سایت کارآفرینی میلیاردرهای آینده ایران

نسخه کامل: بازگشت جادوگر
شما در حال مشاهده نسخه تکمیل نشده می باشید. مشاهده نسخه کامل با قالب بندی مناسب.
صفحه ها: 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15 16 17 18 19
ﺁﺩﻡ ﻣﺬﻫﺒﯽ ﺍﯼ ﻧﯿﺴﺘﻢ ﺍﻣﺎ
ﺍﺯ ﺁﻧﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﺑﻪ ﻫﯿﭻ، ﭘﺎﯾﺒﻨﺪ ﻧﯿﺴﺘﻨﺪ، ﻣﯿﺘﺮﺳﻢ
ﺍﺯ ﺁﻧﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﺧﺪﺍ ﺭﺍ ﺑﻪ ﭼﺎﻟﺶ ﻣﯽ ﮐﺸﻨﺪ، ﻣﯿﺘﺮﺳﻢ
ﺍﯾﻨﻬﺎ ﺑﺮﺍﯼ ﻫﯿﭻ ﮐﺲ ﻭ ﻫﯿﭻ ﭼﯿﺰ ﺍﺭﺯﺷﯽ ﻗﺎﺋﻞ ﻧﯿﺴﺘﻨﺪ
ﻓﺮﯾﺐ ﻇﺎﻫﺮ ﺭﻭﺷﻨﻔﮑﺮﺷﺎﻥ ﺭﺍ ﻧﺨﻮﺭﯾﺪ
ﮐﺴﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﺗﻨﻬﺎ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﻭ ﻋﻘﻞ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﻗﺒﻮﻝ ﺩﺍﺭﻧﺪ
ﺷﻤﺎ ﺭﺍ ﺩﺭ ﻧﻬﺎﯾﺖ، ﻫﯿﭻ ﻣﯽ ﭘﻨﺪﺍﺭﻧﺪ
ﺍﯾﻨﺎﻥ ﺑﻪ ﻋﺸﻖ ﻧﯿﺰ ﺧﯿﺎﻧﺖ ﻣﯿﮑﻨﻨﺪ
ﭼﺮﺍ ﮐﻪ ﺧﺪﺍﯾﯽ ﻧﺪﺍﺭﻧﺪ ....
ﺁﺩﻡ ﻣﺬﻫﺒﯽ ﺍﯼ ﻧﯿﺴﺘﻢ
ﺍﻣﺎ
ﺍﺯ ﺁﻧﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﺑﯿﺶ ﺍﺯ ﺣﺪ ﻣﺬﻫﺒﯽ ﺍﻧﺪ، ﻣﯿﺘﺮﺳﻢ
ﺍﺯﻫﺮ ﺩﯾﻦ ﻭ ﺁﺋﯿﻨﯽ ﮐﻪ ﺑﺎﺷﺪ
ﺍﺯ ﺁﻧﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﺗﻨﻬﺎ ﺁﺋﯿﻦ ﻣﺬﻫﺐ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺭﺍﻩ ﺳﻌﺎﺩﺕ ﻣﯿﺪﺍﻧﺪ، ﻣﯿﺘﺮﺳﻢ
ﮐﺴﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﺑﻪ ﻏﯿﺮ ﺍﺯ ﺧﻮﺩ ﻭ ﻫﻢ ﮐﯿﺸﺎﻧﺸﺎﻥ، ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ ﺭﺍ ﮐﺎﻓﺮ ﻣﯽ ﺍﻧﮕﺎﺭﻧﺪ
ﻓﺮﯾﺐ ﻇﺎﻫﺮ ﺧﺪﺍ ﺗﺮﺳﺸﺎﻥ ﺭﺍ ﻧﺨﻮﺭﯾﺪ !
ﺷﻤﺎ ﺭﺍ ﺩﺭ ﻧﻬﺎﯾﺖ، ﮐﺎﻓﺮ ﻣﯽ ﭘﻨﺪﺍﺭﻧﺪ
ﺍﯾﻨﺎﻥ ﺑﻪ ﻋﺸﻖ ﻧﯿﺰ ﺧﯿﺎﻧﺖ ﻣﯿﮑﻨﻨﺪ
ﭼﺮﺍ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺩﺭﮔﺎﻩ ﺧﺪﺍﯾﺸﺎﻥ ﺗﻮﺑﻪ ﺧﻮﺍﻫﻨﺪ ﮐﺮﺩ ...
ﺁﺩﻡ ﻣﺬﻫﺒﯽ ﺍﯼ ﻧﯿﺴﺘﻢ
ﺍﻣﺎ
ﺧﺪﺍ، ﻫﻤﻪ ﺩﺍﺭﺍﯾﯽ ﻣﻦ ﺍﺳﺖ.
دورد بر یاران جادوگر
درود به اون دوستانی که فقط از ماه رمضان گرسنگی نصیبشون نشد ، بلکه دست پر زند بیرون ، یک سری به لاین خانوم صدفی بزنید ، خالی از لطف نیست .

