با سلام.
دوستان پدر بنده هیچ وقت خاستار تغییر نبوده و همیشه از تغییر و روی آوردن به شغلی که بهتر از شغل خودش ینی مسافرکشی با تاکسیه بوده میترسه و به این اعتقاد داره که نمیتونه کار دیگه ای انجام بده و بهونه اش اینه که سرمایه ندارم و کار بلد نیستم و کلی از این چیزا که به خودش تلقین کرده و من بدبخت که خواستار تغییر و شروع یک کار جدید هستم با مخالفتها و گاهی هم با سرزنشهای او مواجه میشم.. ایده های زیادی دارم که مطمئنم سود آور هم هستند ولی همیشه با مخالفت روبرو شده ام. البته فعلا خود بنده بدلیل خدمت سربازی توانایی انجام کاری رو ندارم و ایده هام رو میخوام پدرم انجام بده ولی.... بنظرتون برای ایجاد انگیزه و رغبت برای تغییر در چنین آدمی باید چیکار کنم؟اینم بگم که هیچوقت از شغل کنونی خودش راضی نبوده و قابل ذکر هم هست که حدودا 10 سال پیش در کار خرید و فروش فرش دستبافت بوده ولی بخاطر ورشکستگی به مسافرکشی روی اورده....
از هرکسی هر کاری بر میاد
تا می تونی تحقیق کن
تو همین انجمن مطالب خیلی مفید و البته مهمی هست که می تونی واسه پیاده سازی ایده هات کلی اطلاعات بدست بیاری
دوست من فقط وقت بذار و عجله نکن
ممنون از پاسخت عزیز
منم فعلا دارم همین کارو میکنم. انقدر ایده دارم که اگه یه روزی بخوام یکیشو عملی کنم دچار سردرگمی میشم ولی حیف که فعلا شرایطش نیست... ولی میخوام تلاشمو بکنم تا پدرمو راضی بکنم تا یکی از ایده هامو عملی کنه ولی اونم زیر بار نمیره... مشکل من دقیقااینه!!! میخوام با کمکش ایدمو عملی کنم ولی حیف که اهل ریسک و تغییر نیست....
نگو شرایطش نیست دوست من
شرایطشو خودت کم کم ایجاد کن
اگه بخاطر مشکل مالی می خوای از بابات کمک بگیری بری کارگری بکنی تا سرمایه جور کنی خیلی بهتره و زودتر به نتیجه میرسی
منم مثل بابات تجربه زمین خوردنو دارم آدم حاضره کارگری بکنه خلفت بکشه ولی دیگه ریسک نکنه
واقعا ادم می خوره زمین تا مدتها دردشو احساس می کنه
برای اینکه تغییرات ایجاد کنی خودت دست به کار بشو
دستت رو بزار رو زانو خودت یک یا علی بگو و شروع کن
توقع نداشته باش کسی که 10 سال از عمر خودش رو در یک راهی صرف کرده یک شب ه تغییر پیدا بکند
برای تغییر نیاز به زمان داری و تلاش خودت
در صورتی موفق میشی پدرت رو با خودت همراه کنی که خودت در مورد یکی از ایده هایت تجربه بدست بیاری و بتونی ازش درامد داشته باشی ( نمیگم درامد میلیونی ) همین که بتونی در ابتدا از پس مخارج خودت بر بیای کفایت میکنه
با شریک کردن پدرت در کارهات میتونی بهش ثابت کنی راه دیگه ای هم وجود داره
(04-08-2014 07:27 PM)tarfand نوشته شده توسط: [ -> ]نگو شرایطش نیست دوست من
شرایطشو خودت کم کم ایجاد کن
اگه بخاطر مشکل مالی می خوای از بابات کمک بگیری بری کارگری بکنی تا سرمایه جور کنی خیلی بهتره و زودتر به نتیجه میرسی
منم مثل بابات تجربه زمین خوردنو دارم آدم حاضره کارگری بکنه خلفت بکشه ولی دیگه ریسک نکنه
واقعا ادم می خوره زمین تا مدتها دردشو احساس می کنه
واقعا ممنون از حرفای خوبتون. امید بخشن. شرایطش فعلا نیست چون تو خدمت سربازی ام. بلافاصله بعد از تموم کردن میخوام بزنم تو کار... اتفاقا الان هم که مرخصی ام برا اینکه بتونم تو بورس سرمایه گذاری کنم البته با میلغ کم (فعلا برای کسب تجربه) کارگری میکنم. منتها میخوام بابامم طوری راضی به یک کار دیگه بکنم تااز این اوضاع در بیاد. ولی خیلی رو حرف خودش استواره...
