سایت کارآفرینی میلیاردرهای آینده ایران

نسخه کامل: 2 آذر چهارمین سالگرد تولد انجمن میلیاردرهای آینده ایران
شما در حال مشاهده نسخه تکمیل نشده می باشید. مشاهده نسخه کامل با قالب بندی مناسب.
صفحه ها: 1 2 3 4 5 6 7
سلام
طبق معمول من همش آخرم
اصفهان یادتونه میخواستیم بریم کوهرنگ
یادش بخیر
آقا تبریکات ویژه من و خانومم رو پذیرا باشید
سعادت نداشتیم خدمت برسیم(کاش جمعه بود)
ولی حسابی دلم برای حال و هوای با هم بودن تنگ شده.
سهم کیک منم بدید داداش کامیار بخوره یه ذزه رو بیاد دادشم .
خیلی برا کامیار، آقای قربانیان، خانم معاون و مهدی گل محمدی و... دلتنگم انشالله یه برنامه ای بشه و بتونیم دور هم باشیم
آقای قربانیان جوک پرایدو بگو دیگه.
مهدی هنوزم پرخوری؟
واقعا براتون دنیا دنیا موفقیت آرزو می کنم
فردا یاد ما هم باشید تو جلستون
خوشحال و سربلند و پیروز باشید
انشالله بتوانیم امروز خیلی از عزیزان را زیارت کنیم.10_004
بچه ها چه خبــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــر
آقا تولد بسیار طولانی شدددد
دیر رسیدیم خونه له لهیمممم
فردا براتون با تویر و فیلم میگممم
فقط بدونید تعیرات خیلی عالی در راه استتتتت
سلام
خوب فردا شد دیگه
بگین
سلام خدمت دوستان عزیز به ویژه آقا دهقانی گل
دیروز من ساعت 2 دقیقا با خانم MARYAR رسیدیم دم در دفتر
رفتیم بالا ....کامیار و علیرضا بودن و مشغول چیدمان برای مهمان ها
یه ناهار جمع و جور باهم خوردیم....بماند نذاشتن من زیاد بخورم Yosef.gif
بعد آقای قربانیان اومدن...
با ایشون هم یه لقمه خوردیم.
ساعت 3 شد که دیدم داداش سینا اومد
و بعد آقا رادین و مارال خانم و خواهرش و فرشاد اومدن
تولدمون رو رسما ساعت 3 آغاز کردیم
کامیار جان شروع به صحبت کرد.
و بعد آقای قربانیان هم صحبت کردند...در همین حین تقریبا ساعت یه ربع 4 آقای دکتر سلجوقی اومدن
آقای سلجوقی هم صحبت های خوبی داشتن و با تک تک بچه ها صحبت کردن و شغل ها شون رو پرسیدن و راهنماییشون کردن.
تقریبا ساعت یه ربع شش بود که کیک تولد انجمن رو آوردیم و شمعش رو روشن کردیم.
فرشاد و سینا سریع شمع فوت کردن (نامردا نزاشتن من برسم)
بعد کیک رو بریدیم و آقای دکتر نموندن که کیک رو بخورند و خداحافظی کردند و رفتند
رسیدیم به جای خوشمزه داستان:
بعد کیک رو بریدیم و جاتون خالی همگی خوردیم ...بعد محمد رضا اومد
تقریبا ساعت 6:30 بود که آقای قربانیان رفتند
بعد از ایشون هم مهتاب و یکی از همکاراش اومد
و آخرین افرادی که اومدن خانم صدفی و آقا نسیم بودند.
جاتون خالی تقریبا تا ساعت 8:30 شب نشستیم و گل گفتیم و گل شنیدیم و خیلی بهمون خوش گذشت....
دست آخر هم همگی رفتیم و منو کامیار جان و علیرضا جان باهم اومدیم و بجه ها هم همه راهی منزل شدن و هیچکس نموند تو دفتر تا باهم شام بخوریم
و من همچنان تا ساعت 1 نصفه شب گشنه موندم .....

عکس هارو هم خانم MARYAR خواهند گذاشت
واقعا جای هه شما عزیزان خالی یود. محیطی بود پر از دوستی و صمیمیت و صداقت. خانواده ای بود که تک تک اعضای آن دوست داشتنی بودند. هر عزیزی با عزیز دیگرش صحبت میکرد لبخند شادی و دوستی را همراه داشت. نظرها به راحتی بیان می شد و همه سراپا گوش بودند. اظها نظرشان صادقانه و صمیمانه بود.
من مهمان ناخوانده نهار بودم. چه لذتی داشت نهاری که عزیزان مهندس کاظمی عزیزم و استاد MARYAR دوست داشتنی درست کرده بودند. البته مهدی جان برای اینکه نگویند پرخور است زود دست از غذا خوردن کشید.
استاد سلجوقی عزیز پیشنهادات زیبائی دادند. رادین جان سنگ تمام گذاشتند. فرشاد جان چقدر زیبا صحبت کرد. مهدی عزیز موفقیت در حرکت کاری خود را توضیح داد. صحبت های مارال عزیزم انرژی مثبتی بود برای جمع. خواهرشان با زیبائی تمام فعالیت های کاری خود را توضیح داد.علی رضای گل چقدر دوست داشتنی بود.سینای گل دنیائی از معلومات رباتیکی . توضیحی در رابطه با فعالیتش مطرح کرد.مهتاب جان آمد. همیشه حضور ایشان باعث شادی عزیزان شرکت کننده می شود. دنیای اعتماد بنفس دارد.مهندس محمد رضا جان آمد. هر وقت ایشان را می بینم حس میکنم یکی از افراد عزیز خانواده ام را می بینم.جناب حسینی عزیز از اعضای خوب انجمن هم تشریف آوردند.
بحث بیشتر بر روی ایده های کاری در فضای مجازی بود.جناب مهندس کاظمی عزیز و استاد MARYAR دوست داشتنی و استاد سلجوقی عنوان فرمودند و بقیه نظرات خود را مطرح فرمودند.
مسئله دیگری هم که باید اضافه شود دیدن فیلم و صداهای عزیزان بود که چهارمین سالگرد انجمن را تبریک گفته بودند.
تبریک تبریککک تبریک
ایشالا تولد 40 سالگی
برای دیدن عکس ها و فیلم ها منتظر بمانیدددد
پلیز ویتتتتت
صفحه ها: 1 2 3 4 5 6 7
لینک مرجع