راستش میدونم امروز روز کلاس نبود ، ولی من شب راهی مسافرت 8 روزه هستم و داخلی و هم خارجی و خیلی فشورده . بعضی از دوستان در جرایان هستند .
خوب بگذریم .
در خدمت تون هستم با یک بحث آموزشی و حرف دل
از ایجاد انگیزه و هدف گذاری گفتیم
امروز از مورد خیلی مهم حرف میزنیم .
می دونی چرا شیر سلطان جنگل هست ؟
چی ! چون عظلات قوی داره !
نه عزیز !
فیل که عظلات قوی تر داره تازه بزرگ تر هم هست .

بگذارین داستانی براتون تعریف کنم که موضوع رو بهتر درک کنیم .
وقتی فیل بچه هست با طناب پاشو میبندند و هرچی این بچه فیل داستان ما سعی میکنه فرار کنه نمی تونه ، تا اینکه بزرگ میشه و عظمتی میشه .
بازم با همون طناب هست و میتونه به راحتی فرار کنه .
ولی این کارو نمی کنه ، حتی فکر فرار از ذهنش خطور نمی کنه .

فکر میکنید نقطه مشترک بین شیر و فیلم چیه ؟

باور


بله عزیزان باور
قدرت شیر در عظلات اون نیست ، بلکه در باور اون هست
براش اندازه هدف هیچ فرقی نمی کنه و حتی فیل ، رو که هم بزرگتره و هم قوی تره رو شکار میکنه .

اون فیل قصه مون هم همین طور هست . اون باور کرده که نمی تونه از شر اون طناب راحت بشه و فرار کنه .

حالا اینکه چه طوری میتونیم به باور برسیم باشه برای جلسه بعد .

دیروز یکی از فرشتگان بدون بال خبر داد که خدا در نمایش گاه بین الملی غرفه گرفته . ما دیشب بااین دوست عزیز و همسرشون رفتیم نمایشگاه .
آره جمع فرشتگان جمع بود .
بچه های معلولین در سالن فردوسی غرفه دارند .
کلی هنر مند به خدا .
عجب نقاشی ها ، از سفال ها بگم یا دکوری ها و ....
واقعا باریکلا داره به جای زانوی غم بغل کردن ، زندن بیرون و هنرشون رو هدیه میدن .

با دوستان جلسه ای داشتیم .
قرار بر این شد که برای تموم دوستان معلولمون در مسیر هنرشون اشتغال راه بندازیم .
هنرهاشون رو نمایشگاهی کنیم و بشیم خواهر و برادرهای فرشتها .
البته به کمک هم . اره به کمک هم .

توی جلسه بودیم و صحبت از همون بانویی شد که از گردن به پایین فلج بود و نقاشی میکرد با دهان .
صحبت از اون تابلوی شد که خودش رو کشیده بود در میون گندم زار در حال راه رفتن و می گفت این من هستم و قتی حالم خوب شد دارم در گندم زار راه میرم .

من بغض کردم و وسط حرفام ، حرفم قطع شد ، نتونستم باقی حرفم بزنم.

