در گذر تاریخ و فرهنگ ملی

[Alireza_Kh]

با ساختن فیلم کورش بزرگ موافقت شد.
این خبری بود که دیروز از خبرگزاری ها بیرون آمد. خبری که در نگاه نخست دل هر ایران دوستی و عاشق فرهنگ و تاریخ این سرزمین کهن را شادمان می کند. من اما بعد از دیدن این خبر لحظاتی را بر آن تعمق کردم, راستش درباره این فیلم بارها خبرهایی بیرون آمده بود که از مخالفت با آن حکایت می کرد. آقایان معلم و جعفری جوزانی دو سال است که در پی مجوز گرفتن این فیلم هستند اما هر بار تنها در بسته بود که با آن مواجه می شد.

فیلم های تاریخی بسیاری در ایران ساخته شده از سریال تا فیلم سینمایی که با نگاهی به آنان می توان فهمید بیشتر این موارد جنبه مذهبی و دینی داشته اند. اما این فیلم شاید جدی ترین فیلمی است که گوشه کوچکی از تاریخ ایران زمین را حکایت می کند, آن هم سرگذشت مردی که نه تنها ایرانیان بلکه جهانیان به آن می بالند. مردی که در روزگاری که بربرها از هر سو در حال تارومار زمین و زمان بودند سخن از صلح, آشتی, مهر و محبت می کند. قدرتمندترین مرد روی زمین می خواهد عدالت را به جهانیان پیشکش کند, چیزی که در آن روزگار فهمیدن و لمس کردن آن دشوار بود اما کارنامه درخشانش نوید دهنده این مهم بود. بلی سخن از این مرد شاید در نظر خیلی ها که تنها روی تار و غضب بوده است که به آن نشان داده اند و هیچ تعاملی با آن نداشته اند سخت آید و به این راحتی با آن کنار نمی آیند. چرا که کارنامه شان مشخص است ... از برگرداندن نام میادین و خیابان های شهر, ... از ناپدید شدن مجسمه های نامداران ایران زمین, ... حذف کردن تاریخ از کتاب های تاریخ فرزندان آینده دار و اینده ساز این دیار کهن ... بلی این چنین است که من نسبت به این فیلم خوشبین نیستم, ... چا که می ترسم این بزرگ مرد را آنچنان که بوده نشان ندهند. به هر روی باید دید و منتظر بود و آرزو کرد که غیرت مردانی که هیجان برای ساخت این پروژه را داشته اند اجازه ندهند دستخوش بازی, بازی دوستان روزگار گردد.

با آرزوی سالی نیک برای تمام هم میهنان گرامی
با مهر...

[Alireza_Kh]

یک سوال و لحظه ای تعمق و تامل ...
چه شده است که نوروز تنها آیین کهن و ملی ایرانیان است که از دیرباز تاکنون بر جای مانده؟
چـــــرا نوروز؟؟؟!!!

..............................


مختصر:
نوروز و آيين هاي باشكوه آن، مسيري سه هزار ساله را پيموده تا به ما رسيده است. «نوروز» كهنسالترين آيين ملي در جهان است كه جاودانه مانده و يکي از عوامل تداوم فرهنگ ايرانيان و مردمی است که در محدوده امپراتوری پیشین پارسیان زندگی می کنند. چند دهه است که مورخان معاصر، کشورهایی را که نوروز جشن ملی آنان است «منطقه نوروز» نوشته اند از آناتولی تا دره سند، بخشی از هند و کوههای پامیر و از آسیای میانه و قفقاز تا خلیج فارس.
اصحاب نظر بعید نمی دانند که با ایجاد اتحاد میان این کشورها یک بلوک سیاسی تازه بوجود آید و وزنه ای سنگین در سیاست جهان شود. همه تلاش جهان غرب بر این است که چنین اتحادی تحقق نیابد و بویژه ناسیونالیسم ایرانی باردیگر طلوع نکند.

