ماگستان، خرید ماگ، خرید فلاسک و خرید هدیه در همین نزدیکی!

خرید هدیه، خرید ماگ

تابلو اعلانات سایت
میلیاردرها مرامنامه (قوانین سایت) میلیاردر هدف این سایت چیست؟ میلیاردر دانلود ماهنامه سایت
میلیاردرها اتمام حجت (حتما بخوانید.) میلیاردر راه اندازی کسب و کار توسط اعضا میلیاردر مسابقه دوبرابر کردن پول
میلیاردرها عضویت در بخش ویژه VIP میلیاردر موفقیت های دوستان بعد از عضویت در سایت میلیاردر تبلیغات و معرفی کار و شغل شما


راهنمای خرید هدیه، ماگ و فلاسک

ماگستان, اولین و تنهاترین

ماگستان, اولین و تنهاترین


اتصال به روح های بزرگ
زمان کنونی: 03-29-2024, 07:14 PM
کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان
نویسنده: رها7
آخرین ارسال: رها7
پاسخ: 69
بازدید: 7921

ارسال پاسخ 
 
امتیاز موضوع:
  • 28 رأی - میانگین امیتازات : 2.68
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
اتصال به روح های بزرگ
03-07-2015, 12:27 PM
ارسال: #61
RE: اتصال به روح های بزرگ
گذشت....................................ویلیام شکسپیر


ازکتاب تاجر ونیزی
عفو وگذشت زورکی نیست؛عفو همانند قطره های لطیف باران بهشت می بارد. گذشت خیر و برکتی است دو جانبه که هم اعطاکننده و هم دریافت کننده را بهره مند می کند. گذشت نیرومندترین مولد نیروی جهان است. شاه تاجداری است که از تاج و تختش برتر است.تازیانه شاهانه که نشانه قدرت زودگذر اوست به شکوه و هیبت شاهی مرتبط است و درآن ترس و وحشت از پادشاهان قرار دارد. درحالی که عفو وگذشت از این چرخش تازیانه برتر است.گذشت در قلب شاهان برتخت می نشیند و به خدا مرتبط می شود. هنگامی که گذشت را چاشنی عدل و انصاف کنید،قدرت دنیوی و زمینی هم نیروی الهی را آشکار می کند. ویلیام شکسپیر

شکسپیر شاعر و نمایشنامه نویس دوره الیزابت و دموکرات های افراطی،ستون قایم ادبیات انگلیس به شمار می آید.

بخشودن را صرفاً لطف و مرحمت به دیگران تلقی نکنید؛گذشت بار سنگین خصومت و کینه وتوزی را از دوش شما برمی دارد و فضای ذهن تان را برای اندیشه های مثبت و سازنده پاک و مصفا می سازد.
تازیانه شاعر در شعر فوق،سمبل قدرت زودگذری است که همه ما از آن ترس و واهمه داریم؛اما شاعر به ما گوشزد می کند که عفو وگذشت نافذتر از تازیانه درحال چرخش است. نگاه کردن درچشمان افرادی که از آنان رنجش به دل داریم و دفع تمایل برای یافتن راهی جهت تلافی و انتقامجویی ازطریق قدرت زودگذر خویش یک خصلت خداگونه است. وقتی ما بدرفتاری و قصور دیگران را به دیده اغماض می نگریم و رحم وشفقت خود را نثارشان می کنیم،به تعبیر شکسپیر به مقام و مرتبه ای می رسیم که:" قدرت دنیوی و زمینی هم نیروی الهی را آشکار می کند."
ایثار رحم و شفقت به افرادی که اسباب رنجش شما را فراهم کردند و بی عدالتی برشما روا داشتند به معنای قربانی شدن نیست، این معنا را می رساند که :" من تو را درک می کنم،به تو توجه دارم؛خطای تو را به دیده اغماض می نگرم. اما رفتارت را دوست ندارم؛نمی توانم آن را تحمل کنم و امیدوارم درک کنی که چنین رفتاری پذیرفتنی نیست." تفاوت در عدم نیاز به انتقام جویی و اثبات برتری است. هرگاه عفو ورحمت در دلتان آشیان کند،در قبال رفتار شرارت آمیزی که همه روزه می بینید یا درباره اش می خوانید تعادل روحی خود را حفظ کرده و هرگز دچار پریشان خیالی و ناامیدی نمی شوید.
وقتی عفو و گذشت در قلب تان مآوا می کند، درجهت آنچه به دنبالش هستید و،نه آنچه از آنم یگریزید،جذب می شوید.

شکسپیر دراین قطعه الهام بخش به ما یادآوری می کند که :"عفو و گذشت نیرومندترین مولد جهان است" به بیانی دیگر،شما هرچه نیرومندتر باشید،از طریق عفو وگذشت مجال بیشتری برای تجلی و ظهور نیرومندی خود به دست می آورید و نیاز کمتری به سلطه جویی و اقتدارطلبی حس می کنید.

