(06-28-2013 07:18 PM)maral 777 نوشته شده توسط: [ -> ]واقعا به موقعیتی که براتون پیش اومده غبطه می خورم. موفق تر باشی
ممنون واقعا انرژی گرفتم.
ممنون از همه تمام خستگیم پرید.
علیرضای عزیز
امیدوارم خیلی زود پیشرفت کنی و به هر انچه که میخواهی دست یابی.
نشون دادی جوان با انگیزه و پر انرژی ای هستی و برای موفقیت سر از پا نمیشناسی.
دوستان این جمله های تاکیدی رو هر وقت تونستید تکرار کنید واقعا برای من معجزه کرد تو یه ماه نمیدونید به چه موفقیت هایی رسیدم.
امیدوارم با یاری خداوند ادامه داشته باشه.
1.فقط امیدتون به خدا باشه نه هیچ بنده ای خودش کار ها رو درست میکنه مطمئن باشید.از یه راه هایی خوشبختی رو بهتون نشون میده که تو خوابم فکرشو نمیکنید .
2.همینجا جا داره از استاد قربانیان برای این جمله تشکر فراوان کنم.حتما اون رو روی دکستاپ قرار بدید و چند بار در روز فقط نگاهش کنید.به گفته خود استاد معجزه ای در مدت یک ماه اتفاق خواهد یافت.برای من که اتفاق افتاد.
((من شروع کننده خوبی هستم و ادامه دهنده ای بسیار توانا من هرکاری را شروع کنم تا نهایت رسیدن به موفقیت ادامه خواهم داد))
3.در آخر فکر میکنم این جمله هم به من خیلی کمک کرد زیاد اونو تکرار کنید و تو دفترچه یادداشت یا سر رسید یا جایی که لااقل چندبار در روز چشمتون بهش بیفته بنویسید.
((خود نوشتن دوستان معجزه میکنه باور کنید))
با اجازه استاد قربانیان.
((به لطف الهی روز به روز خوشبخت تر می شوم))
دوستان من فردا چندتا کارگرقراره زیر دستم کار کنن توساختمون.
به نظرتون چه جوری رفتارکنم؟
از یه طرف میگم جدی باشم تادرست حسابی کارکنن و سختگیر.
از یه طرف میگم اونام مثل ما هستن دیگه شاید ناراحت بشن یه وقت یه چیزی بهشون بگم.
لطفا راهنمایی کنید.
فقط خودت باش.نیازی به هیچ تغییر رفتاری نیست.
به نظر من به خود فرد نگاه کن، ببین چه جور شخصیتی دارن، مطابق با شخصیتشون باهاشون رفتار کن. یکی برای خوب کار کردن نیاز به جدیت داره یکی نیاز به تشویق. تو جدیت هم لازم نیست توهینی بشه که کسی ناراحت بشه
سلام دوستان امروزم با هر بدی و خوبی بود گذشت.
خدایاشکرت.
در جاهایی که لازمه جدی باشی جدی رفتار کن و جاهایی که لازم نیست جدی نباش تا بهتر کار کنن
سلام دوستان امروزم رفتیم سر ساختمون ها.
با یه مهندس نقشه بردار رفتیم برای انجام کار های گود برداری.ولی هیچی بهم یاد نداد فقط یه منشور داد بهم رو نقطه ها قرار دادم و اون با دوربین کدهای اون نقطه هارو در آورد.نمیخوان کسی از کارشون سر در بیاره.
نمیدونم چرا همش فکر میکنم دارن ازم سو استفاده میکنن.
چه جوری میتونم کارو ازشون یادبگیرم؟
سلام دوستان دیروز سرکار دو تا دانشجو اومده بودن کارآموزی ولی مهندسمون گفت شما به اونا نگید دانشجویید بگید مهندس ناظر اینجا هستید.خلاصه ما هم کلی کلاس گذاشتیم واسه خودمون.
راستی یه دوستم پیدا کردم که وضعیتش مثل من.
با هم اومدیم سرکار ولی پارتی اون خیلی کلفته.داییش مدیرعامل شرکتیه که دارن رو پروژه کار میکنن.
خلاصه سرتون رو درد نیارم ما هی به هم میگفتیم مهندس بعد بردیمشون یه چرخی زدیم تو محوطه پروژه و کارایی رو که خودمون انجام میدادیم رو بهشون گفتیم.
بچه های معماری بودن چیزی از اجرا بلد نبودن ماهم کلی کلاس گذاشتیم براشون توضیح دادیم.
بعد از اینکه برگشتیم تو دفتر و دیدن که کارای ما خیلی سخته پا به فرار گذاشتن
.gif)


