(01-05-2013 11:38 AM)m_grate29 نوشته شده توسط: [ -> ]با سلام و سپاس
ممنون از زحمات شما
1.معرفی کامل از خودتون؟در حال حاضر در کجا ساکن هستید ؟
2.در کار بسته بندی از چه نوع دستگاه های استفاده میکنید؟و چه نوع محصولاتی را بسته بندی میکنید؟
3.درباره مارکتینگ محصولات نرم افزاری توضیح دهید
4.تا چه حدی به آمال هایتان رسیدید؟
5.یوسف عزیز خودش را در آینده در کجا خواهد دید؟
موفق و کامیاب خوش بدرخشید
۱- یوسف عزیزی هستم. ۲۳ سالمه و در تهران ساکن هستم. مهندسی کامپیوتر - نرم افزار خوندم (الآن ترم آخر هستم). از سال اول دانشگاه همزمان در یک شرکت خصوصی کامپیوتری مشغول به کار شدم (البته قبل از دانشگاه هم کار می کردم اما نه به صورتی ک بیمه رد بشه و رسمی باشه و ...) و علت طولانی شدن تحصیلم مربوط میشه به کار کردن همزمان در شرکت.
مدیر بخش امنیت اطلاعات یک شرکت نرم افزاری - امنیتی هستم. شرکت امنیتی هم خودم راه انداختم که بخاطر شریک بد و دردسرایی ک برامون ایجاد کرد بیخیالش شدم و گذاشتم بعد ایام امتحانات کارای رسمی انحلال (حذف شرکت) تمام کنم. در حال حاضر یک شرکت بسته بندی، مشاوره و ... هم زدیم ک استارتش خوب بوده و داریم کار جلو میبریم.
۲- والا اسم دستگاه ها و ظرفیت هاشون رو همه رو یکبار گرفتم. من حافظه خیلی بدی دارم. برای همین خیلی فراموشکارم. دستگاه های بسته بندی از اول کار تا انتها (ورود مواد خام تا تحویل بسته نایلونی) هست. البته برای بسته های خیلی کوچک منتظر یک قرارداد بودیم ک اگر بشود بخریم. بسته بندی در زمینه ادویه جات، حبوبات، شکر، آرد هست. خشکبار و سبزیجات خشک و زعفران را هم به زودی اضافه خواهیم کرد (انشاالله در سال جدید). برنامه سال آینده طراحی یک برند جدید برای بسته بندی ها هست که خب کارهاش انجام شده و بزرگترین موفقیتش در متفاوت بودن نوع خدمات و بسته بندی خواهد بود. بخشی از محصولات کارخانه هم با برند یک فرد دیگر و ب سفارش او زده می شود ک محصولات به ایتالیا صادر می شود. (استفاده از ظرفیت خالی خط تولید)
۳− مارکتینگ محصولات نرم افزاری ۳ وجه دارد.
اول پارتی!
دوم تخصص در زمینه نرم افزار و بازاریابی و
سوم بازار های جدید
برای انجام این کار مرحله به مرحله جلو میریم. اول از همه بازار رو تجزیه و تحلیل می کنیم و بعد شروع به تولید محصول می کنیم. به عنوان مثال در بحث امنیت اطلاعات قانونی تصویب شده است که اگر هر محصولی مشابه داخلی داشته باشد و تاییدیه بگیرد سازمان ها و نهاد های دولتی موظف به خرید محصول داخلی هستند و نبایستی از مشابه خارجی استفاده کنند. این یعنی یک بازار بکر! چون نرم افزار امنیتی داخلی هم نداریم! برای همین هم شروع کردیم به تولید محصول آنتی ویروس (از صفر تا صد) الآن حدود ۴ سالی هست که داره روش کار میشه و آخرین خروجی ک هفته پیش دیدم خیلی عالی بود. تاییدیه های لازمه رو هم کسب کرده و رو پرفورمنس و باقی مسائل داره کار میشه. این یعنی یک بازار اولیه به اندازه یک کشور! اگر یک سری شرایط باشه به بازار های بعدی هم میشه فکرکرد. پس اولین مورد مهم در تولید محصول ارزیابی نیاز هاس هست. البته گاهی هم یک محصول هست مجبور هستید این محصول ک وجود دارد رو بفروشید. عملا یا این فاز قبلا انجام شده یا مجبورید هرجوری ک هست محصول فعلی رو بفروشید ک این کار رو سخت می کنه. اگر نرم افزاری بود که قابلیت توسعه داشته باشه باز میشه یک کارایی کرد. میشه در مقابل مشتری منعطف بود و ...