آيين هاي برگزاري این آیین های بزرگ در عصر حاضر با سه هزار سال پيش تفاوت چشمگير نكرده و به همين دليل، عامل وحدت فرهنگي ساكنان «منطقه نوروز» به شمار مي رود كه آن را در هرگوشه از جهان كه باشند، يكسان برگزار مي كنند و بزرگ مي دارند. انديشمندان، «نوروز» را مظهر پايدار هويت و ناسيوناليسم ايراني خوانده اند كه مورخان در قوه محركه اين ناسيوناليسم ترديد ندارند؛ زيرا كه در طول تاريخ نيروي عظيم و كارآيي هاي فراوان آن را مشاهده كرده اند.

«نوروز» روز ملي و جشن همه كساني است كه در فلات ايران (ايران زمين) ـ خود و يا نياكانشان به دنيا آمده اند و تاريخ و فرهنگ مشترك دارند، و نیز ساكنان سرزمينهايي كه در طول قرون و اعصار، امپراتوري پارسیان را تشكيل داده بودند.

[Alireza_Kh]

ششم فروردين، زادروز اشو زرتشت، مردی راستین كه از ميان آرياييان برخواست و انديشه‌ی نيك، گفتار نيك و كردار نيك را ندا و گسترش داد و جهان را با اين منش و خو پرورش داد، فرخنده باد.

زرتشت خود را يك آموزگار خوبي ها و برحذرداشتن بشر از گراييدن به بدي ها مي ناميد و مي گفت كه گريز از بدي ها و پليدی هاست كه در بشر ايجاد احساس شادي و نيكبختی مي كند و اين احساس تا ابديت در او باقي مي ماند.
تا وفات زرتشت، تقریبا همه ایرانیان که غالبا میترائیست بودند به مکتب او گرویدند و آيين زرتشت در زمان ساسانيان دين رسمی ايران اعلام شد و روحانيون زرتشتی در دستگاه حکومتي داراي منزلت ویژه شدند. آرین ها و ازجمله ایرانیان تنها مردم جهان باستان بودند که بت پرست نبودند.

اوستا در عين حال از قديمي ترين نوشته هاي جهان و سند تمدن پيشرفته ايرانيان عهد باستان است. گات‌ها، سخنان اَشو زرتشت كهن‌ترین و با ارزش‌ترین بخش اوستا است كه باید آن را پایه‌ی آیین مزدیسنا یا یكتاپرستی و كیش زرتشت دانست. از برتری‌های گات‌ها كه بیشتر مایه‌ی شگفت پژوهشگران بزرگ جهان گردیده، این است كه سرتاسر آن از هر گونه کژباوری دینی و سخنان یاوه‌ (خرافه) و داستان‌های شگفت آور تهی است، به گونه‌ایی كه می‌توان گفت در میان بیشتر نوشتارهای دینی، گات‌ها تنها نوشتاری است كه از زمان‌های بسیار دور با یاوه‌ها (خرافات) ستیز می‌كرده است.


تنها نمونه ای از سخنان زرتشت که نشان دهنده دیدگاه و احترام او به زنان است است در گات‌ها، هات ۵۳، پند زرتشت به دخترش پوروچیستا هنگام ازدواج با جاماسپ وزیر دوران کی گشتاسپ چنین آمده‌است:

اینک تو ای پوروچیستا، ای جوان‌ترین دختر زرتشت، من از روی پاکی و راستی و نیک منشی، جاماسپ را که از راست‌کرداران و پشتیبانان آیین راستی است، جهت تو برگزیده‌ام. پس اکنون برو و در این باب بیندیش و خردت را راهنما قرار داده و پس از موافقت به اجرای مراسم مقدس ازدواج پرداز.

[Alireza_Kh]

300, آنچه که ما نساختیم برایمان ساختند ...



نمی دانم فیلم 300 را دیده اید یا نه ... فیلمی که سال 2007 و نسخه دیگر آن 2014 به نمایش درآمد. آنچه که در این فیلم می بینیم فیلمی گیرا و جذاب از لحاظ جلوه های ویژه است, اما از لحاظ تاریخی هیچ ارزشی ندارد و تمام آن بی پایه است.

