09-05-2012, 12:49 PM
سلام؛
من بنا به تجربه به یک سری تاکتیک برای رسیدن به موفقیت دست یافتم که برای من بیشتر کاربردی بوده، اینجا می خوام این تاکتیک ها رو که حتما خودتون هم از اونها اطلاع دارید رو بیان کنم:
- برنامه ریزی هر روز در شب قبل در هر شرایطی: خودم رو مقید کردم که حتی اگر در بدترین حالت ناامیدی و یاس هم قرار داشتم به یک چیز متعهد بمونم و اون برنامه ریزی هر روز در شب قبله. حتی اگر برنامم استراحت و کمی بی خیالیه ولی باز برا خودم بنویسم که فردا قراره چه کار کنم. این تاکتیک برا من خیلی مفید بوده. قبلا بارها شده بود که وسط راه بی خیال می شدم و تا چند روز بدون برنامه و اقدام عملی در مسیر هدف زندگی می کردم. ولی این تاکتیک خیلی بهم کمک کرد. طوری که اگر خیلی هم ناامید شده بودم ولی همین که شب برا فردا برنامه ریزی می کردم باز بهم انگیزه می داد که بی خیال نشم و دوباره شروع به پیدا کردن راه حل و اقدام عملی کنم.
- Do it now faster: این هم شعار این زمان منه. کار فردا رو همین امروز انجام بده. طی یک بررسی که کرده بودم یکی از علت های اصلی شکست های من امروز فردا کردن بود. پس همین لحظه انجامش بده نه فردا یا حتی 1 ساعت دیگه بلکه دقیقا همین حالا.
- مطالعه مقالات و مطالب مثبت: تو برنامه هر روزم مطالعه حداقل 2 مقاله در ارتباط با موفقیت در زندگی و کسب و کار رو قرار دادم که ازش نکته برداری هم می کنم. خوندن مقالات این چنینی خیلی به من انگیزه کار می ده و همیشه خوندن مقالات موفقیت یکی از راه های اصلی من برای کسب انگیزه و علاقه برای حرکت بوده.
- مراجعه هر روزه به همین انجمن و انرژی گرفتن از انسان های مثبتی که به دنبال میلیاردر شدن هستند: در اینکه این انجمن جدیدا چه قدر در حرکت اصولی من برای رسیدن به هدف هایم موثر بوده شاید نتونم خوب بیانش کنم و تعارف به نظر بیاد. ولی گشتن تو این انجمن و خواندن مطالب مثبت اون و شرکت در بحث ها روی من خیلی موثر بوده. از مدیران این انجمن برای این انجمن بسیار مفیدشون تشکر ویژه می کنم و می خوام بگم که من خیلی این انجمن رو دوست دارم و ازش استفاده می کنم.
- Do Do Do Do it.You can: بعضی مواقع از انجام یک کار می ترسم. احساس می کنم خیلی سخته و از پسش بر نمیام. اینجاست که این جمله رو به خودم می گم. و البته نگاهی هم به کارهایی که قبلا تمومشون کردم می ندازم و می گم مگه نتونستی اون کار رو انجام بدی پس می تونی این رو هم انجام بدی.
- You can get it in your hand and body: این هم یک جمله انگیزشی برا منه. البته فکر نکنید خیلی انگلیسی بلدم که انگلیسی برا خودم جمله می سازم. نه چیز زیادی بلد نیستم ولی بعضی وقت ها جملات انگلیسی بیشتر برام قبول کردنی و تاثیرگذارتره.
- زندگی در لحظه حال و لذت از حال: این یکی از تاکتیک های جدی منه. از گذشته درس می گیرم ولی خودم رو با مرور خاطرات که معمولا حس غم به آدم می ده مشغول نمی کنم. برای آینده برنامه ریزی می کنم ولی خودم رو نگران اتفاقات که ممکنه بعدا بیافته نمی کنم. در عوض از لحظه حالم و امروزم لذت می برم. مثلا از خوردن یک لیوان دوغ یا دیدن یک منظره دوست داشتنی یا ....
- حفظ کردن شعر: من ذهن و تمرکزم با حفظ کردن قوی تر می شه. برا همین سعی می کنم هر روز 4 5 تا مصرع شعر حفظ کنم خیلی موثره. حالا می شه به جای شعر لغت حفظ کرد.
- تجسم خلاق و دعا: هر روز جزء برنامه هام قرار دادم. مثلا قبل از خواب هرچی می خوام رو درخواست می کنم. یا وقتی غروب از پارک بغل خونمون رد می شم رو چمن هاش دراز می کشم و بازهم اون چیزهایی رو که می خوام رو درخواست می کنم.