_ وقتی خود را در موقعیتی می یابید که باید عدالت را میزان رفتارتان قراردهید،هردو وجه شخصیت خود را به روشنی مشاهده کنید. یک وجه شخصیت شما پادشاه مقتدری است که کیفر و مجازات می کند و وجه دیگر بازرگان رحیم و بخشنده ای است که بیش از هرمتاع دیگر عشق و شفقت عرضه می کند. باتمام وجود خواستار عدالت باشید و آن را با چاشنی رحم و مروت بیامیزید.

_برخطاهای خود به خاطر بی عدالتی هایی که در گذشته برخود روا داشته اید قلم عفو بکشید و عشق و صمیمیتی را که سزاوارش هستید تقدیم خود کنید. از قضاوت خشم آلود درمورد خویشتن بپرهیزید.به این نکته توجه کنید که برای دستیابی به مقام و موقعیت کنونی تان الزاماً می بایستی این خطاها و اعمال نادرست را مرتکب می شدید. باخود مهربان باشید و تمام جراحات احساسی راکه به خود تحمیل کرده اید التیام بخشید.

_ به مجرد بیان احساس خود درباره یک مطلب و برقراری عدالت ازکنار آن نکته بگذرید. مقصودم این است که همین حالا رهایش کنید. غبطه خوردن و یادآوری رویدادهای ناگوار گذشته ذهن تان را مغشوش و مختل واحساس گناه را در وجودتان تثبیت می کند. پس آن را به کلی از عرصه ذهم بیرون رانید.

_دشوارترین مسائلی راکه از حل وفصل آن عاجزید به خدا واگذار کنید. بگویید:"خدایا،عفو و گذشت در این موقعیت برای من بسیار دشوار است؛از این رو آن را به طور کامل به تو واگذار می کنم. تردید ندارم که تو مرا با مهربان ترین و انسانی ترین شیوه ممکن هدایت خواهی کرد." این عمل شما را از گرداب سستی و عدم تحرک نجات می دهد.

آنجا که راه نیست خدا راه می گشاید
یافتن تمامی ارسال های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 تشکر شده توسط: goldmen
03-09-2015, 01:43 AM
ارسال: #62
RE: اتصال به روح های بزرگ
یگانگی.......................................جان دون


هیچکس چون یک جزیره تنها و منزوی نیست.هر انسان جزیی از یک قاره است،بخشی از پیکره اصلی؛اگر دریا کلوخی را بشوید و ببرد؛از خاک اروپا کاسته می شود؛پنداری که از یک دماغه مرتفع و یا ملک اربابی دوستان تو چیزی کم شده است. مرگ هر انسان از وجود من می کاهد.زیرا در طرح طبیعت هرچیزی با چیزهای دیگر همبسته و متصل است. پس هیچگاه گوش به زنگ نباش که زنگ ها برای چه کسی به صدا در می آید؛این زنگ برای تو به صدا درمی آید. جان دون

جان دون شاعر انگلیسی،اولین و یکی از دقیق ترین شعرای عرصه متافیزیک است.

منیت ما مدام اصرار می ورزد که تافته ای جدا بافته ایم و هویت مان توسط این جدایی ها و حد و مرزها تعیین می شود. حتی این پندار کاذب به ما خاطرنشان می کند که از محیط زیست اطرافمان نیز جداییم و می توانیم برحسب میل و سلیقه خود با آن رفتار کنیم. حال آنکه شعرا و استادان عرفان مدام به ما یادآور می شوند که همه ما چون تنی واحد هستیمو برای درک مفهوم یگانگی ضرورت دارد که از سطح بگذریم و فراسوی ظواهر این معنا را بررسی کنیم.
درطرح کائنات جز عشق،هماهنگی و صمیمیت وجود ندارد.
عدم توانایی ما برای یافتن والاترین،کامل ترین و غنی ترین تجربه زندگیمان تنها به این دلیل است که خود را جزیره ای جدا ومنزوی تلقی می کنیم.در حالی که اگر خود را عضو یک خانواده،یعنی نژاد بشر بدانیم،مانند قوزک پا و آرنج دستمان که در نیروی نامرئی و نامحسوس زندگی شریک و سهیم اند،نسبت به هر چیز و هرکس احساس وحدت و یگانگی می کنیم، گویی رشته ای قوی مارا با سایر اجزاء و عناصر جهان هستی پیوند می دهد؛بشریت را خانواده ای غیرقابل تفکیک و جدانشدنی می یابیم. به مجرد اینکه دیگران را نه رقبای خود،که اعضای خانواده بزرگ بشریت به حساب آوریم،اصل یگانگی را بر زندگی خویش حاکم ساخته و عشق و دوستی و صمیمیت را به جای خودبرتربینی و دفاع از منافع شخصی می نشانیم.
همانطور که یک سرطان شناس درجهت ریشه کنی سلول های ناهماهنگ بدن کار می کند. ما نیز باید برای رفع موانعی که بین ما جدایی افکنده،عشق و صمیمیت را جایگزین دشمنی و خصومت کنیم.
وقتی شما صدای غم انگیز زنگ هایی را می شنوید که از قربانی شدن فردی به وسیله خشونت و شرارت خبر می دهند،آنچه را که جان دون چهار قرن پیش به رشته تحریر درآورد بادقت مرور کنید و به خود یادآور شوید که آن زنگ برای همه ما،از جمله شما به صدا در می آید.