دوستان جلسه فکر کردند اشکم به خاطر اون بانوی بزگروار بود .

ولی این طور نبود . اون بزرگوار اشک نمی خواد خودش آخر عشقه .

اشکه من به خاطر این بود که اون دوست بنیان گذار میگفت برای کمک ، به خیلی ها گفتم و یک بنده خدای اماراتی گفته کمک میکنه .

خدا وکیلی دلم گرفت .

من ایرانی تموم پولم رو در بانک بگذارم یا فقط به فکر تفریح و هزار تا کاردیگه .
بعد برای کمک برای این فرشتگان فراموش شده یک خارجی کمک کنه .
واقعا سخته . نمی دونم رگ غیرت من کی میخواد حرکت کنه .

عزیزان ، بزرگواران ، سروران .
کمک نقدی به باند این اداره های خیریه نکینم ،
فلان شرکت چرم دوزی ، از این عزیزان بیگاری میکشه و چرم فلان در مشهد تولید میشه و هیچ اسمی از این عزیزان نیست و میگن ما کمک میکنیم ، ما همکاری میکینم .
چه همکاری ، نیمه حقوق یک کار گر معمولی رو به این عزیزان میدین و بیگاری هم میکشین تازه منت کمک کردن هم میگذارند.
بگذریم حرف بسیار هست

یک کالا ، یک کیسه برنج یا .... یک لبخند و اغوش من و شما برای این عزیزان کافیه .

تا جمعه هستند .
نمایشگاه بین الملی ، سالن فردوسی ، غرفه معلولین . تا 12 شب هم هستند .

بلوار میثاق پشت پمپ بنزین شیر خوار گاه علی اصغر از 9 تا 12

ابتدای جاده شاندیز اسایش گاه معلولین و یتیم های امام جواد . از صبح تا 8

اره یک سری به لاین خانون صدفی بزنیم .
روز خوش
سلام جناب سیدی زاده عزیز
انقدر حرفات حرفه حسابه و از ته دله فقط میتونم بگم واقعا ممنون از اینهمه لطفی که به ما داری
جناب سیدی زاده منم 21 ام روز شهادت مولا علی(ع) سعادتی نصیبم شد و رفتم آسایشگاه معلولین تو جمع فرشتگان و واقعا حسو حال غیر قابل وصفی داشت وقتی اونجا بودم
بنظرم این یه وظیفست که همه ی ما انسانها به همه نوع خودمون توجه داشته باشیم و از نعمتهایی که خدا بهمون داده هر چقدر که میتونیم اونو با عشق و از صمیم قلب تقدیم انسانهای نیازمند بکنیم
برای همه دوستان این انجمن تو این روزای عزیز آرزوی سعادت و کامیابی دارم بوِیژه جناب سیدی زاده عزیز که واقعا خیلی لطف داشتن به خوده من
موفق باشید
بسمه الله دوا ، بسمه الله شفا

درود به یاران جادوگر
درود بر اون دوستانی که حواسشون هست و برای خنده به هرقیمت جوک نمی گویند و کپی یا تعریف نمی کنند . حواسشون هست بازیچه دشمنان این کشور نشند که جوک در مورد مرد بزرگواری مثل دکتر شریعتی بسازند . نمی دونم چقدر دکتر رو میشناسیم .
عزیزان لطفا حواس ها جمع و تبر هارو زمین بگذاریم .

خوب عزیزان من از مسافرت برگشتم و جای همه خالی ..
امروز هم درخدمت شما هستم با چند نکته و یک اشتغال و حرف دل

دوستان عیدتون مبارک ، خیلی ممنون هستم از تک تک دوستان عید رو به من تبریک گفتن و عذر خواهم نتونستم به علت عدم ارتباط جواب دوستان رو بدم.