کمی از این فیلم:
- در ابتدای فیلم مرد ایرانی را فردی سیه چرده با حلقه هایی بر گوش و بینی وپا دارد، که بسیار به سبک اعراب بادیه نشین نزدیک است.

با اندک تحقیقی در این زمینه متوجه میشویم که در هیچ منبع تاریخی از مرد ایرانی چنین توصیفی نشده است ! اما جملاتی که گردآورنده کتاب " بازگشت از ایران " نوشته " گزنوفون " یونانی را که خود منبعی کاملا غربی است خود گویای همه چیز است:

" ایرانیان در گذشته مردمانی سپید روی و بلند بالا و زیبا بودند که از لحاظ ظاهری به اروپائیان می ماندند " ( ص 11 بازگشت از ایران - گزنوفون )

- شاه ایران زمین (خشایار شاه) که فرمانروای بیش از 20 ملت است به صورتی عریان نشان داده شده است!
شاه ایران، فرمانروای بزرگ و به شهادت خود فیلم صاحب کل آسیا مردی است سیه چرده و لاغر که لباسی در بر ندارد و بر تمامی بدن خویش حلقه هایی آویزان کرده !! ... که هیچ شباهتی به پوشش ایرانیان و به خصوص تنها شاه قدرتمند دنیا ندارد.

- بانوان ایرانی در این فیلم نشان داده نشده اند بجز در قسمتی که تعدادی زن روسپی را نشان می دهد که مرد گوژپشت یونانی را احاطه کرده اند! زنانی برهنه با موهایی زرد رنگ که با آن حرکات موهن که هیچ شباهتی به بانوان ایرانی نداشته اند.

تنها به این اشاره کنم که هیچ زنی را پیدا نمی کنید که در تاریخ باستان به مانند بانوان ایرانی آراسته و با وقار باشند. تاریخ خود گواه آن است که پوشش تمام بدن در دوره‌های مختلف تاریخی چه نزد زنان و چه نزد مردان در ایران یک حقیقت بوده‌است و به هیچ وجه ایرانیان در برهنگی به سر نمی برده‌اند. اما در دیگر کشورها این چنین نیست

- سپاهيان ايراني بعنوان انبوه گسترده از مجموع اقوام بدوي وحشي و درنده خو، فاقد آرايش و انضباط نظامي به تصوير کشيده شده اند اما يونانيان را دارای سجاياي نظامي و انساني بس والا توام با انضباط و نظم خاص بعنوان نمودار فرهنگ و تمدن پيشرفته يونان معرفي نمايد.

زیرا که ایرانیان دارای لشکری 180000 نفری در مقابله با 300 اسپارتي مدافع با تلفات سنگين سرانجام با راهنمايي يک يوناني موفق مي شوند مدافعان را که تا آخرين نفر ايستادگي مي نمايند، از پيش رو بردارند.

حال چگونه ممکن است ارتشی که اینگونه بی نظم و بدور از هر گونه استراتژی است می تواند بزرگترین امپراطوری دنیا باشد.

- در نسخه شماره دو فیلم آرتمیس را نشان می دهد که فرمانده نیروی دریایی است و پس از تلفات زیاد سرانجام از چند سرباز اسپارتی شکست می خورد.

باید بگویم "آرتمیس" اولین بانوی دریاسالار است که مقام فرماندهی کل نیروی دریایی ارتش هخامنشیان را در دست دارد. او نخستين بانويي است که در سمت فرماندهی نيرومندترين نيروی دريايی جهان و عضو شوراي عالي دفاعی و وزارت جنگ و وزارت دفاع هخامنشيان و همچنين فرماندهی سپاه غربی ايران مستقر در کاريه انجام وظيفه ميکرد ...

