سایت کارآفرینی میلیاردرهای آینده ایران
لطیفه ها - نسخه قابل چاپ

+- سایت کارآفرینی میلیاردرهای آینده ایران (http://forum.unc-co.ir)
+-- انجمن: بخش میلیاردرها (/forumdisplay.php?fid=107)
+--- انجمن: سرگرمی ها، دردودل ها و سلامتی یک میلیاردر (/forumdisplay.php?fid=50)
+--- موضوع: لطیفه ها (/showthread.php?tid=6816)



RE: لطیفه ها - MARYAR - 06-02-2013 01:49 PM

گاج منتشركرد : اولی ها،دومی ها،سومی ها،كنكوری ها ...
خــــــاک بر سرتــون با این وضع درس خوندنتون ...


RE: لطیفه ها - MARYAR - 06-02-2013 01:51 PM

به خدا اگه این کیسه‌های هوایی که به اسم چیپس میندازن به ملت رو
تو صنعت اتومبیل‌سازی استفاده کنن، چقدر جلو این کشت وکشتار تو جاده‌ها رو می‌گیره!!!


RE: لطیفه ها - MARYAR - 06-02-2013 01:52 PM

از حموم اومدم بیرون ... اومدم برقو خاموش کنم برق گرفتم ...
واسه مادر بزرگم تعریف کردم ... یه دقیقه فکر کرده بعد میگه : برقم برقای قدیم ...
میگرفت درجا طرفو خشک میکرد ...!!!


RE: لطیفه ها - MARYAR - 06-02-2013 01:52 PM

یه پسر خاله دارم به باباش میگه پدر به مامانشم ميگه مادر ...
میریم خونش انگار داریم فیلم هندی میبینیم!!!


RE: لطیفه ها - MARYAR - 06-02-2013 01:53 PM

امروز مثلا می خواستم سر برادر زادمو گرم کنم.
نشوندمش براش عمو زنجیر باف خوندم.
میگم:"عمو زنجیر باف، بله... زنجیر منو بافتی، بله ... پشت کوه انداختی، بله...
بابا اومده، چی چی آورده، نخودو کیش میش،با صدای چی؟"
میگه:"با صدای علی عبدالمالکی"!!!


RE: لطیفه ها - MARYAR - 06-02-2013 01:53 PM

دقت كرديد ... تمام چيزهاي خواستنـــــــي توي دنيا
يا غيرقانونين، يا گرونن، يا چاق کنندن !!


RE: لطیفه ها - MARYAR - 06-02-2013 01:54 PM

جمله‌ای که هر خانم به طور غریزی
هربار هنگام دیدنِ عکسای قدیمی‌ به کار میبره: "چه قد لاغر بودم اینجـــــ‌ا!!!


RE: لطیفه ها - MARYAR - 06-02-2013 01:54 PM

يكي بهتون گفت : " ببخشيد، اشتباه كردم " بهتره قبول كنيد،
چون " اصلاً دلم خواست، حالا چي مي گي " گزينه بعديه كه بهتون مي گه!


RE: لطیفه ها - Divar - 06-02-2013 03:11 PM

هر وقت تونستی با تقلب 20بگیری به خودت افتخار کن و گرنه با خر خونی همه میتونن 20 بگیرن.
تو میتونی مــــــــــــــــــــــرد


RE: لطیفه ها - دهدار - 06-02-2013 04:14 PM

اعتراف مي کنم بزرگترين لذت دوران بچگي من اين بود که روزهاي باروني تو راه مدرسه با او چکمه طوسي پلاستيکي که تا زير زانوم بود مثل خل ها از جاهايي رد مي شدم که آب جمع شده و وقتي قابليت چکمه هام رو مي ديدم که تا عمق زياد هم پام خيس نميشه کلي کيف مي کردم !
حس ماشين شاسي بلند بهم دست مي داد …

-------------------------------------------------------------------------
یه دونه از این سوسکای ریزهرشب ساعت ۱۲ که میشه میاد رومیزم راه میره هی وامیسته بعد دوباره راه میره…نمیدونم کی می خواد این غرور لعنتیشو کنار بذاره و حرف دلشو بهم بزنه!
----------------------------------------------------
تو فکرم يه نمايشگاه بزنم و نقاشي هايي که موقع درس خوندن کشيدم رو به نمايش بزارم !