مشکل جوانان

[jahanagahi]

مهمترین مشکل جوانان در آغاز کار:
1- اعتماد بنفس نداشتن.
2- ترسیدن از شروع کار.
3- نداشتن سرمایه.
4- عدم اعتماد والدین به فرزندان برای شروع کار.

==================

1- افرادی هستند که اعتماد بنفس بالائی دارند ولی والدین مخالف این هستند که امکانات در اختیارش بگذارند.
2- افرادی هستند که ترسی از شروع بکار ندارند ولی والدین به آنان اعتماد ندارند.
3- افرادی هستند که سرمایه دارند (وضع مالی خوبی دارند ولی والدین امکانات در اختیارشان قرار نمی دهند.)
4- تمام موارد بالا به عدم اعتماد خانواده ختم می شود.

پس مهمترین مسئله جلب اعتماد خانواده به شخص است.

سئوال اینست که : چگونه خانواده به ما اعتماد کند.

[yu3f]

ب سختی استاد!‌
شاید در نگاه اول خنده دار باشه حرفم اما همینطوره! زمانیکه من اولین بار حدود ۵ سال پیش اولین شغل رسمی و استخدامی خودمو می خواستم بگیرم همه خانواده می خندیدن بهم! پدر گفت: بیا فلان دفتر من کار کن ماهی دو برابر حقوق اون شرکت رو میدم!‌ من قبول نکردم. جنگیدم. خیلی تلاش کردم. ۱ سال تمام نخوری نپوشی کشیدم و چندین بار راهی بیمارستان شدم (فشار کاری!) تا بعد از حدود ۹ ماه کم کم ورق برگشت و بعد از ۱ سال همه ب من اعتماد ۱۰۰ درصد داشتند!
نتیجه اینکه وقتی الآن من پیشنهاد شرکت جدید رو دادم هم پدرم استقبال کرد ک شراکت کنه و هم برادرم و به نوعی اون ها اصرار کردند ک تو کار باشند چون اعتمادشون رو قبلا جلب کردم و تواناییهامو ثابت کردم :-) پس می بینیم که به سختی استاد!

[MohamadMJ]

یوسف جان خندیدن فرق داره تا وقتی که کلا نزارن یه کاری رو بکنی.
خندیدن فرق داره تا اینکه طرحی رو میری طرفش شروع کنن انرژی منفی بدن به آدم که یه جوری اصلا نتونی شروع کنی.
اگر میزاشتن آدم شروع کنه که ادامه دادنش اونقدرا مشکل نبود که. مشکل اینه پدر و مادر شخص بنده اصلا نمیزارن شروع کنی.
کلا هرکاری بخوای شروع کنی و در موردش اطلاعی نداشته باشن یا اون کارو تا حالا تجربه نکرده باشن فکر میکنن بده و ضرره. بشینی توضیحم بدی براشون فکر میکنن داری به زور تلقین میکنی بهشون.
در این حالات جلب اعتمادشون سخته.

[Delta.H]

یک طرف دیگر قضیه هم اگر خانواده به آدم اعتماد کنند و قبولش داشته باشند مسئولیت خیلی سخت و سنگین میشود طوری که قدرت ریسک آدم پایین می آید چون موضوع دار و ندار کل خانواده است که ممکن است یک شبه به باد برود. به چشم خودم دیدم فرزندانی که منزل پدری را در رهن بانک قرار دادند و با پول آن در کاری ورشکست شدند و...
به نظر من اگر فردی بتواند به صورت تدریجی در کارهایی وارد شود که نیاز به سرمایه اولیه نداشته باشد خانواده هم کم کم اعتماد میکنند و سرمایه در اختیارش قرار میدهند البته در صورتی که سرمایه ای داشته باشند!

