خلاصه كتاب هدف .انگيزه .حركت

[بيلا بالا]

خلاصه شده كتاب هدف .انگيزه .حركت

مترجم م. روحي، معصومه پارسا


كوشش ثمرمند: راهي به سوي موفقيت.
1ـ هويت
هرگاه از هويت خود تصوير و ذهنيتي نداشته باشيد، شالوده و اساسي كه مي‌بايد برنامه‌هاي آتي خود را برآن بنا نهيد نيز نخواهيد داشت. نبود هويت همواره به نبود جهت حركت منجر مي‌شود. بايد نقاط ضعف خود را بشناسد در غير اينصورت روند تشخيص هدف‌هايتان و كوششهايي كه براي رسيدن به آن‌ها به عمل مي‌آوريد خدشه دار و معيوب خواهد بود.
در زندگي شغلي تبيين هويت شغلي از مهمترين و محركترين تصميمات حرفه‌اي است كه مي‌توانيد اتخاذ كنيد. هميشه محدوده درك و فهم خود را نسبت به اين امر كه به لحاظ شغلي كيستيد، توسعه دهيد، آنگاه انساني خواهيد بود سازنده‌تر و با توانايي ارتباطی بهتر كه فرصت‌هاي خود را براي موفقيت به نحو چشمگيري خواهد افزود.
ثمر: يعني دستيابي به هدف دلخواه. ثمر مقصود و منظور از سفر شماست، فريب نخوريد و نپنداريد كه هدفها و نتايج هر دو يكسانند چنين نيست. هدف‌ها اموري ذهني و تصوري‌اند.
در زندگي شخصي دست‌يابي از هدف به نتيجه دلخواه ممكن است به معني يادگيري مهارتهاي تازه باشدويا اصلاح عادتهاي تغذيه، طي مراحل دستيابي به يك محرك دانشگاهي ويابهبود مناسبات شخصي.
هدف از داشتن ارزشها و معيارها در زندگي
كوشش براي دستيابي به هدفها تصميمي براي اجراي وظايف شخصي و شغلي شما نيست. چنانچه هدفهايتان با زندگي فردي و انتظارات شغليتان مناسبتی نداشته باشد نتيجه‌اي كه به دست خواهيد آورد
چيزي خواهد بود ميان‌تهي. هدفهاي ارزشمند بر بنياد ارزشي استوار است كه به خوبي تدوين شده و استوار و صادقانه باشند.
هدف در زندگي شغلي
در كار نه تنها هدف‌هاي مربوط به زندگي كاري خود بلكه هدفهاي شركت و مدير خود را نيز می‌بايد مورد توجه قرار دهيد.
برنامه كار در زندگي شغلي
به هدفي كه در رابطه با شغل شماست دست يابيدويا كاري را توسط ديگران به انجام برسانيد يك برنامه كار تنظيم كنيد بيشتر مردم از اينكه گره‌گشاي مشكلات باشند به خود مي‌بالند. مردم موفق در آينده حضور دارند آنها به طورمرتب در كار برنامه‌ريزي‌اندواينكارراآنقدر ادامه ميدهندتامشخص شود چگونه مي‌توان به آن هدفها دست يافت.
انگيزه آن چيزي است كه موفقيت مي‌آفريند.
در زندگي شخصي
انگيزه عبارتند از اشتياق، اين اشتياق است كه باعث برخاستن از رختخواب، برداشتن گام بعدي در برنامه كار، چيرگي بر سختي‌ها و در نهايت موفقيت مي‌شود. انگيزه شما را پيش مي‌راند تا روز به روز در وضعيت بهتري باشيد.
درزندگي شغلي
مردم زماني كنش يا روش خاصي را در پيش مي‌گيرند كه نتيجه متفاوتي براي آنها ايجاد كند.
انضباط در زندگي
مردم موفق در برابر عوامل كشنده وقت و موانع موقتي سرتسليم فرودنمي‌آورند.آنان نيروي دروني را براي چيرگي بر موانع فرامي‌خوانند چيزي را كه هركسی گاه و بيگاه به كار گرفته است.
