01-28-2013, 04:12 PM
چون برای جریان خونه خریدنم(خونه خریدنمون) تو انجمن با دوستان مشورت کرده بودم و تو هر تاپیکی یه اشاره به خونه کرده بودم و هر جا تو انجمن از خونه حرف زده بودن من اونجا سر و کله ام پیدا شده بود
... حیفم اومد حالا که امروز این ماجرا و پروسه ی سخت داره به پایان میرسه دوستان رو در جریان نذارم.
باید عرض کنم که شکر خدا یه خونه رو پیش خرید کردیم. سعی میکنم به نکاتی در مورد این معامله اشاره کنم که تو انجمن قبلا در موردش حرف زده بودم:
یه خونه ی 111 متر مفید. 3 خواب(این مورد رو خیلی دوست دارم). نقشه ی بروز و بهینه. شمالی جنوبی. تو یه منطقه ی خوب(نه عالی). یه مجتمع با بهترین امکانات آپارتمانی ممکن. طبقه چهارم(پولش زیاد میشد وگرنه بالاتر میگرفتیم). زمین این مجتمع مال اداره ثبت اسناد و املاکه و 40 درصد واحدهاش هم مربوط به این اداره است(این مورد قدری نگرانی برای ریسک قضیه رو کم میکنه). منطقه اش در حال حاضر معمولیه اما آینده ی خیلی خوبی داره.
فقققققط تحویلش یه کم دیره. تحویلش 20 ماهه است. البته ما روی 24 ماهه حساب کردیم که برنامه هامون به هم نخوره. یعنی میره تا فروردین 94
در مورد شرکتش تحقیقات میدانی زیادی انجام دادیم. به سه چهارتا از مجتمع هایی که قبلا ساختن سر زدیم و با ساکنینش حرف زدیم. خلاصه تحقیق خیلی کردیم ولی آخرش ریسکه دیگه
برای تامین پیش پرداخت خدا رو شکر نیاز به قرض و فروش طلا و ماشین نشد. (یه تیکه اش رو از فروش یه زمین تامین کردیم و یه مبلغی هم از یه جا وام ضروری 15 درصد گرفتیم که یک سال دیگه یا باید یکجا تسویه کنیم یا برامون قسط بندی میکنن)
تا زمان تحویل هم باید ماهانه قسط بدیم و بعد هم ادامه ماجرا
دیشب با وکیل رفتیم سر قرارداد. البته بردن وکیل کمک خاصی نکرد. چون شرکت های انبوه ساز، قرارداد از پیش نوشته شده و تقریبا یک طرفه ای دارن که نمیشه توش تغییری ایجاد کرد. ولی خب بردن وکیل این کمک رو کرد که فهمیدیم داریم پای چی رو امضا میکنیم؟! بالاخره یه جاهایی باید ریسک کردو توکل به خدا.
دیشب و امروز کارای قرارداد تموم نشد و امشب امضاهای نهایی انجام میشه که من بسته شدن این قرارداد تو شب به این مبارکی رو دال بر یمن ومبارکیش میذارم.
خلاصه که ماجرای خونه خریدن ما هم به این شکل تموم شد. هر چند راه تقریبا سختی در پیش داریم. هنوز یکسال از عروسیمون نگذشته(اول زندگیمونه) و ما روی هم رفته ماهی نزدیک 1 میلیون باید قسط و اجاره بدیم. آخر سال آینده هم باید حدود 20 میلیون پول جور کنیم. اما دل گرمیم به اینکه خدا به زندگیمون برکت بده و به عشق همدیگه حالا که به آرامش رسیدیم برای تامین ادامه راه تلاش میکنیم. هفته آینده هم وقت دفترخونه داریم برای ثبت محضریش. راستی همسرم مثل همیشه بزرگ منشی و مهربونیش رو ثابت کرد و نصف خونه رو هم به نام من تو قراردادی که امشب امضا میکنیم ثبت کرد.