ببنید دوستان تک تک بچه های این سایت از دوستان من هستند از کامیار و خانوم مهربونشون و دوستان دیگر و از طرفی این سایت قوانینی داره که برای من قابل احترام است ، خوب و یا بد ، سروران من دلیلی برای قوانین دارند .
و دوره جلسه من هم مطالبی داره که با قوانین این سایت مغایرت داره چون برمیگرده به کار خودم ، از این رو این موارد ادامه دوره آموزشی در این فروم گذاشته نمی شه .
من عذر خواهم از دوستان که بعضی مطالب با قوانین اوکی نبود و عزیزان به زحمت افتادند .
خوب حالا تکلیف چیه ؟
عزیزان و بزرگواران من مطالبی در راستای قوانین این سایت میگذارم و ما درکنار هم هستیم .
در این اتوبوس عزیزانی وجود دارند که ارزش بودن در این اتوبوس رو داره .
بازم من از کامیار عزیز و خانوم مهربونشون که مثل خواهر خودم هستند بابت اداره این سایت تشکر میکنم و انشالله بتونن همیشه در این امر موفق باشند .

خوب عزیزان قسمتی از مسافرت من در شمال کشور بود .
واقعا ماشالله به بچه های شمال
بابا از 0 دارند پول در میارند .
وقتی در جلسه ای که در آمل داشتم انقدر اشتیاق با کار خودشون داشتند که انرژی کار از تخم چشمانشون داشت میزد بیرون .
ماشالله ، من برای شما موفقیت آرزو میکنم .

دوستان عزیز
شمال کشور بازار بکر و سنتی دارد !
بکر یعنی دست نخورده و سنتی یعنی توی مغازه نشستن و منتظر مشتری هستند .
این بازار فرصتی مناسب جهت سرمایه گذاری و ایجاد اشتغال در شمال کشور است .

مثلا شما در بازار دست خورده و مدرن تهران ایجاد اشتغال و رقابت خیلی پرهزینه و وقت بر هست
ولی شمال کشور توسط دوتا شاخص کاری شروع شده .

یکی لباس های برند و شبه برند هستند که بازار بکر مدرن رو راهندازی کرذه اند و دیگری رستوران ها هستند که اون ها دارند به سمت بازار سنتی و مدرن پیش میرند .

نکات مهم در حسن های شمال کشور جهت اشتغال :
1. شهر های نزدیک به هم
2. عدم رقبا کاری
3. نداشتن قوانین و محدودیت شهرداری و .... نسبت به شهر های بزرگ
4. جذابت طبیعی
5. مسافرت های چهار فصلی
6. هزینهای پایین تبلیغاتی
و خیلی موارد های دیگر که انشالله حضوری صحبت میشه .

خوب فرصت رو از دست ندین و شروع به اباد کردن کشور کنید .

عزیزان من طی مسافرت چند نکته یاد گرفتم

کنار مزرعه ای نشسته بودم و مترسکی در وسط مزرعه بود .
یاد گرفتم که بزرگترا دروغ برزگی به من گفتن که مترسک ترسناکه بلکه مترسک مهربونه
یادگرفتم دروغه مترسک دشمن پرنده هاست ، اون عاشق پرنده ها ست ، پرنده ها تنها یار مترسک هستند و تنها موجوداتی هستند که به مترسک سر میزنند و تنهاش نمی گذارند .
یاد گرفتم شاید اون چیزی که میبینیم ، واقعیت نباشه و من حق قضاوت ندارم .
قضاوت و قضاوت و قضاوت .
یاد گرفتم
ما ایرانی ها شخصیت و تمدون در خون مون هست و مواظب باشیم خنده خنده با جوک هامون ، دکتر شریعتی ها و لقمان که پیامبری رو از خدا قبول نکرد و هم وطنان نمون رو نابود نکنیم و دلقک روزگار نکینم . پس تبرها پایین و پرچم بالا .

یادگرفتم زندگی خیلی قشنگه و حرف نداره .
یادگرفتم ما ایرانی ها انده انده مهمون نوازی هستیم .
یادگرفتم ما ایرانی ها خیلی هموطنان نمون رو دوست داریم و اگر یکی بخوره زمین ، یکی دستی دراز میکنه .
یادگرفتم که ما ایرانی ها خدا رو هم خیلی دوست داریم و خوش بحال اون عزیزان که خیلی خیلی خدا رو دوست دارند .

