+- سایت کارآفرینی میلیاردرهای آینده ایران (http://forum.unc-co.ir)
+-- انجمن: روانشناسی (/forumdisplay.php?fid=106)
+--- انجمن: روانشناسی شخصی (/forumdisplay.php?fid=37)
+---- انجمن: راز موفقیت (/forumdisplay.php?fid=64)
+---- موضوع: حکمت خدا در چیست؟ (/showthread.php?tid=5890)
صفحه ها: 1 2
حکمت خدا در چیست؟ - کامیار کاظمی - 12-11-2012 09:55 AM
موضوعی پیش امده است که مناسب دیدم این تجربه را با دوستان خوبم در انجمن درمیان بگذارم.
یکی از دوستانم بعد از چند سال کار در یک کارخانه دولتی؛ پشت هم غر می زد که بعد از این همه تجربه و کار، نه به او اضافه حقوق می دهند و نه حتی سمتی، بلکه احترام او را هم ندارند و تکه کلامش این بود: " هر کی پارتی داره میره بالا، من فقط باید نردبون دیگران باشم..."
با زمین و زمان هم برای این موضوع درگیر بود.میشناختمش فرد مثبتی بود اما بعد از این اتفاق کاملا افسرده و منفی شده بود!
چند باری با او صحبت کردم، عرض کردم که حتما حکمتی است. شاید به صلاحت نیست. وقتی آن همه می دوی و بدست نمی آوری، حتما این راهش نیست. بیا و بخدا توکل کن و این کارهایی را که می گویم انجام بده.
- برای خدا تعیین تکلیف نکن که فلان چیز را از فلان راه می خواهم. تو پول بیشتر و احترام می خواهی، پس این را بخواه و راهش را تعیین نکن که دوست داری به چه صورتی به تو برسد.
-توکلت به خدا باشد یعنی وقتی خواستی، بقول دوستان رهایش کن، مطمئن باش آن قدرت عظیم می تواند، پس تو نیز مانند بچه ای که در وقت سختی پدرش را بغل می کند، به اغوش خدا، خودت را بسپار و انتظار خبرهای خوب را بکش!
بعد از مدتی دیدمش، خوشحال بود می گفت که کاری که گفتی را انجام دادم و نتیجه آنکه اکنون در شرکتی علاوه بر کار قبلی ام بصورت نیمه وقت مشغول هستم.
بسیار به من احترام میگذارند و سمت بسیار خوبی دارم و برای دو ساعت کار در روز هم، مبلغ بسیار خوبی را دریافت میکنم!
در حالی که اگر اضافه حقوقم را در شرکت اول به من می دادند با 150 تا حداکثر 200 هزارتومان مجبور بودم بیشتر کار کنم و همیشه با هر اعتراضی، این منت بر سرم بود. اما حالا بیشتر از دوبرابر آن را با یک جایگاه بهتر و امکانات بیشتر دریافت کرده ام!
بله؛ متاسفانه بیشتر افراد تمام وقت خود را برای تعیین تکلیف برای خدا سر میکنند.
شاید حکمت نیست شاید باید به خودش بسپاریم!
برای رسیدن به هر هدفی؛ هزاران راه است بگذار بهترین راه را خودش برایت انتخاب کند!
RE: حکمت خدا در چیست؟ - jahanagahi - 12-11-2012 10:57 AM
انسانها اگر به این مسئله توجه کنند همیشه لبخند روی لبهایشان می ماند:
در هر کاری حکمتی است و در هر حکمتی دنیای خیر.
RE: حکمت خدا در چیست؟ - M3HDI - 12-11-2012 12:05 PM
سلام
مطمئنا در هر کاری حکمتی نهفته است ، اما بعضی انسان ها خیلی بی صبر میشن (طبق آیه قرآن)
مثلا من وقتی تصمیم گرفتم که در پروژه های مسکن مهر ثبت نام کنم
اولش ،چندین روز این طرف و اونطرف گشتم تا بالاخره یه پروژه اسم منو به عنوان رزروی نوشت ، با شرط اینکه اگر رزروی ها پر شد منتقل بشم به پروژهای آتی
بعد یه چند وقتی رفتم شهر جدید و پروژه های در حال ساخت رو با هماهنگی مهندس اجرایی پروژه دیدم ، باور بفرمایید چنان سبک منزل بد طراحی شده بود که حالم گرفته شد ( قبل از اینکه برم، برای خودم یه خونه حداقل با 2 دو فرش خور 12 متری در پذیرایی، متصور شده بودم )
هم از اینکه با اون چیزی که فکرش رو میکردم کلی متفاوت بود و هم اینکه واقعا فضا رو پرت کرده بودن
اومدم بیرون و با خودم فکر میکردم که اصلا ارزششو نداره که خواسته باشم اینجا و این راه دور بیایم خونه بگیرم
تا اینکه چند روز بعد اتفاقی دو تا از همکارهای سابق رو توی یه اداره دیدم ، وقتی داشتیم با هم صحبت می کردیم یه آن به دلم اومد که از این بنده های خدا هم یه سوالی بکنم ، شاید کسی رو سراغ داشته باشن برای انصرافی
منتهی به خودم گفتم اگر ازشون سوال کنم شاید فکر کنن حالا که قصد کردم خونه بگیرم دارم فخر فروشی میکنم !!
برای همین چیزی نگفته و جدا شدم ، توی مسیر مترو باز تو همین فکر بودم که کاش سوال میکردم
- وارد جایگاه شدم و روی صندلی نشسته بودم و توی فکر بودم که یه آن همون بنده خدا اومد و کنارم نشست
باور بفرمایید گفتم خدا رسوند شما رو ، داشتم همین الان به شما فکر میکردم ، اتفاقا ازشون سوال کردم و ایشون با اینکه اصلا بهش نمی خورد !! (از نظر خودم !!) گفت که آره ما یه آشنایی داریم تو یکی از شرکت های انبوه سازی و
اگر کسی انصراف بخواد بده این بابا دنبال جایگزین می گرده
و البته همین بنده خدا هم برای ایشون یه خونه گرفته بود و الان خودش خونه داشت ! (( ببنید من فکر میکردم سوالم فخر فروشی میشه ، این بنده خدا خونه هم داشت !))
(( بعضی وقتها میگن تیر میخوره به هدف ، اینطوری میشه !))
- گذشت و گذشت تا اینکه نه خبری از واریز پول از انبوه ساز ثبت نامی شد نه این رفیق خدا رسانده
البته ایشان گفته بود که حتما جایی ثبت نام داشته باشم چون احتمال داره که اون بنده خدا موردی نداشته باشه
تا اینکه باز شروع کردم به گشتن و پرسیدن تا اینکه یه نفر رو پیدا کردم که امتیاز مسکن مهرشو میفروخت ، منم تماس گرفتم و ایشون هم لطف کرد و شماره خود مدیر عامل تعاونی رو داد
(( برای مورد اینکه منتظر باشم تا این رفیق ما هم خبر بده و اقدامی نکنم هم یه استخاره گرفتم که جواب استخاره خیلی بد اومد ، فکر کنم اینطور میشد که نه این بنده خدا خبری میداد و نه ثبت نام کرده بودم ))
با مدیر عامل تعاونی که صحبت کردم دیدم این پروژه گویا نقد تره و البته کمتر هم واریزی داره !
به هر حال بعد از چند روز و پیگیری از پروژه سابق و این بنده خدا ، بهتر دیدم که توی این تعاونی هم ثبت نام کنم ( البته نهایتا یک جا میشه ثبت نام کرد و مدارک منتقل میشن)
مدارک لازم رو به ایشون دادم به علاوه اینکه شماره حساب رو هم گرفتم تا پول رو واریز کنم و خوشحال از اینکه یه پروژه بهتر گیرم اومده بودم
- البته در واریز پول به حساب تعلل کردم و گفتم حالا که قراره عضو بشم بهتره که قبلش برم و واحد ها رو ببینم
یه هفته ای گذشت تا اینکه بالاخره موقعیت جور شد و با اخوی رفتیم و واحدها رو دیدیم ، باور بفرمایید وقتی واحدها رو دیدم آه از نهادم بلند شد !
نه کارگری کار می کرد و نه پروژه به گفته مدیر مربوطه خاک و گچ بود ! به علاوه اینکه باقی بلوک های همان پروژه نیز هنوز اسکلت بود و در صورتی که فرض رو براین می گذاشتم که این واحدها بنا بر گفته مدیرعامل تعاونی در همان موعد تحویل می شوند
باز این اسکلت ها سبب می شد تا چند سال دور تا دورمان ساختمان در حال بنایی باشد و رفت و آمد کارگران و عدم محوطه سازی و ...
