سایت کارآفرینی میلیاردرهای آینده ایران

نسخه کامل: ثروت یعنی . . .
شما در حال مشاهده نسخه تکمیل نشده می باشید. مشاهده نسخه کامل با قالب بندی مناسب.
صفحه ها: 1 2 3 4 5
همه ما خودمان را چنين متقاعد مي كنيم كه زندگي بهتري خواهيم داشت اگر:شغلمان را تغيير دهيممهاجرت كنيم
با افراد تازه اي آشنا شويم
ازدواج كنيم

فكر ميكنيم،‌ زندگي بهتر خواهد شد اگر:
ترفيع بگيريم
اقامت بگيريم
با افراد بيشتري آشنا شويم
بچه دار شويم

و خسته مي شويم وقتي:
مي بينيم رييسمان نمي فهمد
زبان مشترك نداريم
همديگر را نمي فهميم
مي‌بينيم كودكانمان به توجه مداوم نيازمندند
بهتر است صبر كنيم ...

با خود مي گوييم زندگي وقتي بهتر خواهد شد كه :
رييسمان تغيير كند، شغلمان را تغيير دهيم
به جاي ديگري سفر كنيم
به دنبال دوستان تازه اي بگرديم
همسرمان رفتارش را عوض كند
يك ماشين شيك تر داشته باشيم
بچه هايمان ازدواج كنند
به مرخصي برويم
و در نهايت بازنشسته شويم....

حقيقت اين است كه براي خوشبختي، هيچ زماني بهتر از همين الآن وجود ندارد.

اگر الآن نه، پس كي؟

زندگي همواره پر از چالش است.

بهتر اين است كه اين واقعيت را بپذيريم و تصميم بگيريم كه با وجود همه اين مسائل، شاد و خوشبخت زندگي كنيم.

به خيالمان مي رسد كه زندگي، همان زندگي دلخواه، موقعي شروع مي شود كه موانعي كه سر راهمان هستند، كنار بروند:
مشكلي كه هم اكنون با آن دست و پنجه نرم مي كنيم
كاري كه بايد تمام كنيم
زماني كه بايد براي كاري صرف كنيم
بدهي‌هايي كه بايد پرداخت كنيم
و ...
بعد از آن زندگي ما، زيبا و لذت بخش خواهد بود!

بعد از آن كه همه ی اين ها را تجربه كرديم، تازه مي فهميم كه زندگي، همين چيزهايي است كه ما آن ها را موانع مي‌شناسيم

اين بصيرت به ما ياري ميدهد تا دريابيم كه جاده‌اي بسوي خوشبختي وجود ندارد. خوشبختي، خود همين جاده است.. بياييد از هر لحظه لذت ببريم.

براي آغاز يك زندگي شاد و سعادتمند لازم نيست كه در انتظار بنشينيم:
در انتظار فارغ التحصيلي
بازگشت به دانشگاه
كاهش وزن
افزايش وزن
شروع به كار
مهاجرت
دوستان تازه
ازدواج
شروع تعطيلات
صبح جمعه
در انتظار دريافت وام جديد
خريد يك ماشين نو
باز پرداخت قسط ها
بهار و تابستان و پاييز و زمستان
اول برج
پخش فيلم مورد نظرمان از تلويزيون
مردن
تولد مجدد
و...

خوشبختي يك سفر است، نه يك مقصد.

هيچ زماني بهتر از همين لحظه براي شاد بودن وجود ندارد.

زندگي كنيد و از حال لذت ببريد.

اكنون فكر كنيد و سعي كنيد به سؤالات زير پاسخ دهيد:
1. پنج نفر از ثروتمندترين مردم جهان را نام ببريد..
2. برنده‌هاي پنج جام جهاني آخر را نام ببريد.
3. آخرين ده نفري كه جايزه نوبل را بردند چه كساني هستند؟
4. آخرين ده بازيگر برتر اسكار را نام ببريد.

نميتوانيد پاسخ دهيد؟ نسبتاً مشكل است، اينطور نيست؟
نگران نباشيد، هيچ كس اين اسامي را به خاطر نمي آورد..

روزهاي تشويق به پايان مي رسد! نشان هاي افتخار خاك مي گيرند! برندگان به زودي فراموش ميشوند!

