سایت کارآفرینی میلیاردرهای آینده ایران

نسخه کامل: مشاعره
شما در حال مشاهده نسخه تکمیل نشده می باشید. مشاهده نسخه کامل با قالب بندی مناسب.
صفحه ها: 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15 16 17 18 19 20 21 22
روزگاریست همه عرض بدن می خواهند
همه از دوست فقط چشم و دهن می خواهند
دیو هستند ولی مثل پری می پوشند
گرگ هایی که لباس پدری می پوشند
آنچه دیدند به مقیاس نظر می سنجند
عشق ها را همه با دور کمر می سنجند
خب طبیعی است که یک روزه به پایان برسد
عشق هایی که سر پیچ خیابان برسد .
با می به کنار جوی می باید بود
وز غصه کناره‌جوی می باید بود
این مدت عمر ما چو گل ده روز است
خندان لب و تازه روی می باید بود
"حافظ "
روی آن شیشه ی تب دار تو را ها کردم
اسم زیبای تو را با نفسم جا کردم
شیشه بدجور دلش ابری و بارانی شد
شیشه را یک شبه تبدیل به دریا کردم
با سر انگشت کشیدم به دلش عکس زیبای تو را
عکس زیبای تو را سیر تماشا کردم

«شاعر:مهدی گل محمدی»
(01-08-2012 11:18 AM)atreeeshgh نوشته شده توسط: [ -> ]روی آن شیشه ی تب دار تو را ها کردم
اسم زیبای تو را با نفسم جا کردم
شیشه بدجور دلش ابری و بارانی شد
شیشه را یک شبه تبدیل به دریا کردم
با سر انگشت کشیدم به دلش عکس زیبای تو را
عکس زیبای تو را سیر تماشا کردم

«شاعر:مهدی گل محمدی»
مهدی جان فوق العاده بود.
آفرین به این همه استعداد.
ریشه نخل کهنسال از جوان افزونترست
بیشتر دلبستگی باشد به دنیا پیر را
کشور دیوانگی امروز معمور از من است
من بپا دارم بنای خانه زنجیر را!
کلید گنج سعادت قبول اهل دلست
مبادا آنکه درین نکته شک وریب کند
لاابالی چه کند دفتر دانایی را
طاقت وعظ نباشد سر سودایی را
آب را قول تو با آتش اگر جمع کند
نتواند که کند عشق و شکیبایی را
لحظه ای عشق به دست کس و ناکس ندهی
دل عزیز است مبادا به هر کس بدهی
آفرين آقا مهدي خيلي دست به قلمت خوب شده ها
متن ها و شعرهات بر دل مي نشيند
به آنان گفتم :
هر که در حافظه چوب ببیند باغی
صورتش در وزش بیشه شور ابدی خواهد ماند
هرکه با مرغ هوا دوست شود
خوابش آرام ترین خواب جهان خواهد بود
آنکه نور از سر انگشت زمان برچیند
می گشاید گره پنجره ها را با آه
صفحه ها: 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15 16 17 18 19 20 21 22
لینک مرجع