سایت کارآفرینی میلیاردرهای آینده ایران
رابین هم بالاخره متولد شد - نسخه قابل چاپ

+- سایت کارآفرینی میلیاردرهای آینده ایران (http://forum.unc-co.ir)
+-- انجمن: بخش اعضای سایت (/forumdisplay.php?fid=105)
+--- انجمن: ما شروع کردیم! شما چطور؟ (/forumdisplay.php?fid=125)
+--- موضوع: رابین هم بالاخره متولد شد (/showthread.php?tid=11950)



رابین هم بالاخره متولد شد - azim - 08-19-2014 11:22 PM

سلام دوستان عزیز.
با افتخار اعلام میکنم که بالاخره پس از 1 سال صبر و تلاش ، هلدینگ رابین(مشاور معتمد) شروع به کار کرد Smile
دوستانی که سابقه کاری من رو از گذشته میدونند ، حتما خاطره تلخ آذر 91رو به یاد دارند که در تاپیک دارم میلباردر میششششششششمممم Smileداستانش رو براتون تعریف کردم. دقیقا در دورانی که داشتم خودم رو به عنوان یک نیروی موفق در یکی از شرکت های بزرگ معرفی می کردم ، به خاطر یک اتفاق تمام اعتبار کاریم خراب شد و دیگه از اون تیم حذف شدم.
همزمان در یکی از سایت های معروف خرید گروهی هم مشغول به فعالیت بودم و حتی شعبه یکی از شهر هاشون رو هم راه اندازی کردم اما اونم طولی نکشید که در اواخر بهمن 91...
بهمن 91که بهترین اتفاق زندگیم (ازدواج ) با بدترین وقایع کاریم رقم خورد جزو خاطرات فراموش نشدنی زندگیمه ! اول زندگیت با کلی آرزو و رویاهای بزرگ کاری ، به امید اینکه داری با دوتا شرکت معتبر کار میکنی و میتونه سکوی پرتابی باشه برای زندگیت ، یهو چشماتو باز میکنی و میبینی همون یک ذره درآمدیم که داشتی از دست دادی و برگشتی سر نقطه اول. تقریبا 3 الی 4 ماه طول کشید تا بتونم به اضطراب هام غلبه کنم و تصمیم بگیرم خودم رو پای خودم بایستم.
امروز31/2/92: یک کاغد برداشتم و ایده هلدینگ سرمایه گذاری رو که از خیلی قدیم ها تو سرم بود روی کاغد پیاده کردم. اوسط برج 4 بود که با قرض 4 ملیون تومن پول شروع به تولید ورمی کمپوست کردم و اولین شاخه فعالیت شرکت نداشته ام شروع به فعالیت کرد Wink
ورمی کمپوست رو با همکاری پسر عمه ام شروع کردیم و با تمام سختی هایی که داشت ، تا آخر تابستون ادامه دادیم و تقریبا تونستیم شرایط محیطی کارمون رو به ثبات برسونیم و از اون به بعد به خاطر فشار درسی، رشد کار به حالت سکون در اومد و به هیچ وجه گسترش پیدا نکرد اما حتی 1 لحظه هم تعطیل نشد. تجربه ای که در این 1 سال کسب کردیم باعث شد تا امروز بتونیم با یکی از افراد توانمند در شهر مشهد همکاری خودمون رو ادامه بدیم و تازه طرح واحد کشاورزیمون داره به ثمر میشینه و انشاالله تا آخر تابستون خبرهای خیلی خوبی خواهید شنید.بخش کشاورزی که توسط پسر عمه ام در شهر مشهد اداره میشه و در این یکسال علاوه بر ورمی کمپوست تجربه پرورش قارچ رو هم داشتیم ، حالا قراره در 3 زمینه تولید کود ، پرورش قارچ و پرورش بلدرچین به کار خودش وسعت بده و با کمک افراد با تجربه ای که در این زمینه داریم ، انشاالله موفق میشیم.
زمینه بعدی که همزمان با تولید کود ورمی روش وقت گذاشتم و کم و بیش شما هم در جریان فعالیت های من قرار دارین سرمایه گذاری در بازار بورس هستش.تابستان 92 که اوج شرایط کاری من بود تقریبا به طور میانگین روزانه 7الی 8 ساعت برای آموزش و تجربه محیط بازار وقت گذاشتم و خدا رو شکر امروز با تجربه اندکی که دارم ، میتونم گلیم خودم رو از آب بکشم بیرون.
با تمام این اوصاف ، در طی این یکسال گذشته هیچ وقت به ایده آل ذهنی خودم نرسیدم و همیشه احساس خلاء می کردم. همیشه دنبال اون تیکه گمشده برنامم بودم که تا اجراش نمی کردم آروم نمی شدم ! واقعا هم نمیدونستم از کجا و چطوری باید شروع می کردم!
شرکت بازرگانی : بله دوستان ، تیکه گمشده پازل کاری من تاسیس یک شرکت بازرگانی با هدف گرفتن نمایندگی فروش محصولات مختلف و انجام واردات و صادرات بود ، اما واقعا هیچ دیدگاه اجرایی نسبت بهش نداشتم و به هیچ وجه نمیدونستم که ایا واقعا میتونم به این آرزوم برسم یا نه ! اما همیشه بهش فکر میکردم و مطمئن بودم که بالاخره میشه ...!! تا اینکه حدودا یک ماه پیش ، از طرف یکی از آشنایان بهم پیشنهاد شراکت وهمکاری شد و ... Smile
12_00236
اما اینکه الان مشغول چه کاری هستم و چی شد که بالاخره بعد از مدت ها آرزوم بر آورده شد و تونستم در مسیر کاری مورد علاقه ام قرار بگیرم و نمایندگی فروش یک برند آرایشی و بهداشتی ایتالیایی رو گرفتیم و داریم کارای وارداتشو انجام میدیم + یک داستان فوق العاده جالب راجع به حرف استاد بزرگوار انجمن استاد قربانیان که در آذر 91به من گفتند ، باشه طلبتون که بعدا تعریف میکنم.
این مژده رو هم بدم که برای دوستانی که اهل بازاریابی و فروش هستند برنامه هایی دارم Wink
مسابقه : ببینم کی میتونه حدس بزنه اون داستان جالبی که میخوام براتون تعریف کنم چیه ! میتونید جوابش رو در تاپیکی که لینکشو گذاشتم پیدا کنید
ارادتمند شما:عظیم ربیع زاده
....................................

