کمک به درمان یک کودک

[خانم میلیاردر]

(04-25-2013 10:38 PM)صدفی نوشته شده توسط:  واقعا آدم پیش خودش فکر میکنه چرا این کودک مگه چه گناهی داره
ولی خدا حکمتی داره واسه کاراش
خدایا خودت شفاشون بده

عزیزم این حکمت خدا نیست که اون بچه به این روز افتاده ، اگه پست مربوطه رو خونده باشی، تزریق واکسن اشتباه باعث این مشکل شده . خدا برای هیچ یک از بنده هاش بد نمیخواد این ما هستیم که با اشتباهاتمون خودمون رو به دردسر میندازیم اونوقت میندازیم گردن خدا و حکمت و اینجور چیزا .

من به این کودک دسترسی ندارم ، از کسانی که به این کودک دسترسی دارن خواهش میکنم اونو به یه مرکز تغذیه طبیعی معرفی کنن ، همدردی کردن و دلسوزی کردن ما برای این بچه دوا و درمان نمیشه خواهش میکنم اقدام کنید .

[MARYAR]

تجربه مواجه شدن با یه بیماری ترسناک تجربه عجیبیه... انگار صبح از خواب پا میشی مببینی با مایک تایسون تو رینگ بوکسی... تو این لحظه فقط در صورتی میتونی داغونش کی که چارلی چاپلین باشی...



من غلام قمرم غیر قمر هیچ مگو
پیش من جز سخن شمع و شکر هیچ مگو
سخن رنج مگو جز سخن گنج مگو
ور از این بی خبری رنج مبر هیچ مگو
دوش دیوانه شدم عشق مرا دید و بگفت
آمدم نعره مزن جامه مدر هیچ مگو
گفتم ای عشق من از چیز دگر میترسم
گفت آن چیز، دگر نیست دگر هیچ مگو
چهره ی زرد مرا بین و مرا هیچ مگو
درد بی حد بنگر، بهر خدا هیچ مگو
دل پر خون بنگر، چشم چو جیهون بنگر
هر چه دیدی بگذر چون و چرا هیچ مگو
گفتم این چیست بگو زیر و زبر خواهم شد
گفت می باش چنین زیر و زبر هیچ مگو
ای نشسته تو در این خانه پر نقش و خیال
خیز از این خانه برون رخت ببند هیچ مگو

مولانا