در مرحله بعد لیست جاهایی ک پارتی داریم رو مشخص می کنیم. (پارتی با معنی منفی فقط نه!) به عنوان مثال قبلا پروژه ای را برای شخصی یا سازمانی انجام داده ایم و راضی بوده اند! لذا بر اساس رضایت قبلی برای ما یک امتیاز مثبت قائل می شوند که این هم پارتی حساب می شود.
در مرحله آخر هم دیگر جلسه است و زبون بازی و ... . یک سری نکات مهم در جلسات هست. اول اینکه نباید بگید ما اولین هستیم ما بهترین هستیم ما قویترین هستیم و ... . این حرف هایی هست ک همه می زنند! شما باید ب جای حرف عمل داشته باشید! این یعنی تفاوت شما با سایر رقبا. همینطور در صورت امکان کار هایتان را مبتنی بر استاندارد ها جلو ببرید که مشتری به این نتیجه برسد که شما استانداردسازی انجام داده اید. اجرای پایلوت و دادن شرایط ویژه و سرویس های پشتیبانی آنلاین و ... هم دیگر مواردی هست ک تاثیر خیلی زیادی در قرارداد شدند دارند. مشتری باید ببیند و لمس کند! اونوقته ک شما محصولتون رو فروختین. مثال اینکه مثلا اینکه بگید ما ۲ هزار نفر در واحد پشتیبانی داریم و اینا بی فایدس! اما اگر شما بیاید سایت پشتیبانی مشتریان رو باز کنید همونجا تماس بگیرید با واحد پشتیبانی و ... و ببینند تاثیر بسزایی دارد!
مهمترین نکته در جلسات صداقت هست! صادق باشید و بیش از حد صادق باشید! به حدی صادق باشید که گاهی طرف حس کند شما با این صداقت ممکن است ضرر مالی کنید اما منفعت مشتری را ارجح می دانید! اگر ماژولی را ندارید بگویید ندارید! اما اگر بخواهید می توانید قرار دهید. علت های واقعی و مستند برای وجود نداشتن ارایه کنید تا بداند توجیه نداشته این قابلیت به نرم افزار اضافه شود!
لازم هست بیشتر توضیح بدم؟
۴− از لحاظ شغلی به هرچه می خواستم رسیدم. از لحاظ شخصیتی و اهدافم هم به غیر از موارد مالی تقریبا رسیدم. به حداکثر چیزی ک می خواستم رسیدم. در حال حاظر اهداف جدید برای خودم ترسیم کردم.
از لحاظ مالی هم خب اگر بگم رسیدم دروغ گفتم. چون آمال معنی ندارد. تا زمانی ک ماشین نداشتم دوست داشتم ۲۰۶ داشته باشم. بعد ک ۲۰۶ داشتم دوست داشتم بی ام و داشته باشم! و الاآخر. یا وقتی در شهرستان های مختلف بودیم (ب واسطه شغل پدر) دوس داشتم در تهران سکونت داشته باشم. بعد ها دوس داشتم منزلی داشته باشم. بعد تر ها دوست داشتم منزلم بالاتر از میدان ونک باشد و در محدوده بین جنت آباد تا مدرس (از لحاظ غرب و شرقی گفتم!) و بعد ترها هم.... خب این آمال ها هر بار به روز می شوند. اما آمال هایی که تا سال قبل برای خودم ترسیم کرده بودم به آن ها دست یافتم. اما آمال های یک سال گذشته ام هنوز خیلی مانده. منزل بالای میدان ونک (خرید)ماشین بی ام و ...
