تفاوت کار در ثروتمندان و فقرا

[abdolhossein]

عموی من یک سرمایه دار است. قبلا کارخانه داشت که الان آن را فروخته و فقط از طریق سرمایه گذاری زندگی می کند و چنان زندگی ای دارد که به فکر خیلی از ماها هم نمی رسد. مثلا یکی از خانه اش شبیه خانه های اشرافی است که در فیلم های هندی دیده می شود. او من حدود 65سالی سن دارد. اما ظاهرش خیلی جوان تر نشان می دهد. از جوانی ورزشکار بوده و چنان چه برخی گفته اند بر اساس شنیده ها 6-7 سال قبل در مسابقات پرس سینه استان نفر اول شده است! خصوصیاتی که در آغاز تایپیک به آن اشاره کردید تا حد زیادی بر او منطبق است.
عموی دیگری هم دارم که او هم ملیاردر است . پزشک متخصص است و الان با وجودی که در آستانه 60سالگی است کاملا فعال است و صبح ها در بیمارستان و عصر ها در مطبش ویزیت می کند و پول پارو می کند.
عموی دیگرم هم ملیاردر است که او هم خصوصیات خاص خود را دارد.
پدر من هم یک معلم ساده آموزش و پرورش بود که 8ماه از سال به مدرسه می رفت و درس می داد و سه ماه تابستان هم عاطل و باطل در خانه می نشست و اصلا به فکر زن و بچه و کار و تلاش نبود. کلاس خصوصی هم نمی گرفت و ... خیلی عصبی و غرغرو بود آخرش هم در سن 55 سالگی به دلیل بیماری قند (که عمدتا ناشی از عدم تحرک و پرخوری گرفتارش شده بود) از دنیا رفت! خدایش بیامرزد!
وقتی کتاب بابای پولدار بابای بی پول رابرت کیوساکی را خواندم با خودم گفتم اگر من می خواستم چنین کتابی بنویسم نامش را می گذاشتم: عموهای پولدار بابای بی پول!
البته تفاوت من با کیوساکی در آن است که بابای پولدار از کودکی او را مورد آموزش قرار داد . اما من به دلیل رفتارهای خاص پدر و مادرم هیچ گاه نتوانستم با عموهایم صمیمی شوم. الان که به سی سالگی رسیده ام تازه دارم از خلقیات پدرم فاصله می گیرم. امید است بتوانم به جرگه ثروتمندان بپیوندم.

[hemmat]

حرفهای بالایی متاثرم کرد.
متاسفانه من خیلی حرفام رو میخورم ........................................... اما به این نتیجه رسیدم که آدم فقط باید به خودش متکی باشه و به پای کسی نشینه که ضرر میکنه.. (نه اینکه از راهنمایی هاشون استفاده نکنیم)
-------
از تاپیک خوبتون تشکر میکنم.

[mahmoodsana]

(04-26-2014 10:54 AM)abdolhossein نوشته شده توسط:  عموی من یک سرمایه دار است. قبلا کارخانه داشت که الان آن را فروخته و فقط از طریق سرمایه گذاری زندگی می کند و چنان زندگی ای دارد که به فکر خیلی از ماها هم نمی رسد. مثلا یکی از خانه اش شبیه خانه های اشرافی است که در فیلم های هندی دیده می شود. او من حدود 65سالی سن دارد. اما ظاهرش خیلی جوان تر نشان می دهد. از جوانی ورزشکار بوده و چنان چه برخی گفته اند بر اساس شنیده ها 6-7 سال قبل در مسابقات پرس سینه استان نفر اول شده است! خصوصیاتی که در آغاز تایپیک به آن اشاره کردید تا حد زیادی بر او منطبق است.
عموی دیگری هم دارم که او هم ملیاردر است . پزشک متخصص است و الان با وجودی که در آستانه 60سالگی است کاملا فعال است و صبح ها در بیمارستان و عصر ها در مطبش ویزیت می کند و پول پارو می کند.
عموی دیگرم هم ملیاردر است که او هم خصوصیات خاص خود را دارد.
پدر من هم یک معلم ساده آموزش و پرورش بود که 8ماه از سال به مدرسه می رفت و درس می داد و سه ماه تابستان هم عاطل و باطل در خانه می نشست و اصلا به فکر زن و بچه و کار و تلاش نبود. کلاس خصوصی هم نمی گرفت و ... خیلی عصبی و غرغرو بود آخرش هم در سن 55 سالگی به دلیل بیماری قند (که عمدتا ناشی از عدم تحرک و پرخوری گرفتارش شده بود) از دنیا رفت! خدایش بیامرزد!
وقتی کتاب بابای پولدار بابای بی پول رابرت کیوساکی را خواندم با خودم گفتم اگر من می خواستم چنین کتابی بنویسم نامش را می گذاشتم: عموهای پولدار بابای بی پول!
البته تفاوت من با کیوساکی در آن است که بابای پولدار از کودکی او را مورد آموزش قرار داد . اما من به دلیل رفتارهای خاص پدر و مادرم هیچ گاه نتوانستم با عموهایم صمیمی شوم. الان که به سی سالگی رسیده ام تازه دارم از خلقیات پدرم فاصله می گیرم. امید است بتوانم به جرگه ثروتمندان بپیوندم.