- بررسی + ها و - ها در پایان هر روز و ارائه راهکار عملی برا تقویت و حذف اون ها: هر شب می شینم قبل از برنامه ریزی روز بعد نقاط + و - اون روز رو می نویسم و سپس میام برای اونها راهکار عملی پیدا می کنم. چه جوری + ها رو تقویت کنم و چه راه حلی برای مقابله با - ها وجود دارد و سپس این راهکارها رو در برنامه فردا پیاده می کنم.
- فکر کردن: باید زمان هایی رو تمرکز کرد و به مسایلی که محتاج راه حل هستند فکر کرد. بدون تفکر راه حلی هم پیدا نمی شود. پس لازمه زمان هایی رو بشینیم و فکر کنیم. مثلا برای پیدا کردن راه حلی برای افزایش درآمد ماهانه فعلی مثلا از 1.5 ملیون به 2 ملیون. یا پیدا کردن راه حل برای افزایش فروش. یا راه حلی برای مسیر اصلی زندگی.
- کس نخوارد پشت من جز ناخن انگشت من: هیچ کی به داد من نمی رسه فقط و فقط خودمم تک و تنها. یا خودم به هدفم می رسم یا هیچ کی تره هم برام خورد نمی کنه. خیلی وقت ها انتظار شده کار ما. یکی بیاد یا یک چیزی اتفاق بیافته تا من به آرزوهام برسم. به قول اشتباه یکی باید صبر کرد تا خدا چی پیش بیاره. شاید 10 سال طول کشید و اتفاقی نیافتاد. خودم باید اتفاقات رو به وجود بیارم. خودم باید فرصت ها رو ایجاد کنم. خودم باید بگردم و پیداش کنم. من خودم چندین سال دنبال چیزی بودم بعد سال ها اتفاقی اومد دستم. در حالی که اگه خودم رفته بودم دنبالش شاید به جای چند سال چند ماه بعد تو دستم بود.
- استراحت و تفریح: اولا دنبال کاری باید رفت که تفریح من باشه و ازش لذت ببرم. در ثانی انسان به یک تفریح و استراحت بعد کار هم نیاز داره. مثلا تماشای یک فیلم توپ. یا خوردن یک فست فود توپ بعد یه روز کار.
- بهینه سازی مدام: هر روز باید بهتر از روز قبل باشم. باید همیشه فکر کنم چه جوری هر کاری رو بهتر از قبل انجام بدم. مثلا چه جوری اگه تا حالا روزی 40 تومن در میاوردم بکنمش 60 تومن. یا چه طوری اوقات تلف شدم رو کمتر کنم. یا چه طوری ذهنم رو تقویت کنم با صرف وقت کمتر (مثلا تو مسیر شعر حفظ کنم) یا چه طوری اوقات مردم رو کمتر کنم یا از اونها استفاده کنم. یا چه طور کارم رو لذت بخش تر و با حال تر کنم تا ازش لذت ببرم و خسته نشم.
- استفاده از + ها برای پر کردن - ها و ایجاد تعادل: مثلا شاید در طول روز و کار کردن خسته می شی ولی شب می ری پیش زن خوبی که باهاش ازدواج کردی و از بودن با اون لذت می بری. این طور نقاط - با نقاط + پر شده و تعادل ایجاد می شه.
- تغغیر باورهای ذهنی: با عملی کردن قدم به قدم برنامه ها و عملی شدن بعضی از اهداف این باور ذهنی که نمی تونم انجام بدم رو می شکونی و باور انجام دادنش خیلی راحته رو جاش می ذاری.
- حسابداری: در پایان روز و موقع بررسی + ها و - ها و برنامه ریزی فردا حسابداری هم می کنی. امروز چه خرج هایی انجام دادم یا چه میزان پول درآوردم. سپس مدیریت می کنی.
- همه این برنامه ها و تئوری ها بدون نتیجه در خور فاقد یه ریال ارزشه: من همیشه به خودم می گم هرچی برنامه ریزی کنم تا زمانی که نتیجه ملموس و قابل توجه نده فاقد ارزشه. فکر نکن داری برنامه ریزی می کنی و تو فکرت می گی فلان فلان ارزش داره و کار شاق و بزرگی کردی. نه هروقت عملی شد اون موقع تو مردی. تا بت نگن تو همش حرف می زنی ولی کو نتیجه؟
ولی اگه بخوام موثر ترین تاکتیک هام رو بگم، به ترتیب:
1- هر شب برنامه ریزی برای روز بعد در بدترین شرایط حتی اگه کار فردام الافی و پرسه زدنه.
2- گشتن تو همین انجمن و خوندن مطالب مثبت و راهبردی اون و خلاصه برداری و شرکت در بحث های اون.