[yu3f]

(11-14-2012 05:15 AM)MohamadMJ نوشته شده توسط:  یوسف جان خندیدن فرق داره تا وقتی که کلا نزارن یه کاری رو بکنی.
خندیدن فرق داره تا اینکه طرحی رو میری طرفش شروع کنن انرژی منفی بدن به آدم که یه جوری اصلا نتونی شروع کنی.
اگر میزاشتن آدم شروع کنه که ادامه دادنش اونقدرا مشکل نبود که. مشکل اینه پدر و مادر شخص بنده اصلا نمیزارن شروع کنی.
کلا هرکاری بخوای شروع کنی و در موردش اطلاعی نداشته باشن یا اون کارو تا حالا تجربه نکرده باشن فکر میکنن بده و ضرره. بشینی توضیحم بدی براشون فکر میکنن داری به زور تلقین میکنی بهشون.
در این حالات جلب اعتمادشون سخته.

محمد عزیز، منظورم از خندیدن خیلی حرف های عمیق تر بود! نخواستم زیاد کشدار بشه. از تحریم مالی از خانواده گرفته تا تمسخر های پی در پی. از جلوگیری برای رفتن سر کار گرفته تا صحبت با رییست برای اخراجت! جمله ای ک کل اعضای خانواده ب من می گفتن: تو! تو! =)))))))))))‌تو می خوای بری سر کار! بشین بچه بچسب ب درست! تو اونم با تهرانیا بتونی کار کنی!! =)))) اونم چ کاری! هک! بشین درستو بخون آبروی خانوادگی مارو نبر! ...... (فک کنم نیاز ب گفتن بقیه اش نیس!)

حتی چندین بار پدر بزرگوار برای منصرف کردن من با چند تا از آشنایان ک تو سازمان های امنیتی بودن صبحت می کنه ک بیان منو بترسونن ک بیخیال بشم...

منظورم از خندیدن این موارد بود و خیلی موارد دیگه!

(11-14-2012 09:07 AM)Delta.H نوشته شده توسط:  یک طرف دیگر قضیه هم اگر خانواده به آدم اعتماد کنند و قبولش داشته باشند مسئولیت خیلی سخت و سنگین میشود طوری که قدرت ریسک آدم پایین می آید چون موضوع دار و ندار کل خانواده است که ممکن است یک شبه به باد برود. به چشم خودم دیدم فرزندانی که منزل پدری را در رهن بانک قرار دادند و با پول آن در کاری ورشکست شدند و...
به نظر من اگر فردی بتواند به صورت تدریجی در کارهایی وارد شود که نیاز به سرمایه اولیه نداشته باشد خانواده هم کم کم اعتماد میکنند و سرمایه در اختیارش قرار میدهند البته در صورتی که سرمایه ای داشته باشند!

من چند تا نکته میگم کلا:

1. نشد و نزاشتن نداره! کسی نمیتونه کسی رو مجبور کنه ک کاری رو بکنه یا نه! این بسته به اراده و عزم شما داره! (مثال: خودم زمانی ک کار رو شروع کردم ب بهانه دانشگاه میرفتم و بجاش میرفتم شرکت! چون خیلی مخالفت ها شدید بود)
2. کسی ک منتظر باشه پدر مادرش بهش پول بدن سرمایه بدن تا کار بکنه و اعتماد جلب کنه موفق نخواهد بود. چرا؟ چون خانواده بهش میگن اگه موفقی بخاطر اینه ک ما پشتت بودیم و حمایتت کردیم و الا بدون ما محکوم ب شکست بودی! این گفتن ممکنه زبانی نباشه اما این تفکر رو خواهند داشت
3. قبلا هم گفتم. کسی ک بخواد سرمایه پولی بزاره تا سرمایه بدست بیاره ب نظر من موفق نیس! موفق کسیه ک بدون درگیر کردن سرمایه اش بتونه سرمایه افزایش بده. والا دوبرابر کردن ۲ میلیون یا ۳ برابر کردن ۱۰ میلیون ب نظر من کار خیلی فوق العاده ای نیس. ی امر طبیعیه! اما اگه ۰ تومن رو کردی ۱۰ میلیون اونوقت تو فوق العاده ای!
   