اینم یادگرفتم خدا خیلی خیلی مارو دوست داره و هرچی بلا سر من میاد به خاطر خود ماست کافیه یک نگاهی توی آینده بکینم .

این هم یادگرفتم همه ایرانی ها چه داخل کشور و چه خارج کشور امام هشتم ، امام رئوف ، امام رضا ( ع) رو خیلی خیلی دوست دارند .
امشب میرم حرم چون یک صندوقچه سلام دارم . سلام شما رو هم میگذارم درون صندوقچه .
با این حالی که داری نیت کن ، حتما حاجت روا میشه آره دوست من روا میشه .

عجب حالی دارم من .
شاد زندگی کنید .
سلام دوستان
من همه آب و هوای کشور رو چک کردم خیالتون راحت هوا عالیه .
هرکی فردا خونه بخوابه و نرود کوه یا ورزش انشالله .... بشه و قسم خوردم .
اگر میخوای حال هوا بشی چند تا توصیه :
یک کفش ورزشی
خانوم ها گرم کن ورزشی صورتی
آقایون گرم کن سفید
خوش بگذره .
سلام دوستان
سلام مهربان و مهربانو های این خاک
راستش این پست فقط و فقط برای تشکر از تک تک دوستانم گزاشتم که خدا وکیلی منو خجالت دادند .
خیلی ممنون بابت تماس هاتون ، پیامک ها و ... خیلی منو شرمنده میکنید .
و عذر خواهم اگر نتونستم جواب دوستان بدم و انشالله به بزرگی خودشون ببخشن .
من همیشه درخدمت هم وطنان و دوستان خوبم هستم .
واقعا خوشحالم بین شما دوستان خوب و سروران هستم .
برد با ماست
درود به شما جناب سیدی زاده، با این مهربونی و بزرگیتون... هرجا که هستید موفق و پیروز باشید.
سلام به یاران جادوگر
سلام به اون دوستانی که صبر نمی کنند پولی از آسمون سقوط بکنه در حیاط خونشون تا برن کار مورد علاقه خودشون رو شروع کنند . بلکه حتی شده با زیر زمین خونشون کارشون رو شروع میکنند .

سلام رفقا خیلی دلم براتون تنگ شده و خیلی منون هستم از دوستانی که منو یاد میکنند و به من لطف دارند .

امروز هم چند دقیقه ای هستیم در کنار شما بزرگواران با

مطلب آموزشی

چنتا تذکر

حرف دل

خوب عزیزان

دوستانی که کاری شروع کردند و مشغول هستند ولی به سود دهی خوبی نرسیدند .

ببنید عزیزان کسب کار امروز نیاز به مطالعه و تحقیق داره .

یعنی چی ؟

یعنی اگر کسی گفت من شمارو موفق و به سود دهی میرسونم دستون توی جیباتون کنید و خلاف جهت طرف فرار ....

عزیزان ، سروران

هر کسب و کاری که راه می اندازید یا راه انداختید باید پایه جدید بگیره .

یعنی دیگه اون دوره ای که نشتن و منتظر مشتری بودن تموم شده یا اصولی قدیمی رو بریزید دور .

از همین الان یک هدف مثبت برای کار خود مشخص کنید .

اگر از کار کردن هدف پول در اوردن دارید ، کاملا در اشتباه هستید . و بدونید به اندازه پاس کردن چک ها و اجازه محل کسب خواهید کرد !

بلکه باید هر کاری هدفی فرای پول داشته و پول یا تولید ثروت در مرحله سوم قرار بگیره .

مثال میرنم :

شرکت گول با این هدف بنا شد که مردم سریع تر و راحت تر وب های دست پیدا کنند .

kfc به این هدف شروع کرد که مردم آمریکا رو از دست مرغ های بی مزه نجات دهد .

شرکت پنجره سبز هم با هدف معرف بهترین برند دنیا وارد کار شد .

خوب عزیزان هدف شما از ایجاد کار چیه ؟

کار شما چه مزیتی برای مردم این مملکت دارد .

وقتی پای مزییت و ایجاد خدمات با عرضه برای مشتری میاد وسط داستان فروش و خدمات کاملا فرق میکنه و مشتری خودش میشه بمب تبلیغاتی .