_ از این پس خود را،به لحاظ قومیت،حد و مرز جغرافیایی و سایر معیارهای جدایی آفرین مجزا از دیگران تلقی نکنید. وقتی ازدرد ورنج فردی دیگر آگاه می شوید، برای حل و فصل تنگناهای او در دل دعا کنید و ببینید که تا چه حد می توانید پیوند اخوت و یگانگی با آن فرد را حس کنید.

_ تجلی خدا را در همه چیز و همه کس مشاهده کنید و برای آن اهمیت قایل شوید. خصومت و داوری را ریشه مشکلات تلقی کنید و از قضاوت درباره افرادی که از آرامش،عشق بهره مند نیستند دست بشویید. فراموش نکنید که هنگام قضاوت درمورد بدخواهان و یا رنجیدن از قضاوت کنندگان،شما نیز به سلول هاییی سرطانی پیوسته اید.

_ از عناوین و برچسب هایی که شما را از"آنان" جدا می کند کمتر استفاده کنید. شما یک آمریکایی،کالیفرنیایی،ایتالیایی،یهودی،قرون وسطایی،جنس مؤنث،ورزشکار و یا هرفرد دیگر نیستید؛شما یک شهروند جهانی هستید و هنگامی که هیچ برچسب و یا عنوانی به خود نسبت ندهید،خدا را در هر باغ،هرجنگل،هر خانه،هر مخلوق و هر شخص ملاحظه کرده و صلح وارامش باطنی پاداش تان خواهد بود.

آنجا که راه نیست خدا راه می گشاید
یافتن تمامی ارسال های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 تشکر شده توسط: Peanut , mohammad-alone
03-12-2015, 12:18 AM
ارسال: #63
RE: اتصال به روح های بزرگ
کمال....................................رابرت برانینگ


سال در فصل بهار روز در سحرگاه صبح در ساعت هفت دامنه تپه مملو از شبنم چکاوک در پرواز حلزون در خارزار خداوند در بهشت خود وهمه چیز جهان خوب و عالی و تمام عیار است. رابرت برانینگ

رابرت براونینگ شاعر انگلیسی که ماجرای عشق و ازدواج او با الیزابت بارت در نمایشنامه :"بارت های خیابان ویمپول" توجه عموم را برانگیخت،چهل سال پس از نگارش شعرهای حساس،به خاطر نشر :"حلقه و کتاب" از موفقیت قابل ملاحظه ای برخوردار شد.

اگر شما نقطه نظرهای برانینگ را تصدیق می کنید،با این گفته که فصل بهار و سحرگاه معجزه هایی در خور تآمل و تعمق اند موافق خواهید بود.
ما اغلب بجای مشاهده اتصال و ارتباط خود با عالم هستی،فقط حس می کنیم درآن هستیم؛غافل از اینکه قدرت روحی محدود به این پنج حس نمی شود و درواقع حواس پنجگانه بشر جوابگوی فهم و درک تمام واقعیات حیات نیست. به بیانی دیگر ما به جای پذیرش جهان همانگونه که هست،همه چیز را برمبنای نقطه نظرهای منیت و نفس پرستی مان تفسیر می کنیم و بدین سان نمی توانیم پرده حجاب درون خود را بشکافیم و به ذات درونی خویش پی ببریم.آنگاه دنیا و روزگار را به خاطر شرایط ناگواری که خود مسبب آنیم به باد ملامت می گیریم. شاعر می گوید درصلح و آرامش غوطه ور شوید، مشاهدات خود را با پیش داوری هایتان تفسیر نکنید و درصدد نباشید با حواس پنجگانه ارزیابی اش کنید. تکامل را باناهمواری هایش بپذیرید و همسو و هماهنگ با آن پیش بروید. به محض اینکه پس از مشاهده هر پدیده دست به انتقاد بزنید،درست درهمان لحظه موانعی میان خود و آن پدیده به وجود خواهیدآورد. بعکس اگرصرفاً به مشاهده بسنده کنید و مردم و امور و هرچیزی را فراسوی پیش داوری ها ببینید با تکامل ارتباط مستقیم برقرارکرده، اندیشه تان به گونه ای ژرف توانا شده و از عظمت تکامل دچار بهت وحیرت خواهید شد.
حتی رویدادهای به ظاهر ناگوار مانند آتش سوزی جنگلها و.خود جزیی از تکامل عالم هستی است و شما پس از مشاهده آن ها درچشم اندازی وسیع،به کمال جهان درعین آشفتگی و ناموزونی اش اعتراف خواهید کرد.
توجه به تکامل دنیای خدا و خودمان و تقویت این نگرش،زندگی سرشار از صلح وآرامش را درپی دارد. خانم الیزابت بارت،همسر رابرت براونینگ بانوشتن دوخط زیر درکتاب"کیت من"وصف زیبایی از این روند دائمی به دست می دهد:"او بدون توجه به ضعف و قدرت،خوبی و بدی،گستاخی و یا بی پروایی افراد،به نیکی با آنان رفتار می کرد." زمانی که جهان، رویدادها و همه چیز آن را بدون داوری مشاهده کنید و اجازه ندهید پیش داوری هایتان سایه ای برمشاهدات شما بیفکند و بکوشید امور را همانگونه که به واقه هست ببینید از شگفتی های جهان از جمله خودتان تجلیل و قدردانی کرده و مقصود شاعر را درعبارت:" خدا در بارگاه ملکوتی خود است وهمه چیز دنیا خوب و کامل و تمام عیار است" به روشنی درک خواهیدکرد.