انضباط در زندگي شخصي
برقراري انضباط در زندگي شخصي شايد سخت‌ ترين گام باشد كه مي‌بايد برداشت.انضباط حتي اگر به مسائلي چون پرهيز غذايي تمرين ورزشي و يا به موضوع كنترل اعصاب شما بپردازد،درهرحال امري تفريحي و شوخي نيست.
نرمش پذيري
انعطاف از الزامات و اصول اساسي است، مگر آنكه راه ما از نقطه هويت تا نقطه ثمر،مستقيم و همه چيز قابل پيش بيني باشد كه البته اين هم امري است بسيار نادر. شما بايد توانايي آن را داشته باشيد كه به هنگام بروز تغييرات، استراتژي خودراتغييردهيدوبرنامه كار خود را با ديگران سازگار و منطبق كنيد.
پس نتيجتاً 8 مرحله از نظر ما موجب موفقيت مي‌شود
1ـ هويت
2ـ ثمر
3- ارزشها
4ـ هدفها
5ـ برنامه كار
6ـ انگيزه
7ـ انضباط
8ـ نرمش پذيري
هويت: بدانيد كيستيد
اگر تصويري از هويت خود نداشته باشيد، كوشش‌هايتان براي آن كه چيزي باشيد و كاري انجام دهيد، خطرپذيري در راهي بي‌هدف و مسيري اتفاقي خواهد بود.
به زندگي خود انديشه كنيد ولي از موارد زير بپرهيزيد.
1)تعريف هويت خود برحسب عوامل بيروني، معرفي هويت خود با متعلقات بيروني مانند خودرو/ لباس وشهرت امري است ساده و آسان. ولي هميشه خودتان باشيد.
2) تعريف هويت خود براساس نقش هاي كليشه‌اي
زماني كه تصميم‌گيري و رفتار، به جهت آن است كه احساس مي‌كنيم «بايد، چنين كنيم، همان هنگام كه به انتظارات ديگران اجازه داده‌ايم تا هويت ما را تعريف كنند.
(چگونه ارزشهاي خود را تعيين كنيد)
ارزشهامهمترين باورهاي بنيادي شماست.در يك جامعه ارزشها،بنيادواساس بسياري ازقوانين است كه رفتارهاي ماراديكته مي‌كنند،اموري مانندآدم‌كشي،دزدي وتجاوز اعمالي هستندكه ارزشهاي مشترك جامعه راموردتهديدقرار مي‌دهند.ارزشهاي جامعه وبه همان اندازه قوانين آن مارا به ساختاري مجهز مي‌كندكه در سازماندهي زندگي‌مان ياور ما خواهد بود.
تعريف وتعيين ارزشها به شماانرژي وتمركزمی‌دهدتا هدفهايتان را دنبال كنيد.
ارزش‌هاي شغلي
اگرسازماندهي ارزش‌هاي منطقي رادركام خودبريزيدو بكوشيدوپاي بفشاريد كه اين ارزشها بخشي از زندگي روزانه كاركنان،ازمديريت ارشدتا پايينترين رده‌ها گردد،اين امر مي‌تواند نيروي محركه نيرومندي باشدكه افراد را به عنوان بخشي ازيك گروه كاربه منظوررسيدن به مقصدي مشترك،گرد هم آورد.
هدفهاي خود را مشخص كنيد
در زندگي شخصي
1ـ هدفهايتان مي‌بايد همسو با ارزشهاي شما باشد.
2ـ هدفها بايد معين و مشخص باشند.
3ـ هدفها بايد نوشته شوند.
4- هدفهايي را تعيين كنيد كه چالش‌انگيز اما واقع‌گرايانه باشند.
5ـ هدفهاي خود را پيش چشم قرار دهيد.
6ـ به خود پاداش دهيد
هدفها در زندگي شغلي
1)هدفهاي زندگي شغلي خود را برروي ارزشها بنا نهيد.