اكنون به اين سؤالها پاسخ دهيد:
1. نام سه معلم خود را كه در تربيت شما مؤثر بوده‌اند ، بگوييد.
2. سه نفر از دوستان خود را كه در مواقع نياز به شما كمك كردند، نام ببريد.
3. افرادي كه با مهرباني هايشان احساس گرم زندگي را به شما بخشيده‌اند، به ياد بياوريد.
4. پنج نفر را كه از هم صحبتي با آن ها لذت مي بريد، نام ببريد.
حالا ساده تر شد، اينطور نيست؟

افرادي كه به زندگي شما معني بخشيده‌اند، ارتباطي با "ترين‌ها" ندارند، ثروت بيشتري ندارند، بهترين جوايز را نبرده‌اند ....

آنها كساني هستند كه به فكر شما هستند، مراقب شما هستند، همان هايي كه در همه ی شرايط، كنار شما مي مانند ...

كمي بيانديشيد. زندگي خيلي كوتاه است.

شما در كدام ليست قرار داريد؟ نمي دانيد؟
اجازه دهيد كمكتان كنم.
شما در زمره ی مشهورترين نيستيد...،

شما از جمله كساني هستيد كه براي در ميان گذاشتن اين پيام در خاطر من بوديد

Heart
میخای بدونی ثروت یعنی چی؟

ثروت یعنی بخشش و ثروتمند یعنی بخشنده.

میگی چرت و پرت میگم . پس اینو خوب بخون:

یه داستان واقعی از دوست عزیزم بیل گیتس:


از بیل گیتس پرسیدن از تو ثروت مند تر هم هست؟
در جواب گفت بله فقط یک نفر
پرسیدن کی هست؟
در جواب گفت: من سالها پیش زمانی که از اداره اخراج شدم و به تازگی اندیشه های در حقیقت طراحی ماکروسافت تو ذهنم داشتم پی ریزی میکردم، در فرودگاهی در نیویورک بودم قبل از پرواز چشمم به این نشریه ها و روزنامه ها افتاد از تیتر یک روزنامه خیلی خوشم اومد، دست کردم توی جیبم که روزنامه رو بخرم دیدم که پول خورد ندارم و اومدم منصرف بشم که دیدم یک پسر بچه سیاه پوست روزنامه فروش وقتی این نگاه پر توجه من دید گفت این روزنامه مال خودت بخشیدمش به خودت بردار برای خودت.
گفتم آخه من پول خورد ندارم. گفت برای خودت بخشیدمش برای خودت، سه ماه بعد بر حسب تصادف توی همون فرودگاه و همون سالن پرواز داشتم چشمم به یه مجله خورد دست کردم تو جیبم باز دیدم پول خورد ندارم باز همون بچه بهم گفت این مجله رو بردار برا خودت، گفتم پسرجون چند وقت پیش باز من اومدم روزنامه بهم بخشیدی، تو هر کسی میاد اینجا دچار این مسئله میشه بهش میبخشی؟!
پسره گفت آره من دلم میخواد ببخشم از سود خودمه که میبخشم. گفت به قدری این جمله پسر و این نگاه پسر تو ذهن من مونده که خدایا این بر مبنای چه احساسی اینا رو میگه.
گفت زمانی که به اوج قدرت رسیدم تصمیم گرفتم این فرد و پیدا کنم و جبران گذشته رو بکنم. اکیپی رو تشکیل دادم. بعد از 19 سال گفتم که برید و در فلان فرودگاه کی روزنامه میفروخت یک ماه و نیم مطالعه کردند متوجه شدند یک فرد سیاه پوست است که الان دربان یک سالن تئاتره خلاصه دعوتش کردن اداره.
بیل گیتس ازش پرسید من میشناسی گفت بله جناب عالی آقای بیلگیتس معروف که دنیا میشناسدتون.
سال های پیش زمانی که تو پسر بچه بودی و روزنامه میفروختی من یه همچین صحنه ای از تو دیدم.
گفت که طبیعی این حس و حال خودم بود.
بیل گیتس گفت میدونی چه کارت دارم؟
گفت که میخوام جبران کنم اون محبتی که به من کردی.
گفت که به چه صورت؟
بیل گیتس گفت هر چیزی که بخوای بهت میدم. (خود بیلگیتس میگه خود این جوونه مرتب میخندید وقتی با من صحبت میکرد)
پسره سیاه پوست گفت هر چی بخوام بهم میدی؟
بیل گیتس گفت هرچی که بخوای.
گفت هر چی بخوام؟
گفت آره هر چی که بخوای بهت میدم.
من به 50 کشور افریقایی وام دادم به اندازه تمام اونا به تو میبخشم.
گفت آقای بیل گیتس نمیتونی جبران کنی.
گفتم یعنی چی نمیتونم یا نمیخوام؟
گفت نه تواناییش رو داری اما نمیتونی جبران کنی.
پرسیدم واسه چی نمیتونم جبران کنم؟
پسره سیاه پوست گفت که: فرق من با تو در اینه که من در اوج نداشتنم به تو بخشیدم ولی تو تو اوج داشتنت میخوای به من ببخشی و این چیزی رو جبران نمیکنه.
آره ثروتمند اونیه که در اوج نداشتن بخشنده تر از همیشه باشه.
واقعا به اين جمله اعتقاد دارم:
ثروتمند اونیه که در اوج نداشتن بخشنده تر از همیشه باشه.
(09-06-2011 11:32 AM)سخنگوی دولت نوشته شده توسط: [ -> ]میخای بدونی ثروت یعنی چی؟