_ هرروز در بحر تآمل وتعمق فرو روید و به معجزه های فراوان اطراف خود به دیده حیرت بنگرید؛پنج دقیقه سپاسگزاری و تقدیر در هر روز یاری تان می کند تا مستقل از حواس پنجگانه ذهنتان را با بهت و حیرت به اشیاء و رویدادهای جهان معطوف کنید.

_ کلمه "تکامل" را به واژه نامه شخصی خود بیفزایید. در مقاله "شاهزاده آرامش" آمده است :" مانند پدرت که دربهشت برین کامل است،تو نیز کامل باش." فراموش نکنید که پیوستهناگزیر نیستید درباره خود وجهان به داوری بنشینید و بکوشید پستی و بلندی های آن را صاف و هموار کنید. کام جویی از کمال،راهی برای به کارگیری عقل و حکمت پیشوایان و فرزانگان عالم است.

_ به خود یادآور شوید که شما نیز مانند شبنم،چکاوک وحلزون،معجزه عالم خلقت و دستاورد آفریدگار یکتا هستید. به باطن خود اعتماد کنید و به الوهیت خویش مانند اتصالتان به طبیعت ارج نهید. مشاهده خدا در همه جا پاداش شما درقبال این ژرف اندیشی است.

آنجا که راه نیست خدا راه می گشاید
یافتن تمامی ارسال های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
03-15-2015, 10:33 PM
ارسال: #64
RE: اتصال به روح های بزرگ
مرکز روح.........................................هرمان ملویل


از موبی دیک.....همانگونه که این اقیانوس هولناک سرزمین سبز و خرم را احاطه می کند،ترس های نیمه جان،روح انسان را که در جزیره ای مملو از شادمانی و آرامش آرمیده،به طورکامل درمیان می گیرد. هرمان ملویل

هرمان ملویل،شاعر و رمان نویس آمریکایی بخاطر نوشتن موبی دیک که سفری واقعی و قهرمانانه است شهرت فراوان یافت.

هرزمان که قطعه فوق را می خوانم،در عالم خیال به قرن سیزدهم باز می گردم وعبادتگاه کوچک و جذاب آسیسی ایتالیا راکه فرانسیس مقدس درآنجا زندگی می کرد و بسیاری از معجزه های مکتوب و مستندش را دراین مکان به منصه ظهور درآورد درذهنم مشاهده می کنم.
عبادتگاه اصلی درمرکز ساختمانی بزرگتر و آراسته تر،که صدها سال پس ازمرگ فرانسیس ساخته شد قرارگرفته است.او فردی ساده،بزرگوار و فوق العاده پرشوربود.
وقتی من وهمسرم به مرکز عبادتگاه اصلی وارد شدیم، هردو تحت تاثیر شادمانی وصلح وآرامش این مکان مقدس قرارگرفتیم.درآن روز به یادماندنی،سرشک شوق ازچشمان ما جاری شد وعشق بی قیدوشرطی راکه فرانسیس مقدس معرف آن بود حس کردیم.سرانجام بعداز حدود سی دقیقه آرامش مراقبه و ایجاد رابطه الهی و تطهیر و تقدیس فضای روحی مان آنجا را ترک نمودیم.ازآن زمان تاکنون ما این تجربه را نقطه عطفی در زندگی خویش تلقی کردیم و زندگی زناشویی مان به یک مشارکت معنوی که درآن نقش ماکمک به یکدیگر برای رشد وتعالی معنوی است تبدیل شد.
گاهی حس می کنید که با زندگی غنی تر وعمیق تر یک قدم فاصله دارید،اما در امواج پرتلاطم اقیانوس زندگی مادی دست و پا می زنید وگاه از فاصله ای دور به آن عبادتگاه سرشار از نور وآرامش و روشن بینی نظر می افکنید. شاید تکان دهنده ترین صحنه قابل تصور،روبه رو شدن با مرگی است که به ماپیام می دهد بخاطر بعضی ترس های خیالی زندگی نیم مرده را انخاب کردیم و رهنمودهای قلب مان را نادیده گرفتیم. ترغیبتان می کنم که این طرز تلقی را تغییر دهید و درکمال جسارت و شهامت به جزیره شادمانی وآرامش روح خود قدم گذارید. برای این منظور گفتار نغز و ارزنده هرمان ملویل را که درقرن19برای استفاده شما نگاشت به دفعات بخوانید و به کارگیرید.
فضای درونی موردنظر ملویل که روح نامیده می شود ساکت وآرام وتقسیم نشدنی است. می توانید به وسیله انجام آرامش مراقبه وگوش کردن به ندای باطن و نه ذهن استدلالی به این فضای عالی و متعالی قدم گذارید.
شما می توانید باگذر از اقیانوس هولناک و پرخروش زندگی مادی وترک کالبد فیزیکی تان که از پوست،استخوان وورگ و زردپی ساخته شده،به آن سرزمین سبز وخرم وعبادتگاه سرشار از آرامش درونی دست یابید.انگاه به ندای باطن خویش گوش فرادهید،به وجد آیید و بدانید که آن زندگی نیم مرده و ناقص شایسته وبرازنده شما نیست. حقایق زندگی تان را بنویسید،درونی ترین احساساتتان را به زبان آورید و ازانجام هرکاری تحت اثیر توصیه های دلسوزانه و داهیانه دیگران دست بشویید. به این ترتیب شما از کار،خانواده و سراسر زندگی خویش راضی وخشنود خواهید بود.
قلب تان چه کاری را ازشما طلب می کند؟کدام جزیره آرامش در اقیانوس پیکرتان از شما دعوت می کند که به دیدارش بروید. ممکن است این دعوت سفری برای اکتشاف گالاپاگوس ویا صعود به قله هیمالیا باشد و یا احساسی که با عجز و لابه از تقاضا می کند یک نمایشگاه هنری برپا کنید و یا با اسکیمو ها کارکنید. چه بسا میل و آرزوی آزاردهنده ای است که شما را به نوشتن اشعار و سمفونی زندگی تان برمی انگیزد.
راز شما در این مرکز چیست؟ رابرت فراست یکبارگفت:" ما دور حلقه ای می رقصیم و درخیال پردازی غوطه وریم؛حال آنکه رمز و راز در مرکز مستقر است وهموست که همه چیز را می داند." به ظاهر فراست از پیام های هرمان ملویل در موبی دیک آگاه بوده است. به خود مجال دهید آنچه را که تاکنون حس کرده و بنا به دلایل ساخته و پرداخته ذهنتان ازآن صرف نظر کرده اید،باچشم ها وگوش هایی نو کندوکاو کنید. هنگام تمرین دستیابی به آن مرکز،مراقب شیوه استفاده از ذهن وهوش خود باشید. اگر کشف عبادتگاه درونی و زیستن درآن قلمرو را جدا ازهم تلقی می کنید،بدون تردید زمینه را برای تداوم سرگردانی خویش در اتاق های بیرونی فراهم خواهیدکرد. شما برمبنای فکرواندیشه خود دست به عمل می زنید. اگر ذهن شما حول این اندیشه دور بزند که:" این ناممکن وغیرعملی است و ازدسترس من خارج است." براساس این اندیشه عمل می کنید و این به طور دقیق بازگشت به اقیانوس هولناک است.

_ هرروز از طریق انجام آرامش مراقبه به فضای آرام و ساکت درونی سفر کنید.شناخت آن فضای باطنی،هنگامی که در تلاطم اقیانوس هولناک دست و پا می زنید ناممکن است.

_ به قلب خود گوش فرادهید ونه به ذهن تان. برای یافتن کار موردعلاقه تان،ازاحساسات خویش به عنوان یک ابزار سنجش سود ببرید.در عالم خیال به دیدار جزیره سرسبز آرامش بروید و در روح وسپس در ذهن جزء جزء کارهای موردعلاقه تان را تجربه کنید.

_ خطرهایی را که هنگام گوش کردن به ندای باطن ممکن است فراراهتان قرارگیرد بپذیرید. درعین حال مراقب باشید که افکار برانگیخته ازترس،شکست و بلا در تصمیمات شما رسوخ نکند. پیام های هرمان ملویل را همه روزه به خود گوشزد کنید تا وقتی فرشته مرگ شما را فرامی خواند،دربرابر دعوت اجتناب ناپذیرش نگویید :"می ترسمفدست نگه دار،من تنها نیمی از عمرم را سپری کرده ام." بلکه شادی و لذت گوش کردن به ندای روح خویش را شناخته و بگویید:"من از صلح وآرامش لبریز هستم؛ازچیزی نمی ترسم چراکه درجزیره آرامش بوده ام."

