ماگستان، خرید ماگ، خرید فلاسک و خرید هدیه در همین نزدیکی!
محرم امد و ... زمان کنونی: 03-29-2024, 10:31 AM |
|||||||
|
محرم امد و ...
|
11-24-2012, 12:37 AM
ارسال: #21
|
|||
|
|||
RE: محرم امد و ...
امیرکبیر و امام حسین - مطلبی کوتاه اما بسیار زیبا
آیت الله العظمی اراکی رحمة الله علیه فرمودند: شبی خواب امیرکبیر را دیدم، جایگاهی متفاوت و رفیع داشت. پرسیدم: چون شهیدی و مظلوم کشته شدی این مرتبت نصیبت گردید؟ با لبخند گفت: خیر. سؤال کردم چون چندین فرقه ضاله را نابود کردی؟ گفت: نه با تعجب پرسیدم: پس راز این مقام چیست؟ جواب داد: هدیه مولایم حسین است! گفتم: چطور؟ با اشک گفت: آنگاه که رگ دو دستم را در حمام فین کاشان زدند؛ چون خون از بدنم میرفت تشنگی بر من غلبه کرد، سر چرخاندم تا بگویم قدری آبم دهید؛ ناگهان به خود گفتم: میرزا تقی خان! 2 تا رگ بریدند این همه تشنگی! پس چه کشید پسر فاطمه ؟ او که از سر تا به پایش زخم شمشیر و نیزه و تیر بود! از عطش حسین حیا کردم ، لب به آب خواستن باز نکردم و اشک در دیدگانم جمع شد. آن لحظه که صورتم بر خاک گذاشتند، امام حسین آمد و گفت : به یاد تشنگی ما ادب کردی و اشک ریختی؛ آب ننوشیدی. این هدیه ما در برزخ، باشد تا در قیامت جبران کنیم. منبع: کتاب آخرین گفتارها |
|||
11-24-2012, 08:14 AM
ارسال: #22
|
|||
|
|||
RE: محرم امد و ...
آسانسور
|
|||
11-24-2012, 11:47 PM
ارسال: #23
|
|||
|
|||
RE: محرم امد و ...
دلیل شش گوشه بودن حرم امام حسین
چرا برخلاف ضریح و مرقد امان دیگر، ضریح مرقد مطهر سیدالشهدا(ع) شش گوشه ساخته شده است. در این باره روایت های گوناگونی وجود دارد. اما مجموع این روایت ها و آن چه نزدیک تر به منطق به نظر می رسد، آن چیزی است که شیخ مفید(ره) در کتاب «الارشادات» آورده است. او در بخشی از این کتاب نام ۱۷ نفر از شهدای بنی هاشم در روزعاشورا را ذکر کرده و نوشته است:«آنان پایین پای آن حضرت در یک قبر (گودی بزرگ) دفن شدند و هیچ اثری از قبر آنان نیست و فقط زائران با اشاره به زمین در طرف پای امام ـ علیه السّلام ـ آنان را زیارت میکنند و علی بن الحسین ـ علیهم السّلام ـ (علی اکبر) از جملة آنان است.برخی گفتهاند: محل دفن علی اکبر نسبت به قبر امام حسین ـ علیه السّلام ـ نزدیکترین محل است.» در بعضی از روایات دیگر از جمله کتاب «کامل الزیارات» جعفر بن محمد قمی هم آمده است: «امام سجاد ـ علیه السّلام ـ (با قدرت امامت و ولایت) به کربلا آمد و بنیاسد را سرگردان یافت، چون که میان سرها و بدنها جدایی افتاده بود و آنها راهی برای شناخت نداشتند، امام زین العابدین ـ علیه السّلام ـ از تصمیم خود برای دفن شهیدان خبر داد، آن گاه به جانب جسم پدر رفت، با وی معانقه کرد و با صدای بلند گریست، سپس به سویی رفت و با کنار زدن مقداری کمی خاک قبری آماده ظاهر شد، به تنهایی پدر را در قبر گذاشت و فرمود: با من کسی هست که مرا کمک کند و بعد از هموار کردن قبر، روی آن نوشت: «هذا قبر الحسین بن علی بن ابی طالب الّذی قتلوه عطشاناً غریباً»؛ این قبر حسین بن علی بن ابی طالب است، آن حسینی که او را با لب تشنه و غریبانه کشتند. پس از فراغت از دفن پدر به سراغ عمویش عباس ـ علیه السّلام ـ رفت و آن بزرگوار را نیز به تنهایی به خاک سپرد. سپس به بنیاسد دستور داد تا دو حفره آماده کنند، در یکی از آنها بنیهاشم و در دیگری