به من در زندگی آینده ام کمک کنید

[mehdi62]

تو اینترنت سرچ کنی سئو سایت هایی میاد بالا که مال بچه های همسن خودته 16-17 ساله و چه ایده های خوبی هم دارن.
شما درسته سنت از ما به گفته خودت کمتره ولی تو سنی هستی که هوش بالایی داری فقط تجربه و اطلاعاتت کمه.
شما باید بری این اطلاعات رو کسب کنی.
من از لحاظ تئوری میگم. ان شالا که مرد عمل هم باشی. چون خیلی ها تئوری پرداز خوبی هستن ولی بنا به دلایلی تو عمل بسیار ضعیف.
اگر می خوای تئوری خوبی تو کسب و کار داشته باشی و ایده پرداز باشی کتاب های برایان تریسی و امثال هم بهت خیلی کمک می کنن. همین طور مقالات کارآفرینی و بازاریابی و تجارت که می تونی ازشون نوت برداری کنی. وقتی زیاد مطالعه کردی به وضوح می بینی که یک سر و گردن از بقیه تو ایده و علم تجارت بالاتری.
الان به نظر من فقط اطلاعات کسب کن همین.

[mehdi62]

راستی من زمانی که مدرسه می رفتم فکر می کردم آدم ویژه ای هستم حتی فکر می کردم بقیه همشون غیر واقعی هستن و فقط منم که واقعی هستم. حس می کردم دنیا برای من ساخته شده. حتی بعضی وقتا به خودم شک می کردم نکنه پیامبر باشم. تو ماشین که می شستم همیشه این حس رو داشتم که دارم از طرفداران و سربازان خودم سان می بینم. البته الان اون فکر ها رو ندارم خوب. ولی دوران قشنگیه آدم حس میکنه خیلی خاصه و قراره دنیا رو فتح کنه.
نمی دونم تو همچین حس هایی داری یا نه؟
من خوب نتونستم دنیا رو فتح کنم ولی شاید تو تونستی. امتحانش کن.

[محسن قلي زاده]

سلام پوريا جان
خوبي؟
خوش اومدي؟
چن سالته؟
يه چيزي رو از من قبول كن، هيچ وقت در هيچ شرايطي پاتو فراتر از حد نذار، احترام به پدر و مادرت رو اولين اصل توي زندگي قرار بده
بخدا يه موقعي ميرسه به خودت لعنت ميفرستي كه چرا ناراحتشون كگردي.
شما ميخواي كاري كني، چه كاري مدنظرته؟
يا بشين باهاشون حرف بزن كه اونم شرايط داره، ميئونم احتمالاً جوابشون ايناست:
- ول كن بچه، بشين سر درس و مشقت
- باز كي تو گوشت خونده؟
- خودتو الاف نكن
- بچه هاي مردمو ببين درس خوندن كار ميكنن باشگاه ميرن، بچه ما هم...
- هممممممممممممم بخدا متأسف ميشم از خودم كه چرا بايد بچه من اينجوري بار بياد
- چي كم گذاشتم واست كه هرروز ميري رو اعصاب ما؟
- مردمو به ما نخندون، بذا زندگيمونو كنيم!
- بچه، مردم گرگ شدن، تورو شير كردن كه ازت بكنن
- اين كارا كار تو نيست، يه آدماي گرگ ميخواد نه تو!
- تو برو ببين ميتوني ريشتو بزني بعد بيا حرف بزن
- يادته ماشينو بردي مثلاً كار كني، زدي داغونش كردي
- يادته پسر فلاني، زد ناخنت رو شيكست، چلاق شده بودي
-.....
ازين حرفهاي نيش دار و اينا!
من قبلاً جبهه ميگرفتم، اعصابم خورد ميشد بعد فهميدم بيشترين كسي كه ميتونه منو عصبي كنه پدر و مادرمن!!!
پس رويه رو عوض كردم و به حرفهاي اونا لبخند زدم به جاب عصباني شدن، آروم حرف زدم به جاي جار و جنجال، خواهش كردم از برادر و خواهرم كه دخالت نكنن، گفتم ميام پيشتون باهاتون مشورت ميكنم، بذا فعلاً با بابا مامان صحبت كنم.
يواش يواش و بسيار سخت و طاقت فرسا، رويه پدر مادرم عوض شد، البته اينو بگم تو چن تا كار خودمو نشون دادم، يه كسايي منو تحسين كردن، يه چيزايي رو ْآوردم جلوي چشمشون مثل موفقيتهام، مثل تمجيد همكارانم كه داداشم نقل قول ميكرد.
بعضي وقتا تو يه سري كارا، هميشه پدر مادر مخالفن، ولي اگه از نظر شرعي مشكل نداره يواش يواش شروع كن، اولش بچسب به كارهايي كه اگه خوردي زمين نيازي به دخالت پدر و مادرت نداشته باشه، خودت بتوني جمش كني.
سعي كن خيلي خيلي كم از والدينت در قضيه مالي استفاده كني، خودتو تو زحمت بنداز و خودت مسئوليتش رو قبول كن ولي اين حرف كه من خودم مسئولم رو جلوشون نگو چون باعث تشنج ميشه.
ازشون مشورت بخواه در مورد مثلاً نوع بسته بندي يا اگر مثلاً شما مشتري بوديد چه جوري دوس داشتيد؟
هميشه بين همكاران و همه جا اينو باور كن كه دعاي خير پدر و مادرتون باعث موفقيت شما ميشه
براشون هديه بخر، هديه هاي كوچيك مثل خودكار جيبي، قاب عينك، روسري.
تو راه داري مياي نيم كيلو پسته بگير بيار، نيم كيلو انجير خشك و بگو مادر هم خودت بخور هم خيس كن پدر بخوره، تو اين سن واستون لازمه، انرژي ميده بهتون.
برو داروهاشون رو بگير، داري مياي خونه، زنگ بزن بگو نون ميخواين؟چيزي نمي خواي بگيرم و از اين قبيل كاها.
يعني ثابت كن كنارشون هستي و كار خودت رو هم به كمكشون انجام بده
نمازتو اول وقت بخون كه خدا هواتو داشته باشه و نذاره كم بياري
از كائنات هميشه بهترين هارو بخواه.
خودخواه نباش، حتي اگه خسته اي واسه خواهر يا برادر كوچيكت وقت بذار، براش هداياي خيلي ارزون هم ميتوني بگيري مثل گل سر، CD بازي، بايد ثابت كني به فكر پيشرفتي ولي در كنار خانواده.