2)هدفهاي ويژه وروشن واحدكاري خودراتعيين كنيد.افزايش بهره‌وري كاهش زمال دوره بازدهي وغيره.
3) هدفهاي شغلي خود را بنويسيد.
4) هدفهاي قابل دستيابي را تعيين كنيد.
5) سرمشقي براي هدايت ديگران باشيد.
6) ساماندهي ايجاد كنيد.
برنامه كار خود را بنويسيد
در زندگي شخصي:
1) روي يك صفحه كاغذ اقدامات مربوط به هدف را تنظيم كنيد. اقداماتي كه در رسيدن به هدفتان شما را ياري مي‌كنند.
2) هم‌اكنون شروع كنيد. اكنون رمز موفقيت است.
در زندگي شغلي:
برنامه‌ريزي عنصري اساسي از عناصر تشكيل دهنده يك مديريت خوب است رهبري يعني در كنترل داشتن. هيچ چيز بهتر از يك برنامه كاروفعاليت براي رسيدن به هدفهاي شغلي وواحد كاريتان اموررادركنترل شما قرار نمي‌دهد.
1ـ ثبت كنيد. همه‌چيز را با جزئيات ثبت كنيد.
2ـ هم اكنون شروع كنيد. برنامه‌هاي كار خود را حالا شروع كنيد و سعي كنيد به سرعت توسعه دهيد.
مفهوم انگيزه
انگيزه همان نيرووانرژي است كه تو را وادار به كار كردن مي‌كند.
تعيين پاداش براي ديگران
پاداش گاهي وقت‌ها به عنوان نتيجه كار شناخته مي‌شود. اگرنتيجه نهايي يك رفتار چيزي مي‌باشد كه مزد خواهان آن بوده و يا به شدت به آن نياز داشته باشد، انگيزه حركت نيز وجود دارد. اگرمي‌خواهيد رفتار كسي را تغيير دهيد نتيجه آتي آنهارا براي او دگرگون كنيد. بهترين نتيجه و پاداش براي انسانها آنهايي است كه به خواسته‌ها و نيازهاي اساسي خودپاسخ دهد.كه اين نيازهاعبارتند از:
1) عشق و پذيرش
2) خرسندي از كار
3 ) تأييد ديگران
4) در جمع و گروهها بودن
5) داشتن باز خورد از كار و شغل
رمز موفقيت و برانگيختن موفقيت‌آميز ديگران آن است كه نخست سهم خود را پرداخت كنيد.
تحقق اين امر مستلزم بردباري، تمرين و اعتقاد است. چهار گام در پيش است.
1) آنچه را فرد نياز دارد تعيين كنيد.
2) آن چه در زمان مقتضي مطرح می شود دست ‌يافتني سازيد.
3) نتيجه يا پاداش را به شيوه مقتضي ارايه كنيد.
4) آماده باشيد چيزي بدهيد تا در برابر چيزي بگيريد.
هنگام اقدام براي دگرگون سازي رفتار از راه ايجاد و تغيير در نتيجه نهايي، به نتيجه و پاداش مثبت بيشتر از اعمال مجازات تاكيد كنيد. البته مجازات در بعضي شرايط مقتضي و لازم است، اما جهت واكنش‌ها در برابر مجازات تهديد و انتقاد خشن به سوي بهانه براي رد مسئوليت،ودر بعضي موارد پرخاشگري آشكاراست اين جهت‌گيري سطح فعاليت وكارايي مورد نظر را كاهش مي‌دهد.
انگيزه: پاسخ به نيازهاي فردي
4- روش ابتدايي انگيزش
1)ترساندن:مثل تهديد همكار به از دست دادن شغل
2) تحريك كردن:دادن پاداش نقدي يا پرداخت هزينه سفر به شهري دلخواه
3) متمايل كردن براي تغيير نگرش‌ها
4) پاسخ دادن به نيازهاي فردي
8 نياز اساسي فردي
1) تعلق داشتن: احساس امنيت و آرامش در يك گروه
2) به پايان رساندن: هركس نيازمند آن است تا مفهوم «به پايان رساندن را حس كند.
3) پيشرفت كردن: پيشرفت ابزار سنجش موفقيت است.
4) قدرت داشتن: اين امر با پيشرفت پيوسته است پيشرفت يعني قدرت و اقتدار بيشتر.
5) مبارزه جويي: مبارزه بادوچير منفي گرايي، خود كم‌بيني و نارضايتي.
6) مسئوليت داشتن: پذيرفتن مسئوليت كاري كه برعهده اوست.
7) تاييد:اينكه بدانيم كار خود را خوب انجام مي‌دهيم بسيار مهم است.
8) برتري نياز به سرافرازي از نوع و چگونگي اجزا و انجام كار با نياز به نيك (خوب) ارزيابي از خود همراه است.
دو مورد از اساسي‌ترين نيازهايي هر همكاری.
1)احترام به انديشه‌ها، علاقه‌ها و احساسات فرد.
2) مشاركت در احساس فرد نسبت به ارزشمندي خود.
يك عامل كليدي براي انگيزش مؤثر توانايي برقراري ارتباط خوب و مناسب است.
دومين عامل اساسي برانگيزش
دومين نيازاساسي كه افراد مشوق و اثرگذار روي آن تأكيد مي‌كنند، نياز به باور ديگران نسبت به شايستگي خوداست.افراد مشوق براي افزايش اين احساس خود شايستگي ديگران پنج مورد مهم را در نظر مي‌گيرند.
1)هدفها سنجش پذير، واقع‌گرايانه و با مفهوم و معنا باشد.
2)اجازه و فرصت به ديگران براي مشاركت وارائه نظرباشد.
3)استفاده از آموزش به عنوان فرصتي براي برانگيختن احساس و حركت.
4)اجازه و فرصت به خودباوري ديگران به منظوراينکه موجب انگيزه و حركت آنها گردد.
5)حصول اطمينان از درك و فهم هدفها توسط كساني كه براي تحقق آنها مي‌کوشند.
انگيزش از راه تشويق و انتقال
يكي از مهمترين كاركردهاي يك مديراست وباز خوردهاي آن بر كارمندان تأثير مي‌گذارد.
تشويق: همه ما دوست داريم از طرف ديگران به خاطر هرچيز خاصي مورد تشويق قرار بگيريم و اين بر روي عملكرد ما تأثير مثبت دارد.
انتقاد مي‌تواند يك محرك و اقدام انگيزش باشد اگر چنانچه بجا و بدرستي صورت گيرد.انتقاد بايد سازنده باشد چيزي كه انجام آن براي مردم سخت و دشوار است.

مشاركت ابرازي براي انگيزش:
براي مديران يكي ازموثرترين راههاي ايجاداحساس افتخار نسبت به،كارگروهي وانگيزه دركاركنان مشورت جويي پيشنهاد خواهي و اطلاعات‌گيري از آنان درباره راههائی است كه ازآن طريق مي‌بايد كارها انجام و مشكلات حل شود.
سودمنديهاي مديريت مشاركتي
1) محركيست قوي.هنگامي كه كاركنان احساس مي كنند عضوي از يك تيم هستندودرتصميمات تاثيرقابل توجهي دارند، براي پذيرش تصميمات تمايل بيشتري دارندومشكلات راراحتتر حل مي‌كنند.
2) منجر به تصميمات بهتر ميشودچه درهنگام تصميم گيري واقعيتهاي ملموس بيشتري دراختيارداشته باشيد، درست و مجهزتر عمل خواهيد كرد.
3) فضاي قابل اعتمادواطمينان ايجادميكند.فضاي قابل اطمينان زماني توسعه می‌يابد كه افراد به قضاوتهاي يكديگر احترام بگذارند.
4) كاركنان شغل خودرابهتر شناخته وبهتردرك مي‌كنند. اگر يك مدير هستيد از كاركنان خود بخواهيد شرحي از شغل خود و وظايفشان را بنويسند و به شما تحويل دهند.
5) پيشرفت به سوي هدفها شتاب مي‌گيرند هنگامي كه هدفها تعيين شده‌اند مدير و كاركنان بايد در رابطه با چگونگي رسيدن به آن بحث كنند.
انگيزش، امتياز، ركورد، نتيجه
امتيازوركورد ونتيجه آن،انگيزه‌اي است قوي، ذهن هر تيم موفقي نسبت به چگونگي كاركرد ركورد حساس است اين حساسيت براي موفقيت امري است ضروري.

خودانگيزي:
براي موفق بودن بايد امور را واقعی سازيد. خودانگيزي پلي است بين انديشيدن به هدف‌ها و تحقق آنها و در مقام نيروي پيش حركت دهنده در پس انجام هر كار موفقيت‌آميزي، خودانگيزي يعني ميل و خواستن واين امر براي كاميابي در هر كوششي امري است اساسي.
براي رسيدن به موفقيت، هدفهاي بعد را مورد نظر داشته باشيد
1) به خود باور داشته باشيد.موفقيت وخوشبختي بايد بخشي از تصويري باشد كه از خود داريد. من شايسته‌ام/ من خودرا دوست دارم/ من نيرومندم وبي‌نياز.اينها رمزرسيدن به كاميابي است.
2) ويژگي و كيفيت‌هاي لازم براي يافتن انگيزه را درخود توسعه دهيد.ازرقابتهاوچالش هااستفاده كنيد.درانجام كارهاي خود سرافراز باشيد و …
3) بر ترس خود چيره شويد ترس در مقابل خواستن است. ترس موجب پريشاني، فشار عصبي، وحشت و نگراني است از اين رو طرح ها و هدفها را با شكست مواجه مي‌سازد.
4) اكنون(حال) رمز كاميابي است .از حالا شروع كنيد.
5) روي پاداش عمل تمركز كنيد.
درراه موفقيت انضباط رابرقرار نمائيد
انضباط يعني ادامه فعاليت مطابق با برنامه كار، حتي آن هنگام كه كارهاي ديگريوجودداشته باشد كه شما و همكارانتان ترجيج مي‌دهيد به آنها بپردازيد.
انضباط در زندگي شخصي:
برخي دستورات در رابطه با انضباط
1) مسئوليت كارهايتان را بر عهده بگيريد.
2) منتظر نمانيد هم اينك شروع كنيد. 3) رفتارها و عادتهاي خوب را تمرين كنيد.
انضباط در كار
يك سازمان بدون انضباط محكوم به شكست است. سازمانهاي موفق مي‌دانند كه انضباط يعني موارد زير:
1) ارائه يك سرمشق خود انضباطي مثبت وموثر مي‌بايددرسراسر بدنه يك تيم مديريتي وجود داشته باشد.
2) كارهاي بزرگ رابه واحدهاي بيشترخردكنيد.اگر مي‌خواهيدبه كسي كمك كنيد كه باانضباط ‌تر باشد به آنها نشان دهيد كه مي‌توان وظايف بزرگ را طي يك رشته مراحل و گام‌هاي بعدي كوچكتر انجام داد.
3) عوامل اتلاف زمان را شناسايي كنيد.
4) روي هدفهاي معين تمركز كنيد، كليد خود انضباطي عبارت است از توانايي به تعويق انداختن خرسندي و رضايت حال به آينده.
نرمش‌پذيری و چگونگی پاسخ به تغييرات
سه ويژگي كليدي تغيير :
1) تغيير پيوسته و گريزناپذير است.
2) تغيير ترس مي‌آفريند .
3) مردم در برابر تغيير تمايل به مقاومت دارند.
ترس چون احساس امنيت ما را تهديد مي‌كند،تغيير حاكي از خطرپذيري است.
تغيير شغل:
شمار بسيار زيادي عوامل تغيير پذير با توانايي بالقوه تغيير در شغل وجود دارد و از جمله موارد زير:

1) تغيير محل كار و جايگاه كار
2) كارفرماي جديد
3) رقابت جديد
4) بازارهاي جديد
5) فن آوري جديد
6) نرخ دستمزد جديد