در همینجا اعلام میکنم هنوز 2 شاخه کاری از فعالیت های شرکتی که برای خودم ترسیم کرده بودم باقی مونده ، و امروز این حرفو توی این تاپیک ثبت کردم تا در اینده های نه چندان دور بیام و لینکش رو برای ایندگان بذارم 10_0043547b20s0


RE: رابین هم بالاخره متولد شد - جوان - 08-20-2014 06:28 AM

درود بر تو مرد بزرگ.
شخصیت با صلابت و کوشا که به هیچ وجه من الوجوه تن به سکون نمی دهد.
برادرم خرسندم از اینکه گامی محکم تر برداشتی.در جریان امور و کارهایت قرار دارم و انشاالله با برنامه ریزی و تلاش باید به ثمر بنشید و به هیچ عنوان دور از ذهن نخواهد بود.
برادرانه و راحت بگم:
نه دعای خیر واست میکنم.نه امیدواری و اینچیزا بهت میبندم.کنارت عمل میکنم تا حد توانم چون دلم میخواد پیشرفتتو ببینم،و خودت میدونی که چی دارم میگم.شاید خیلی کمرنگ و یا حتی بی اثر باشمSmile
پس لطفا با تمام قدرت خوش بدرخش HeartHeart


RE: رابین هم بالاخره متولد شد - yunespc - 08-20-2014 10:38 AM

اقا مبارک باشه انشاالله موفق باشی
برادر عزیز درباره پرورش کرم ورمی کمپوست چند سوال دارم میتونم با شماره همراهتون تماس بگیرم یا با پیام خصوصی سوالاتم رو بپرسم
در ضمن درباره این شرکت ارایشی بهداشتی و گرفتن نمایندگی توضیحاتی ارائه بفرمایید.
سپاس


RE: رابین هم بالاخره متولد شد - azim - 08-20-2014 12:07 PM

ممنون از داداش فرشاد عزیز و آقا یونس.

طبق قولی که داده بودم ، میخوام کمی بیشتر راجع به کار جدیدی که شروع کردم توضیح بدم.
این روزا به لطف خدا همراه با یکی از اساتید و بزرگوارانی که حق پدری به گردن من دارند شرکتی تاسیس کردیم که کارش واردات محصولات آرایشی و بهداشتی هستش.
آقای دکتر که از قدیم تجربه کار با شرکت های اروپایی در زمینه تجهیزات پزشکی رو داشتند، به من پیشنهاد دادند تا ایشون امور مربوط به واردات محصول را انجام دهند و من کار کار فروش و پخش این محصولات رو در بازار ایران. در حال حاضر هم نمایندگی یک شرکت ایتالیایی رو گرفتیم و کارهای اداری این برند در حال انجام شدن هستش و به امید خدا تا 4،5 ماه دیگه استارت توزیع محصول زده میشه. اما این وسط من از شرایط محیطی سوء استفاده استفاده کردم Smile و چون دیدم از طریق اقای دکتر امکان آشنایی با برخی وارد کننده های دست اول رو دارم ، همراه با یکی دیگه از دوستان شرکت پخش سلامت آوران صنعت... ( از گفتن اسم کامل شرکت به دلایل امنیتی معذورم 10_003 ) رو راه ندازی کردیم . برای اینکه بتونیم تجربه خوبی رو در بحث ورود به بازار به دست بیاریم در حال حاضر از یکی از وارد کننده ها نمایندگی پخش محصولات سلولوزی کمپانی پلز Pelz آلمان در استان تهران رو گرفتیم . البته در حال مذاکره با برندهای دیگه ای هم هستیم تا بتونیم یه کارمون وسعت بدیم.
آره دوستان ! خلاصه که به امید خدا داریم ذره ذره وسعت کار رو بیشتر میکنیم. دوتا طرح بزرگ رو هم قراره در شرکت پخش اجرا کنیم و با تحقیقات میدانی که از 50 داروخانه در مناطق مختلف تهران انجام دادیم ، به نتیجه جالبی رسیدیم که به احرای طرحمون خیلی کمک میکنه Smile منتظر خبر های خوبی از شرکت سلامت آوران صنعت ..... باشین.
اگر هرکدوم از دوستان هم که میتونن با ایجاد رابطه هایی با داروحانه ها و بیمارستان های تهران به فروش محصولات ما کمک کنند ، ما قطعا از خجالتشون در میایم Smile

