سفر و سفرنامه اصفهان (بهار 1392)

[jahanagahi]

[jahanagahi]

[MARYAR]

یادش بخیر چقدر سفر مشهد با استند و بنر زیبای گرامی داشت آقای رضایی در هتل ما سوپرایز شدیممممم

[jahanagahi]

[jahanagahi]

این هم عکس روشنی از عزیزان:

[/align]

---

یادگارهای کل مسافرتها
عزیزان اگر عکسی دارند پیوست کنند.

[/align]

[jahanagahi]

من عاشق این عکس هستم:
شمال کنار دریا, جالب این بود در این حالت هم آموزش داشتیم.

[jahanagahi]

[jahanagahi]

[align=center]

[MARYAR]

منم عاشق اون شب شمالم.
قضیه اینطور شروع شد که دو زوج نوشکفته یعنی من و آقای مدیر و خانم صدفی و آقا نسیم با عمو هوشنگ داشتیم میرفتیم لب دریا قدم بزنیم.
آقا چند تا پسرامون بدو بدو اوموند دونبالمون و 7نفری رفتینم تو کافه لب دریا چای گرفتیم. بعد دیدیم بچه ها یکی یکی از خواب بیدار شدند و اومدن تو کافه و همه صندلی های کافه گم کم اومد دور میز ما و دیگه صندلی تو کافه نبود. و جمعیت اینی شد که تو تصویر می بینید.
هیلی خدطر خوبی بود تا صبح کلی حرف زدیم و از تجربیات دوستان استفاده کردیم.
ضمن اینکه آقا نسیم هم برامون یه دهن آواز خوندن

[daryafile]

سلام
ما که دیر رسیدیم

دوستان عزیز خوشحال میشم به ما هم سری بزنید:
http://daryafile.ir/