ماگستان، خرید ماگ، خرید فلاسک و خرید هدیه در همین نزدیکی!

خرید هدیه، خرید ماگ

تابلو اعلانات سایت
میلیاردرها مرامنامه (قوانین سایت) میلیاردر هدف این سایت چیست؟ میلیاردر دانلود ماهنامه سایت
میلیاردرها اتمام حجت (حتما بخوانید.) میلیاردر راه اندازی کسب و کار توسط اعضا میلیاردر مسابقه دوبرابر کردن پول
میلیاردرها عضویت در بخش ویژه VIP میلیاردر موفقیت های دوستان بعد از عضویت در سایت میلیاردر تبلیغات و معرفی کار و شغل شما


راهنمای خرید هدیه، ماگ و فلاسک

ماگستان, اولین و تنهاترین

ماگستان, اولین و تنهاترین


خاطراتی از دکتر شیخ
زمان کنونی: 04-16-2024, 06:15 PM
کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان
نویسنده: کامیار کاظمی
آخرین ارسال: M3HDI
پاسخ: 6
بازدید: 1372

ارسال پاسخ 
 
امتیاز موضوع:
  • 17 رأی - میانگین امیتازات : 3.12
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
خاطراتی از دکتر شیخ
05-15-2012, 12:10 AM
ارسال: #1
خاطراتی از دکتر شیخ
با سپاس از دوستی که این ایمیل را ارسال کرده است

دکتر مرتضی شیخ ، پزشک انسان دوستی است که در دوران کودکی من در مشهد مشغول طبابت بود و کسی از اهالی مشهد نیست که نامی از او یا خاطرهای از او نداشته باشد یا نشنیده باشد.

دکتر شیخ از مردم پولی نمی گرفت و هر کس هرچه می خواست توی صندوقی که کنار میز دکتر بود می‌انداخت و چون حق ویزیت دکتر ۵ ریال تعیین شده بود ( خیلی کمتر از حق ویزیت سایر پزشکان آنزمان)، اکثر مواقع، سر فلزی نوشابه به جای پنج ریالی داخل صندوق انداخته میشد و صدایی شبیه انداختن پول شنیده می‌شد.

محله ما در مشهد نزدیک کوچه دکتر شیخ است. مادرم از قول دختر دکتر شیخ تعریف می کرد که روزی متوجه شدم، پدر مشغول شستن و ضد عفونی کردن انبوه سر نوشابه های فلزی است!

با تعجب گفتم: پدر بازیتان گرفته است؟ چرا سر نوشابه ها را می شورید؟

و پدر جوابی داد که اشکم را در آورد.

او گفت:

دخترم، مردمی که مراجعه می کنند باید از سر نوشابه‌های تمیز استفاده کنند تا آلودگی را از جاهای دیگر به مطب نیاورند، این سر نوشابه‌های تمیز را آخر شب در اطراف مطب می‌ریزم تا مردمی که مراجعه می کنند از اینها که تمیز است استفاده کنند. آخر بعضی‌ها‌ خجالت می‌کشند که چیزی داخل صندوق مطب نیاندازند.

خاطراتی از دکتر شیخ

- نقل از یک سبزی فروش :ابتدا که دکتر در محله سرشور مطب بازکرده بود و من هنوز ایشان را نمی شناختم. هر روز قبل از رفتن به مطب نزد من می آمد و قیمت سبزیها را یادداشت می کرد اما خرید نمی کرد ، پس از چند روز حوصله ام سر رفت و با کمی پرخاش به او گفتم : مگر تو بازرسی که هر روز می آیی و وقت مرا می گیری ؟ وی گفت : خیر، من دکتر شیخ هستم و قیمت سبزیجات را برای آن می پرسم تا ارزانترین آنها را برای بیماران خودم تجویز کنم .

- از دکتر حسین خدیوجم نقل است :روزی در مطب دکتر بودم و او برای بیمارانش آب پاچه تجویز می کرد. از ایشان پرسیدم چرا بجای سوپ جوجه ، آب پاچه تجویز می کنید ؟ ایشان گفتند : چون برای جبران ضعف بدن بیمار مانند سوپ جوجه موثر است و مهمتر آنکه پاچه گوسفند ارزان است .

- روزی در اواخر عمر که دکتر در بستر بیماری بود و همانجا هم بیمار می دید، یکی از فرزندان وی به ایشان پیشنهاد کرد حداقل ویزیت را ۵ تومان کنید ، دکتر در جواب گفت : عزیزم من یا دیوانه ام یا پیغمبرم ، اگر دیوانه ام که با دیوانه کاری نمی توانید بکنید و اگر پیغمبرم بیخود می کنید به پیغمبر خدا دستور می دهید .

- روزی مردی از دکتر سئوال می کند: شما چرا با این سن و خستگی ناشی از کار از موتور سیکلت استفاده می کنید؟ دکتر در جواب می گوید :منزل مریضهایی که من به عیادتشان می روم آنقدر پیچ در پیچ است و کوچه های تنگ دارد که هیچ ماشینی از آن نمی تواند عبور کند، بنابراین مجبورم با موتور به عیادتشان بروم .

و آری این اوج عزت انسانی است ، طوری زندگی کند که حتی نام خود را هم به فراموشی بسپارد و بحدی در خدمت مردم و البته برای رضای خالق غرق باشد و پس از مرگ احسان و عظمت کارش آشکار گردد. دکتر شیخ بیش از اینکه دکتر باشد معلمی بود که اخلاق همراه با مهربانی و صفا را به شاگردان و مریدان مکتبش آموزش داد.

[تصویر: Mrkamiar2.gif]


مشاهده وب سایت کاربر یافتن تمامی ارسال های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 تشکر شده توسط: goldmen , P@RSA , بهنام ذوالفقارزاده , مهتاب , مهدی گل محمدی , madar , میلاد , ناصر صادقی , arash67 , jahanagahi , مسعود کوچولو , M3HDI , oyama , یک همراه سبز
05-15-2012, 12:30 AM
ارسال: #2
RE: خاطراتی از دکتر شیخ
خیلی جالب بود.ممنون آقای کاظمی بزرگوار.
واقعا آموزنده بود.

خدایا بخاطر همه داشته ها و نداشته هایم ممنونم
تلفن:4969-611-0937
مشاهده وب سایت کاربر یافتن تمامی ارسال های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 تشکر شده توسط: mteam , کامیار کاظمی , مهدی گل محمدی , میلاد , jahanagahi
05-15-2012, 09:10 AM
ارسال: #3
RE: خاطراتی از دکتر شیخ
خوش به حالشون
خوش به سعادتشون
خوش به صفای دلشون
ووووووووووو

اینکه جهان به کجا می رود نباید زیاد برایتان اهمیت داشته باشد بلکه آنچه مهم است این است که شما چه می خواهید و کجا می روید.
یافتن تمامی ارسال های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 تشکر شده توسط: jahanagahi , مهدی گل محمدی
05-15-2012, 11:06 AM
ارسال: #4
RE: خاطراتی از دکتر شیخ
دست درد نکنه کامیار جان بابت مطلب بسیار زیبا و آموزندت چه خوبه که ما انسانها یه درسی از این بزرگواران بگیریم دیشب داشتم مستند فتح رو نگاه میکردم که خبرنگار از یک پسر بچه 11 ساله که در خط مقدم جبهه برای حفظ از وطن و ناموسش اومده بود گزارش تهیه میکرد حالا گذشته از سایر موارد یه موضوعی که منو بد به فکر فرو برد این بود که یه پسر جوان که سرشار از انرژی است و صد در صد آرزو های بزرگی در سر داشت همه این موارد و کنار گذاشته تا فقط به اون سعادت جاودانی و ابدی که کمتر کسی در جستجوی اون هست بهش دست پیدا کنه واقعا خیلی تحت تاثیر این برنامه قرار گرفتم.