باز حالم گرفته شد ، ولی باور کنید نا امید نشدم (( گفتم خدا بزرگه ))
3- سوار ماشین شدیم و از محله مورد نظر کمی دورتر شدیم که اگر اشتباه نکنم برای صحبت کردن با موبایل توقف کردیم (( دقیق یادم نیست برای چی ایستادیم ))
کنارمان نیز یکی دیگر از پروژه ها درحال نماکاری بود ،اخوی به من گفت برو و از اینها سوال کن شاید انصرافی باشه
گفتم نه بابا این پروژه به قول معروف پوستشو کندن و به دمش رسیده ، بعیده کسی خواسته باشه انصراف بده
اخوی مجدد اصرار کرد و گفت حالا که اینجاییم یه سوال کن ، انصرافی نبود میریم دیگه
پیاده شدم و یه بنده خدا رو با لباس کار نظامی دیدم ،دستم رو بالا بردم و ایشون هم اومد دم در
(( یه نکته اینکه من چندین و چندین پروژه رو رفتم دیدم منتهی هیچ کدام از نگهبانها بدون نامه کتبی از دفتر اجازه نمیدن وارد کارگاه بشید))
بعد سلام و علیک درباره واحدها و انصرافی پرسیدم و ایشون هم گفت ، بله گویا انصرافی هست !
من هم گفتم لطفا شماره دفتر روبدید تا تماس بگیرم ، ایشون هم شماره مسئول اصلی واحدها رو داد !
یکم که باهاشون صحبت کردم ، پیشنهاد داد تا برم داخل رو هم نگاه کنم !
باور بفرمایید دقیقا همون خانه ای بود که قبلا فکرش رو کرده بودم ، پذیراییش 2 تا فرش 12 متری می خورد !
تشکر کردم و پایین می آمدم که مهندس اجرایی پروژه نیز هم زمان با ما قصد خروج داشت ،
نگهبان که آدم با معرفتی دیده می شد ، منو به عنوان یکی از اعضا معرفی کرد و مهندس هم گفت اگر سوالی داشته باشید
در خدمتم ، (( زمان تحویل این پروژه نسبت به پروژه تعاونی که ثبت نام کرده بودم خیلی جلو تر بود !))
(( نکته اینکه توی این همه پروژه که آمار گرفته بودم هیچ کدوم پذیراییش دو تا فرش کامل جا نمی شد !))
- به هرحال باز خوشحال تر از دفعات قبل راهی مشهد شدیم
_ البته دو بار دیگه هم رفتم و مجدد باقی پروژه ها رو نگاه کردم تا قبل از اینکه بخوام مدرک بدم و احیانا شماره حسابی بگیرم
باز پروژه رو عوض نکنم که خوب البته نسبت به شرایطم به مورد دیگه ای برنخوردم
- الان مدارک رو دادم و منتظرم که خبر بدن تا پول رو واریز کنم و مدام هم پیگیر هستم ، قراره آخر وقت امروز مجدد تماس بگیرم
تا ببنیم خدا چی میخواد (( انشاالله خیره))
دوستان تو این چند وقته اخیر قیمتهای واحدهای ثبت نامی مسکن مهر چند میلیونی گران شده ، دعا کنید بیشتر از این گرون نشه
به امید خانه دار شدن یکایک شما دوستان
RE: حکمت خدا در چیست؟ - 3ObHaN - 12-11-2012 12:18 PM
یه رفیقی داشتم چی پی اس ماشینش رو تنظیم میکرد رو مقصد .
وسط های راه که میرسیدیم کلش رو میبرد جلو مانیتور میگفت : نگاه کن جی پی اس میگه مستقیم برو ، اما از این خیابون بریم میرسیم به فلان خیابون بعد اینوری میریم زود تر میرسیم .
مام اوایل میگفتیم هرچی دلت میخواد انجام بده . خلاصه ، از راهی که چی پی اس واسه ما تعیین کرده بود خارج میشدیم و بعد تحمل 4-5 ساعت ترافیک و 6-7 ساعت الاف شدن ، اخرش دوباره جی پی اس رو روشن میکردیم و بعد پیمودن 2-3 ساعت میرسیدیم به مقصد .
این جریان زندگی ما انسان هاست . همیشه میخوایم خودمون بپریم وسط و مشکلات رو حل کنیم . در حالی که این نبرد نبرد ما با مشکلات نیست . خدا برای ما میجنگه و ما نباید در کارش دخالت کنیم .
هرچیزی حکمتی داره ، چون ما نهایتا 200-300 متر جلومون رو میبینیم اما خدا مثل جی پی اسی است که کل مسیر رو دیده ، به خطرات هر مسیر داناست و بهترین مسیر رو برای هریک از بندگانش وضع کرده .
