03-08-2012, 08:33 PM
سلام به دوستان . خوشحالم که اکثر بچه ها شروع کردن به کاری تو ذهنشون بوده.
فکر میکنم اکثرا به همین دلیله که کاری شروع نمیشه. یعنی سپردن اونکار به آینده موهوم. البته این ماجرا در ما متاسفانه تبدیل به فرهنگ شده و در بابش سخنوریها کردیم ولی هیجوقت عمل نکردیم.
چون بنظر من عمل داستانش کلا سوا از حرفه و نیاز به کار اموزشی داره تا جابیفته.
مثلا یه نمونه از این مسایل اینه که درواقع شبیه به این مساله هست.
-شما زمانی شاد هستید که همین الان بخندید . یعنی اینکه شما نمیتونید برنامه ریزی کنید که مثلا شاد باشید. اصلا چنین چیزی شادی نیس و خیالات محضه.فقط همین الان خندیدن یعنی حس شادی کردن
- شما اگر به این توجه کنید که کی قراره بخوابید هیچوقت نمیتونید بخوابید. یعنی اینکه شما هیچوقت نمیدونید کی خوابتون میبره. منظورم زمان دقیقه این مساله س.چون اگه هی توجه به این موضوع کنید همش هشیارید و در نتیجه خوابتون نمیبره
- شما اگر به حرکات راه رفتن خودتون دقت کنید . یعنی خیلی خیلی زوم کنید رو اینکه چطور عضلات پای شما دارن با هم همکاری میکنند تا شما بتونید راه برید مطمین باشید با این توجه عمل راه رفتنتون با مشکل مواجه میشه . پس برای راه رفتن خوب یه مقدار زیاد بی توجهی میخواد . خود پا میدونه چکار کنه
اینها مثالاتی بود که شاید به ظاهر بی ارتباط با این مساله ست ولی حقیقتیه که من در عمل بهش رسیدم. یعنی فهمیدم که برای تصمیم گیری بعضی کارها اصلا نباید تصمیم بگیرم چون اونقدر انجام اون کار ضروری و واجبه و درسته که باید همین الان شروع کنم نه اینکه برنامه بریزم و یا بدتر از اون به بعد موکولش کنم. تجربه م نشون داده کاری رو که توش افتادم بهتر پیش بردم تا کاری که هی گفتم حالا اماده شم براش و نیاز به کارهای مقدماتی داره تا شروع شه.
میگن شروع هر کاری 50درصد اونکاره و واقعا بنظر من حقیقت داره.
زیاد پرچونگی کردم دوستان
قرار شده برنامه های عملی خودمونو بگیم
من واقعیتش همیشه از متن نویسی انگلیسی میترسیدم. چون مقوله مکالمه یا لیسنینگ کاملا جداست و میدونیم که حتی نوشتن به فارسی (یعنی باادبیات تقریبا درست )خودش یه هنره . چه برسه به انگلیسی.
در نتیجه همیشه در ذهنم این میگذشت که اصلا نمیتونم سایت انگلیسی بالا بیارم. البته میشه در این سایتها مطالب دیگران رو کپی کرد ولی بنظرمن ارزش نداره زیاد و موقتیه. شما برای بروز کردن خوب سایت با کانتنت که درواقع کینگ حساب میشه در سایت میتونید زنده نگهدارید سایت رو.
این در ذهنم بود تا اینکه دلو زدم به دریا و شروع کردم و دیدم که نه میشه یه کارایی کرد. واز همون قوانین بالا استفاده کردم . یعنی یه خرده بی توجهی کردم و فقط رفتم جلو.
الان که به روزهای اول نگاه میکنم خنده م میگیره. ولی می بینم که این روزها باید می بود تا به اینجا برسم.البته الان هم خیلی هنوز مسلط نیستم ولی درواقع همینکه تو اینکار افتادم خیلی خوبه و چیزهای زیادی یاد گرفتم.
خلاصه بعد این ماجرا اولین سایت انگلیسی با مطالب خودم رو بالا اوردم. به امید خدا تا شب عید میرم برای دومین سایت .البته پر کردن مطلبش تا نیمه فروردین طول میکشه.
من همش نگران بودم که اگر مثلا یه خواننده امریکایی سایت منو بخونه و با ادبیات من مواجه بشه چی میگه. و این بود که همیشه تردید داشتم.
ولی الان می بینم که در بازدید هند اولین رتبه داره و دومین رتبه مربوط به امریکاست. اینه که خیلی امیدوار شدم. البته بازدید سایت هنوز زیاد نشده چون کلا 20روزه که بالا اومده. بازدید ناچیزی در حد 350 بازدید در روز داره ولی امیدوارم با برنامه ریزی بیشتر شه .