دلاوري بانوی زيبای ایران در جنگ يونانيان با خردمندی و کارآمدی بی همتای خویش نيروی دريايی و رزمناوهای تريوم و صدها ناو نبرد ناو ناوچه را رهبری کرد و با فرماندهی خويش سپاه يونان را در هم شکست.

....

به هر روی سخن بسیار است, اما آنچه دلم را می سوزاند کم محلی و بی علاقگی ما ایرانیان به گذشته خود است که چه بسیار سخن دارد. از هر سخنی که هر گونه به پایش بنشینی بسیار شیرین می نماید.

اما باید گفت در کشوری که حاکمان آن از فردای بقدرت رسيدن بر اساس ديدگاه ايدئولوژيک خاص خود در برابر پيشينه تاريخي درخشان و کهن ملت خويش دست به موضع گيري زدند و بر آن گشتند تا بر تمامی تاريخ و آيين هاي شکوهمند پيش از اسلام اين سرزمين مهر باطل شد بزنند، چگونه می توان از بيگانگان انتظار داشت تا به تاريخ و فرهنگ اين ملت ارج گذارند. در طول سه دهه گذشته کدام فيلم تاريخی ارزنده ای از دورانهای عظمت اين کشور به تصوير کشيده شد؟

نگاهی به کتابهای درسی اینده داران و اینده سازان کشور، به روشنی بی تفاوتی و گاه برخورد حاکميت با پيشينه درخشان تاريخی ملت ايران را بازتاب مي دهد. رسانه ملي صدا و سيما هيچگاه بر آن نبوده تا از چهره های نامدار اين سرزمين در طول هزاران سال از دوران اساطيری تا بعد از اسلام، در قالب فيلم و نمايشنامه تصويرهای با ارزشی را به مردم کشور و جهانيان عرضه بدارد و عظمت اين سرزمين و باشندگان آنرا به دنيا معرفي کند.


حال باید نالید که چرا 300 را ساخته اند؟؟؟!!! ... باید گفت نساختیم ... ساختند ...



به امید سربلندی, بهروزی و پیروزی ایران و ایرانی
با مهر

[Alireza_Kh]

مختصری از درفش کاویانی

درفش کاویانی چه بود؟, ... افسوس که بسیاری از فرزندان ایران زمین از پاسخ به آن باز می مانند.
درفش اسطوره‌ای و تاریخی ایران از عهد قدیم تا پایان امپراتوری ساسانیان که نه تنها درفش ایران بود بلکه با خود سخن ها داشت و روزگاران مختلف را تجربه کرده بود, او تنها یک درفش نبود, ... هویت, فرهنگ و تاریخ ملتی بود ... فر و شكوه ازادی، سربلندی و بزرگی ايران زمين بود ...

اعتقاد بر آن است که اين پرچم از دل توده های مردم بيرون آمده و از يك پيشبند چرمی توسط کاوه آهنگر كه برای درهم كوبيدن ستم و شكنجه بيدادگران به پا خواست، فراهم آمده است. فریدون نیز پس از آینکه به شاهی رسید فرمان می‌دهد تا چرم پیش‌بند کاوه را با دیباهای زرد و سرخ و بنفش بیارایند و زر و گوهر به آن بیافزایند و آن را درفش شاهی خواند.
به همین لحاظ دارای ارزش بسیار زیادی بوده است, زیرا به دست مردم درست شده و پرچم رسمی كشور به شمار آمده.

آنچنان اعتبار و عظمتی در بین ایرانیان داشت که به نوشته آقای کیهانی زاده, "تئودوسيوس دوم امپراتور روم ۱۲ مه سال ۴۲۰ ميلادی در آخرين ديدار خود با افسران واحدهای ارتش اين كشور كه عازم جنگ با ايران بودند به آنان توصيه كرد كه پس از رو به رو شدن دو ارتش و آغاز زد و خورد، بهترين هنگ رومی را مأمور تصرف پرچم ايران كنند و تأكيد كرد كه با تصرف پرچم، سربازان ايران روحيه خود را از دست خواهند داد كه عاملی است مهم به سود ما.
مورخ ارتش روم كه در اين جلسه حضور داشت و بعدا ناظر صحنه هاي اين جنگ ايران و روم بود كه دو سال طول كشيد نوشته است كه در جريان جنگ، نيروهای رومی بارها كوشيدند تا پرچم ايران را به دست آورند، ولي موفق نشدند."

