کافه گپ میلیاردرها - نسخه قابل چاپ +- سایت کارآفرینی میلیاردرهای آینده ایران (http://forum.unc-co.ir) +-- انجمن: بخش میلیاردرها (/forumdisplay.php?fid=107) +--- انجمن: سرگرمی ها، دردودل ها و سلامتی یک میلیاردر (/forumdisplay.php?fid=50) +--- موضوع: کافه گپ میلیاردرها (/showthread.php?tid=10107) صفحه ها: 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15 16 17 18 19 20 21 22 23 24 25 26 27 28 29 30 31 32 33 34 35 36 37 38 39 40 41 42 43 44 45 46 47 48 49 50 51 52 53 54 55 56 57 58 59 60 61 62 63 64 65 66 67 68 69 70 71 72 73 74 75 76 77 78 79 80 81 82 83 84 85 86 87 88 89 90 91 92 93 94 95 96 97 98 99 100 101 102 103 104 105 106 107 108 109 110 111 112 113 114 115 116 117 118 119 120 121 122 123 124 125 126 127 128 129 130 131 132 133 134 135 136 137 138 139 140 141 142 143 144 145 146 147 148 149 150 151 152 153 154 155 156 157 158 159 160 161 162 163 164 165 166 167 168 169 170 171 172 173 174 175 176 177 178 179 180 181 182 183 184 185 186 187 188 189 190 191 192 193 194 195 196 197 198 199 200 201 202 203 204 205 206 207 208 209 210 211 212 213 214 215 216 217 218 219 220 221 222 223 224 225 226 227 228 229 230 231 232 233 234 235 236 237 238 239 240 241 242 243 244 245 246 247 248 249 250 251 252 253 254 255 256 257 258 259 260 261 262 263 264 265 266 267 268 269 270 271 272 273 274 275 276 277 278 279 280 281 282 283 284 285 286 287 288 289 290 291 292 293 294 295 296 297 298 299 300 301 302 303 304 305 306 307 308 309 310 311 312 313 314 315 316 317 318 319 320 321 322 323 324 325 326 327 328 329 330 331 332 333 334 335 336 337 |
RE: کافه گپ میلیاردرها - MARYAR - 09-23-2013 10:41 PM متولد آبانم روزگارم خوب است روحیه ای لطیف دارم با قلبی پر از شر و شور جوانی ... با دلی پر از مهربانی ... RE: کافه گپ میلیاردرها - sir-mahyar - 09-23-2013 11:57 PM باز پاییز اومدو تا ما پا میزاریم تو خیابون بارون میگیره خیس و ابکشیده میریم خونه ![]() RE: کافه گپ میلیاردرها - MARYAR - 09-24-2013 12:44 AM خوش بحالتون داداشییییییییییی ما که اینجا هنوز بارون ندیدیم من که آرزومه بارون بگیره با آقای مدیر بریم قدمی بزنیم زیر شر شر بارون RE: کافه گپ میلیاردرها - 3ObHaN - 09-24-2013 01:17 AM روز اول مهر بود امروز ![]() ![]() RE: کافه گپ میلیاردرها - مهدی گل محمدی - 09-24-2013 08:13 AM (09-24-2013 12:44 AM)MARYAR نوشته شده توسط: خوش بحالتون داداشییییییییییی ما که اینجا هنوز بارون ندیدیم با خانم صدفی چی؟؟؟؟؟ ![]() شعر نمیخواستید بگید؟؟؟ ![]() RE: کافه گپ میلیاردرها - Delta.H - 09-24-2013 08:30 AM ایول مهدی سئوال خوبی پرسیدی دمت گرم ![]() RE: کافه گپ میلیاردرها - MARYAR - 09-24-2013 10:58 AM (09-24-2013 08:13 AM)مهدی گل محمدی نوشته شده توسط:(09-24-2013 12:44 AM)MARYAR نوشته شده توسط: خوش بحالتون داداشییییییییییی ما که اینجا هنوز بارون ندیدیم چرا با شهرزاد جونممم می خوام برم زیر بارون با هم شعر بگیم ![]() ![]() یه پارتشو با شهرزاد جونم عشقم ، نیلوفر روی دریاچم می رم ![]() ![]() یه پارتشم با آقای مدیر، همراه روزای زندگیم میرم ![]() ![]() (فکر کردی من کم میارم داداش برو ما از اون کم آورده هاش نیستیم ![]() RE: کافه گپ میلیاردرها - Delta.H - 09-24-2013 11:24 AM میگم این ساعت انجمن انگار کوک نیستا!!! RE: کافه گپ میلیاردرها - MARYAR - 09-24-2013 11:28 AM (09-24-2013 11:24 AM)Delta.H نوشته شده توسط: میگم این ساعت انجمن انگار کوک نیستا!!! ساعت زندگیتون کوک باشه ولکککککککک ![]() RE: کافه گپ میلیاردرها - محسن قلي زاده - 09-24-2013 11:31 AM تام هیکل مايكل، راننده اتوبوس شهري، مثل هميشه اول صبح اتوبوسش را روشن كرد و در مسير هميشگي شروع به كار كرد. در چند ايستگاه اول همه چيز مثل معمول بود و تعدادي مسافر پياده مي شدند و چند نفر هم سوار مي شدند. در ايستگاه بعدي، يك مرد با هيكل بزرگ، قيافه اي خشن و رفتاري عجيب سوار شد او در حالي كه به مايكل زل زده بود گفت: «تام هيكل پولي نمي ده!» و رفت و نشست. مايكل كه تقريباً ريز جثه بود و اساساً آدم ملايمي بود چيزي نگفت اما راضي هم نبود. روز بعد هم دوباره همين اتفاق افتاد و مرد هيكلي سوار شد و با گفتن همان جمله، رفت و روي صندلي نشست و روز بعد و روز بعد اين اتفاق كه به كابوسي براي مايكل تبديل شده بود خيلي او را آزار مي داد. بعد از مدتي مايكل ديگر نمي تواست اين موضوع را تحمل كند و بايد با او برخورد مي كرد. اما چطوري از پس آن هيكل بر مي آمد؟ بنابراين در چند كلاس بدنسازي، كاراته و جودو و ... ثبت نام كرد. در پايان تابستان، مايكل به اندازه كافي آماده شده بود و اعتماد به نفس لازم را هم پيدا كرده بود. بنابراين روز بعدي كه مرد هيكلي سوار اتوبوس شد و گفت: «تام هيكل پولي نمي ده!» مايكل ايستاد، به او زل زد و فرياد زد: «براي چي؟» مرد هيكلي با چهره اي متعجب و ترسان گفت: «تام هيكل كارت استفاده رايگان داره.» |