آنجا که راه نیست خدا راه می گشاید
یافتن تمامی ارسال های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 تشکر شده توسط: MARYAR
03-18-2015, 01:54 AM
ارسال: #65
RE: اتصال به روح های بزرگ
حیرت...........................................................وین دایر


بریس بین،،،بریس بین جایی که خدا برمن و توآشکار می شود. تنها ما دونفر جادو وحیرت آن حضور را می شناسیم. دربرابر رویدادهای غیرممکن پیوندما با ابدیت ازگذشته محکم تر است. باوجود این،تضاد وتقابل پیوسته پابرجاست. گاه تحت کنترل هستیم وگاه نه. محکوم هستیم که انتخاب کنیم. اما به طورحتم عشق ما برای همیشه پایدار است. وین دایر

وین دایر،روحی بیکران،شوهر،پدرهشت فرزند،نویسنده وسخنران،مؤلف هفده کتاب،ازجمله این کتاب وسه کتاب درسی است.

این کتاب بیشتر درباره بکارگیری عقل وحکمت پیشوایان وفرزانگان عالم است تا درباره تقدیر ازشعروفلسفه. مقاله های آن حاوی پیام های افراد فوق العاده خلاق و سازنده ای است که روزگاری چون من وشما در سیاره خاک زندگی می کردند.گنجاندن مقاله خودم را درمجموعه باشکوهی ازآثار شعرا،نویسندگان و فلاسفه بزرگ اقدامی جسارت آمیز می دانم."بریس برن" برای من پیامی سرشار از نور و روشن بینی است،نمونه ای از پیام شعرگونه که از قلب فردی معمولی برای همسرش در لحظه ای سرشار از الهام وحیرت ناب به رشته تحریر درآمده است.بنابراین،من این مجموعه را با نوشتن شعری برای همسرم،مارسلین به پایان می رسانم وامیدوارم که شما نیز قلم به دست گیرید و باغلبه برترس،تمسخر یا قیاس غیرعادلانه باشعرای بزرگ،ژرف ترین احساسات خویش را به افرادی که دوستشان دارید ابراز کنید.
"بریس برن" نام شهری درشمال استرالیاست.روح من دراین شهر درسال1989ازایده های آسمانی سرشار شد.آن واقعه،سرآغاز شناخت عمیق من درباره خدا بود وسبب شد که خدا را به گونه ای عینی و ملموس حس کنم.
به طورکلی زندگی من با ماجراها وحوادث گوناگون توأم بوده است. در فوریه سال 1981 به اتفاق همسر و دو فرزندم که یکی یک سال ونیم ودیگری سه سال ونیم داشتند،برای ایراد سخنرانی به استرالیا رفتم. پس از آنکه درآن روز به یادماندنی برای جماعت بزرگی به مدت چند ساعت سخنرانی کردم،خسته و وکوفته به هتل بازگشتم وبقیه روز را برای رفع خستگی درآنجا ماندم. آن شب یکی ازبچه ها درتخت من و فرزند دیگرمان درکنار مارسلین به خواب رفتند.
درساعت چهاروپنج دقیقه اتفاقی غیرمنتظره مرا به گونه ای غیرقابل وصف حیران وشوکه کرد. همسرم،سراسیمه از خوابی عمیق برخاست وپس از مرتب کردن اتاق دخترمان را که کنارمن خفته بود برداشت و درکنار پسرکوچک مان که در تخت خودش خوابیده بود قرار داد.سپس درکنارم خوابید وخودش را به من نزدیک کرد.حرکات مارسلین برایمبسیاربعید وغیرمنتظره بود؛بخصوص که او مدام از پسرمان پرستاری می کرد وهرگز از او جدا نمی شد. به هرحال من درحال خواب و بیداری مات و مبهوت بودم وتصورمی کردم که خواب می بینم. همسرم به مدت هشت سال یا حامله بود ویا بچه شیر می داد و درنتیجه عادت ماهانه اش به کلی متوقف شده بود. بعلاوه او با عمل جراحی یکی از تخمدان هایش را برداشته بود واطمینان داشت که دیگر حامله نخواهد شد. ما برای محکم کاری،از سایر ابزارهای جلوگیری از حاملگی هم استفاده می کردیم. اما به رغم تمام این اقدامات وپیش گیری ها، درساعت چهاروپنج دقیقه بامداد،در بریس بین استرالیا،همسرم کوچکترین دخترمان، ساج آی کیس دایر را حامله شد ودر نوابر1989 او را به دنیا آورد. چه عاملی مارسلین را درآن لحظه بیدار کرد؟ این رفتارعجیب از سوی زنی که همواره برخود تسلط داشت و وسواس گونه از حاملگی اش جلوگیری می کرد،چگونه شکل گرفت؟ چه نیرویی درآن شب مؤثر بود؟ چه کسی مسئول این قضیه است؟ امیدوارم پاسخ به این پرسش ها در باز کردن سطح فکر وافق دیدتان مؤثر باشد. به هرحال وقتی دریافتم که همسرم حامله است مانند مارسلین از ذهنم گذشت که یک عشق الهی مستقل از اراده ما سبب شد که آن فرشته کوچک، به رغم عدم تمایل هردوی ما به داشتن فرزندی دیگر،پا به عرصه وجود گذارد. عمل جراحی،وسایل جلوگیری از حاملگی،فقدان عادت ماهانه و برخورداری از خوابی عمیق در سرزمین بیگانه هیچ کدام نتوانست در برابر یک نیروی زندگی که مقدر بود متجلی شود مقاومت کند، این رویداد دیگر بار سبب شد که من در هرچیز و هر رویداد تنها الوهیت را ببینم.
