کردم خوشحالم چون می‌خواستم هم به خودم خدمت کنم و هم به خلق خدا. دوست داشتم غذاهایی که توی بازار نیست را بپزم و با قیمت مناسب به مردم بدهم. الان توی بازار لوبیا‌پلو نیست، کتلت نیست. از طرفی من خیلی دوست داشتم قیمت‌ها به نحوی باشد که پادوها و کارگران بازار هم بتوانند بخرند و بخورند. اصولا خود بازاری‌ها خیلی برای من مهم نبودند. من حتی چغول‌بغول را که یک غذای ترکی است می‌پزم که البته در این فصل که هوا گرم است درست نمی‌کنم. هر کدام از غذاهای من یک طعم خاص دارد. همیشه هم کیفیتش عالی است. تکنیک‌های خاصی بلدم و می‌دانم چه چیزی را چه زمانی به غذا اضافه کنم و همین موجب می‌شود غذاهای من طعم و کیفیت خوبی داشته باشند و مشتری‌ها هم راضی باشند. مشتری‌های من بازاری‌ها هستند و معمولا می‌گیرند و می‌برند و داخل حجره می‌خورند. گاهی نیز از مجالس و مهمانی‌ها سفارش دارم که خیلی هم به صرفه است.

تنهایی خوشایند زیر عبای پنج تن
همه کارها را خودم به تنهایی انجام می‌دهم. از خرید مواد غذایی گرفته تا شستن و فریز کردن آنها. البته گاهی همسرم هم در بسته‌بندی مواد غذایی و فریزکردن آنها به من کمک می‌کند. از درآمدم راضی‌ام و علاوه بر اجاره و قسط جهاز دخترم، مقدار قابل توجهی هم برای خودم می‌ماند که الان چندین نفر تحصیل کرده هم درآمدشان به اندازه من نیست. از آنجایی که علاقه و اعتقاد شدیدی به حضرت ابوالفضل‌(ع) دارم، در مجالس عزاداری هم غذا می‌پزم. به همین دلیل هم نام مغازه‌ام را کسا‌ که به معنای عبا و مربوط به پنج تن آل‌عبا است، انتخاب کرده‌ام.

چغول‌بغول در منوی خانم سرآشپز
چغول‌بغول، لوبیا‌پلو، قورمه‌سبزی، قیمه، کتلت، حلیم بادمجان، آش رشته، دلمه برگ‌مو، دلمه برگ‌کلم و دلمه فلفل دلمه‌ای تمام لیست غذاهای خانم سرآشپز است. قیمت‌ها هم بسیار مناسب است.

هجوم به دل بازار بزرگ
۵ صبح از خانه می‌زنم بیرون. یك ربع به شش می‌رسم سر کوچه و کرکره را می‌دهم بالا. روزی ۱۰۰ پرس غذا می‌پزم ۵۰ تا خورشی و ۵۰ تای دیگر هم دلمه برگ مو و کتلت و برگ کلم و فلفل دلمه‌ای است. ۱۰ تا را می‌دهم به پادوها و ۱۰تا را هم این وسط اگر نادیده بگیریم، روزی ۸۰ پرس می‌فروشم که اگر هر پرس را ۳هزار تومان حساب کنیم روزی ۲۴۰ هزار تومان درآمد دارم در حاليكه تنها روزی دو کیلو گوشت خورشی و يك کیلو گوشت چرخ کرده استفاده می‌کنم به اضافه دیگر اقلام خوراکی. در آینده می‌خواهم به دل بازار بروم. جایی بزرگتر با چندین کارگر و خودم تنها نظارت کنم. البته در دل بازار اجاره بالاست.۳۰ ميليون تومان پول پیش می‌خواهد و يكي،دو میلیون تومان هم اجاره. در بازار آبگوشت، کباب، جوجه کباب و زرشک‌پلو را هم اضافه می‌کنم. الان همراه با غذا تنها پیاز و نان را مجانی می‌دهم و سالاد و سبزی را باید مشتری پول بدهد. اگر به بازار بروم پیش غذا و مخلفات را بیشتر می‌کنم. می‌خواستم مغازه‌اش را ترک کنم و او در حال پوست گرفتن بادمجان‌ها برای پختن حلیم بادمجان بود. با فرزی خاصی این کار را انجام می‌داد. می‌خواست برنج را هم برای فردا بخیساند. فردا یك ربع به شش باید کرکره را بزند بالا و آشپزی را شروع کند. خوشحال است که این کار را انجام می‌دهد. می‌گوید روی پای خودش ایستاده است و این برایش خوشحال کننده است.

منبع: کسب و کار

[تصویر: Mrkamiar2.gif]


مشاهده وب سایت کاربر یافتن تمامی ارسال های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 تشکر شده توسط: سعید محمدی , مهدی گل محمدی , vahid61 , ahmad rezaee , mosafer bedar , سعید.کرمی , sajjad , SAMIRA , sherafati , ناصر صادقی , 1omin.com
07-15-2012, 08:57 AM
ارسال: #2
RE: شیرزنی در دل چارسوق
آفرین به این شیر زن
من وقتی بعضی از جوون ها را که می بینم با حداقل حقوق جایی کار می کنند و از این که یک وقتی اخراج بشن خیلی نگرانند اعصابم بهم می ریزه که چقدر ترس احاطشون کرده من هر موقع به این افراد برخورد می کنم داستان همچین افراد را (شیر زن و....)تعریف می کنم و به یک کار شخصی تشویقشون می کنم ما که اونموقع کسی رو نداشتیم به همون بگه
یافتن تمامی ارسال های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 تشکر شده توسط: کامیار کاظمی , مهدی گل محمدی , سعید.کرمی , SAMIRA , sherafati , ناصر صادقی , vahid61 , 1omin.com
07-15-2012, 11:06 AM
ارسال: #3
RE: شیرزنی در دل چارسوق
ماشا الله به غیرتش .خدا روزیش رو زیادتر کنه.

منتظر نشوید هیچ زمانی مانند اکنون نخواهد بود.
یافتن تمامی ارسال های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 تشکر شده توسط: مهدی گل محمدی , سعید.کرمی , SAMIRA , sherafati , ناصر صادقی , 1omin.com
07-16-2012, 04:03 PM
ارسال: #4
RE: شیرزنی در دل چارسوق
پس آشپــــ ــــ ـــزی هم بدرد نخور نیست

نباید ببینی تا باور کنی...
باید باور کنی تا ببینی...Heart
مشاهده وب سایت کاربر یافتن تمامی ارسال های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 تشکر شده توسط: ناصر صادقی , مهدی گل محمدی , vahid61
07-16-2012, 06:22 PM
ارسال: #5
RE: شیرزنی در دل چارسوق
به این خانم باید احسنت گفت واقعا که موفقیت بزرگ در انتظارشه و روزی میرسه که این خانم الگوی همه زنان در حوزه کسب و کار بانوان میشه ....

به تعظیم مردم این زمانه اعتماد نکن!تعظیم آنان همانند خم شدن دو سر کمان است که هر چه به هم نزدیکتر شوند تیرش کشنده تر است.
یافتن تمامی ارسال های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 تشکر شده توسط: sherafati , مهدی گل محمدی , vahid61 , 1omin.com
ارسال پاسخ 


موضوع های مرتبط با این موضوع...
موضوع: نویسنده پاسخ: بازدید: آخرین ارسال
  کارآفرینی به شیوه عباس برزگر +بحث و گفتگو در مورد چند ایده odise 10 2,492 09-09-2015 11:09 AM
آخرین ارسال: yaser1
  آقاي ريحاني ( ارائه سبزيجات تازه روزانه بسته بندي در فروشگاههاي زنجيره اي ) mehdi098 5 3,035 01-03-2015 12:49 PM
آخرین ارسال: مهندس روح الله زاهد
  احد عظیم زاده : موفق ترین تاجر فرش در دنیا هستم صدفی 8 5,682 06-09-2013 06:59 AM
آخرین ارسال: Fela.Want
  نقش جلبک‌ها در صنایع غذایی و دارویی کامیار کاظمی 5 2,033 04-13-2013 06:49 PM
آخرین ارسال: matarodi
  علی‌اکبر طاهریان، مبتکر بسته‌بندی در صنعت کاغذ کامیار کاظمی 3 1,875 03-29-2013 11:13 PM
آخرین ارسال: habib tousi
  بنیان گذار اولین کارخانه فرش ماشینی در ایران کامیار کاظمی 1 1,120 12-12-2012 10:47 PM
آخرین ارسال: mjdehghani
  تکخال زنان در صنعت چاپ ایران کامیار کاظمی 4 1,786 07-28-2012 01:13 AM
آخرین ارسال: درناز
  بنيانگذار اولين شركت تاكسي سرويس زنان در ايران صدفی 1 1,001 05-14-2012 07:11 PM
آخرین ارسال: P@RSA
  معرفی برخی ایرانیان موفق در سال 90 بخش2 صدفی 0 1,045 04-09-2012 05:48 PM
آخرین ارسال: صدفی
  معرفی برخی ایرانیان موفق در سال 90 صدفی 2 1,576 04-09-2012 05:46 PM
آخرین ارسال: صدفی

پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان
تماس با ما | سایت کارآفرینی میلیاردرهای آینده ایران | بازگشت به بالا | بازگشت به محتوا | آرشیو | پیوند سایتی RSS