ععالم ميلياردري همشا عشقه
به خصوص اون بخشايي كه دست كسيم مگيري و حداقل يه پله كمكمش ميكني بياد بالا
من به جونا وام ازدواج ميدادم و جهاز دختراي بي بضاعتا ميدادم
كه همه مشكلات ما سر همين ازدواج دير هنگامه
تصور کن اگه حتی تصور کردنش سخته
جهانی که هر انسانی تو اون خوشبخت خوشبخته!
جهانی که تو اون پول و نژاد و قدرت ارزش نیست
جواب هم صدایی ها، پلیس ضد شورش نیست!
نه بمب هسته ای داره، نه بمب افکن نه خمپاره
دیگه هیچ بچه ای پاشو روی مین جا نمیذاره!
همه آزادِ آزادن، همه بی دردِ بی دردن
تو روزنامه نمیخونیم نهنگا خودکشی کردن!
جهانی رو تصور کن، بدون نفرت و باروت
بدون ظلم خودکامه، بدون وحشت و طاغوت
جهانی رو تصور کن، پر از لبخند و آزادی
لبالب از گل و بوسه، پر از تکرار آبادی!
تصور کن اگه حتی تصور کردنش جرمه
اگه با بردن اسمش گلو پر میشه از سربه
تصور کن جهانی رو، که توش زندان یه افسانه ست
تمام جنگای دنیا، شدن مشمول آتش بس!
کسی آقای عالم نیس، برابر با همن مردم
دیگه سهم هر انسانه، تن هر دونه ی گندم!
بدون مرز و محدوده، وطن یعنی همه دنیا
تصور کن، تو میتونی، بشی تعبیر این رویا!
اونجایش رو دوست دارم نون چندتا خانواده رو بدم و اونا سر سفرشون منو دعا کنن و بگن خدا فلانی رو خیر بده...
اونجایش رو دوست دارم که بتونم کلکسیون ماشین های کلاسیک خودم رو داشته باشم
اونجایش رو دوست دارم که بتونم قبل مرگم همه دنیا رو بگردم
اونجایش رو دوست دارم که بعد مرگم همه ثروتم به یه بنیاد خیریه بدم
خیلی باهاله و میدونم راه دوری نیست و بهش میرسم...
پیوست:
دیروز تو فلافلی بودم داشتم فلافل میخوردم
(جای شما خالی) دیدم یه فروشنده دورگرد که خسته شده بود اومد تو فلافلی شروع کرد به دردودل کردن که جانبازه و برادراش شهید شدن و حتی یه کار کوچولو هم نداره بهش دل خوش کنه
دوست داشتم دست تو جیبم بکنم و کارتم رو به بدم بهش و بگم فردا بیا شرکت یه کار بهت بدم ولی افسوس...وقتی دیدم نمیتونم بهش کمک کنم دلم میخاست بمیرم...باید تلاشم رو بیشتر کنم

وقتی یه انسان محتاج رو دیدم به جای اینکه فقط براش دلسوزی کنم بتونم با کمک مالی و ایجاد شغل یه تکونی به زندگیش بدم و درحالی که من خبر ندارم دستشو بالا ببره و برام دعا کنه.
از اینجای عالم میلیاردی خوشم میاد که زمان معنایی نداشته باشه
خودم برای خودم باشم
![[تصویر: h3sbm5ss6ewrodi1wtlu.jpg]](http://upload.tehran98.com/img1/h3sbm5ss6ewrodi1wtlu.jpg)
از اون جایی خوشم میآد که هم شهرت داشته باشم و هم ماشین بوگاتی که رانندگی میکنم مردم حرص بخورنند و فحش بدند
من دنیای میلیاردرا رو تا حالا از نزدیک لمس نکردم اما یه چیزایی رو میتونم تصور کنم.
مهم ترین ارزش از دنیای میلیاردرای واقعی آزادیه. آزادی مالی و زمانی. یعنی اینکه من حق انتخابی به وسعت تجسمم داشته باشم ، اونقدر پول باشه تا کاری رو که اون لحظه دوست دارم انجام بدم و اینقدر زمان داشته باشم که با آسودگی خیال به اون کار برسم
میلیادر نیستم . ولی مثل میلیاردرها زنگی میکنم
من خوشبختی رو تو میلیاردری نمی بینم.دوست ندارم میلیاردر بشم چون خیلی چیزهامو از دست میدم.مهمترینش یاد خدا