ماگستان، خرید ماگ، خرید فلاسک و خرید هدیه در همین نزدیکی!

خرید هدیه، خرید ماگ

تابلو اعلانات سایت
میلیاردرها مرامنامه (قوانین سایت) میلیاردر هدف این سایت چیست؟ میلیاردر دانلود ماهنامه سایت
میلیاردرها اتمام حجت (حتما بخوانید.) میلیاردر راه اندازی کسب و کار توسط اعضا میلیاردر مسابقه دوبرابر کردن پول
میلیاردرها عضویت در بخش ویژه VIP میلیاردر موفقیت های دوستان بعد از عضویت در سایت میلیاردر تبلیغات و معرفی کار و شغل شما


راهنمای خرید هدیه، ماگ و فلاسک

ماگستان, اولین و تنهاترین

ماگستان, اولین و تنهاترین


ادب اصیل ما
زمان کنونی: 04-25-2024, 11:27 AM
کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان
نویسنده: صدفی
آخرین ارسال: jahanagahi
پاسخ:
بازدید: 949

ارسال پاسخ 
ادب اصیل ما
11-05-2012, 10:56 AM
ارسال: #1
ادب اصیل ما
ادب اصیل ما

شب سردی بود …. پیرزن بیرون میوه فروشی زل زده بود به مردمی که میوه میخریدن … شاگرد میوه فروش تند تند پاکت های میوه رو توی ماشین مشتری ها میذاشت و انعام میگرفت … پیرزن باخودش فکر میکرد چی میشد اونم میتونست میوه بخره ببره خونه … رفت نزدیک تر … چشمش افتاد به جعبه چوبی بیرون مغازه که میوه های خراب و گندیده داخلش بود … با خودش گفت چه خوبه سالم ترهاشو ببره خونه … میتونست قسمت های خراب میوه ها رو جدا کنه وبقیه رو بده به بچه هاش … هم اسراف نمیشد هم بچه هاش شاد میشدن … برق خوشحالی توی چشماش دوید. . دیگه سردش نبود! پیرزن رفت جلو نشست پای جعبه میوه …. تا دستش رو برد داخل جعبه شاگرد میوه فروش گفت: دست نزن نِنه! وَخه برو دُنبال کارت! پیرزن زود بلند شد …خجالت کشید! چند تا از مشتریها نگاهش کردند! صورتش رو قرص گرفت … دوباره سردش شد! راهش رو کشید رفت … چند قدم دور شده بود که یه خانمی صداش زد: مادر جان …مادر جان! پیرزن ایستاد … برگشت و به زن نگاه کرد! زن مانتویی لبخندی زد و بهش گفت اینارو برای شما گرفتم! سه تا پلاستیک دستش بود پر از میوه … موز و پرتغال و انار …. پیرزن گفت: دستِت دَرد نِکُنه نِنه…. . مُو مُستَحق نیستُم! زن گفت : اما من مستحقم مادر
من … مستحق داشتن شعور انسان بودن و به هم نوع توجه کردن و دوست داشتن همه انسانها و احترام به همه آنها بي هيچ توقعي …اگه اینارو نگیری دلمو شکستی! جون بچه هات بگیر! زن منتظر جواب پیرزن نموند … میوه هارو داد دست پیرزن و سریع دور شد … پیرزن هنوز ایستاده بود و رفتن زن رو نگاه میکرد … قطره اشکی که تو چشمش جمع شده بود غلتید روی صورتش … دوباره گرمش شده بود … با صدای لرزانی گفت: پیر شی ننه …. پیر شی! خیر بیبینی!
در تصاویرحکاکی شده بر سنگهای تخت جمشید هیچکس عصبانی نیست
هیچکس سوار بر اسب نیست
هیچکس را در حال تعظیم نمی بینید
در بین این صدها پیکر تراشیده شده حتی یک تصویر برهنه وجود ندارد.
این ادب اصیل مان است: نجابت - قدرت - احترام - مهربانی – خوشرویی …

کلام تو عصای معجزه گر توست سرشار از سحر و اقتدار هرچه به زبان جاری کنی متجلی میشه خواه مثبت خواه منفی
مشاهده وب سایت کاربر یافتن تمامی ارسال های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 تشکر شده توسط: مــجــیــנ , amiryazdani138 , yu3f , M3HDI , mosafer bedar , حامد , بهداد , mir abbas , mohsenspring , کامیار کاظمی , ali mohammady , مهدی گل محمدی , jahanagahi
ارسال پاسخ 


پیام های داخل این موضوع
ادب اصیل ما - صدفی - 11-05-2012 10:56 AM
RE: ادب اصیل ما - mosafer bedar - 11-05-2012, 01:14 PM
RE: ادب اصیل ما - mir abbas - 11-05-2012, 02:42 PM
RE: ادب اصیل ما - ali mohammady - 11-08-2012, 04:11 AM
RE: ادب اصیل ما - jahanagahi - 11-11-2012, 04:54 PM

موضوع های مرتبط با این موضوع...
موضوع: نویسنده پاسخ: بازدید: آخرین ارسال
  ذهن ما تصویری از دنیای ما "گلادیاتور ذهن" mfatemi64 3 940 04-04-2013 12:23 AM
آخرین ارسال: jahanagahi
  عمل كنيم به آنچه كه خداوند بوسيله قرآن به ما مگويد zoofanoon 1 600 02-21-2013 06:28 PM
آخرین ارسال: سیدمهدی هاشمی
  تصویر فکر نکردن در مغز ما... mallarme 0 579 12-09-2012 12:33 PM
آخرین ارسال: mallarme
  داستان بستنی (افتخار دیگری برای ما ایرانیان) vahid61 9 3,736 10-31-2012 11:12 AM
آخرین ارسال: مــجــیــנ
  آیا ما مثل حیوانات رفتارمی کنیم؟ ahmad rezaee 0 718 06-27-2012 12:43 PM
آخرین ارسال: ahmad rezaee

پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان
تماس با ما | سایت کارآفرینی میلیاردرهای آینده ایران | بازگشت به بالا | بازگشت به محتوا | آرشیو | پیوند سایتی RSS