(04-08-2014 08:39 PM)break نوشته شده توسط: [ -> ]برای اینکه تغییرات ایجاد کنی خودت دست به کار بشو
دستت رو بزار رو زانو خودت یک یا علی بگو و شروع کن
توقع نداشته باش کسی که 10 سال از عمر خودش رو در یک راهی صرف کرده یک شب ه تغییر پیدا بکند
برای تغییر نیاز به زمان داری و تلاش خودت
در صورتی موفق میشی پدرت رو با خودت همراه کنی که خودت در مورد یکی از ایده هایت تجربه بدست بیاری و بتونی ازش درامد داشته باشی ( نمیگم درامد میلیونی ) همین که بتونی در ابتدا از پس مخارج خودت بر بیای کفایت میکنه
با شریک کردن پدرت در کارهات میتونی بهش ثابت کنی راه دیگه ای هم وجود داره
ممنون از راهنماییاتون. خودم تو زمینه طراحی وب و کارهای تبلیغاتی تجربه دارم و قبل از سربازی کار کردم. البته طراحی وب رو بصورت خصوصی و کارهای تبلیغاتی رو تو یک شرکت انجام میدادم. منتها برا شروع همچین کاری پدرم سواد درست حسابی نداره. حتی روشن و خاموش کردن کامپیوتر رو هم بلد نیست. برا ایده های دیگه که بخوام واردش بشم و تجربه کسب کنم وقت کافی تا یک سال دیگه نیست. و بنظرم هرچی که دیرتر بخوایم کاری رو شروع کنیم دیرتر هم به نتیجه میرسیم.
سلام دوست من
توضیحاتی که دادی دقیقا اخلاق پدرمو توی ذهنم آورد.
متاسفانه باید بگم این چیزیه که زندگی بهشون یاد داده و اجازه نمیدن من و شما چیزی توی ذهنشون فرو کنیم
فکر همکاری کردن باهاش رو از سرت بیرون بیار فعلا
باید شروع کنی و به جایی برسی که مطمئن بشه واقعا چیزی بلدی و داری در میاری
اون موقع بری ازش همکاری بخوای
این کاریه که من کردم. راستش همه مدل روشی تست کردم. این و اونو فرستادم حرف زدن باهاش. خودم زدم و ...
البته من پول اینا نمیخواستم ازشا
فقط میخواستم کارمو به رسمیت بشناسه. چون نمیتونست قبول کنه من کارم توی اینترنته هرکی میپرسید ازش محمد کجاست میگفت طبق معمول الاف پشت کامپیوتر تا نشونش دادم این چیه و ماجرا چیه
(04-08-2014 11:39 PM)MohamadMJ نوشته شده توسط: [ -> ]سلام دوست من
توضیحاتی که دادی دقیقا اخلاق پدرمو توی ذهنم آورد.
متاسفانه باید بگم این چیزیه که زندگی بهشون یاد داده و اجازه نمیدن من و شما چیزی توی ذهنشون فرو کنیم
فکر همکاری کردن باهاش رو از سرت بیرون بیار فعلا
باید شروع کنی و به جایی برسی که مطمئن بشه واقعا چیزی بلدی و داری در میاری
اون موقع بری ازش همکاری بخوای
این کاریه که من کردم. راستش همه مدل روشی تست کردم. این و اونو فرستادم حرف زدن باهاش. خودم زدم و ...