من شخصا در حال حاضر تمرکزم رو گذاشتم برای ورود به فروشگاه های زنجیره ای و خدا رو شکر هم داریم به نتایجی میرسیم.

[/b]داستان امضاء : بهتون قول دادم داستان جالبی رو براتون تعریف کنم :
فکر میکنم از اولین روزهایی که من وارد این انجمن شدم ، امضاء زیر کامنت هام چنین جمله ای بود :[b]اگر یک روز ورشکست شدی ، اصلا نگران نشو! تازه اول راه ملیاردر شدنته...
این موضوع بر میگرده به اواسط سال 90 و من همیشه به این جمله اعتقاد داشتم...
گذشت و گذشت تا در روز 15 آذر 91 یعنی تقریبا بعد از یک سال تاپیک دارم میلیاردر میشم رو در انجمن گذاشتم و موضوع کلاه برداری 50 ملیونی که ازم شد رو اعلام کردم. اون روز تمام دوستان به من لطف داشتند اما در بین تمام نظرات یک نفر به من تلنگر زد...
استاد قربانیان بزرگوار در اینجا من گفتند : [ تقاضائی 2:
امضا را عوض کنید تا بار منفی جمله در ذهنت نقشی نبدد.
]
و اینحا بود که به خودم اومدم و دیدم بیشتر از یک ساله که قانون مکتوبی رو برای خودم گذاشتم و اجازه نقض کردنش رو هم نداشتم !!!!
اون شب خیلی با خودم فکر کردم و این حرف برام جالب بود ، همون مموقع ها بود که تصمیم گرفتم امضاء رو عوض کنم و تبدیل شد به این چیزی که الان میبینید Smile
حالا امروز که بهش فکر میکنم ، میبینم واقعا آدم به سمت افکار و باورهاش حرکت میککنه همین باعث شد تا خیلی چیزهای دیگه ای رو برای خودم مکتوب کنم 10_004



RE: رابین هم بالاخره متولد شد - tan-graphic - 08-20-2014 03:05 PM

مرحبا تبریک میگم بهتون
کاش همه میتونستن مثل شما وقتی زمین میخورن دوباره از زمین بلند بشن


RE: رابین هم بالاخره متولد شد - omid2821 - 08-20-2014 04:49 PM

سلام آقای ربیع زاده ضمن آرزوی موفقیت,,محصولات زمینه کاری شما چیست لطفا بیشتر توضیح بدید پیروز باشید


RE: رابین هم بالاخره متولد شد - azim - 08-20-2014 05:25 PM

(08-20-2014 04:49 PM)omid2821 نوشته شده توسط:  سلام آقای ربیع زاده ضمن آرزوی موفقیت,,محصولات زمینه کاری شما چیست لطفا بیشتر توضیح بدید پیروز باشید

سلام.ممنون از لطفتون.
در حال حاضر ما بر روی محصولات بهداشتی سلولوزی بانوان، پوشینه ، زیر انداز بیمار و برخی محصولات مورد نیاز درمانگاه ها و بیمارستان ها فعالیت می کنیم.


RE: رابین هم بالاخره متولد شد - jahanagahi - 08-20-2014 11:55 PM

با تشکر از دوست بسیار عزیزم آقا عظیم دوست داشتنی.
در چند ملاقاتی که با هم داشتیم همیشه فکر میکردم که در زمان بسیار کوتاه می توانی راه موفقیت نهائی را پیدا کنی. خوشحالم که که اشتباه نکرده بودم. من با اطمینان کامل بشما عرض میکنم که این کوچکترین موفقیت شما است, چون به عظمت توانائیهای شما پی برده ام و منتظر نتیجه نهائی خواهم ماند. اگر عمری برایم باقی باشد در کوتاه ترین زمان شاهد موفقیت های بسیار عظیم تر شما خواهم بود.
موفق هستی, موفقتر باشی.



RE: رابین هم بالاخره متولد شد - زهرا عربعلی - 08-27-2014 01:08 AM

اقای عظیم موفق باشی پشتکارت فوق العاده است وقابل تحسین


RE: رابین هم بالاخره متولد شد - azim - 08-27-2014 01:47 PM

(08-27-2014 01:08 AM)زهرا عربعلی نوشته شده توسط:  اقای عظیم موفق باشی پشتکارت فوق العاده است وقابل تحسین

ممنون از لطف شما.امیدوارم همه بچه های انجمن باهم موفقیت های هرچه بیشتر داشته باشم