و اما, ... درفش ملی ايران باستان تنها يك بار تصرف شد و آن در جريان جنگ قادسيه در نوامبر سال 637 ميلادی بود. در آن هنگام بود که بر زمين افتاد و ديگر برافراشـته نشد, ... با ازدست رفتن پرچم، امپراتوری ساسانیان نیز ازمیان رفت.

می نويسند:
چون مسلمانان تازی خزينه ملوك عجم غارت كردند، آن درفش پيش عمرابن خطاب بماند. پس فرمود تا آن گوهرها بگشايند و آن پوست بسوختند.

[Alireza_Kh]

چرا؟! ...چرا؟! ...
تنها می خواهم بپرسم چرا بانوان سرزمین من نمی توانند از نزدیک والیبالست های ایران را تشویق کنند و از دیدن بازی لذت ببرند, اما زنان برزیلی می توانند.
سایت "کانون زنان" گزارش داده است که دختران ایرانی از ماموران حراست پرسیدند چرا آنها اجازه دارند و ما نداریم؟ پاسخ شنیدند: « آنـــها پاسپـــورت دارند، ... پاسپـــورت بـــرزیلی. »
تماشاگران زن ایرانی می‌گفتند تا آخر بازی اینجا صبر می کنیم تا یکی جواب ما را بدهد. ما به اندازه همسرمان حق داریم بازی را ببینم.
...
می خواهم بپرسم چرا؟! ...

[Alireza_Kh]

«امرداد» ٣٠٨ چاپ شد
به فرخندگی جشن تيرگان و دلاوری آرش با عنوان "هان ای جوان ايرانی؛ تو آرشی" به روزنامه‌فروشی ها آمد.

...
تنها نشریه ای که دغدغه اش تاریخ و فرهنگ ایران زمین است, از آن حمایت کنیم.

[Alireza_Kh]

ناصرالدين شاه گوشه ای از ایران را به اعليحضرت تزار هدیه می دهد.
اسناد قرارداد مورخ 27 ماه می 1893 روسيه و ايران 9 جولای (دیروز) ميان دو دولت مبادله شد و در اروپا انتشار يافت که به موجب اين قرارداد، ناصرالدين شاه قاجار منطقه مرزی «فيروز» را به «اعليحضرت تزار همه روسيه!» بخشيده بود و خط مرزی دو كشور به سود روسيه تغيير يافته بود.
اين ناحیه اينک در جمهوری ترکمنستان واقع شده است.

قاجارها از ايل مغولی «قجر» و از اعقاب قاجار نويان ـ اميرزاده مغول بودند که با چنگيز به آسيای ميانه آمده بود.
از رفتار خانها و سلاطين قاجار که در کتب تاريخ و يادداشت های رجال معاصرشان مندرج است چنين برمی آيد که جز نفع شخص خود و ارضاء نفس در انديشه اموری ديگر نبودند و کوشش آنان تنها اين بود که براريکه قدرت باقی بمانند. شوربختانه باید گفت ارزش حاک ایران برای این نابخردان به اندازه شکم و زیر شکمشان نبود. آنها سیاه اندیشانی بودند که سیاهی را به ایران آوردند, بر همه روشن است که هیچ چیز بعد از قاجارها برای ایران نمانده بود, جز گرسنگی, بیماری, عقب ماندگی و ....

[Alireza_Kh]

هر قدر هم شناخت یک مورخ از تاریخ جهان اندک باشد، نقش برجسته زن در تاریخ ایران در مقایسه با سرگذشت زن در دیگر نقاط جهان نمی‌تواند نظر او را به خود جلب نکرده باشد.