البته من پول اینا نمیخواستم ازشا
فقط میخواستم کارمو به رسمیت بشناسه. چون نمیتونست قبول کنه من کارم توی اینترنته هرکی میپرسید ازش محمد کجاست میگفت طبق معمول الاف پشت کامپیوتر تا نشونش دادم این چیه و ماجرا چیه
ممنون از زاهنماییت.آره دوست عزیز باید خودم یه کاری بکنم بعد اونو بکشونم سمت خودم. انگار چاره ای جز این نیست. منم زیاد به کمکش نیاز ندارم از لحاظ مالی، ولی دوست دارم از کاری که میکنه و از درآمدی که داره راضی باشه.. میخوام شغل شرافتمندانه ای داشته باشه ...
(04-09-2014 12:22 AM)mortaza_max نوشته شده توسط: [ -> ] (04-08-2014 11:39 PM)MohamadMJ نوشته شده توسط: [ -> ]سلام دوست من
توضیحاتی که دادی دقیقا اخلاق پدرمو توی ذهنم آورد.
متاسفانه باید بگم این چیزیه که زندگی بهشون یاد داده و اجازه نمیدن من و شما چیزی توی ذهنشون فرو کنیم
فکر همکاری کردن باهاش رو از سرت بیرون بیار فعلا
باید شروع کنی و به جایی برسی که مطمئن بشه واقعا چیزی بلدی و داری در میاری
اون موقع بری ازش همکاری بخوای
این کاریه که من کردم. راستش همه مدل روشی تست کردم. این و اونو فرستادم حرف زدن باهاش. خودم زدم و ...
البته من پول اینا نمیخواستم ازشا
فقط میخواستم کارمو به رسمیت بشناسه. چون نمیتونست قبول کنه من کارم توی اینترنته هرکی میپرسید ازش محمد کجاست میگفت طبق معمول الاف پشت کامپیوتر تا نشونش دادم این چیه و ماجرا چیه
ممنون از زاهنماییت.آره دوست عزیز باید خودم یه کاری بکنم بعد اونو بکشونم سمت خودم. انگار چاره ای جز این نیست. منم زیاد به کمکش نیاز ندارم از لحاظ مالی، ولی دوست دارم از کاری که میکنه و از درآمدی که داره راضی باشه.. میخوام شغل شرافتمندانه ای داشته باشه ...
خواهش میکنم دوست عزیز
البته نمیشه گفت شرافتمندانه چون هرکاری که برای بقیه مفید باشه شرافتمندانه هستش و کار فعلی پدر شما هم همه شرایط یک شغل شرافتمندانه رو داره ولی خب سخته واقعا کار سختیه و خیلی زود اعصاب رو درگیر میکنه.
منم دقیقا هدفم همین بود. بازنشسته هست پدرم ولی دوست داشتم یه حالتی باشه بدونه هنوزم کار میکنه و مفیده چون مرد یه حالتی داره بازنشسته که بشه اگر بیکار بشینه خیلی زود پیر میشه و مریض. دوست داشتم احساس نکنه پیر شده.
ولی خب تا زمانی که از نظر اون موفق نبودم بهم اطمینان نداشت نه به خودم نه به کارم و همه سعیم رو کردم تا این اعتماد به وجود اومد و الان شده بهترین مشوقم که میگه برو خدمت و زود بیا تا شرکت بتونی بزنی و منم دم دست هرکاری ازم بر اومد میکنم.
(04-07-2014 08:55 PM)mortaza_max نوشته شده توسط: [ -> ]ممنون از پاسخت عزیز
منم فعلا دارم همین کارو میکنم. انقدر ایده دارم که اگه یه روزی بخوام یکیشو عملی کنم دچار سردرگمی میشم ولی حیف که فعلا شرایطش نیست... ولی میخوام تلاشمو بکنم تا پدرمو راضی بکنم تا یکی از ایده هامو عملی کنه ولی اونم زیر بار نمیره... مشکل من دقیقااینه!!! میخوام با کمکش ایدمو عملی کنم ولی حیف که اهل ریسک و تغییر نیست....
بهتره برای پخته شدن ایده هات چند تا از اونها رو رو کنی تا بچه های انجمن ایده هاتون رو ارزیابی کنن و ببینین کدومشون بدرد بخوره...