RE: حکمت خدا در چیست؟ - کامیار کاظمی - 12-11-2012 12:44 PM
"خدا مثل جی پی اسی است که کل مسیر رو دیده ، به خطرات هر مسیر داناست و بهترین مسیر رو برای هریک از بندگانش وضع کرده . "
خیلی زیبا بود سبحان جان
همیشه مثال هایت فوق العاده زیباست؛ ممنونم
عالی بود
RE: حکمت خدا در چیست؟ - بيلا بالا - 12-11-2012 12:48 PM
در هر كار خدا حكمتي نهفته هست كه بهترين مغزها هم نميتونن اونا درك كنن
به خدا اطمينان كنيم
كوهنوردي در حال سعود به كوه بود در مسير ناگهان سقوط ميكنه
از كوه اويزان ميشه و چون هوا تاريك ميشه هيج جا را نميبينه
از خدا كمك ميخاد
خدا بهش مگه به من اطمينان داري؟
ميگه اره
خدا ميگه پس دستتا از طناب رها كن
كوهنورد سفت به طناب ميچسبه
فردا گروه امداد خبر از مرگ كوه نوردي ميده كه فقط با زمين يك متر فاصله داشت
خدا بر هر چيز واقف است
RE: حکمت خدا در چیست؟ - dara - 12-11-2012 12:55 PM
(12-11-2012 10:57 AM)jahanagahi نوشته شده توسط: انسانها اگر به این مسئله توجه کنند همیشه لبخند روی لبهایشان می ماند:
در هر کاری حکمتی است و در هر حکمتی دنیای خیر.
به این گفته ایمان کامل دارم و همواره این موضوع رو به خودم گوشزد می کنم
RE: حکمت خدا در چیست؟ - صدفی - 12-11-2012 08:36 PM
من حتی واسه وقوع یه اتفاق بد هم میگم حکمت خدا بوده
مثلا پارسال تصادف کردم ماشینم تا شیشه جمع شد ولی همون موقع به خودم گفتم حتما حکمتی توش بوده که من اینجا تصادف کردم شاید جلوتر میرفتم یه اتفاق بدی واسم میوفتاد
RE: حکمت خدا در چیست؟ - jahanagahi - 12-11-2012 08:59 PM
مثالی می زنم:
دخترم با ماشین می رفت سر کار. در یک کوچه پژوی 206 جلوتر از او بوده. ناگهان می ایستد. و دنده عقب می زند به ماشین دخترم. جالب اینکه دوبار دیگر هم جلو رفته و مجددا دنده عقب به ماشین می زند و فرار میکند.(پلیس اعلام کرد یا مست بوده و یا مواد مصرف کرده) خودو دخترم mvm کوچک است. جلو خودرو جمع می شود و جالب اینکه صندوق عقب پژو هم داغون. دخترم از ترس یادش رفته بود شماره را بردارد. زنگ زد رفتم. خیلی ترسیده بود. پلیس قبل از من رسیده بود. فهمیدم که یکهفته بوده که بیمه نامه اش شخص ثالث و بدنه تمام شده بود. در میان تعجب همه لبخندی زدم و گفتم: خدایا شکرت.
افسری که حضور داشت خندید و گفت : حاجی آقا برای چی شکر؟
گفتم به دو دلیل :
1- اگر با این شدت به دیوار می زد خودش به جلو پرت می شد و خطرناک بود.چون اون آقا دنده عقب به ماشین زده دخترم به طرف پشتی صندلی پرت شده و خدا را شکر که اتفاقی نیافتاده.
2- اگر خدا نخواسته به عزیزی می زد. تا آخر عمر وجدانش ناراحت بود و باید کلی هم دیه می داد.
در این کار حکمتی بود و دنیائی از خیر.
RE: حکمت خدا در چیست؟ - ناصر صادقی - 12-11-2012 09:37 PM
منم به مسئله حکمت خیلی اعتقاد دارم بعد از جدائی از مهدی و فعالیت در کسب و کار های مختلف هنوز نتونستم حتی یه هزار تومان از جائی کار کنم و این مسئله بارها منو به شدت از زندگی ناامید کرده و هر بار خودمو با تکرار این جمله که حتما حکمتی هست و شاید قرار نیست من از این راه پولدار بشم خودمو دلداری دادم ما که در اون حد نیستیم که از حکمت های خداوند سر در بیاوریم ولی امیدوارم خداوند عاقبت خیری را برای همه مقدر کنه برای من هم همچنین چون واقعا دارم از این موضوع که چرا دست به هر کاری میزنم بی نتیجه میمونه حتی با اون که با اراده قوی و عزمی جدی میرم جلو و هر چقدر که بیشتر تلاش میکنم احساس میکنم بی فایده است و کارم بی ثمره امیدوارم این وضعیت هر چه سریعتر خوب رقم بخوره چون واقعا دارم اذیت میشم.