[goldmen]

از ديد من مشكل نيست براي جوانان
اين چيزي كه همه بيان ميكند بخاطر اختلاف نسل هاست
الان من با اين سنم يك سري فكر ها ونظر ها دارم ولي فاقد تجربه
آقاي قربانيان بعنوان پدر بچه هاي انجمن يكسري تجربيات وايده ها
من از رو نا آگاهي بر روي خواسته ام پافشاري ميكنم ايشون از رو آگاهي با درصد ريسك بالاتري فعاليت ميكنند
كه اين مسله يك عمر هست بين همه انسان ها مشكل ايجاد كرده اختلاف نسل بين فرزند ها با والدين
حتي امام علي(ع) هم بيان كرده كه شما دريك نسل مختلف هستين وفرزندان شما دريك نسل مختلف پس مثل نسل خودتون با اون ها رفتار نكنيد

ولي اينكه ما مشكل اصلي رو خانواده بدونيم اشتباه هست
همه ما قطعا در نوجواني يا جواني فعاليت هاي حتي خيلي كوچكي داشتيم حمايت خانواده چقدر تاثير گذار بود؟
الانم حمايت خانواده چقدر تاثير گذار هست
اون زمان پدر ومادر وبرادر وخواهر بود الان پدر ومادرو برادر وخواهر وهمسر هست
تازه يك همسر به خانواده اضافه شده ويا حتي فرزندان

تاثير خانواده بيشتر از 33درصد هيچ موقع نيست
داشتن ايده وبرنامه ريزي اعتماد بنفس و مديريت دقيق و.... 33درصد
داشتن امكانات وسرمايه كافيه وشريك اقتصادي بازار مناسب 33 درصد

اگر يك فرد يا يك گروه بخوان فعاليتي رو آغاز كنند بايد حداقل از شرايط بالا همه رو داشته باشن حتي بادرصد كم

[mir abbas]

به نظرم اعتماد به بچه یکدفعه ای به وجود نمیاد بلکه بعضی از بچه ها از همون اول نشون میدن که بچه های با جرگزه ای هستند خودتون خانواده تون رو ببینید بین برادر ها و خواهر ها حتما یکدومشون برای پدر و مادر از اعتبار بیشتری برخوردارند.
مثلا میبینی چند تا برادر بزرگتر داری پدرت میگه تو رانندگی کن یا کارهای مهم رو بیشتر به شما واگذار میکنند.
اینها همه از نشانه های اعتماد والدین به شخص هستند و همه چیز بستگی به این داره که شما چطوری این اعتماد را به وجود اورده باشید.و این خود باعث میشه که اگر دست به کار بزرگی بخواهید بزنید والدین پشت شما باشند.

[بهداد]

اصلا مشکلی بوجود نمیاد مگه اینکه ما مسئله و رویدادی را به شکل مشکل ببینیم و انرا به تحریر در بیاوریم
همه چیز از تو شروع می شود دنبال علتش در برون خودمان نگردیم این بارها اثبات شده
من معتقدم و با باور قوی میگویم اگر ارتباطم با خانواده ام بد است مقصر اصلی من هستم / افکار غالب من است
دیگران جایز هستند هر کاری انجام دهند و من باید به انها احترام بگذارم تا زمانیکه به حریم خصوصی من وارد نشده اند
من مسئول اعمال آنها نیستم . بمن ربطی نداره وارد ذهنیت کسی بشوم اما اینکار را همگان در حال تکرار اشتباه در روزمره هستند
اگر همسرت / دخترت / پسرت / پدرت / مادرت / خواهرت / برادرت / دوستت / اقوام و ........ با تو بد برخورد میکنند این مسئله را تو به انها تحمیل کرده ای . چرا اونها را مقصر میدونی ؟ تو درست برخورد کن . تو درست بیاندیش .
با سپاس

[jahanagahi]

سئوال اینست که : چگونه خانواده به ما اعتماد کند.



برای موفقیت جوانان باید این سئوال جواب داده شود پس لطفا شرکت فرمائید.

[M3HDI]

سلام

1- همیشه احترام خانواده رو حفظ کنیم

(( دعوا ، کدورت و ... باعث عدم اطمینان میشه))

2- یکی دیگه از کارها اینه که یه دفعه لقمه بزرگی رو برنداریم

3- خانواده رو در کارهای مشاوره ای سهیم کنیم (( احترام+پختگی شما هم برای خانواده معلوم می گردد))