[goldmen]

(08-28-2013 01:51 PM)pooria026 نوشته شده توسط:  با شلام و خسته نباشید
من شاید کوچیک ترین فرد این انجمن باشم و نمی دونستم مشکلم رو چه جوری حل کنم و گفتم بیام از شما کمک بگیرم.
من دوست دارم در کنار درسم یه منبع درآمدی هم داشته باشم و خیلی ایده داشتم ولی همیشه خانواده ام با این مشکل داشتن و هیچوقت نتونستم ایده هایم رو به صورت کامل انجام بدم یا نصفه کاره بود یا اصلا سمتش نرفتم و هر وقت خواستم سمت ایده برم نه پدرم پشتم بود نه مادر همیشه احساس ضعف داشتم .

لطفا کمک کنید چه جوری این قضیه رو حل کنم.
فکر کنم آقای قربانیان این جمله رو گفته بودند((هرروز اعتماد بنفس من بیشتر و بیشتر می شه)) و این جمله برای من اینطوری ست هرروز اعتماد بنفس من کمتر و کمتر می شه.

یک سوال؟
چه قضیه رو میخوای حل کنی؟
این مشکل همه خانواده ها در همه دنیا هستند اگر تونستی حلش کنی کتابش کن میشه پر فروش ترین کتاب دنیا

اون چیزی که شما از دنیا تصور میکنید با اون چیزی که نسل قبل یا بعد از ما تصور می کند کلی فرق می کند

همانطور که یک بچه الان بیاد به شما یک چیزی بگد به راحتی قبول نمیکنید

مشکل همه ما این هست که همیشه میگیم کلی ایده داریم
کسی رو دیدید که بتونه کلی ایده رو به موفقیت برساند...... به همه آرزوهاش برسد؟

شما طرز تهیه نیمرو بلدی؟(( اگه بلدی))
بری به مامانت یا پدرت بگی بخوام امروز با این روش نیمرو درست کنم مخالفت می کنند؟

راه حلش اینهست که تا کنون زحمت نکشیدی اعتماد خودت رو جلب کنی چه برسه به والدین یا دیگران
کاری کن که بهش مسلط باشی
کاری کن که بارمالی برات نداشته باشه
کاری کن تحربه کسب کنی ولذت ببری ازش

اول اگر خودت راضی شدی
بعد به والدینت توضیح بدی مطمن باش که اوناهم راضی می شوند


یک نکته:
مشکل همه این هست
ما بلد نیستیم درس بخونیم ولی تاکید همه والدین درس خواندن هست ولی ادعا میکنیم که در تجارت موفق می شویم
درس خواندن در مقاطع مختلف عنوان درس های مختلف وکتاب های مختلفی دارد
قطعا بر اساس سلیقه ونظر خودمان از بعضی دروس خوشمان یا تنقر داشتیم(( من از ریاضی وفیزیک خوش میامد زیاد)
وقتی حتی تو اون درسی که علاقه داریم نمره عالی نمیگیریم باعث می شود خانواده تفکر منفی داشته باشد
می گوید توکه به این درس علاقه داری چرا باز نمره کم میگیری؟ درست هم میگوید
به همان دلیل نمره پایین در آینده در کارهم مشکل دار می شویم وموفقیت کامل بدست نمیاریم

انیشتن هم همیشه از ادبیات نمره صفر میگرفت چون علاقه ای بهش نداشت ولی ریاضی رو در ذهنش حل می کرد..........