عزیزان هدف رو مشخص کنید و مطالعه بر روی تبلیغات اروپایی متمرکز کنید .

یک پیشنهاد :

تموم کلیپ های تبلیغاتی شرکت های روز رو دانلود و با دقت نگاه و آنالیز کنید ، خیلی به شما کمک میکند .

تبلیغات قدیمی دیگه به کار نمی یاد .

خوب مورد دیگه دلم میخواد دوستان ذهنشون رو باز کنند .

دوستان بزرگواران یک سری از عقاید دیگه زنگ زدند و نیاز به مطالعه و باز بینی دارد پس عزیزان هر مطالبی رو قبول نکنید .

یک داستان براتون تعریف کنم .

میگن قدیم ها در یک معبدی وقتی داشتن روحانی های معبد دعا میکردند گربه ای می اومد و هی تمرکز این بنده خدا ها رو به هم میزد ، تا اینکه روحانی ارشد دستور داد هروقت دعا داریم گربه رو به درخت ببندند تا روحانی ها راحت باشند .

خوب این بستن گربه همیشه ادامه داشت تا اینکه هروقت روحانی ها دعا داشتند ، گربه به درخت می بستند و

چند نسل بعد روحانی در مورد چقدر ثواب دارد گربه به درخت هنگام دعا ببنید نوشت .

و همیشه باید یک گربه به درخت در هنگام دعا بسته بشه وگرنه دعا قبول نیست .



و حرف دل امروز

برام جالب بود فرشتگان چه شکلی هستند و فرشتگان رو ببنیم .

یک عده ای میگن توی بهشت هستند .

من رفتم بهشت .

کجا ؟

آنتالیا ! دبی ! و...

نه همین بغل ( شیرخوارگاه علی اصغر )

امروز عزیزان رو دعوت کریدم به شیر خوارگاه علی اصغر و عزیزان هم دمشون گرم همشون اومدند .

تا حالا دیدین فرشته پشت فرمون اسپرتج بشینه !

من دیدم

فرشتگانی که فقط بال نداشتن برای دیدن بچه ها بی سر پرست اومدن .

آره اون ها از کارشون زدند و وقتشون زدند از دنیاشون زدند و برای دیدن این عزیزان اومدند .

آره اون ها خجالت نکشیدن نشستن روی زمین بچه ها رو بغل کردن و با اون ها عروسک بازی کردند

اره اون ها خجالت نمی کشیدند چهرشون شبیه دلقک میکردن تا لبخندی روی لب بچه ها یتیم بیاد

آره اونها دیگه آدم نبودند ، خود فرشته بودن فقط دوتا بال نداشتند .

خدا وکیلی خدا دنیا رو برپای دلهای شما بنا کرده .

خیلی ممنون هستم از تک تک دوستان که تشریف آوردن و دل این بچه ها رو شاد کردند .

ممنون هادی جان خیلی زحمت کشیدین و اون دوستون که مطالب زیبای برای دوستان قراعت میکرد .

ممنون هستم از تک تک فرشتگان بدون بال که منو تنها نگذاشتن .

ممنون ار خانوم رحمانی که بد جوری با اومدنش منو تحت تاثیر قرار داد .

تنها و بدون ماشین و مسیر دور دستشون شکلات و با تموم وجود به فکر راهی برای بچه ها بودند .

بازم ممنون از عزیزان که کمک بزرگی به من کردند

تا

بتونم فرشته هارو ببنیم .

روز خوش
ممنون جناب سیدی مثل همیشه پر محتوی و زیبا... موفق و پیروز باشید
(08-18-2014 03:50 PM)حمید سیدی زاده نوشته شده توسط: [ -> ]امروز عزیزان رو دعوت کریدم به شیر خوارگاه علی اصغر و عزیزان هم دمشون گرم همشون اومدند .

چرا من از این وقایع با خبر نمیشم؟؟؟!! کجا اطلاعیه میزنید؟؟ Confused
صفحه ها: 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15 16 17 18 19
لینک مرجع