سایت کارآفرینی میلیاردرهای آینده ایران

نسخه کامل: اگر جوان بودم
شما در حال مشاهده نسخه تکمیل نشده می باشید. مشاهده نسخه کامل با قالب بندی مناسب.
صفحه ها: 1 2 3 4
شمال شهر خانه های چند میلیاردی دارد که وقتی وارد می شویم تمام خستگی از تنمان خارج میشود. سونا - استخر - چکوزی . سالن اجتماعات - سالن ورزش - باغچه زیبا و....
کسانی را می بینیم که در این خانه ها زندگی میکنند و ما افسوس میخوریم چرا بما ارثی نرسیده که در چنین خانه های مجلل زندگی کنیم؟
ولی واقعا به همه ارث رسیده؟
بچه بود وضع مالیش خوب نبود. در آرزوی یک دوچرخه - توپ و کامپیوتر می سوخت. شروع به فعالیت کرد. ایمان داشت که روزی وضع مالیش خوب می شود. هر وقت به دوستانش توضیح می داد آنان می خندید.
بعضی وقتها این خنده ها محرک خوبی برای فعالیت بیشتر می شوند. طرف میخواهد ثابت کند که می تواند. باور داشت که می شود.
خوب باور کردنش هم سخت بود. شرکت کوچکی به ثبت رساند و کار خودش را در زمینه کامپیوتر شروع کرد. ترفندهای کارش را یاد گرفت. در آتش فعالیت می سوخت. شرکت توسعه پیدا کرد.
درآمدش خوب شد. خیلی خوب شد. حساب بانکیش پر شد.
خانه مورد نظر را خرید.
این فقط یک مثال بود.
جوانها شرایطش را دارند . فقط می ماند اراده و تصمیم و حرکت و ایمان و باور و توجه به تایپیکهای روانشناسی انجمن و در نهایت پیدا کردن توانائیهای خود.
ای کاش تایپیک (((ای کاش ))) را مطالعه کنید که بعدها افسوس نخورید که می تونستید ولی باور نمیکردید که می توانید.


نظر شما عزیزان چیست؟
سلام ودرود
بسیار عالی
با ارارده قوی میشه هرکاری کرد
نوشته های من تلنگری است برای حرکت شما عزیزان.با دقت مطالعه فرمائید.
وضع مالیمان خوب نيست
اما
بايد ایمان داشت
بايد باور داشت و ترفندهای کار را یاد گرفت
پشتكار داشت و در آتش فعالیت سوخت
با اراده و تصمیم و حرکت و ایمان و باور به قله ى رفاه خواهيم رسيد


استاد حرفهاي شما محرك تمام جوانهاي اين انجمن هست
واقعا متشكرم

A00 (66)
A00 (62)
درود بر استاد بزرگوار
امیدوارم همیشه سایه بزرگانی همچون شما که در دنیای امروز به ندرت میتوان یافت بالای سر جوانان باشد
البته استاد قصد توهین نباشه منظور روح پرفتوح و بزرگتون هست وگرنه (جسارتا) اختلاف سن و سال در کنار بزرگی بسان شما با این روح جوان مشخص نیست
مدتی بود ذهنم درگیر این چند بیت بود
جواني شمع ره کردم که جويم زندگاني را نجستم زندگانـــي را و گم کـردم جواني را
کنون با بار پيــري آرزومندم که برگـردم به دنبال جوانـــي کـوره راه زندگانــــي را
به راستی با سخنان ارزشمند شما توانستم روحیه گذشته خودم رو بدست بیارم و در حد فهم و درکم فرمایشاتتون رو برای خود کمترین از روش های غلط گذشته تمیز بدم،به راستی جمله (سخنی که از دل برآید ، لاجرم بر دل نشیند) در وصف فرمایشات گوهربار شما بیان شده است.
درحال حاضر با توجه به الفاظ ناب بکار برده شده در تک تک پست های شما که به دلیل نداشتن صلاحیت و فرصت کافی از طرف اینجانب و کم بودن دانش برای مطالعه 8هزارو اندی طلا نبشته شما، بالاجبار و نه از روی جسارت و بی ادبی به محضر استاد به اظهار نظر راجع به این پست پرداختم.
امیدوارم الطاف کریمانه شما همچنان شامل حال افراد این مجموعه و بنده کمترین باشد.
با تشکر و سپاس از شما استاد ارجمند
(08-22-2014 12:47 AM)bayani نوشته شده توسط: [ -> ]درود بر استاد بزرگوار
امیدوارم همیشه سایه بزرگانی همچون شما که در دنیای امروز به ندرت میتوان یافت بالای سر جوانان باشد
البته استاد قصد توهین نباشه منظور روح پرفتوح و بزرگتون هست وگرنه (جسارتا) اختلاف سن و سال در کنار بزرگی بسان شما با این روح جوان مشخص نیست
مدتی بود ذهنم درگیر این چند بیت بود
جواني شمع ره کردم که جويم زندگاني را نجستم زندگانـــي را و گم کـردم جواني را
کنون با بار پيــري آرزومندم که برگـردم به دنبال جوانـــي کـوره راه زندگانــــي را
به راستی با سخنان ارزشمند شما توانستم روحیه گذشته خودم رو بدست بیارم و در حد فهم و درکم فرمایشاتتون رو برای خود کمترین از روش های غلط گذشته تمیز بدم،به راستی جمله (سخنی که از دل برآید ، لاجرم بر دل نشیند) در وصف فرمایشات گوهربار شما بیان شده است.
درحال حاضر با توجه به الفاظ ناب بکار برده شده در تک تک پست های شما که به دلیل نداشتن صلاحیت و فرصت کافی از طرف اینجانب و کم بودن دانش برای مطالعه 8هزارو اندی طلا نبشته شما، بالاجبار و نه از روی جسارت و بی ادبی به محضر استاد به اظهار نظر راجع به این پست پرداختم.
امیدوارم الطاف کریمانه شما همچنان شامل حال افراد این مجموعه و بنده کمترین باشد.
با تشکر و سپاس از شما استاد ارجمند

نهایت تشکر از شما و دیگر عزیزانم.
پیرمرد خودتی 25r30wi25r30wi25r30wi25r30wi25r30wi

قابل توجه همه عزیزانم:
خواندن کتاب و مقالات بتنهائی کافی نیست, بلکه عمل به محتویات آن باعث رسیدن به کمال است.
(08-22-2014 12:28 AM)دهدار نوشته شده توسط: [ -> ]وضع مالیمان خوب نيست
اما
بايد ایمان داشت
بايد باور داشت و ترفندهای کار را یاد گرفت
پشتكار داشت و در آتش فعالیت سوخت
با اراده و تصمیم و حرکت و ایمان و باور به قله ى رفاه خواهيم رسيد


استاد حرفهاي شما محرك تمام جوانهاي اين انجمن هست
واقعا متشكرم

A00 (66)
A00 (62)

سپاسگزارم.

فقط امیدوارم که این نوشته ها را بعنوان واقعیت مد نظر داشته باشید.
(08-21-2014 10:43 PM)jahanagahi نوشته شده توسط: [ -> ][b]شمال شهر خانه های چند میلیاردی دارد که وقتی وارد می شویم تمام خستگی از تنمان خارج میشود. سونا - استخر - چکوزی . سالن اجتماعات - سالن ورزش - باغچه زیبا و....
کسانی را می بینیم که در این خانه ها زندگی میکنند و ما افسوس میخوریم چرا بما ارثی نرسیده که در چنین خانه های مجلل زندگی کنیم؟
ولی واقعا به همه ارث رسیده؟

نظر شما عزیزان چیست؟

دقیقا همین طور است. وقتی پدربزرگ من از دنیا رفت مال و منال خاصی از خود برجا نگذاشت.
عموهایم تلاش کردند و هنوز می کنند. شرکت و کارخانه تاسیس کردند ،خارج رفتند و درس پزشکی خواندند و مطب زدند و پول پارو کردند و اکنون میلیاردرند. برخلاف پدر من که دست روی دست گذاشت و با حقوق معلمی زندگی کرد و در سن حدود پنجاه سالگی به دلیل بیماری قند که به دلیل افراط در خورد و خوراک و عدم تحرک دچارش شده بود از دنیا رفت! رحمت الله علیه!
شرایط آنها با پدرم یکسان بود تفاوت فقط در نگرش آنان به زندگی و کار بود!
یادم به یکی از خاطره های مشهور مرحوم سید کریم پینه دوز افتادم که ظاهرا با امام زمان (عج) مراودات خاصی داشت . اول اصل خاطره را می گذارم و بعد نکته ای را که مرتبط با موضوع است خدمتتان عرض می کنم:
"مدت اجاره آقا سیدکریم پینه دوز تمام شده وصاحب خانه ده روزمهلت داده بودتاخانه دیگری بیابد. سیدکریم وقتی خانه مناسبی نیافته بود،درست پس ازپایان مهلت مقرر،بدون هیچ دلخوری واعتراضی وبدون اینکه صاحب خانه اش را درجریان بگذارد،تمام اسباب واثاثیه اش راازخانه بیرون آورده ودر گوشه ای ازکوچه نهاده بود.درهمان زمان،حضرت بقیت الله الاعظم(ع)به کناراین عاشق دلسوخته وحقیقی آمده وبه آقاسیدکریم فرموده بودند:"ناراحت مباش!اجدادمان نیزمصیبتهای بسیاری کشیده اند" و آقاسیدکریم درحالتی ازمزاح عرض کرده بود: "درست است آقاجان اما هیچ کدام ازاجدادمان به اجاره نشینی مبتلانشده بودند!!."
دراین هنگام لبهای مبارک حضرت ولی عصر(عج) به تبسم بازشده وفرموده بودند:"ترتیب کارها راداده ایم،پس ازچند دقیقه دیگر،مشکل حل می شود."
شخص دیگری به نام مرحوم آقای سیدکریم کاشانی که از ثروتمندان بوده ،شب قبل شب درخواب،حضرت ولی عصر(عج)رازیارت کرده بوده است. حضرت به او امرمی کند تافرداصبح،فلان منزل رادرفلان آدرس برای آقاسیدکریم پینه دوزخریداری کند ودرفلان ساعت درحالی که آقاسید کریم باوسایل خانه اش درکوچه نشسته،است به آنجابرود وکلیدمنزل رابه اوتحویل بدهد. آقای کاشانی این خواب ورویا راازخواب های صادقه به شمارمی آوردوصبح همان شب،به آدرس ونشانی که حضرت حجت(ع) به او فرموده بودند، می رود وآن خانه وصاحبش راپیدا می کند ودرمی یابدکه آدرس ونشانه هایی که درخواب به اوفرموده اند، بسیار دقیق وواقعی است.وقتی با صاحب خانه درموردخرید خانه اش صحبت می کند،اوباخوشحالی ازاین موضوع استقبال می کند وبرای آقای کاشانی فاش می سازدکه به علت داشتن بدهکاری،درشب گذشته به امام زمان(ع) متوسل شده است تااین خانه به سرعت به فروش برسدقرضش را ادا کند!آقای حاج محمودکاشانی آن خانه راخریداری می کندوکلیدش را از صاحب خانه می گیردودرست درهمان ساعتی که حضرت ولی عصر(ع)امرکرده بودند،به سوی خانه آقای سیدکریم می رودومی بیند که او،با اسباب واثاثیه اش درکوچه نشسته است و کلید خانه را به وی تحویل می دهد!"
من این داستان را بارها شنیده بودم. اما یکی از وعاظ جمله ای گفت که مرا به شدت به فکر فرو برد و تحت تاثیر قرار داد. ایشان گفت:" در جوانی به شدت کار کنید تا وقتی به میانسالی رسیدید بشوید آن کسی که کلید داد نه کسی که کلید گرفت. "
استاد قربانیان عزیز شما همیشه انرژی خاصی به همه ی بچه ها منتقل میکنید و چون مثل پدری دلسوز مارو نصیحت میکنید صحبت هاتون به طرز عجیبی به دل میشینه..

متشکرم..
صفحه ها: 1 2 3 4
لینک مرجع