ثروت یعنی بخشش و ثروتمند یعنی بخشنده.

میگی چرت و پرت میگم . پس اینو خوب بخون:

یه داستان واقعی از دوست عزیزم بیل گیتس:


از بیل گیتس پرسیدن از تو ثروت مند تر هم هست؟
در جواب گفت بله فقط یک نفر
پرسیدن کی هست؟
در جواب گفت: من سالها پیش زمانی که از اداره اخراج شدم و به تازگی اندیشه های در حقیقت طراحی ماکروسافت تو ذهنم داشتم پی ریزی میکردم، در فرودگاهی در نیویورک بودم قبل از پرواز چشمم به این نشریه ها و روزنامه ها افتاد از تیتر یک روزنامه خیلی خوشم اومد، دست کردم توی جیبم که روزنامه رو بخرم دیدم که پول خورد ندارم و اومدم منصرف بشم که دیدم یک پسر بچه سیاه پوست روزنامه فروش وقتی این نگاه پر توجه من دید گفت این روزنامه مال خودت بخشیدمش به خودت بردار برای خودت.
گفتم آخه من پول خورد ندارم. گفت برای خودت بخشیدمش برای خودت، سه ماه بعد بر حسب تصادف توی همون فرودگاه و همون سالن پرواز داشتم چشمم به یه مجله خورد دست کردم تو جیبم باز دیدم پول خورد ندارم باز همون بچه بهم گفت این مجله رو بردار برا خودت، گفتم پسرجون چند وقت پیش باز من اومدم روزنامه بهم بخشیدی، تو هر کسی میاد اینجا دچار این مسئله میشه بهش میبخشی؟!
پسره گفت آره من دلم میخواد ببخشم از سود خودمه که میبخشم. گفت به قدری این جمله پسر و این نگاه پسر تو ذهن من مونده که خدایا این بر مبنای چه احساسی اینا رو میگه.
گفت زمانی که به اوج قدرت رسیدم تصمیم گرفتم این فرد و پیدا کنم و جبران گذشته رو بکنم. اکیپی رو تشکیل دادم. بعد از 19 سال گفتم که برید و در فلان فرودگاه کی روزنامه میفروخت یک ماه و نیم مطالعه کردند متوجه شدند یک فرد سیاه پوست است که الان دربان یک سالن تئاتره خلاصه دعوتش کردن اداره.
بیل گیتس ازش پرسید من میشناسی گفت بله جناب عالی آقای بیلگیتس معروف که دنیا میشناسدتون.
سال های پیش زمانی که تو پسر بچه بودی و روزنامه میفروختی من یه همچین صحنه ای از تو دیدم.
گفت که طبیعی این حس و حال خودم بود.
بیل گیتس گفت میدونی چه کارت دارم؟
گفت که میخوام جبران کنم اون محبتی که به من کردی.
گفت که به چه صورت؟
بیل گیتس گفت هر چیزی که بخوای بهت میدم. (خود بیلگیتس میگه خود این جوونه مرتب میخندید وقتی با من صحبت میکرد)
پسره سیاه پوست گفت هر چی بخوام بهم میدی؟
بیل گیتس گفت هرچی که بخوای.
گفت هر چی بخوام؟
گفت آره هر چی که بخوای بهت میدم.
من به 50 کشور افریقایی وام دادم به اندازه تمام اونا به تو میبخشم.
گفت آقای بیل گیتس نمیتونی جبران کنی.
گفتم یعنی چی نمیتونم یا نمیخوام؟
گفت نه تواناییش رو داری اما نمیتونی جبران کنی.
پرسیدم واسه چی نمیتونم جبران کنم؟
پسره سیاه پوست گفت که: فرق من با تو در اینه که من در اوج نداشتنم به تو بخشیدم ولی تو تو اوج داشتنت میخوای به من ببخشی و این چیزی رو جبران نمیکنه.
آره ثروتمند اونیه که در اوج نداشتن بخشنده تر از همیشه باشه.