با سلام خدمت دوست عزیزم
پدر انسان اگرچه بد هم بوده باشد و در زندگی خود آن توقعات فرزند خود را براورده نکرده باشد باز حق پدری بر گردن ما دارد و ما نمی توانیم به این راحتی چشم خود را بر همه ی خوبیهای پدر خود بسته و تنها به مال و منال دیگران بدوزیم و چنین برای پدر از دنیا رفته ی خود انشا بنویسیم . اگر توانا هستید خود شروع کنید و تجربیات خود را برای فرزندان خود به اثبات برسانید . روح پدرتان شاد باد . موفق باشید .

[abdolhossein]

(04-26-2014 10:54 AM)abdolhossein نوشته شده توسط:  عموی دیگری هم دارم که او هم ملیاردر است . پزشک متخصص است و الان با وجودی که در آستانه 60سالگی است کاملا فعال است و صبح ها در بیمارستان و عصر ها در مطبش ویزیت می کند و پول پارو می کند.

عموی پزشکم سال ها است که عید فطر همه اعضای فامیل را برای ناهار دعوت می کند و انصافا پذیرایی مفصلی هم می کند و خیلی خوش می گذرد و حسابی خستگی ماه رمضان را از تنمان بیرون می برد.
دیروز هم طبق معمول سنواتی موقع ناهار به منزلش رفتیم. اما عمو را ندیدم از پسر عمویم سوال کردم گفت چند دقیقه پیش از بیمارستان تماس گرفتند و مجبور شد برای بررسی وضعیت یکی از بیمارانش برود. مهمان ها همگی آمدند و با توجه به این که وقت ناهار داشت سپری می شد بدون حضور ایشان ناهار را خوردیم و بالاخره وقتی سفره جمع شد در حال صرف چای و میوه حدود ساعت 3 و نیم بعد از ظهر عمو آمد و تازه شروع به خوردن ناهار کرد.
یکی از بزرگان فامیل در حال صحبت با برادرم بود و من ناخودآگاه صحبت های آنان را می شنیدم . داشت می گفت که عمو دو مرتبه از صفر شروع کرده است .مرتبه اول در ابتدای جوانی بوده است . زیرا مرحوم پدربزرگم کمترین سرمایه ای برای فرزندانش نگذاشته بود . مرتبه دوم پس از طلاق همسر اولش بوده که برای پرداخت مهریه ناچار شده کل زندگی اش را بفروشد و دوباره از نو شروع کند. نکته جالب در صحبت های آن دو آن بود که عمو با وجودی که سنش بالا رفته و از لحاظ مالی هیچ کم و کسری ندارد اما آن قدر نسبت به کارش متعهد است که حاضر شده قید مهمانی ای که برندش در فامیل به نامش خورده را و لو به میزان چند ساعت بزند و به کارش برسد . همه ما در حال بگو بخند و خوشگذرانی هستیم اما او در این هوای گرم تابستان و در حال گرسنگی مشغول وظیفه اش است . به راستی کدام یک از ما چنین تعهد و شهامتی داریم؟
خودم بارها و در محاقل و مهمانی های مختلف شاهد بوده ام که به محض این که گوشی اش زنگ می زند و بیماری منتظرش است از همه عذر می خواهد و می رود!

