سایت کارآفرینی میلیاردرهای آینده ایران

(08-17-2011 01:44 PM)madar نوشته شده توسط: [ -> ]من همیشه فکر می کنم وقتی دختر کوچولوم بزرگ بشه یک بانوی واقعی میشه با تربیت و پرورش خوب - سلامت و موفق
من تصور میکنم روزی بتونم با نوه هام بازی کنم و براشون قصه بگم!

اما تا اون روزها دوست دارم فعالیت تجاری موفقی رو داشته باشم
من عاشقانه تاجر شدن رو دوست دارم و همیشه تصورش می کنم دوست دارم از آدمهای با انصافی که در زندگیم دیدم درس بگیرم و تاجر با انصاف و درستکاری باشم
نگید نمیشه دیدم شده خیلی خوب هم شده
دوست دارم توی زندگی آرامش داشته باشم این مهمه همیشه تمرین آرامش انجام میدم!

و در آخر دوست دارم عاقبت بخیر بشم
این مهمترین خواسته زندگیمه


راستی ببخشید کسی از جناب قربانیان اطلاعی داره؟بنظرم حضورشون کمرنگه !
امیدوارم هر جا هستن خوب و خوش و سلامت باشن

ممنونم. من چند روزی است که کیسم را برای ارتقای برنامه حسابداری به یک شرکت تحویل داده ام. و با لپ تاپ هم راحت نیستم.فردا قرار است تحویل بگیرم و بیشتر در خدمت باشم.
ضمنا این تایپیک مهدی جان عالی است کاش عزیزان تجسم خود را از زندگی بنویسند . فوق العاده موثر است. موفقتر باشی.
و اما تجسم من:
روزهای را مجسم میکنم که عزیزان روزانه گزارش موفقیتهای خود را بنویسند.همین.

عجب تاپيك مفيدي !‌اين تاپيك مال مرداد ماهه و من تا الان نديدمش

من تجسم كليم اينه :
19 سالمه ، دانشجوي سال اول حقوق بين الملل در دانشگاه موناش مالزي هستم ، يه كت چرم 9 ميليوني و يه ساعت 50 ميليون و شلوار 1 ميليون تومني با يه عينك 20 ميليون تومني ! ( همه ي اين ها رو ديدم انتخاب كردم برندشون و با مدلشون رو نوشتم ) بعد كلاس طرف هاي ساعت 2-3 بعدظهر ميرم پاركينگ دانشگاه و به ارومي درب بنز 280s مدل 1995 مشكيم رو باز ميكنم و كيفم رو عقب ميزارم ( اين ماشين با اينكه قديميه ولي هيبت مافيايي جالبي داره ) دنده رو رو d ميزارم رو ميرم به سمت دفتر شركتم ، شركتي كه يه سري مجموعه رستوران و فروشگاه رو پوشش ميده ،‌ يه شركت وارد صادرات و يك شركت بسيار بزرگ ترميم و نوسازي بافت هاي فرسوده !‌ شركتمم به اين شكله كه وقتي وارد ميشي 100 تا كارمند و حسابدار دارن كار ميكنند تو دفتر هايي 12 متري كه با ديوار پيش ساخته از هم جدا شدن ! و دفتر مدير عامل كه من باشم با يه سري پله ميرسه به يه دفتر شيشه اي كه يك ويو به سمت كارمندان و ويو ديگه به سمت برج هاي دوقلو داره ! بعد كه به كار هاي شركت رسيدم ، سوار ماشين ميشم و به بهترين رستوارنم ميرم و غذا رو اونجا ميخورم و به خونه برميگردم ، يه خونه ي ويلايي با يه حوض در وسطش و ستون هاي بزرگ و سقف 7 متري !‌ درب باز ميشه و با سرعت 10-12 كيلومتر هيبت خونم رو برانداز ميكنم و بعد ماشينم رو داخل پاركينگم بين لامبورگيني اونتادور و بنتلي ازور t پارك ميكنم و به ارومي پياده ميشم و در حالي كه رو موتور بي ام و دست ميكشم به داخل كاخم ميرم . حموم ، ورزش ، استخر ، ميان وعده و بعد سوار موتور بي ام و ميشم و به يكي از رستوران هام يا فروشگاه هام سر ميزنم و لباسم رو عوض ميكنم و تا نيمه شب اشپزي ميكنم يا فروشندگي ، البته اگه اون شب قرار نداشته باشم يا كنسرتي نباشه !

اين تجسم خلاق من بود البته يه قسمت كوچيكيش ، كامل بخوام بگم داستان ميشه

من چند شبه دارم این رو تجسم می کنم که با همسرم در پاریس در خیابون شانزه لیزه قدم می زنیم و به بالای برج ایفل میرویم وعکسهایی از انجا میگیریم و از فروشگاه ها برای دوستان و اقوام سوغاتی می خریم.
ومطمئن باشید تا چند ماه آینده بعد از خرید خانه ای که در نظر دارم، برای رفتن به این سفر به شما عزیزان اطلاع می دهم تا برای عزیزان ملموس باشد که تجسم خلاق تا چه اندازه کارآمد می باشد.
پایدار باشید.

مغازم امروز خریدم . الان چکاش رو می نویسم. 50 متر ، متری 6500000 سرقفلی و ملکیت ، تو دوازده قسط .

تجسم این اهداف و شکستن دیوار ذهنی واقعیت آنرا صد در صدر خواهد کرد.

واقعا بيان اين ارزوها با استفاده از تجسم خلاق عاليه
همينكه اينجا بچه ها خيلي راحت از ارزوهاشون ميگن نشون دهنده ي صداقت و يكدلي و اعتماد دوستان است

با سلام خدمت همه عزیزان . من اهداف زیادی دارم که سعی می کنم یکی یکی آنها را بنویسم و وقتی آن را به دست آوردم هدف بعدی را بنویسم . اولین هدف من چاپ دو کتابم هست که نوشته ام . زیرا می دانم که کتاب هایی که نوشته ام کتاب های پر فروشی خواهد بود و مرا به ثروت می رساند

آقاي marlonberando خوش آمديد
با اين اعتماد به نفس حتما موفق خواهيد شد و كتاب هايتان در ليست كتاب هاي پرفروش قرار خواهد گرفت.

دوست عزیز به جمع ما خوش آمدید.
همه ما از هم اکنون مشتاق خواندن کتابهای شما هستیم.

دوست عزيز خوش اومدين
اسم كتاباتونو لطف ميكنيد بگين؟