موفق باشید
فکر میکنم اکثرا به همین دلیله که کاری شروع نمیشه. یعنی سپردن اونکار به آینده موهوم. البته این ماجرا در ما متاسفانه تبدیل به فرهنگ شده و در بابش سخنوریها کردیم ولی هیجوقت عمل نکردیم.
چون بنظر من عمل داستانش کلا سوا از حرفه و نیاز به کار اموزشی داره تا جابیفته.
مثلا یه نمونه از این مسایل اینه که درواقع شبیه به این مساله هست.
-شما زمانی شاد هستید که همین الان بخندید . یعنی اینکه شما نمیتونید برنامه ریزی کنید که مثلا شاد باشید. اصلا چنین چیزی شادی نیس و خیالات محضه.فقط همین الان خندیدن یعنی حس شادی کردن
- شما اگر به این توجه کنید که کی قراره بخوابید هیچوقت نمیتونید بخوابید. یعنی اینکه شما هیچوقت نمیدونید کی خوابتون میبره. منظورم زمان دقیقه این مساله س.چون اگه هی توجه به این موضوع کنید همش هشیارید و در نتیجه خوابتون نمیبره
- شما اگر به حرکات راه رفتن خودتون دقت کنید . یعنی خیلی خیلی زوم کنید رو اینکه چطور عضلات پای شما دارن با هم همکاری میکنند تا شما بتونید راه برید مطمین باشید با این توجه عمل راه رفتنتون با مشکل مواجه میشه . پس برای راه رفتن خوب یه مقدار زیاد بی توجهی میخواد . خود پا میدونه چکار کنه
اینها مثالاتی بود که شاید به ظاهر بی ارتباط با این مساله ست ولی حقیقتیه که من در عمل بهش رسیدم. یعنی فهمیدم که برای تصمیم گیری بعضی کارها اصلا نباید تصمیم بگیرم چون اونقدر انجام اون کار ضروری و واجبه و درسته که باید همین الان شروع کنم نه اینکه برنامه بریزم و یا بدتر از اون به بعد موکولش کنم. تجربه م نشون داده کاری رو که توش افتادم بهتر پیش بردم تا کاری که هی گفتم حالا اماده شم براش و نیاز به کارهای مقدماتی داره تا شروع شه.
میگن شروع هر کاری 50درصد اونکاره و واقعا بنظر من حقیقت داره.
زیاد پرچونگی کردم دوستان
قرار شده برنامه های عملی خودمونو بگیم
من واقعیتش همیشه از متن نویسی انگلیسی میترسیدم. چون مقوله مکالمه یا لیسنینگ کاملا جداست و میدونیم که حتی نوشتن به فارسی (یعنی باادبیات تقریبا درست )خودش یه هنره . چه برسه به انگلیسی.
در نتیجه همیشه در ذهنم این میگذشت که اصلا نمیتونم سایت انگلیسی بالا بیارم. البته میشه در این سایتها مطالب دیگران رو کپی کرد ولی بنظرمن ارزش نداره زیاد و موقتیه. شما برای بروز کردن خوب سایت با کانتنت که درواقع کینگ حساب میشه در سایت میتونید زنده نگهدارید سایت رو.
این در ذهنم بود تا اینکه دلو زدم به دریا و شروع کردم و دیدم که نه میشه یه کارایی کرد. واز همون قوانین بالا استفاده کردم . یعنی یه خرده بی توجهی کردم و فقط رفتم جلو.
الان که به روزهای اول نگاه میکنم خنده م میگیره. ولی می بینم که این روزها باید می بود تا به اینجا برسم.البته الان هم خیلی هنوز مسلط نیستم ولی درواقع همینکه تو اینکار افتادم خیلی خوبه و چیزهای زیادی یاد گرفتم.
خلاصه بعد این ماجرا اولین سایت انگلیسی با مطالب خودم رو بالا اوردم. به امید خدا تا شب عید میرم برای دومین سایت .البته پر کردن مطلبش تا نیمه فروردین طول میکشه.
من همش نگران بودم که اگر مثلا یه خواننده امریکایی سایت منو بخونه و با ادبیات من مواجه بشه چی میگه. و این بود که همیشه تردید داشتم.
ولی الان می بینم که در بازدید هند اولین رتبه داره و دومین رتبه مربوط به امریکاست. اینه که خیلی امیدوار شدم. البته بازدید سایت هنوز زیاد نشده چون کلا 20روزه که بالا اومده. بازدید ناچیزی در حد 350 بازدید در روز داره ولی امیدوارم با برنامه ریزی بیشتر شه .
موفق باشید