[majid KG]

با سلام....این اولین حضور من در این انجمنه.
نکته ای که به ذهن من می رسه ایجاد دورهای ثروت زا در کار ثروتمندان است. اونها در امدی معادل x تومان دارن و در حالیکه x-y تومان خرج می کنن و سعی و تلاششون برای تبدیل درآمدشون به x+n است با n هایی بزرگ و بزرگ تر.
این دو جمله شاید در ظاهر کلیشه ای، ساده و نامفهوم باشه اما یک راهکار خاص داره:
شما باید با پایین آوردن مخارج پس اندازتون رو که معادل x-y است بالا ببریم و از طرفی با الگوی جدید کاری و پیشرفت در کار سطح درآمد رو حتی به میزان 1 تومان بالا ببریم. پس از مدتی متوجه می شیم که مبلغ پس اندازمون به اندازه ای قابل توجه و مفید برای شروع دور دوم از دورهای ثروتیمون شده و شروعی برای یک شغل دیگر یا شعبه ی دوم یا توسعه ی کارگاه و ...
که اینها همه افزایش پس اندازمون در آینده رو به همراه خواهد داشت و پیشرفت کارمون و افزایش و ......
این چند جمله شعار کاری منه که در متن نوشته شده ثروتمند و فقیر به صورتی دیگر به آن رسیدم.
به این روش که شاید در ظاهر روشی بدیهی برای میلیاردر شدن باشه فکر کنید و بر اساس توانایی خودتون پوشش بدید من دو سال تونستم با تلاش در همین مسیر ثروتم رو از هیچ به مقدار قابل توجهی بالا ببرم....
لطفا نقد کنید...راهکار بدید....تکمیل کنید.تشکر.

[abdolhossein]

(08-25-2014 05:52 PM)majid KG نوشته شده توسط:  با سلام....این اولین حضور من در این انجمنه.
نکته ای که به ذهن من می رسه ایجاد دورهای ثروت زا در کار ثروتمندان است. اونها در امدی معادل x تومان دارن و در حالیکه x-y تومان خرج می کنن و سعی و تلاششون برای تبدیل درآمدشون به x+n است با n هایی بزرگ و بزرگ تر.
این دو جمله شاید در ظاهر کلیشه ای، ساده و نامفهوم باشه اما یک راهکار خاص داره:
شما باید با پایین آوردن مخارج پس اندازتون رو که معادل x-y است بالا ببریم و از طرفی با الگوی جدید کاری و پیشرفت در کار سطح درآمد رو حتی به میزان 1 تومان بالا ببریم. پس از مدتی متوجه می شیم که مبلغ پس اندازمون به اندازه ای قابل توجه و مفید برای شروع دور دوم از دورهای ثروتیمون شده و شروعی برای یک شغل دیگر یا شعبه ی دوم یا توسعه ی کارگاه و ...
که اینها همه افزایش پس اندازمون در آینده رو به همراه خواهد داشت و پیشرفت کارمون و افزایش و ......
این چند جمله شعار کاری منه که در متن نوشته شده ثروتمند و فقیر به صورتی دیگر به آن رسیدم.
به این روش که شاید در ظاهر روشی بدیهی برای میلیاردر شدن باشه فکر کنید و بر اساس توانایی خودتون پوشش بدید من دو سال تونستم با تلاش در همین مسیر ثروتم رو از هیچ به مقدار قابل توجهی بالا ببرم....
لطفا نقد کنید...راهکار بدید....تکمیل کنید.تشکر.

اگر چه من نیز خود مهمان این سایت هستم اما ورود شما را تبریک می گویم و امیدوارم ایام خوب و آموزنده ای در اینجا داشته باشید. و به عبارتی که در این انجمن معروف است : موفق هستید موفق تر باشید.
قضیه ای را که شما به آن اشاره کردید آقای علی اکبری در کتاب راز جذب پول در ایران "بازی کردن با پس انداز " می نامد. ایشان دو سه مثال کاربردی نیز در این خصوص بیان کرده است.
http://forum.unc-co.ir/showthread.php?tid=7523&page=1