به تعظیم مردم این زمانه اعتماد نکن!تعظیم آنان همانند خم شدن دو سر کمان است که هر چه به هم نزدیکتر شوند تیرش کشنده تر است.
یافتن تمامی ارسال های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 تشکر شده توسط: jahanagahi , مسعود کوچولو , M3HDI , مهدی گل محمدی
11-04-2012, 11:04 PM
ارسال: #5
RE: خاطراتی از دکتر شیخ
ما تو اصفهان یه دکتری داریم
دکتر رزمجو
بزرگترین چشم پزشک ایران
ایشان موسسه ایی دارنکه میرن افراد بی بضاعتا شناسایی میکنن و به رایگان عمل چشم پزشکی انجام میدن
ایشون به قدری خاکی هستن که اگر بیرون از مطب باشن باورتون نمیشه دکتر رزمجوی معروف باشن
خداوند به ایشون عمر با عزت عنایت کنند.

اسپري كود كامل سرسبز
حاوي كليه عناصر مورد نياز گياه
قابل استفاده براي تمامي گلهاي اپارتماني

با استفاده از گياهان اپارتماني روح زندگي را در خانه هايتان جاري كنيد
10_004
یافتن تمامی ارسال های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 تشکر شده توسط: amiryazdani138 , مسعود کوچولو , M3HDI , کامیار کاظمی , مهدی گل محمدی , مــجــیــנ
11-05-2012, 12:01 AM (آخرین ویرایش در این ارسال: 11-05-2012 12:05 AM، توسط M3HDI.)
ارسال: #6
RE: خاطراتی از دکتر شیخ
با سپاس از جناب کاظمی عزیز

هم چنین چندین ساله که بیمارستان کودکان دکتر شیخ در مشهد به پاس زحمات ایشان تاسیس شده است

من الان از پدر و مادرم سوال کردم و ایشان نیز در تایید صحبت جناب کاظمی بابت گرفتن حق ویزیت عنوان داشتند

که دکتر به هیچ عنوان خودش پولی از مردم نمی گرفته و برای همین مردم خودشون پول رو داخل کشوی میز یا قلک بالای میز می انداختند

و جالب اینجاست که بدونید دکتر به قصد از قلکی استفاده می کرده که دهانه کوچکی داشته باشه تا سکه های درشت از اون رد نشه!!

خدا رحمتش کنه

مردان بزرگ اراده می کنند و مردان کوچک آرزو


http://s4.picofile.com/file/7806722254/emza01.png
یافتن تمامی ارسال های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 تشکر شده توسط: کامیار کاظمی , amiryazdani138 , مهدی گل محمدی , مــجــیــנ
ارسال پاسخ 


موضوع های مرتبط با این موضوع...
موضوع: نویسنده پاسخ: بازدید: آخرین ارسال
  استرس قبل از ازدواج مهدی ر 18 2,308 04-21-2014 03:04 PM
آخرین ارسال: مهدی ر
  قدردانی از فرشتگان کامیار کاظمی 74 12,150 05-27-2013 05:49 PM
آخرین ارسال: MARYAR
  نامه اي زيبا از گابريل گارسيا ماركز zoofanoon 1 799 05-23-2013 10:47 AM
آخرین ارسال: snz.sharifi
  پیش از آن که بخوابم.... mallarme 7 1,227 05-06-2013 04:55 AM
آخرین ارسال: Mrs.Seyedi
  بهترين لحظات زندگي از نگاه چارلي چاپلين mallarme 2 660 01-19-2013 11:37 PM
آخرین ارسال: jahanagahi
  تجربیات من از خواستن و توانستن! کامیار کاظمی 4 1,557 10-15-2012 11:11 PM
آخرین ارسال: jahanagahi
Rainbow 48 مهارت زندگي از زنبور عسل صدفی 2 1,494 04-09-2012 12:45 AM
آخرین ارسال: صدفی

پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان
تماس با ما | سایت کارآفرینی میلیاردرهای آینده ایران | بازگشت به بالا | بازگشت به محتوا | آرشیو | پیوند سایتی RSS