سایر شهیدان را به خاک سپردند، نزدیکترین شهیدان به امام حسین ـ علیه السّلام ـ فرزندش علی اکبر ـ علیه السّلام ـ است؛ امام صادق ـ علیه السّلام ـ در اینباره به عبدالله بن حمّاد بصری فرموده است: امام حسین ـ علیه السّلام ـ را غریبانه کشتند، بر او میگرید کسی که او را زیارت کند غمگین میشود و کسی که نمیتواند او را زیارت کند دلش میسوزد برای کسی که قبر پسرش را در پایین پایش مشاهده کند. بنابراین به نظر می رسد گوشه های اضافی ضریح مطهر امام حسین(ع) محل دفن پسر بزرگ ایشان یعنی حضرت علی اکبر(ع) باشد و محل دفن نوزاد شش ماهه اباعبدالله الحسین(ع) یعنی علی اصغر(ع) نیز روی سینه پیکر مطهر امام حسین(ع) باشد چرا برخلاف ضریح و مرقد امان دیگر، ضریح مرقد مطهر سیدالشهدا(ع) شش گوشه ساخته شده است. در این باره روایت های گوناگونی وجود دارد. اما مجموع این روایت ها و آن چه نزدیک تر به منطق به نظر می رسد، آن چیزی است که شیخ مفید(ره) در کتاب «الارشادات» آورده است. او در بخشی از این کتاب نام ۱۷ نفر از شهدای بنی هاشم در روزعاشورا را ذکر کرده و نوشته است:«آنان پایین پای آن حضرت در یک قبر (گودی بزرگ) دفن شدند و هیچ اثری از قبر آنان نیست و فقط زائران با اشاره به زمین در طرف پای امام ـ علیه السّلام ـ آنان را زیارت میکنند و علی بن الحسین ـ علیهم السّلام ـ (علی اکبر) از جملة آنان است.برخی گفتهاند: محل دفن علی اکبر نسبت به قبر امام حسین ـ علیه السّلام ـ نزدیکترین محل است.» در بعضی از روایات دیگر از جمله کتاب «کامل الزیارات» جعفر بن محمد قمی هم آمده است: «امام سجاد ـ علیه السّلام ـ (با قدرت امامت و ولایت) به کربلا آمد و بنیاسد را سرگردان یافت، چون که میان سرها و بدنها جدایی افتاده بود و آنها راهی برای شناخت نداشتند، امام زین العابدین ـ علیه السّلام ـ از تصمیم خود برای دفن شهیدان خبر داد، آن گاه به جانب جسم پدر رفت، با وی معانقه کرد و با صدای بلند گریست، سپس به سویی رفت و با کنار زدن مقداری کمی خاک قبری آماده ظاهر شد، به تنهایی پدر را در قبر گذاشت و فرمود: با من کسی هست که مرا کمک کند و بعد از هموار کردن قبر، روی آن نوشت: «هذا قبر الحسین بن علی بن ابی طالب الّذی قتلوه عطشاناً غریباً»؛ این قبر حسین بن علی بن ابی طالب است، آن حسینی که او را با لب تشنه و غریبانه کشتند. پس از فراغت از دفن پدر به سراغ عمویش عباس ـ علیه السّلام ـ رفت و آن بزرگوار را نیز به تنهایی به خاک سپرد. سپس به بنیاسد دستور داد تا دو حفره آماده کنند، در یکی از آنها بنیهاشم و در دیگری سایر شهیدان را به خاک سپردند، نزدیکترین شهیدان به امام حسین ـ علیه السّلام ـ فرزندش علی اکبر ـ علیه السّلام ـ است؛ امام صادق ـ علیه السّلام ـ در اینباره به عبدالله بن حمّاد بصری فرموده است: امام حسین ـ علیه السّلام ـ را غریبانه کشتند، بر او میگرید کسی که او را زیارت کند غمگین میشود و کسی که نمیتواند او را زیارت کند دلش میسوزد برای کسی که قبر پسرش را در پایین پایش مشاهده کند. بنابراین به نظر می رسد گوشه های اضافی ضریح مطهر امام حسین(ع) محل دفن پسر بزرگ ایشان یعنی حضرت علی اکبر(ع) باشد و محل دفن نوزاد شش ماهه اباعبدالله الحسین(ع) یعنی علی اصغر(ع) نیز روی سینه پیکر مطهر امام حسین(ع) باشد |
|||
11-25-2012, 12:14 PM
(آخرین ویرایش در این ارسال: 11-25-2012 12:17 PM، توسط P@RSA.)
