عالیه
فکر می کنم یک مقدار با شرکتهای صادرات و وراردات صحبت کنیم متوجه میشیم کمبودها کجا هستند
بخصوص در مورد علوم روز یا تکنولوژی های نوین که انحصاری هستند بدون ریسک عدم پذیرش در داخل میشه تلاش کرد
(12-14-2011 12:17 PM)aaftaab24 نوشته شده توسط: [ -> ]يه نمونه:
نام اختراع یا دست سازه: چونه گیر خمیر
نام سازنده یا سازندگان: محسن جفايي
شهرستان محل سکونت سازنده: خراسان رضوی شهرستان گناباد
کارایی: تقسیم گر خمیر
توضیحات سازنده: بحث کاهش هزينه و ضايعات، بهبود کيفيت و يکنواختي محصولات به عنوان مباحثي مهم در صنايع توليدي مطرح است. در اين ميان، توليد نان صنعتي نيز به عنوان يک محصول استراتژيک جايگاه ويژه اي دارد و به لحاظ ارتباط مستقيم با تغذيه و بهداشت جامعه، يکي از موضوع هاي مهم در عرصه فناوري به شمار مي رود بهترين شيوه توليد نان، پخت نان صنعتي است که علاوه بر کيفيت بالا و ماندگاري زياد، کمترين ميزان ضايعات را دارد. در اين ميان، فناوري ماشين آلات توليد نان صنعتي، نقش مهمي را ايفا مي کند به طوري که تغييرات هر چند کوچک در بهبود فناوري ماشين آلات پخت، نتايج چشم گيري را به دنبال دارد. عمل تقسيم کردن خمير مي تواند به روش هاي متفاوتي انجام پذيرد که اين روش ها بستگي به فرآيند پخت و نوع محصول توليدي دارد. اصولا در فرآيندهاي توليد نان صنعتي، بهترين روش براي تقسيم خمير، روشي است که کمترين آسيب را به بافت خمير مي رساند و در طول فرآيند تقسيم، خمير را هم نمي زند.
ساخت نمونه اوليه اين دستگاه بالغ بر ۱۲۰ ميليون ريال هزينه در بر داشته است ولي با پايان کارهاي تحقيقاتي و پژوهشي در زمينه ساخت اين دستگاه با قيمت ۵۰ ميليون ريال در اختيار توليدکنندگان نان قرار خواهد گرفت که نسبت به مشابه خارجي ۳۵ ميليون ريال ارزان تر خواهد بود و از خروج حداقل ۳ هزار دلار ارز جلوگيري خواهد کرد. وي در پايان با مقايسه اين دستگاه با نمونه خارجي آن گفت: تمامي معايب و مشکلات دستگاه هاي خارجي توليد نان در اين دستگاه برطرف شده است و با کمترين نيروي برق و بيشترين بهره وري مي تواند کار کند.
چگونگي پيدايش اين محصول بهزباني ساده از اين قرار بود:
در تيرماه سال 1383 تصميم بهتهية يك دستگاه ديوايدر جهت استفاده در كارگاه نان فانتزي گرفتيم. در آن زمان كارگاه را تازه راهاندازي كرده بوديم و قيمت اين دستگاه بيشتر از توان خريد ما بود. از پيشكسوتان حرفة نان حجيم شنيده بوديم كه دستگاههاي تقسيمگر بهخوبي عمل نميكنند و خريد چنين دستگاهي توجيه اقتصادي و عملي ندارد. تصميم گرفتيم خودمان ابزاري بسازيم كه بهروشي ساده خمير را تقسيم كند. بنا براين ما بايد ابزار را بهگونه اي متفاوت ميساختيم كه خواستة ما را براورده كند. از همان زمان تحقيقات و آزمايشات را شروع كرديم. اولين نمونه در زمستان 1383 ساخته شد. اين نمونه با استفاده از يك مارپيچ، خمير را از دهانة لوله اي خارج ميكرد و خمير بهوسيلة يك لبة بُرنده بهصورت متوالي برش ميخورد. اين سيستم اگرچه عمل تقسيم را بهخوبي انجام ميداد اما بهخاطر پمپ مارپيچي كه داشت، خمير را از حالت طبيعي خارج ميكرد بنا براين مناسب كار نان فانتزي نبود.
