سایت کارآفرینی میلیاردرهای آینده ایران
بهترین خاطره انجمنی من - نسخه قابل چاپ

+- سایت کارآفرینی میلیاردرهای آینده ایران (http://forum.unc-co.ir)
+-- انجمن: بخش اعضای سایت (/forumdisplay.php?fid=105)
+--- انجمن: اعضای سایت ، اهداف و بحث های شخصی (/forumdisplay.php?fid=36)
+--- موضوع: بهترین خاطره انجمنی من (/showthread.php?tid=6290)

صفحه ها: 1 2


بهترین خاطره انجمنی من - arsho - 01-04-2013 09:51 AM

سلام

شاید شما هم خاطره ای جالب از فعالیت در انجمن داشته باشید
که این خاطره میتواند :
1. پیداکرن یک ایده ناب
2. راه اندازی کسب و کار با استفاده از اطلاعات موجود در انجمن

و بسیاری دیگر

شما اگر خاطره ای دارید بنویسید تا همه کارا بودن انجمن را به وضوح بیینند.

موفق و شاد باش 12_0024yajuyoSleepy5_004


RE: بهترین خاطره انجمنی من - MARYAR - 01-04-2013 01:36 PM

ما که خاطرات خیلی خوب و زیبایی داریم تو این انجمن:
یکیش برگزاری همایشمون در دانشگاه خواجه نصیر بود. یادش بخیر چه تجربه ای بود با همکاری دوستانی مثل عظیم، محمد، مهتاب جان و...
آن روز دکتر جهانگیری کلی صحبت و ایده به همه دادند نمی دونم کدوم یکی از بچه ها دنبال ایده های پیشنهادی ایشون رفتن


RE: بهترین خاطره انجمنی من - arsho - 01-05-2013 02:30 PM

بهترین خاطره انجمنی من به ارتباط روزهای اول من با انجمن مربوط می شود
در آن روزها مطالب زیادی را خواندم و همه مطالب را که جالب بودن تا نصف شب بیدار می ماندم و می خواندم/
آرزوی پیشرفت هرچه بیشتر انجمن را دارم.

موفق و شادباش


RE: بهترین خاطره انجمنی من - yu3f - 01-05-2013 02:50 PM

اولین خاطره انجمنی من اون قضیه استاد - استاد با استاد بهداد بود ک خنده استاد قربانیان برایم ماندگار شد. از آن پستم راضی عم. البته بعد از آن یک حرفی ب استاد زدم ک ناراحت شدند Yosef.gif ولی خب دیگر خاطره خاطره هست با تمام خوشی ها و کم و کاست ها


RE: بهترین خاطره انجمنی من - jahanagahi - 01-05-2013 03:00 PM

استاد , من که عرض کردم به اندازه سر سوزن ناراحت شدم که اصلا حساب نیست.Wink
به هر حال بهترین خاطره ام تعریف مهمان های شب عید آقا یوسف عزیز بود که بخاطر رعایت کردن رژیم که آقا یوسف تاکید فرموده بودند, چیزی میل نکرده , رفته بودند . تا چند روز فقط می خندیدم.
WinkWinkWink


RE: بهترین خاطره انجمنی من - صدفی - 01-05-2013 08:34 PM

نمایشگاه کتاب که عزیزان رو زیارت کردیم خیلی خوب بود


RE: بهترین خاطره انجمنی من - madar - 01-06-2013 09:23 AM

1- من وقتی دخترم بدنیا اومده بود یکی از دوستای خوب و همیشگی ام انجمن بود البته اون زمان اعضا کم بودند ولی همه فعال و پر انرژی

2- تولد یکسالگی انجمن که همایش خوب و بیادموندنی بود


RE: بهترین خاطره انجمنی من - m_grate29 - 01-06-2013 09:44 PM

اولین جلسه رو خیلی دوست داشتم.
همش واسم خاطره هست.
من با خیلی ها ارتباطات خوب و خاطرات زیادی دارم از انجمن :
حامد عزیز /جناب استاد قربانیان /مهتاب خانوم/کامیار گل/خانوم MARYAR/فرشاد گل/هاوین عزیز/مهدی دوست داشتنی/پسر عمو فرهاد / میر عباس عزیز / ناصر صادقی گل /پارسا مهربون / خانوم صفدری /پویا /
هادی صفری خیلی دوست داشتنی/عظیم/محمد شموسی عزیز / مسعود کوچول گل /دکتر شهرام / خانوم صدفی و کیارش عزیز ...
و خیلی های دیگه که فقط صداشون و نوشته هاشون رو خوندم.
و آقای نامی که بدون شک تاثیر به سزایی بر ما جوانان داشتند.و امیدوارم گوشه ایی از زحمات جناب نامی عزیز را با عملی کردن کارهامون بدیم.
و از کامیار عزیز و استاد قربانیان به خاطر همه ی زحماتشون تشکر میکنم و امیدوارم این راه طویل رو همگی با هم و دست در دستان هم طی کنیم.

دوست دارم روزی 1 خاطره از دوستان انجمنی که خیلی با هم صمیمی هم هستیم بنویسم

اولین جلسه انجمن رو خیلی دوست داشتم
هر کی از کنارمون رد میشد یه نگاه تمسخرآمیزی میکرد و میرفت ولی نمیدونست که همون جمع و همین اعضا دنیا رو در عرصه بین المللی تکان شدیدی خواهند داد.
و باعث برافراشتن پرچم ایران عزیز خواهند شد.


RE: بهترین خاطره انجمنی من - jahanagahi - 01-06-2013 10:22 PM

اجازه آقا؟
اجازه خانم؟
یادم افتاد. اولین دیدار من با ادمین عزیز و همسر مهربان ایشان در تهران. بعد جلسه با عزیزان انجمن در پارک.
گشت دائم ما را نگاه میکردند و میخواستند اعتراض کنند ولی وقتی من جوان خوشتیپWinkWinkWink را با عزیزان می دیدند کنار میکشیدند و می رفتند.با چه انرژی صحبت میکردیم.همه حواسشان به ما بود.
جوانی کجائی که یادش بخیر.WinkWinkWink



RE: بهترین خاطره انجمنی من - MARYAR - 01-06-2013 11:49 PM

یه روز حال آقای قربانیان خوب نبود
ما شال و کلاه کردیم رفتیم فزوین جلسه خونه آقای قربانیان
اونجا جای کامی جونشون را دیدیم و با خانواده محترمشون دختر گلشون و بعدازظهر هم آقا پسرشون با اون انرژی زیاد.... از دست پخت و نهار دیگه نمی گم که...