دیدار با شما در قله های میلیاردری خیلی زود
من بنا به تجربه به یک سری تاکتیک برای رسیدن به موفقیت دست یافتم که برای من بیشتر کاربردی بوده، اینجا می خوام این تاکتیک ها رو که حتما خودتون هم از اونها اطلاع دارید رو بیان کنم:
- برنامه ریزی هر روز در شب قبل در هر شرایطی: خودم رو مقید کردم که حتی اگر در بدترین حالت ناامیدی و یاس هم قرار داشتم به یک چیز متعهد بمونم و اون برنامه ریزی هر روز در شب قبله. حتی اگر برنامم استراحت و کمی بی خیالیه ولی باز برا خودم بنویسم که فردا قراره چه کار کنم. این تاکتیک برا من خیلی مفید بوده. قبلا بارها شده بود که وسط راه بی خیال می شدم و تا چند روز بدون برنامه و اقدام عملی در مسیر هدف زندگی می کردم. ولی این تاکتیک خیلی بهم کمک کرد. طوری که اگر خیلی هم ناامید شده بودم ولی همین که شب برا فردا برنامه ریزی می کردم باز بهم انگیزه می داد که بی خیال نشم و دوباره شروع به پیدا کردن راه حل و اقدام عملی کنم.
- Do it now faster: این هم شعار این زمان منه. کار فردا رو همین امروز انجام بده. طی یک بررسی که کرده بودم یکی از علت های اصلی شکست های من امروز فردا کردن بود. پس همین لحظه انجامش بده نه فردا یا حتی 1 ساعت دیگه بلکه دقیقا همین حالا.
- مطالعه مقالات و مطالب مثبت: تو برنامه هر روزم مطالعه حداقل 2 مقاله در ارتباط با موفقیت در زندگی و کسب و کار رو قرار دادم که ازش نکته برداری هم می کنم. خوندن مقالات این چنینی خیلی به من انگیزه کار می ده و همیشه خوندن مقالات موفقیت یکی از راه های اصلی من برای کسب انگیزه و علاقه برای حرکت بوده.
- مراجعه هر روزه به همین انجمن و انرژی گرفتن از انسان های مثبتی که به دنبال میلیاردر شدن هستند: در اینکه این انجمن جدیدا چه قدر در حرکت اصولی من برای رسیدن به هدف هایم موثر بوده شاید نتونم خوب بیانش کنم و تعارف به نظر بیاد. ولی گشتن تو این انجمن و خواندن مطالب مثبت اون و شرکت در بحث ها روی من خیلی موثر بوده. از مدیران این انجمن برای این انجمن بسیار مفیدشون تشکر ویژه می کنم و می خوام بگم که من خیلی این انجمن رو دوست دارم و ازش استفاده می کنم.
- Do Do Do Do it.You can: بعضی مواقع از انجام یک کار می ترسم. احساس می کنم خیلی سخته و از پسش بر نمیام. اینجاست که این جمله رو به خودم می گم. و البته نگاهی هم به کارهایی که قبلا تمومشون کردم می ندازم و می گم مگه نتونستی اون کار رو انجام بدی پس می تونی این رو هم انجام بدی.
- You can get it in your hand and body: این هم یک جمله انگیزشی برا منه. البته فکر نکنید خیلی انگلیسی بلدم که انگلیسی برا خودم جمله می سازم. نه چیز زیادی بلد نیستم ولی بعضی وقت ها جملات انگلیسی بیشتر برام قبول کردنی و تاثیرگذارتره.
- زندگی در لحظه حال و لذت از حال: این یکی از تاکتیک های جدی منه. از گذشته درس می گیرم ولی خودم رو با مرور خاطرات که معمولا حس غم به آدم می ده مشغول نمی کنم. برای آینده برنامه ریزی می کنم ولی خودم رو نگران اتفاقات که ممکنه بعدا بیافته نمی کنم. در عوض از لحظه حالم و امروزم لذت می برم. مثلا از خوردن یک لیوان دوغ یا دیدن یک منظره دوست داشتنی یا ....
- حفظ کردن شعر: من ذهن و تمرکزم با حفظ کردن قوی تر می شه. برا همین سعی می کنم هر روز 4 5 تا مصرع شعر حفظ کنم خیلی موثره. حالا می شه به جای شعر لغت حفظ کرد.
- تجسم خلاق و دعا: هر روز جزء برنامه هام قرار دادم. مثلا قبل از خواب هرچی می خوام رو درخواست می کنم. یا وقتی غروب از پارک بغل خونمون رد می شم رو چمن هاش دراز می کشم و بازهم اون چیزهایی رو که می خوام رو درخواست می کنم.