مجدداً تحقيقات را شروع كرديم. متوجه شديم كه اكثر كارگاههاي نان فانتزي تمايلي بهاستفاده از هيچ نوع دستگاه تقسيمگر خمير ندارند و عمل برش و توزين خمير را با دست انجام ميدهند. در گذر زمان، خيلي چيزها براي ما تغيير كرده بود. ديگر بهساخت يك دستگاه براي استفاده خودمان نميانديشيديم، بلكه هدف ما نيز رشد كرده بود. ميخواستيم بدانيم چه چيزي مانع از فراگير شدن اين فناوري شده است. ميخواستيم تحولي در اين صنعت ايجاد كنيم. بهسراغ چند كارگاه نان فانتزي در مشهد رفتيم كه براي تقسيم خمير از دستگاه ديوايدر بهره ميبرد. ديدن روش كار، و صحبتي كه با كاربران دستگاه داشتيم، بهما كمك زيادي كرد. توانستيم ايده بگيريم و مسير خود را اصلاح كنيم. ما قصد داشتيم كار متفاوتي انجام بدهيم كه خلاء موجود پر شود و نقصهايي كه تا آن زمان مانع از استفادة اين فناوري در صنعت نان ميشد، برطرف شود.
پس از انجام بررسيهاي اوليه، طراحي دومين دستگاه در بهار سال 1384 شروع شد و همزمان كار ساخت نيز تا كامل شدن دستگاه بهسرعت پيش رفت. اين دستگاه با هواي فشرده كار ميكرد و عمل تقسيم خمير را بهخوبي انجام ميداد اما در تأمين هواي فشرده و پاك، و مباحث فني جانبي، با مشكل روبرو بود ضمن اينكه بارگيري اين دستگاه پيوسته نبود.
تحقيقات گسترده تري را آغاز كرديم و سعي كرديم طيف وسيعي از طرحهاي ديگر را نيز بررسي كنيم. با شركتهاي سازندة اينگونه ماشينآلات در سراسر دنيا ارتباط برقرار كرديم و اطلاعات وسيعي درمورد محصولات آنها كسب بدست آورديم. با افرادي كه دستاندركار نانوايي و نان فانتزي بودند جلسات زيادي داشتيم و با توليدكنندگان ماشينآلات پخت در داخل كشور نيز در ارتباط بوديم. هنوز نميدانستيم دقيقاً دنبال چه چيزي ميگرديم و تصميم قطعي در مورد طرح نداشتيم. تحقيقات و آزمايش ادامه داشت تا اينكه سرانجام، ساخت نمونة آزمايشي سوم در بهار 1387 يعني سه سال بعد كامل شد. مكانيزم آن هوپر رفت و برگشتي بود. مكانيزميكاملاً متفاوت از طرحهاي قبلي. اين دستگاه كه بهگونه اي كاملاً متفاوت كار ميكرد، بهطرح آرماني ما بسيار نزديكتر بود. البته عامل اصلي طولاني شدن مدت ساخت، عدم اسپانسر مالي بود و ما پذيرفته بوديم كه بايد تمام هزينة تحقيقات و آزمايش و ساخت را خودمان متقبل شويم چون هيچ نهاد، ارگان يا شركتي حاضر به سرمايهگذاري براي كار تحقيقاتي نميشد. نمونة كامل شده اگرچه تا حدود زيادي رضايت بخش بود، اما در تست عملي، پاسخگو نبود. مجدداً شروع بهطراحي نمونة چهارم كرديم كه براساس همان مكانيزم هوپر رفت و برگشتي كار ميكرد. ساخت اين نمونه در پاييز 1387 بهپايان رسيد. نتايج بسيار بهتر از قبل بود اما باز هم كاملاً رضايت بخش نبود.