ارسال: #24
|
|||
|
|||
RE: محرم امد و ...
آسانسور
|
|||
|
11-25-2012, 04:52 PM
(آخرین ویرایش در این ارسال: 11-25-2012 04:53 PM، توسط M3HDI.)
ارسال: #25
|
|||
|
|||
RE: محرم امد و ...
خواستم اشعار عاشورایی نیر تبریزی رو قرار بدم
که دیدم بی ارتباط با نوشته پیشین در مورد چنار زرآباد نیست اینجا را کلیک کنید الله اعلم ای در غم تو ارض و سما خون گریسته
ماهی در آب و وحش به هامون گریسته مردان بزرگ اراده می کنند و مردان کوچک آرزو http://s4.picofile.com/file/7806722254/emza01.png |
|||
|
11-25-2012, 11:39 PM
ارسال: #26
|
|||
|
|||
RE: محرم امد و ...
کلام تو عصای معجزه گر توست سرشار از سحر و اقتدار هرچه به زبان جاری کنی متجلی میشه خواه مثبت خواه منفی
|
|||
11-25-2012, 11:52 PM
ارسال: #27
|
|||
|
|||
RE: محرم امد و ...
ماجرای خون باریدن آسمان انگلیس در روز عاشورا +سند
کتاب 'وقایع عصر آنگلوساکسون' که در سال 1996 میلادی به چاپ رسید، ماجرای خون باریدن آسمان انگلیس در روز عاشورای سال 61 هجری قمری، که واقعهای تاریخی، عجیب و به یاد ماندنی بود را بیان کرده است. به گزارش زلال نیوز ، شبکه ایران به نقل از پایگاه خبری الجوار نوشت: کتاب "وقایع عصر آنگلوساکسون" که یکی از منابع تاریخی آنگلوساکسون به شمار می رود، توسط "میشل آسوانتون" (MICHAEL SWANTON) ترجمه و ویرایش شده است. این کتاب در سال 1996 میلادی در انگلستان منتشر شده و در سال 1998 توسط دانشگاه اکستر(Exeter) در ایالت نیویورک آمریکا تجدید چاپ شد. در صفحه 38 این کتاب چنین عبارتی آمده است: (685. Here in Britain there was Bloody rain, and milk and butter were turned to blood) ترجمه: در سال 685 میلادی در اینجا، در سرزمین بریطانیا آسمان خون بارید و شیر و کره به خون تبدیل شد و رنگ آن سرخ گردید. تصویر ذیل به صفحه 38 کتاب "وقایع عصر آنگلوساکسون" مربوط می شود: A.D. 685. This year King Everth commanded Cuthbert to be consecrated a bishop; and Archbishop Theodore, on the first day of Easter, consecrated him at York Bishop of Hexham; for Trumbert had been deprived of that see. The same year Everth was slain by the north sea, and a large army with him, on the thirteenth day before the calends of June. He continued king fifteen winters; and his brother Elfrith succeeded him in the government. Everth was the son of Oswy. Oswy of Ethelferth, Ethelferth of Ethelric, Ethelric of Ida, Ida of Eoppa. About this time Ceadwall began to struggle for a kingdom. Ceadwall was the son of Kenbert, Kenbert of Chad, Chad of Cutha, Cutha of Ceawlin, Ceawlin of Cynric, Cynric of Cerdic. Mull, who was afterwards consigned to the flames in Kent, was the brother of Ceadwall. The same year died Lothhere, King of Kent; and John was consecrated Bishop of Hexham, where he remained till Wilferth was restored, when John was translated to York on the death of Bishop Bosa. Wilferth his priest was afterwards consecrated Bishop of York, and John retired to his monastery (21) in the woods of Delta. This year there was in Britain a bloody rain, and milk and butter were turned to blood. گفتنی است سال 685 میلادی با سال 61 هجری قمری که سال وقوع حادثه عاشورا شهادت حضرت سیدالشهداء(علیه السلام) و یارانش بوده، برابر است. شایان ذکر است در برخى از احادیث نیز تصریح شده که در روز عاشورا آسمان خون گریست. براى مثال حضرت زینب(س) در روز عاشورا به مردم فرمودند: "أو عَجفبتم أن مَطَرت السماءف دماً" آیا از این که آسمان خون گریسته است شگفت زده شده اید؟ در کتب عامه نیز آمده است: "لما قتل الحسین اسودّت السماء وظهرت الکواکب نهاراً حتى رأیت الجوزاء عند العصر وسقط التراب الأحمر" راوى مى گوید: هنگامى که امام حسین(ع) به شهادت رسید، آسمان تیره و تار شد و ستارهها در روز مشاهده شدند و من ستاره جوزا را هنگام عصر مشاهده کردم. هم چنین در آن روز خاک سرخ از آسمان بر زمین پاشیده شد. مورخان نیز آوردهاند که در این روز در بیت المقدس هر سنگ را که پشت و رو مىکردند، زیر آن خون تازه مى دیدند و پدیده خورشید گرفتگى تا سه روز ادامه یافت.
