سایت کارآفرینی میلیاردرهای آینده ایران

نسخه کامل: خاطره سفر به اصفهان
شما در حال مشاهده نسخه تکمیل نشده می باشید. مشاهده نسخه کامل با قالب بندی مناسب.
صفحه ها: 1 2 3 4
با سلام :
دوستان همون طور ملاحظه فرمودید آقا مهدی تمام جزئیات سفرمونو ریز و دقیق فرمودن واقعا جای همه شما خالی بود و تک تک بچه ها رو یاد کردیم و بنده هم جا داره یه تشکر ویژه از کامیار عزیز و همسر محترمشان بابت این همه زحمتهائی که به خاطر این انجمن میکشن بکنم واقعا این انجمن معجزه کرده و نمیدونید من چقدر خوشحالم از این بابت که یه همچنین دوستان خوب و گلی تو انجمن داریم آقا محمد و خانواده محترمشون و همچنین مهندس مسیح واقعا مارو شرمنده کردن و جا داره از این بزرگواران هم تشکر ویژه داشته باشم که واقعا برای ما سنگ تموم گذاشتن و من از این دوستان سپاسگذارم و امیدوارم روزی برسه که با همه بچه های انجمن به این مسافرت ها برای سیاحت بریم نمیدونید واقعا چه لذتی داره و بزرگترین لذتشم اینه که ما در این انجمن دوستانی رو پیدا میکنیم که خیلی کم در بیرون پیدا میشن آرزوی موفقیت برای همه این بزرگواران به خصوص آقا محمد و خانواده محترموشون و آقا مسیح و همچنین ادمین عزیز و همسر محترمشون و تمام دوستان گلم در این انجمن دارم از خداوند برای این بزرگواران طول عمر و سلامتی مسئلت دارم.
ممنون از لطف همه دوستان.هدف مستحكم كردن دوستي و ديداري دوباره بود انشالا كه دفعه بعد بتونم از خجالتتون واقعا در بيام خيلي خيلي معذرت ميخوام كه نتونستم تا آخر باهاتون باشم شرمندم به خدا(اين روزها الكي سرم شلوغه بايد ببخشيد
تا باشه از این گرفتاریها این حرفا چیه مهندس جان همون که شما به کارتون برسید برای ما کلی ارزشمنده هدف ما هم بیشتر این بود که از نزدیک با شما دیداری داشته باشیم وگرنه راضی به زحمت شما نیستیم واقعا از هر دوتای شما ممنونم برای ما سنگ تموم گذاشتید امیدوارم شما هم هر وقت تشریف آوردید تهران بتونیم حسابی از شرمندگیتون در بیاییم آرزوی موفقیت مالی و کامیابی برای تو و آقا محمد دارم.
خوب دوستان ، یکسری عکس هم بود که پیش من مونده بود که گفتم آپ کنم و اینجا بذاریم برای یادگاری
--------------------------------------
گزارش تصویری :
ساعت دیگه 4 بعدازظهر بود که با مهدی و ناصر اومدیم پل خاجو
( بسم الله ، مهدی داره اماده میشه برای عکس گرفتن )

[تصویر: 01307831916177879405.jpg]
----------------------------------------------
بعد مهدی گفت این عکس قبول نیست و من در حال حرکت بودم که با زور و اجبار یه عکس دیگه گرفتم
[تصویر: 84534047146777130019.jpg]
-------------------------------------------------------
بعد دیدم اینطوری نمیشه ، و باید خودم هم باشم که با ناصر موقعیت رو عوض کردیم ، هر چند که دلش نمیومد از توی عکس از مهدی دل بکنه
[تصویر: 29230869124743955718.jpg]
------------------------------------
بعد هم پیاده راه افتادیم به طرف سی و سه پل که مهدی خیلی به تعداد سی و سه بودن پل ارادت داشت و دائم میپرسید واقعا سی و سه پل ، سی و سه تا پل داره ؟! Huh
که بلاخره رسیدیم و مهندس مسیح عزیز رو ملاقات کردیم
که دیدن مهندس مسیح همانا و عکس گرفتن های بعدی هم همانا

[تصویر: 75946438638543128237.jpg]

اینجا یه بنده خدا رو دیدیم که داره بی هدف قدم میزنه ، که زحمت انداختن عکس رو بهش دادیم

[تصویر: 21254050838400421026.jpg]
--------------------------------------------
بعد هم که رفتیم و جای همگی رو خالی کردیم و بستنی رو توی سرما خوردیم
و بعد هم توی چهارباغ قدمی زدیم که دیگه بعدش مهندس به خاطر کاری که پیش اومده بود جدا شدند
که بنده مسئولیتم جهت بادی گارد بودن مهدی و ناصر بیشتر شد
رفتیم میدان امام و توی بازارها هم گشتی زدیم که کاسبان عزیز هم ما رو از شرمندگی درآوردند
و دیداری هم با اونها تازه کردیم
بعد هم نالان و خسته دیگه چرخ میزدیم که یاد سفره خانه سنتی که کنار مسجد شیخ لطف الله بود افتادم
خلاصه رفتیم و جاتون خالی بود ، بریونی رو خوردیم و زدیم بیرون توی میدون و باز مشغول عکس گرفتن شدیم
که در پست بعدی میبینید

[تصویر: 35899786542208137395.jpg]
[تصویر: 99665824090000211049.jpg]
[تصویر: 87562218293964257378.jpg]
[تصویر: 22926328970453641311.jpg]
[تصویر: 84869770719709918558.jpg]
[تصویر: 27017092286325817500.jpg]
[تصویر: 12356909641798635986.jpg]
[تصویر: 30636428699802546987.jpg]
[تصویر: 92142724986681309531.jpg]
[تصویر: 54594586296406661385.jpg]

در آخر هم رفتیم ترمینال کاوه ، و دو عزیز رو صحیح و سالم سوار اتوبوس کردم
و این بود شرح حال مسافرت مهدی و ناصر عزیز به اصفهان
محمد جان دست گلت درد نکنه.واقعا عالی شده.
خیلی زحمت انداختیمت.ان شالله بتونیم جبران کنیم.
بنازم همه خوشتیپ و خوش عکسن, بابا تو عکساتون یه کم هم بخندین ...
از این به بعد بگین سیــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــب ...
علی آقا جات خالی بود ای کاش و قبل و بعد از عکس اداختن اونجا بودی انقدر میخندیدیم که از دل درد داشتیم میترکیدیم.واقعا خوش گذشت.
چقدر جالب چقدر قشنگ از اين همه احساس لطيف و رفاقت هاي عميق با اينكه دفعه اوله هم را مي بينيد آدم اشك تو چشاش جمع مي شه
باشهههههههههههههههه آقا مهدي حالا مي ري مسافرت به ما خبر نمي دي؟؟؟؟؟؟؟؟؟
دوستان راكايي موفق باشيد
آقا مهدی حالا که می خوای نمایندگی بگیری تو تمام شهرستانها
فکر کنم باید دنبال یک سفرنامه هم باشیSmile

ان شااله همیشه خبرای موفقیتت رو بشنویم
امیدوارم با همت ادمین عزیز یک برنامه مسافرت دو روزه را داشته باشیم تا بتوانیم از تجربیات هم استفاده کنیم.
صفحه ها: 1 2 3 4
لینک مرجع