طراحي نمونة پنجم را آغاز كرديم. باز هم با همان مكانيزم هوپر رفت و برگشتي، و باز بهنتايج بهتري رسيديم. مهمترين قسمت در حل يك مسئله اين است كه مسئله را بهدرستي درك كنيم. يعني دقيقاً بدانيم بهدنبال چه چيزي هستيم و چه ميخواهيم و ما اين را متوجه شده بوديم. علاوه بر اين كاملاً بر موضوع مسلط شده بوديم و ميدانستيم كه چه تغييراتي در چه قسمتهايي از دستگاه، چه نتايجي را بهدنبال دارد. دوباره با دقت و وسواس زياد اجزاء را كنار هم چيديم و حركات و مكانيزم ها را بارها و بارها بررسي كرديم. پساز رفع اشكالات، آزمايشات نهايي را مجدد انجام داديم. اين بار نتايج آنقدر جالب بود كه انتظارش را نداشتيم.! اين طرحي بود كه رؤياي اغواگرانة ما را بهحقيقت بدل ميكرد؛ تمام معايب نمونههاي خارجي كه در ارتباط با كيفيت توزين خمير مشاهده ميشد، در اين دستگاه بهطور كامل اصلاح شده بود. علاوه بر آن مزايايي داشت كه اين دستگاه را از ساير نمونههاي خارجي متمايز ميساخت: قابليت كاربري و تنظيمات آسان، مصرف روغن بسيار پايين و مصرف برق بسيار كم، وزن و حجم كم و سرعت بالا، دوام و استحكام سازه، قابليت جابجايي آسان، دامنة توزين زياد، ابعاد مناسب، انعطاف پذيري با محيط كار نيمهصنعتي و صنعتي و قيمت ارزان از ويژگيهاي منحصربهفرد اين دستگاه جديد بود. لازم بهذكر است كه مراحل تحقيقات و آزمايش و ساخت نمونههاي اوليه، جمعاً حدود 15.000.000 تومان هزينه دربر داشت. هماكنون برنامه توليد صنعتي اين دستگاه، كامل شدهاست و در سال جاري، بهصورت انبوه روي خط توليد قرار ميگيرد.
متاسفانه نمونه های اولی که بره بیرون ده تا شبیه اون را با تغییرات جزئی ساختن و قانونی و غیر قانونی دادن تو بازار
این یکی از مهمترین دلایل عدم پیشرفت در زمینه های تحقیقاتی در ایران هست
نیاز مادر اختراعه .
ما تا فکر مسئولینمون این باشه سخت می شه به جایی برسیم .
چین و هند و روسیه دارند از شرایط تحریم ایران خوب نون می خورند و خوب این پولهام از جیب ملته . با هزار زحمت ارز رو بیاریم تو مملکت . بعد بریم دکل نفتی و تجهیزات دیگه رو با قیمت دوبله سوبله وارد کنیم و ماشینای آنچنانی برا آقازاده ها . مواد خام ( نفت ، محصولات کشاورزی و خیلی چیزای دیگه )رو مفت می دیم اونور و در عوض جنس تولید شده می یاریم باقیمت دوبه سوبله
یه معادله سادست
مثلاً سالیهانه 10 میلیارد صادرات داریم ( 95 % صادراتمون فاقد ارزش افزودست یعنی مواد خام)
بعد می ریم واردات میکنیم چون واردات ما بیشتر محصول تولیدی هست پس هزینه بالایی داره و مجبوریم یه چیزی بزاریم رو پولمون بریم واردات کنیم ، مثلا 20 میلیارد . پس همیشه دخل و خرج کشور منفی هست .
1 . بریم بلوط بچینیم

2- تولید مواد اولیه رو بالا ببریم که خوب اینجا دو تا مشکل داریم 1- تحریم هستیم و فروشمون محدوده 2- این مواد جزء سرمایه های مملکتن و برای نسل های بعد هم باید باقی بمونن پس نمی تونیم زیاد خوری کنیم
3-تولید مملکتمون رو بالا ببریم و چیزهایی که قراره از خارج (فعلاً چین و هند) تهیه کنیم خودمون تهیه کنیم
بحث صنعت در مرحله دوم قرار داره ، که کپی کردن صنایع توی اون مطرح می شه و ایده بسیار خوبیه ( چینیها اجرا کردن و نتیجه عالی داده )
اما برای شروع
نمی دونم خبر دارید یانه ارز مرغ و گوشت و برنج 2500 شد .
ما توی مملکت خودمون مرغ و گوسفند و زمین زراعی نداریم ؟یا بهتر بگم موقعیت برا تامین این اقلام برا کشورمون نداریم . ایران اگر بخواد توان تامین این اقلام برای کل کشورهای همسایه خودش رو هم داره .
از این قبیل : شکر ، چای ، پنبه ( کالای استراتژیک ،که برا خودش یه پا نفته ) ، گندم و هزاران چیز دیگه .
با این چیزا حداقل می شه از خروج ارز جلوگیری کرد و ارز رو برد توی صنعت و اونوقت صنعت رونق می گیره .
اینجوری می رن به جنگ تحریم نه با حرف و .... . بعد از یک سال اگه خود همونایی که تحریم کردن کنار نکشیدن . وقتی شما دستت دراز نباشه و احتیاجی نداشته باشی برات اهمیتی داره کسی کم محلیت کنه . تازه اون یه احتیاج هایی داره که به دست تو رفع میشه پس مجبوره پا پس بکشه