گل کاشتی سخنگو و ظرفم پر شد از انرژی پاینده باشید
داشتن همسایه ثروتمند یعنی ثروت:


روزی استاد شیوانا تصمیم گرفت درس تازه ای به شاگردانش بیاموزد. از شاگردان پرسید: آیا می دانستید یکی از بهترین دعاها آرزوی ثروتمند شدن همسایگان شماست!!؟؟
شاگردان متعجب شدند. یکی از آنها گفت: همسایه من فرد بدجنسی است. می خواهم سر به تنش نباشد
دیگری گفت: اگر همسایه من ثروتمند شود بر من تکبر کرده و باعث حسد من می شود
شاگرد دیگری گفت: مگر نه اینست که دنیا محل رقابت است و تا رقابت نباشد پیشرفتی نیست. پس برای پیشی گرفتن خودم دعا می کنم!
شیوانا به همه نظرات گوش داد سپس گفت: حرفهای شما فقط ظاهرا درست است. چون فقط با ذهن خود استدلال کرده اید. اما اگر تعمق کنید می بینید:
- اگر همسایه شما ثروتمند باشد از شما بی نیاز است پس زحمتی روی دوش شما ندارد.
-اگر همسایه شما ثروتمند باشد روی ثروت خود تمرکز کرده و کمتر به بدجنسی یا آزار می پردازد.
- اگر همسایه شما ثروتمند باشد و حتی تکبر داشته باشد شما آزمایش می شوید که تا چه حد می توانید رشک و حسد نداشته باشید.
- اگر همسایه شما ثروتمند باشد غیر مستقیم شما را به پیشرفت و ثروتمند شدن ترغیب می کند و الگوی شما می شود و رقابت سالم و سازنده پدید می آید.
- و در آخر اینکه وضع خوب دیگران نهایتا به نفع شما و وضع بد دیگران نهایتا به ضرر شماست چون افراد یک جامعه مانند دانه های یک زنجیر بوده و در سود وزیان یکدیگر شریک هستند. چه بخواهند چه نخواهند
[/php]
در این انجمن حسادت معنی ندارد . توجه فرمائید:
و در آخر اینکه وضع خوب دیگران نهایتا به نفع شما و وضع بد دیگران نهایتا به ضرر شماست چون افراد یک جامعه مانند دانه های یک زنجیر بوده و در سود وزیان یکدیگر شریک هستند. چه بخواهند چه نخواهند
من خودم فقط به سبحانی که توی تجسم خلاقم دارم حسادت میکنم ، بر عکس اکثر دوستان و اشنا هام .
به نظرم اون حسادتی که من به خودم دارم ، خیلی کامل و جامعه !
چون در عین حال به یکی میلیاردر تر از بیل گیس ، قوی تر از ارنولد ، با اراده تر از استالین ، باهوش تر از انشتین و ... حسادت میکنم . Big Grin
ولی من تا الان از بین این همه ادم ، تنها جایی که به نظر اومده حسادت صفر و یا خِـــــیــــلی کمه ، همین سایته !
ثروت یعنی شاد بودن . یعنی آرامش داشتن .آسایش داشتن . ثروت یعنی هدف داشتن . ثروت یعنی خوب فکر کردن.ثروت یعنی حفظ تعادل بین خانواده و کار.ثروت یعنی از مسیر هدف لذت بردن.و............
وقتی راحت نفس بکشی
وقتی خوشحالیت از ته دلت باشه
وقتی بیمار نباشی
وقتی همه خودتو دوست داشته باشن
ثروت مندی
ثروت یعنی داشتن دوستان گلی مثل شما که وقتی با یک جمله یا موضع در ذهنشون جرقه ایجاد میکنی به سرعت برق و باد در همون راستا و همنوا با تو سعی میکنند با جملات زیباشون نقد و ارزیابیت کنند تا بفهمی که آیا با سرود کائنات همنوا شده ای یا اینکه مسیر را به اشتباه طی میکنی و در مسیر زندگی انرژی ات را بیهوده خرج میکنی.
خدایا شکر
از همتون متشکررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررم
SmileSmileSmileSmileSmileSmile
صفحه ها: 1 2 3 4 5
لینک مرجع