- بررسی + ها و - ها در پایان هر روز و ارائه راهکار عملی برا تقویت و حذف اون ها: هر شب می شینم قبل از برنامه ریزی روز بعد نقاط + و - اون روز رو می نویسم و سپس میام برای اونها راهکار عملی پیدا می کنم. چه جوری + ها رو تقویت کنم و چه راه حلی برای مقابله با - ها وجود دارد و سپس این راهکارها رو در برنامه فردا پیاده می کنم.
- فکر کردن: باید زمان هایی رو تمرکز کرد و به مسایلی که محتاج راه حل هستند فکر کرد. بدون تفکر راه حلی هم پیدا نمی شود. پس لازمه زمان هایی رو بشینیم و فکر کنیم. مثلا برای پیدا کردن راه حلی برای افزایش درآمد ماهانه فعلی مثلا از 1.5 ملیون به 2 ملیون. یا پیدا کردن راه حل برای افزایش فروش. یا راه حلی برای مسیر اصلی زندگی.
- کس نخوارد پشت من جز ناخن انگشت من: هیچ کی به داد من نمی رسه فقط و فقط خودمم تک و تنها. یا خودم به هدفم می رسم یا هیچ کی تره هم برام خورد نمی کنه. خیلی وقت ها انتظار شده کار ما. یکی بیاد یا یک چیزی اتفاق بیافته تا من به آرزوهام برسم. به قول اشتباه یکی باید صبر کرد تا خدا چی پیش بیاره. شاید 10 سال طول کشید و اتفاقی نیافتاد. خودم باید اتفاقات رو به وجود بیارم. خودم باید فرصت ها رو ایجاد کنم. خودم باید بگردم و پیداش کنم. من خودم چندین سال دنبال چیزی بودم بعد سال ها اتفاقی اومد دستم. در حالی که اگه خودم رفته بودم دنبالش شاید به جای چند سال چند ماه بعد تو دستم بود.
- استراحت و تفریح: اولا دنبال کاری باید رفت که تفریح من باشه و ازش لذت ببرم. در ثانی انسان به یک تفریح و استراحت بعد کار هم نیاز داره. مثلا تماشای یک فیلم توپ. یا خوردن یک فست فود توپ بعد یه روز کار.
- بهینه سازی مدام: هر روز باید بهتر از روز قبل باشم. باید همیشه فکر کنم چه جوری هر کاری رو بهتر از قبل انجام بدم. مثلا چه جوری اگه تا حالا روزی 40 تومن در میاوردم بکنمش 60 تومن. یا چه طوری اوقات تلف شدم رو کمتر کنم. یا چه طوری ذهنم رو تقویت کنم با صرف وقت کمتر (مثلا تو مسیر شعر حفظ کنم) یا چه طوری اوقات مردم رو کمتر کنم یا از اونها استفاده کنم. یا چه طور کارم رو لذت بخش تر و با حال تر کنم تا ازش لذت ببرم و خسته نشم.
- استفاده از + ها برای پر کردن - ها و ایجاد تعادل: مثلا شاید در طول روز و کار کردن خسته می شی ولی شب می ری پیش زن خوبی که باهاش ازدواج کردی و از بودن با اون لذت می بری. این طور نقاط - با نقاط + پر شده و تعادل ایجاد می شه.
- تغغیر باورهای ذهنی: با عملی کردن قدم به قدم برنامه ها و عملی شدن بعضی از اهداف این باور ذهنی که نمی تونم انجام بدم رو می شکونی و باور انجام دادنش خیلی راحته رو جاش می ذاری.
- حسابداری: در پایان روز و موقع بررسی + ها و - ها و برنامه ریزی فردا حسابداری هم می کنی. امروز چه خرج هایی انجام دادم یا چه میزان پول درآوردم. سپس مدیریت می کنی.
- همه این برنامه ها و تئوری ها بدون نتیجه در خور فاقد یه ریال ارزشه: من همیشه به خودم می گم هرچی برنامه ریزی کنم تا زمانی که نتیجه ملموس و قابل توجه نده فاقد ارزشه. فکر نکن داری برنامه ریزی می کنی و تو فکرت می گی فلان فلان ارزش داره و کار شاق و بزرگی کردی. نه هروقت عملی شد اون موقع تو مردی. تا بت نگن تو همش حرف می زنی ولی کو نتیجه؟
ولی اگه بخوام موثر ترین تاکتیک هام رو بگم، به ترتیب:
1- هر شب برنامه ریزی برای روز بعد در بدترین شرایط حتی اگه کار فردام الافی و پرسه زدنه.
2- گشتن تو همین انجمن و خوندن مطالب مثبت و راهبردی اون و خلاصه برداری و شرکت در بحث های اون.
دیدار با شما در قله های میلیاردری خیلی زود