کلام تو عصای معجزه گر توست سرشار از سحر و اقتدار هرچه به زبان جاری کنی متجلی میشه خواه مثبت خواه منفی
|
|||
|
11-26-2012, 12:39 AM
(آخرین ویرایش در این ارسال: 11-26-2012 12:42 AM، توسط M3HDI.)
ارسال: #28
|
|||
|
|||
RE: محرم امد و ...
در تصدیق صحبتهای سرکار خانم صدفی
و آنچه که در روایات آمده گویند آن هنگام که بنی اسرائیل سر پیامبر خدا حضرت یحیی (ع) را بریدند اینچنین آمده است : وقتی که سر مقدس یحیی ـ علیه السلام ـ را از بدن جدا نمودند، قطرهای از خونش به زمین ریخت، و جوشید، و هر چه خاک بر سر آن ریختند، خونِ در حال جوشش، از میان خاک بیرون میآمد، و تلی از خاک به وجود آمد ولی خون از جوشش نیفتاد و تلی سرخ دیده میشد. طولی نکشید که یکی از یاغیان آن عصر به نام بخت النصر که قبلاً هیزم کن بود و اراذل و اوباش را که با او دوست بودند، به دور خود جمع نمود و شورش کردند. آنها به هرجا میرسیدند میکشتند و غارت میکردند تا به شهر بیت المقدس رسیدند و آن جا را تصرف نمودند و همة طاغوتیان و سران را با سختترین وضع کشتند، تا این که چشم بخت النصر به تل سرخی افتاد، پرسید این تل چیست؟ گفتند: مدتی قبل شاه این منطقه حضرت یحیی ـ علیه السلام ـ را کشت، و سرش را از بدنش جدا کرد. خون او به زمین چکیده و جوشید و هر چه بر سر آن خون خاک ریختند از جوشش نیفتاد، سرانجام تلی از خاک سرخ به وجود آمد و هم چنان آن خون میجوشد. بخت النصر گفت: آن قدر از مردم این جا را بر سر این تل بکشم تا خون از جوشش بیفتد. (این تصمیم نیز مکافات عمل مردم بیت المقدس و اطراف آن بود که در قتل مظلومانه یحیی ـ علیه السلام ـ سکوت کردند و به شاه هوسباز قاتل، اعتراض ننمودند.)[1] به فرمان بخت النصر هفتاد هزار نفر از مردم را روی آن تل کشتند تا، خون یحیی ـ علیه السلام ـ از جوشش بیفتد، اما هم چنان خون میجوشید. بخت النصر پرسید: «آیا دیگر شخصی در این منطقه باقی مانده است؟» گفتند: «یک نفر پیر زن در فلان جا زندگی میکند.» گفت: او را نیز بیاورید و روی این تل بکشید. مأموران به این فرمان عمل کردند و آن گاه خون از جوشش افتاد.[2] حال نیز تعجبی نخواهد داشت اگر آسمان در عزای سر بریده امام معصوم (سید شباب اهل الجنة ) خون بگرید -------------------------- پ.ن1: روایت شده: احبار و علما و عابدان بنی اسرائیل نزد اَرمیا (یکی از پیامبران) رفتند و گفتند: «از خدا بخواه و بپرس که گناه فقراء و زنها و ناتوانان چیست که این گونه کشته میشوند؟» اَرمیا هفت روز روزه گرفت، به او وحی نشد، هفت روز دیگر روزه گرفت باز وحی نشد، هفت روز سوم را روزه گرفت، سرانجام به او چنین وحی شد: «قُل لهم رأیتم المنکر فلم تنکروه؛ به آنها بگو شما منکرات را دیدید و نهی از منکر نکردید.» (بحار، ج 14، ص 356). پ.ن 2: اقتباس از بحار، ج 14، ص 182 و 356 تا 358. مردان بزرگ اراده می کنند و مردان کوچک آرزو http://s4.picofile.com/file/7806722254/emza01.png |
|||
|
کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان