09-02-2013, 04:34 PM
با سلام من ماهان هستم 33 سالمه.سوپرماركت دارم ووضعيت ماليم هم عاليه داراي انرژي زياد وفكري قوي هستم از همه مشاوره ميگيرم وبهترين گزينه ها رو پيگير ميشم .
من از اول زندگي تا سن20 سالگي دست به هيچ كار خاصي نزدمولي بعد از اون انواع كارها رو انجام دادمكه به ترتيب ميگم
1.تو شركت حفاري چاههاي عميق كار كردم تا كمك حفاري پيش رفتم ديدم حال نميده رهاش كردم
2.تو ظروف يكبار مصرف كار كردم
3.تو كارخونه كيك وكلوچه كار كردم ومسئول سالن پخت شدم چندتا فرمول جديد كيك وكلوچه سنتي ارائه دادم وحقوقم دوبرابر شد ولي ديدم اين كار هم حال نمي ده رهاش كردم
4.بعد تو عكاسي مشغول به كار شدم ومدت 3 سال كار كردم باآنكه هنوزم پاره وقت كار مي كنم ولي به خاطر مشكلاتي كه راي پدر خدابيامرزم افتاد مجبور شدم كارم رو رها كنم وبه نگهداري پدرم كه سكته كرده بود بپردازم.
5.يه مدت كه از پدرم پرستاري كردم تموم پولي كه داشتم صرف دوا ودرمن كردم تازه فهميدم فقير شدم دست به دامن همهشدم نامه براي نماينده وريس جمهور وقت نوشتم به بهزيستي مراجعه كردم تا بابا تحت پوشش ببرن ولي فايده نداشت
6.پس با خودم گفتم يه كار پاره وقت انجام بدم شبها نگهباني يه كارگاه رو قبول كردم وروزا ازساعت 12تا 6 تويه موبايل فروشي كار مي كردم وصبحها هم به پدرم رسيدگي ميكردمديگه آخره مشكلاتم بود مسير كارم تا خونه 20كيلومتر بود براي اينكه 1000تومان كرايه ندم مسير رفت وبرگشت رو با پاي پياده ميرفتم بعد از يه سال كه كار كردم تازه فهميدم راه رو اشتباه ميرم چون حقوقم100000تومان بيشتر نيست واون روصاحب كارم 5000تومتن 5000تومان ميداد مشكلات زيادي داشتم وبدتر از همه كه بابام فوت كردتازه فهميدم بدبخت تر از هميشه شدم مراسم بابام كه تموم شد خونه نشين شدم تا سه ماه كارم گريه وتنهايي شدتا اينكه يكي از دوستام به من حرفي زد كه باعث حركت شد گفت تو يه قهرماني كه مرده اي .دوست دارم دوباره متولد بشي.من در تاريخ 91.2.1 دوباره متولد شدم در وهله اول 2000000ميليون از دوستم قرض كردم ويه مغازه كه بافت قديمي داشت رو دوباره تعمير كردم شب وروز كاركردم تا مغازه شكل باحال ومرتبي به خود گرفت اندازه مغازه3.4 هستش .ولي پول نداشتم تا شروع به كار كنم يارونه رو كه گرفتم رفتم هندوانه گرفتم كيلوي 150تومان 300كيلو 45000تومان شد ظرف 2 روز فروختم شد 80000هزارتومان وبعد خربزه رو هم به مغازه اضافه كردم بعد گوجه وسيب زميني و....بعد ازيه ماه 40000هزار تومان تبديل به يه ميليون شد رفتم يه ترازوي ديجيتال 400000هزار توماني خريدم وكم كم در كنار ميوه نوشابه وكيك وكلوچه آوردم
بعد پسر خالم 2000000ميليون بهم دادكه قفسه وجواز و وسايل براي مغازه گرفتم تخچال خونه رو هم واسه مغازه آوردم شب وروز كار كردم ولي الان كه با شما صحبت مي كنم سرمايه 100000000ميلوني دارم كه روز به روز بر اين سرمايه اضافه ميشه الان ياد اون پياده روي هام مي افتم تازه ميدونم چه مشكلاتي رو سپري كردم فكر باز دارم
من از اول زندگي تا سن20 سالگي دست به هيچ كار خاصي نزدمولي بعد از اون انواع كارها رو انجام دادمكه به ترتيب ميگم
1.تو شركت حفاري چاههاي عميق كار كردم تا كمك حفاري پيش رفتم ديدم حال نميده رهاش كردم
2.تو ظروف يكبار مصرف كار كردم
3.تو كارخونه كيك وكلوچه كار كردم ومسئول سالن پخت شدم چندتا فرمول جديد كيك وكلوچه سنتي ارائه دادم وحقوقم دوبرابر شد ولي ديدم اين كار هم حال نمي ده رهاش كردم
4.بعد تو عكاسي مشغول به كار شدم ومدت 3 سال كار كردم باآنكه هنوزم پاره وقت كار مي كنم ولي به خاطر مشكلاتي كه راي پدر خدابيامرزم افتاد مجبور شدم كارم رو رها كنم وبه نگهداري پدرم كه سكته كرده بود بپردازم.
5.يه مدت كه از پدرم پرستاري كردم تموم پولي كه داشتم صرف دوا ودرمن كردم تازه فهميدم فقير شدم دست به دامن همهشدم نامه براي نماينده وريس جمهور وقت نوشتم به بهزيستي مراجعه كردم تا بابا تحت پوشش ببرن ولي فايده نداشت
6.پس با خودم گفتم يه كار پاره وقت انجام بدم شبها نگهباني يه كارگاه رو قبول كردم وروزا ازساعت 12تا 6 تويه موبايل فروشي كار مي كردم وصبحها هم به پدرم رسيدگي ميكردمديگه آخره مشكلاتم بود مسير كارم تا خونه 20كيلومتر بود براي اينكه 1000تومان كرايه ندم مسير رفت وبرگشت رو با پاي پياده ميرفتم بعد از يه سال كه كار كردم تازه فهميدم راه رو اشتباه ميرم چون حقوقم100000تومان بيشتر نيست واون روصاحب كارم 5000تومتن 5000تومان ميداد مشكلات زيادي داشتم وبدتر از همه كه بابام فوت كردتازه فهميدم بدبخت تر از هميشه شدم مراسم بابام كه تموم شد خونه نشين شدم تا سه ماه كارم گريه وتنهايي شدتا اينكه يكي از دوستام به من حرفي زد كه باعث حركت شد گفت تو يه قهرماني كه مرده اي .دوست دارم دوباره متولد بشي.من در تاريخ 91.2.1 دوباره متولد شدم در وهله اول 2000000ميليون از دوستم قرض كردم ويه مغازه كه بافت قديمي داشت رو دوباره تعمير كردم شب وروز كاركردم تا مغازه شكل باحال ومرتبي به خود گرفت اندازه مغازه3.4 هستش .ولي پول نداشتم تا شروع به كار كنم يارونه رو كه گرفتم رفتم هندوانه گرفتم كيلوي 150تومان 300كيلو 45000تومان شد ظرف 2 روز فروختم شد 80000هزارتومان وبعد خربزه رو هم به مغازه اضافه كردم بعد گوجه وسيب زميني و....بعد ازيه ماه 40000هزار تومان تبديل به يه ميليون شد رفتم يه ترازوي ديجيتال 400000هزار توماني خريدم وكم كم در كنار ميوه نوشابه وكيك وكلوچه آوردم
بعد پسر خالم 2000000ميليون بهم دادكه قفسه وجواز و وسايل براي مغازه گرفتم تخچال خونه رو هم واسه مغازه آوردم شب وروز كار كردم ولي الان كه با شما صحبت مي كنم سرمايه 100000000ميلوني دارم كه روز به روز بر اين سرمايه اضافه ميشه الان ياد اون پياده روي هام مي افتم تازه ميدونم چه مشكلاتي رو سپري كردم فكر باز دارم