ازتون میخوام برام انرژی مثبت بفرستید و دعا کنید خدا برکت بیشتری وارد زندگیمون کنه. بخصوص امشب و فردا که روزهای مهم و مبارکیه
.gif)
باید عرض کنم که شکر خدا یه خونه رو پیش خرید کردیم. سعی میکنم به نکاتی در مورد این معامله اشاره کنم که تو انجمن قبلا در موردش حرف زده بودم:
یه خونه ی 111 متر مفید. 3 خواب(این مورد رو خیلی دوست دارم). نقشه ی بروز و بهینه. شمالی جنوبی. تو یه منطقه ی خوب(نه عالی). یه مجتمع با بهترین امکانات آپارتمانی ممکن. طبقه چهارم(پولش زیاد میشد وگرنه بالاتر میگرفتیم). زمین این مجتمع مال اداره ثبت اسناد و املاکه و 40 درصد واحدهاش هم مربوط به این اداره است(این مورد قدری نگرانی برای ریسک قضیه رو کم میکنه). منطقه اش در حال حاضر معمولیه اما آینده ی خیلی خوبی داره.
فقققققط تحویلش یه کم دیره. تحویلش 20 ماهه است. البته ما روی 24 ماهه حساب کردیم که برنامه هامون به هم نخوره. یعنی میره تا فروردین 94
در مورد شرکتش تحقیقات میدانی زیادی انجام دادیم. به سه چهارتا از مجتمع هایی که قبلا ساختن سر زدیم و با ساکنینش حرف زدیم. خلاصه تحقیق خیلی کردیم ولی آخرش ریسکه دیگه
برای تامین پیش پرداخت خدا رو شکر نیاز به قرض و فروش طلا و ماشین نشد. (یه تیکه اش رو از فروش یه زمین تامین کردیم و یه مبلغی هم از یه جا وام ضروری 15 درصد گرفتیم که یک سال دیگه یا باید یکجا تسویه کنیم یا برامون قسط بندی میکنن)
تا زمان تحویل هم باید ماهانه قسط بدیم و بعد هم ادامه ماجرا
دیشب با وکیل رفتیم سر قرارداد. البته بردن وکیل کمک خاصی نکرد. چون شرکت های انبوه ساز، قرارداد از پیش نوشته شده و تقریبا یک طرفه ای دارن که نمیشه توش تغییری ایجاد کرد. ولی خب بردن وکیل این کمک رو کرد که فهمیدیم داریم پای چی رو امضا میکنیم؟! بالاخره یه جاهایی باید ریسک کردو توکل به خدا.
دیشب و امروز کارای قرارداد تموم نشد و امشب امضاهای نهایی انجام میشه که من بسته شدن این قرارداد تو شب به این مبارکی رو دال بر یمن ومبارکیش میذارم.
خلاصه که ماجرای خونه خریدن ما هم به این شکل تموم شد. هر چند راه تقریبا سختی در پیش داریم. هنوز یکسال از عروسیمون نگذشته(اول زندگیمونه) و ما روی هم رفته ماهی نزدیک 1 میلیون باید قسط و اجاره بدیم. آخر سال آینده هم باید حدود 20 میلیون پول جور کنیم. اما دل گرمیم به اینکه خدا به زندگیمون برکت بده و به عشق همدیگه حالا که به آرامش رسیدیم برای تامین ادامه راه تلاش میکنیم. هفته آینده هم وقت دفترخونه داریم برای ثبت محضریش. راستی همسرم مثل همیشه بزرگ منشی و مهربونیش رو ثابت کرد و نصف خونه رو هم به نام من تو قراردادی که امشب امضا میکنیم ثبت کرد.
ازتون میخوام برام انرژی مثبت بفرستید و دعا کنید خدا برکت بیشتری وارد زندگیمون کنه. بخصوص امشب و فردا که روزهای مهم و مبارکیه