کمک از دوستان درباره چگونگی برخورد صحیح با جوانان

[jahanagahi]

از بس جوان نصیحت شنیده که واقعا خسته شده. پدر و مادر نصیحت میکنند.فامیل نصیحت میکنه- معلم نصیحت میکنه- دوست نصیحت میکنه ...وای که همه دارند نصیحت میکنند.
کسی از جوان می پرسد دردت چیست؟
چرا پرخاشگر شده ای؟
چرا رودر رو وامی ایستی؟
چرا رفیق ناباب میگیری؟(آخه رفیق ناباب را چه کسی می تواند قضاوت کندآیا دوستش معتاد است - آیا دوستش خدا نخواسته سارق است؟آیا دوستش....
وهزاران آیای دیگر.
محمد جان درست فرمودند هیچ حرفی جز حرف پدر و مادر دلنشین تر برای فرزند نیست.دقیقا درست فرمودند. ولی نحوه صحبت فرق میکند.
مثالی می زنم:
یک راننده ماهر در سرعت بخصوصی و شنیدن صدای موتور می تواند دنده را بدون کلاج عوض کند.
باید در یک زمان بخصوصی که فرزند و یا دوست آماده شنیدن باشد پیشنهاد خود را به ایشان مطرح کنید.
مثال:
پدری فرزندش را می زند و می گوید نباید فحش بدهی. بگو غلط کردم و....
واقعا آن فرزند درست می شود؟
عزیز من با پدرش صحبت کن و مثالهای من را برایش توضیح دهید.با پسرش دوست باشدودرحین گردش و یا فرصت مناسب اول دوست داشتنش را به او ثابت کند.نمی خواهد کسی با پسرش صحبت کند.اگر چنین پیشنهادی داده است , دوست دارد مسئله حل شود. پس خودش پیشقدم شوذ.موفقتر باشی.

[صدفی]

همه راههایی که دوستان گفتن رو انجام بده دوست عزیز ولی تو این سن جوون ها واقعا فاجعه اند من هم یکی دارم تا خودشون نخوان هیچ کاری نمیکنن

[jahanagahi]

(10-21-2012 07:46 PM)صدفی نوشته شده توسط:  همه راههایی که دوستان گفتن رو انجام بده دوست عزیز ولی تو این سن جوون ها واقعا فاجعه اند من هم یکی دارم تا خودشون نخوان هیچ کاری نمیکنن

خانم صدفی عزیز , شما خودتان استادید.لطفا یک بار دیگر جوابیه من را مطالعه فرمائید.آیا با این روش با ایشان برخورد داشته اید؟

فرزندان در این سن عاشق دوستی با پدر و مادر هستند.دوستی توام با دوستی .نه دوستی توام با نصیجت .نصحیت را در قالب پیشنهاد و یک هم سن باید مطرح کرد ونه آمرانه.

[صدفی]

(10-21-2012 07:58 PM)jahanagahi نوشته شده توسط:  

(10-21-2012 07:46 PM)صدفی نوشته شده توسط:  همه راههایی که دوستان گفتن رو انجام بده دوست عزیز ولی تو این سن جوون ها واقعا فاجعه اند من هم یکی دارم تا خودشون نخوان هیچ کاری نمیکنن

خانم صدفی عزیز , شما خودتان استادید.لطفا یک بار دیگر جوابیه من را مطالعه فرمائید.آیا با این روش با ایشان برخورد داشته اید؟

فرزندان در این سن عاشق دوستی با پدر و مادر هستند.دوستی توام با دوستی .نه دوستی توام با نصیجت .نصحیت را در قالب پیشنهاد و یک هم سن باید مطرح کرد ونه آمرانه.

استاد و پدر گرامی
این جوون خواهر زاده من است و فقط 7 سال از من کوچکتر است ما عین دوستیم با هم بیرون میریم خرید میریم و... همه راه هارو ما امتحان کردیم
پسر خیلی خوبی بود با تربیت درس خون مقتصد سربراه و...
مشکلات ما از وقتی شروع شد که رفت دانشگاه مهندسی نفت میخونه علوم تحقیقات
ماشین خواست یه 206 صفر واسش خریدن خونشون بهترین منطقه شهرک غربه ولی راضی نمیشه که نمیشه افسرده شده داره خودشو داغون میکنه هی خودشو با دوستاش مقایسه میکنه هی میگه ماکسیما میخوام سونوتا میخوام اینو میخوام یه دست کاپشن شلوار میخره 500 هزار تومان فقط باید لباساش آدیداس باشن هر شب شام بیرون هی میگه خلاصه شده یه جوون دیوونه نمیدونیم دیگه چه کنیم هممون ناراحتیم واسه خودش میگیم سکته نکنه خوشو نابود داره میکنه

[jahanagahi]

(10-21-2012 08:26 PM)صدفی نوشته شده توسط:  

(10-21-2012 07:58 PM)jahanagahi نوشته شده توسط:  

(10-21-2012 07:46 PM)صدفی نوشته شده توسط:  همه راههایی که دوستان گفتن رو انجام بده دوست عزیز ولی تو این سن جوون ها واقعا فاجعه اند من هم یکی دارم تا خودشون نخوان هیچ کاری نمیکنن

خانم صدفی عزیز , شما خودتان استادید.لطفا یک بار دیگر جوابیه من را مطالعه فرمائید.آیا با این روش با ایشان برخورد داشته اید؟

فرزندان در این سن عاشق دوستی با پدر و مادر هستند.دوستی توام با دوستی .نه دوستی توام با نصیجت .نصحیت را در قالب پیشنهاد و یک هم سن باید مطرح کرد ونه آمرانه.