در روز مادر سال 1989من "بریس بین" را نوشتم وآن را درقابی مزین به نشانه هایی از سفرمان به استرالیا قراردادم. اما صرف نظر از تعداد کلمه هایی که برای نوشتن این مقاله استفاده کردم وتلاش هایی که برای انتقال ویژگی آن تجربه بزرگ به خرج دادم،همان طور که پیش از این گفتم:"تنها ما دونفر،جادو وحیرت آن حضور را شناختیم." از آن روز تا بحال حتی یک لحظه هم درباره حضور خدا در زندگی ام تردید به دل راه نداده ام. پس از این ماجرا دیگر بار روح من با حقایق ابدی همراه شد و با قدرت لایزال عالم هستی تماس برقرار کرد. هرگز باکسانی که این رویداد را باور ندارند مباحثه و مجادله نمی کنم و یا نیازی به متقاعدکردن آنان درباره آنچه می دانم حس نمی کنم. صرفاً درباره این ماجرا می نویسمفسخنرانی می کنم و گاه با زمزمه این پیام شعرگونه خطاب به همسرم،به آن لحظه باز می گردم تا با حضور در مرتبه برتری از هشیاری،اتصالم را به قدرت بی کران هستی تقویت و مستحکم کنم. بعد از این تجربه دانستم هر روحی که به صورت انسان متجلی می شود مقدر است که در نمایش الهی نقشی به عهده داشته باشد. گرچه مایلم تصور کنم که مسئول ومسبب چنین اموری هستم؛اما بخش عمده وجودمنیک می داند که هیچکس نمی تواند روحی را که مقدر است در کالبد خاکی ظاهر شود،از حضور باز دارد. و درنتیجه مفهوم دوگانه ومتضاد عبارت" ما محکوم به انتخاب کردن هستیم." برای همه عصر ها و نسل ها بدیهی وآشکار است. به بیانی دیگر ما همیشه و در همه وقت هم می توانیم برامورمان کنترل آگاهانه داشته باشیم و هم این امور می تواند مستقل از اراده ما متحقق شود. باید بیاموزیم که بخش بزرگی از شناخت خدا در این راز زندگی نهفته است.
شما نیز با سناریو اعجاب انگیز مشابهی پا به عرصه وجود گذاشتید. قلب تان تنها چند هفته پس از تشکیل جنین در رحم مادرتان به تپش درآمد، واین راز درمورد تمام افرادی که تاکنون به سیاره خاک گام نهاده اند مصداق دارد. راستی چگونه چیزی ازهیچ چیز به وجود می آید؟ این انرژی پیش از تشکیل جنین درکجا متمرکز است؟ در لحظه خلقت چه اتفاقی روی می دهد؟ همه ما راه می رویم،نفس می کشیم،سخن ضدونقیض می گوییم، وضمن اطمینان از پایداری عشق مان برای همیشه، برای جلوگیری از کشمکش ذهنی و پذیرش با قلبی سرشار ازعشق،بیشترین کوشش را به خرج می دهیم.
اکنون با تمام قوا به دامن حیرت چنگ بیندازید؛از هرلحظه زندگی و هر ملوکول خلقت قدردانی کنید. در عین حال در نقطه ای از ژرفای وجودتان و در ذره ای از گوشه هشیاری تان،یقین بدانید که آفریدگاری که خالق هر الکترون،هر اتم و هرذره عالم هستی است و دریکایک یاخته های تن ما حضور دارد،هرگز به خطا نمی رود. هریک از ما عضوی از این نظام هوشمند است. به همین دلیل ما در تعیین دقیق زمان ورودمان به این سیاره و خروج ازآن دست داریم. به هرحال من آخرین مقاله این کتاب را به انتقال پیام خویش و احترام به آن لحظه آگاهی بخش در سال1989 اختصاص دادم. درباره درستی نکته ای که در کتاب " تعالیم معجزات" وآخرین بخش این کتاب مورد تأکید قرارگرفت تردید به دل راه ندهید.
درحالی که به پایان این کتاب نزدیک می شویم مایلم شخصاً این توصیه ارزشمند را به شما تقدیم کنم:
" اگر می دانستید در راهی که انتخاب کرده اید،چه کسی درکنار شما گام برمی دارد،ترس و تردید را ناممکن می دانستید." وین دایر
پایان