از گفتن موارد معنوی هم صرف نظر می کنم چون دوست ندارم ریا بشه. شما خودتون دیگه می دونید
۵− در کنار دوستان انجمن
واقعیت این هست که از لحاظ کاری در زمینه امنیت به حد اعلای ممکن (از نظر خودم) در ایران رسیدم. با جاهایی ک شاید خیلی ها آرزو کنند کار کردم در سمت های مختلف و پروژه های مختلف. برای همین برنامه سال آینده ای ک برای واحد ترسیم کردم تولید محصول هست. یک عرصه جدید برای فتح. قبلا سعی کردم مستقلا کارآفرین باشم (در زمینه کامپیوتر و ...) اما حالا در این بستر آماده شده (شرکت فعلی) کار آفرینی می کنیم! خودم رو مدیر بخش امنیت یک شرکت بین المللی می بینم
(01-05-2013 11:58 AM)مجید (...) نوشته شده توسط: [ -> ]یوسف جان سوال نظرسنجی چیه؟
نوشتم دیگه مجید جان
"
موارد مطرح شده در این تاپیک برای شما چقدر مفید بوده است؟ (لطفا در پایان در نظرسنجی شرکت کنید) "
یعنی بعد اینکه سوال جوابا تمام شد دوستان در نظرسنجی شرکت کنند.
(01-05-2013 12:45 PM)mallarme نوشته شده توسط: [ -> ]سلام
آقا یوسف این ترم با این همه مشغله چند واحد پاس میکنید؟؟
نظرتون راجع اساتیدتون چیه؟!
همونطور ک قبلا هم گفتم ترم آخرم. با پروژه و این موارد ۲۰ واحد دارم ک ۹ واحد علوم پایه هست! (ریاضی مهندسی، فیزیک ۲ و معادلات!)
باید همه رو پاس کنم.
من یکدونه از اساتید علوم پایه رو هم ندیدم که خوب باشند. در دانشگاه خیلی هم همه دانشجو ها رو اذیت می کنند! درس های تخصصی رشته رو ۱۹-۲۰ می شوند بچه ها اما فیزیک ۱ رو ۳ بار می افتند!
معمولا اساتید مدعو بهتر بودند. به عنوان مثال یکی از اساتیدمان مدعو بود از دانشگاه علم و صنعت. خیلی استاد خوبی بودند به قدری که راغب شدم با تمام مشغله هایم به عنوان کمک استاد با ایشان کار کنم! (در دروس مهندسی نرم افزار ۱ و ۲) در کل اساتیدی که تئوری محض کار می کنند زیادند و متاسفانه فقط ضرر هستند.
خاطره (با اجازه از استاد خاطره ایران، استاد شموسی عزیز
)
درس پایگاه داده ها رو با استاد مشخص شده ک معروف هم بود داشتیم. من و یکی از دوستام با هم بودیم. من خب کارم امنیت هست و یکی از وجه های کارم امنیت با پایگاه داده هست (طبعا کار با دیتابیس را باید بلد باشم تا امنیتش را بتوانم کار کنم!) و دوستم برنامه نویس و طراح دیتابیس در شرکت. نمره ها ک اومد من شدم ۱۰ و نیم و دوستم شد ۱۱! دخترهای دانشگاه شده بودند ۱۷-۱۸
رفتیم پیش استاد! استاد برگه رو کشید بیرون یه نگاهی بهش انداخت و گفت:
" شما شرکتی نوشتید! خب معلومه نمره نمیگیرید! باید دانشجویی می نوشتید! دانشجویی یعنی مثل جزوه من! " شما خودتان حدیث مجمل و مفصل و ... بخوانید الخ... =)))