استاد و پدر گرامی
این جوون خواهر زاده من است و فقط 7 سال از من کوچکتر است ما عین دوستیم با هم بیرون میریم خرید میریم و... همه راه هارو ما امتحان کردیم
پسر خیلی خوبی بود با تربیت درس خون مقتصد سربراه و...
مشکلات ما از وقتی شروع شد که رفت دانشگاه مهندسی نفت میخونه علوم تحقیقات
ماشین خواست یه 206 صفر واسش خریدن خونشون بهترین منطقه شهرک غربه ولی راضی نمیشه که نمیشه افسرده شده داره خودشو داغون میکنه هی خودشو با دوستاش مقایسه میکنه هی میگه ماکسیما میخوام سونوتا میخوام اینو میخوام یه دست کاپشن شلوار میخره 500 هزار تومان فقط باید لباساش آدیداس باشن هر شب شام بیرون هی میگه خلاصه شده یه جوون دیوونه نمیدونیم دیگه چه کنیم هممون ناراحتیم واسه خودش میگیم سکته نکنه خوشو نابود داره میکنه

خوشبختانه فرموده اید که با هم دوست هستید.با روشی که در پست بالا عرض کردم می توانید نتیجه خوب آنرا ببنید.فقط زمان لازم است که مجددا تغییر کند.
موفقتر باشید.
زمانی که مددکار اجتماعی بودم چندین کیس داشتم که خانواده اظهار میکردند فرزندشان مشکل دارد.با بررسی متوجه شدم که خانواده کلا از فرزند جدا است.وخط قرمزی بین آنان وجود دارد.واین مشکل را خود خانواده به وجود آورده است.صرفا وقتی پدر و مادر از فرزندشان گلایه دارند فقط یکطرف قضیه را ابراز میکنند.

[صدفی]

(10-21-2012 08:53 PM)jahanagahi نوشته شده توسط:  

(10-21-2012 08:26 PM)صدفی نوشته شده توسط:  

(10-21-2012 07:58 PM)jahanagahi نوشته شده توسط:  

(10-21-2012 07:46 PM)صدفی نوشته شده توسط:  همه راههایی که دوستان گفتن رو انجام بده دوست عزیز ولی تو این سن جوون ها واقعا فاجعه اند من هم یکی دارم تا خودشون نخوان هیچ کاری نمیکنن

خانم صدفی عزیز , شما خودتان استادید.لطفا یک بار دیگر جوابیه من را مطالعه فرمائید.آیا با این روش با ایشان برخورد داشته اید؟

فرزندان در این سن عاشق دوستی با پدر و مادر هستند.دوستی توام با دوستی .نه دوستی توام با نصیجت .نصحیت را در قالب پیشنهاد و یک هم سن باید مطرح کرد ونه آمرانه.

استاد و پدر گرامی
این جوون خواهر زاده من است و فقط 7 سال از من کوچکتر است ما عین دوستیم با هم بیرون میریم خرید میریم و... همه راه هارو ما امتحان کردیم
پسر خیلی خوبی بود با تربیت درس خون مقتصد سربراه و...
مشکلات ما از وقتی شروع شد که رفت دانشگاه مهندسی نفت میخونه علوم تحقیقات
ماشین خواست یه 206 صفر واسش خریدن خونشون بهترین منطقه شهرک غربه ولی راضی نمیشه که نمیشه افسرده شده داره خودشو داغون میکنه هی خودشو با دوستاش مقایسه میکنه هی میگه ماکسیما میخوام سونوتا میخوام اینو میخوام یه دست کاپشن شلوار میخره 500 هزار تومان فقط باید لباساش آدیداس باشن هر شب شام بیرون هی میگه خلاصه شده یه جوون دیوونه نمیدونیم دیگه چه کنیم هممون ناراحتیم واسه خودش میگیم سکته نکنه خوشو نابود داره میکنه

خوشبختانه فرموده اید که با هم دوست هستید.با روشی که در پست بالا عرض کردم می توانید نتیجه خوب آنرا ببنید.فقط زمان لازم است که مجددا تغییر کند.
موفقتر باشید.
زمانی که مددکار اجتماعی بودم چندین کیس داشتم که خانواده اظهار میکردند فرزندشان مشکل دارد.با بررسی متوجه شدم که خانواده کلا از فرزند جدا است.وخط قرمزی بین آنان وجود دارد.واین مشکل را خود خانواده به وجود آورده است.صرفا وقتی پدر و مادر از فرزندشان گلایه دارند فقط یکطرف قضیه را ابراز میکنند.

منم با این موافقم که زمان مشکل را حل میکند الان سن بحران اوست کم کم سر عقل می آید

[jahanagahi]

باید بستر موارد اشاره شده را مهیا کنید وبعد منتظر گذشت زمان باشید.ممکن است زمان چند ساعت و حتی چند روز ودر مورد حاد بودن چند ماه طول بکشد.

[صدفی]

(10-21-2012 09:12 PM)jahanagahi نوشته شده توسط:  باید بستر موارد اشاره شده را مهیا کنید وبعد منتظر گذشت زمان باشید.ممکن است زمان چند ساعت و حتی چند روز ودر مورد حاد بودن چند ماه طول بکشد.

دقیقا همین طوره ممنون از راهنمایی های شما استادم

[فرهاد قربانی]

البته به نظر من ،اول باید از پدر ومادرها شروع کرد.اگه پدر ومادر طوری رفتار کنند که فرزندان با اونها احساس راحتی کنند و مثل یک دوست با هم رفتار کنند،خیلی از مسایل حل میشود. باید با فرزندانمان رفیق باشیم.تا بتوانیم خلا یک دوست خوب رو پر کنیم.انشالاه حل میشود.