برای نمونه در دوره ساسانی پوران دخت و آزرمی دخت - اگر هم بازیچه بلندپایگان و سرداران ساسانی بودند- نخستین شاهانِ زنِ یکی از بزرگ‌ترین امپراطوری‌های جهان هستند. تا آن تاریخ شمار زنانی که به فرمانروایی رسیده باشند هنوز به تعداد انگشتان یک دست نبود و پیش از این دو اگر کسی مانند کلئوپاترا و چند امیرکوچک دیگر به امارت رسیده بودند هرگز فرمانروای کشوری مستقل نبودند.

در اینجا این اشاره کوچک ضروری است که زنان سوئیس تازه در سال ۱۹۶۸ [میلادی] تنها اجازه انتخاب کردن را یافتند...

خانم پروفسور کخ می‌نویسد: در امپراطوری بزرگ عصر داریوش با تساوی حقوق زن و مرد سر و کار داریم؛ حقی که هنوز در اروپای قرن بیستم برای بدست آوردنش مبارزه می‌شود.

داندامایف و لوکونین، ایران‌شناسان روسی که انتظار می‌رفت در دوره کمونیست‌ها برداشت منفی از تاریخ شاهنشاهی هخامنشی داشته باشند، در تالیف مشترک خود می‌نویسند: در زمان هخامنشیان یک زن در بابل یا در عیلام و مصر از آزادی زیادی برخوردار بود می‌توانست دارایی خود را داشته باشد و در استفاده از آن یا هر نوع دخل و تصرفی در آن صاحب اختیار باشد.

و خانم کخ می‌نویسد: بررسی دقیق لوح‌های دیوانی تخت‌جمشید نشان می‌دهد که زن در دوران داریوش بزرگ از چنان مقامی برخوردار بود که در میان همه خلق‌های جهان باستان نظیر نداشت.
و پروفسور هینتس می‌گوید: دیوان اداری داریوش پیشرفته‌تر از برخی از سازمان‌های روزگار امروزی است.

«پرویز رجبی، هزاره‌های گمشده، جلد سوم، برگ ۳۰۵ تا ۳۰۷»

[Alireza_Kh]

روزگاری نه چندان دور همه ایرانی ها با هم مهربان بودند، پشت هم بودند، هوای همدیگه را داشتند، تا اینکه مهربانیهای ایرانیها دشمن را کنجکاو و راز موفقیت ما را کشف کرد و فهمید که اتحاد و همبستگی شرط پیروزی ماست. آنوقت دست بکار شد و شروع کرد به ایجاد کینه و کدورت و تفرقه افکنی.
و گفت:
یه روز یه رشتی میره خونه و ...
چنان ضربه ای به رشتی زد که او خودش را کنار کشید.
باز گفت : یه تُرکه بود که ...
و این برای ترک باغیرت ناگوار بود ... پراکنده شد و خودش را جدا کرد.
روز سوم دشمن گفت:
این قزوینیا ... و قزوینی پاک و مهربان ناراحت و منزوی شد.
روز بعد گفت : یک روز یک لره .. و بچه های دلیر لرستان خودشان را از همه کنار کشیدند.
روزی دیگر گفت : این مشهدی ها .. اصفهانی میره ...
به این ترتیب شکاف عمیقی بین شهرستانهای ایران ایجاد شد و اتحاد و همبستگی شان را از دست دادند و دشمن به راحتی بین آنها نفوذ کرد و توانست با تفرقه افکنی به اهداف پلید خود برسد و ما هنوز خیال میکنیم خیلی با نمکیم و با گفتن این جُوکها قاه قاه میخندیم وشادیم،خیلی هم خوش میگذرد و نمیدانیم آنور تر دشمن بریش ما می خندد ...

_______________
بیاییم به هم نخندیم, با هم بخندیم ...
بیاییم به هم قول بدهیم دیگر هم وطنانم را مسخره نمی کنم ...
بیاییم آنجا که هموطنانمان را وسیله ای برای شادی خودشان به کار می برند ترک بگوییم ...