آنجا که راه نیست خدا راه می گشاید
یافتن تمامی ارسال های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
03-18-2015, 02:24 AM
ارسال: #66
RE: اتصال به روح های بزرگ
من میتونم برنامه آندروید رو برای این قسمت بنویسم و با هر بار ارسال پست توسط شما برنامه بروز بشه و مطالب جدید بصورتی بسیار زیبا نمایش داده بشه.
نظر ؟

برنامه های من در بازار :

cafebazaar.ir/app/com.dezful.milyarder.sho

cafebazaar.ir/app/com.dezful.kart.manage

cafebazaar.ir/app/com.dezful.jahan.ara.dic
مشاهده وب سایت کاربر یافتن تمامی ارسال های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 تشکر شده توسط: رها7
04-06-2015, 05:30 PM
ارسال: #67
RE: اتصال به روح های بزرگ
کلام آخر....................رها7

سلام به همه دوستان خوبم؛ این مدت نتم مشکل پیداکرده بود نشد مطلب بذارم. خلاصه کتاب اندیشه های ماندگار وین دایر رو همون طور که دیدید تلاش کردم تا پایان سال93 تموم کنم وخداروشکر این اتفاق افتاد.
سال 93 برای من سال سختی بود مخصوصاً بخاطر ازدست دادن پدرم اما با رهنمودهای همین کتاب تونستم خودمو راحت تر پیداکنم و ادامه بدم..
ممنون از کسانیکه همراه بودن وسپاس بیشتر از کسی که عمل کرد وگامی برای بهتر بودن برداشت. گاهی نمی شد مطالب رو خیلی خلاصه کرد چون مفهوم ادا نمی شد.اما به قول خواجه نصیر سعی کردم حداکثر معانی رو در حداقل کلام بگنجونم.
-----------
اقای mohammad-aloneاز پیشنهاد خوبتون ممنونم،پست ها تموم شده و اگه کاری که گفتید رو انجام بدید عالی میشه.

آنجا که راه نیست خدا راه می گشاید
یافتن تمامی ارسال های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 تشکر شده توسط: Lady
04-06-2015, 09:15 PM
ارسال: #68
RE: اتصال به روح های بزرگ
باعث افتخار هستش که در خدمت دوستان باشیم.
برنامه آندروید رو هم تولید خواهم کرد ...

از صمیم قلب براتون آرزوی بهترینها رو میکنم

برنامه های من در بازار :

cafebazaar.ir/app/com.dezful.milyarder.sho

cafebazaar.ir/app/com.dezful.kart.manage

cafebazaar.ir/app/com.dezful.jahan.ara.dic
مشاهده وب سایت کاربر یافتن تمامی ارسال های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 تشکر شده توسط: رها7
09-12-2015, 01:06 PM
ارسال: #69
RE: اتصال به روح های بزرگ
وین دایر

دنیا مانند یک پژواک است اگر به جهان بگویی سهمم را بده.. دنیا هم خواهد گفت سهمم را بده. اگر بگویی چه خدمتی برایتان انجام دهم دنیا هم می گوید چه خدمتی برایتان انجام دهم. وین دایر

این مطالب را که حدود یکسال پیش در سایت می نوشتم از کتاب اندیشه های ماندگار اثر وین دایر بود، که کمتر از یک ماه پیش جهان مادی را ترک کرد و به پاداش خود یعنی مرگ رسید. مردی که بدون شک از سعادتمندترین افراد روی کره خاکی بود زیرا اندیشه ای بزرگ و زندگی معنوی و زیبایی داشت. وظیفه خود دانستم که به احترام او پست دیگری بگذارم.

"وین دایر عزیز روحت آرام و اندیشه ات ماندگار باد"[/align]

آنجا که راه نیست خدا راه می گشاید
یافتن تمامی ارسال های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
ارسال پاسخ 


موضوع های مرتبط با این موضوع...
موضوع: نویسنده پاسخ: بازدید: آخرین ارسال
  ایده‌های بزرگ مسیر استراتژی‌های موفق Amiraliamirali 0 450 09-13-2015 02:31 PM
آخرین ارسال: Amiraliamirali
  جادوی فکر بزرگ نرگس فیاض 15 2,376 05-17-2014 02:18 PM
آخرین ارسال: رنسانس فکر
  پيروزي مردان بزرگ MARYAR 2 1,057 08-29-2011 03:36 PM
آخرین ارسال: MARYAR

پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان
تماس با ما | سایت کارآفرینی میلیاردرهای آینده ایران | بازگشت به بالا | بازگشت به محتوا | آرشیو | پیوند سایتی RSS