سایت کارآفرینی میلیاردرهای آینده ایران
هر چه دل تنگت میخواهد بگو...... - نسخه قابل چاپ

+- سایت کارآفرینی میلیاردرهای آینده ایران (http://forum.unc-co.ir)
+-- انجمن: بخش میلیاردرها (/forumdisplay.php?fid=107)
+--- انجمن: سرگرمی ها، دردودل ها و سلامتی یک میلیاردر (/forumdisplay.php?fid=50)
+--- موضوع: هر چه دل تنگت میخواهد بگو...... (/showthread.php?tid=5794)

صفحه ها: 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15 16 17 18 19 20 21 22 23 24 25


RE: هر چه دل تنگت میخواهد بگو...... - mallarme - 01-11-2013 12:39 AM

حرف عشق میتواند چهار حرف باشد ....
میتواند در یک نام خلاصه شود.....
میتواند در یک حس، عظمت پیدا کند....
حرف عشق میتواند یک اسطوره باشد....

در زندگی، شبهایی هستند که حسی از ادب و تواضع به شما میدهند....
حسی از دوست داشتن و دلتنگی.


و امشب از همان شبهاست.....
و نقطه اتصال بنده به خداوند است ....حضرت محمد (ص)


RE: هر چه دل تنگت میخواهد بگو...... - بهداد - 01-11-2013 09:48 AM

(01-11-2013 12:39 AM)mallarme نوشته شده توسط:  حرف عشق میتواند چهار حرف باشد ....
میتواند در یک نام خلاصه شود.....
میتواند در یک حس، عظمت پیدا کند....
حرف عشق میتواند یک اسطوره باشد....

[b]در زندگی، شبهایی هستند که حسی از ادب و تواضع به شما میدهند....
حسی از دوست داشتن و دلتنگی.


و امشب از همان شبهاست.....
و نقطه اتصال بنده به خداوند است ....حضرت محمد (ص)
کاش تمام عشق ها حقیقی شوند نه زمینی
کاش این عشق با تمام وجود گسترش یابد تا موجب درد و کینه در دلها نشود
عشق را عشقه
از کعبه و بت خانه تا مسجد و میخانه مقصود خدا عشق است باقی همه افسانه
[/b]



RE: هر چه دل تنگت میخواهد بگو...... - mallarme - 01-11-2013 11:01 PM

نجوایی از مهدی اخوان ثالث با على موسى الرضا(ع)

اى على موسى الرضا! ای پاکمرد یثربى، در توس خوابیده! من تو را بیدار مى دانم.

زنده تر، روشن تر از خورشید عالم تاباز فروغ و فرّ و شور زندگى سرشار مى دانم

گر چه پندارند: دیرى هست، همچون قطره ها در خاک

رفته اى در ژرفناى خواب

لیکن اى پاکیزه باران بهشت! اى روح! اى روشناى آب!من تو را بیدار ابرى پاک و رحمت بار مى دانم

اى (چو بختم) خفته در آن تنگناى زادگاهم توس!

ـ (در کنار دون تبهکارى که شیر پیر پاک آیین، پدرت

آن روح رحمان را به زندان کشت) ـ

من تو را بیدارتر از روح و راح صبح، با آن طرّه زرتار مى دانم

من تو را بى هیچ تردیدى (که دلها را کند تاریک)

زنده تر، تابنده تر از هر چه خورشید است، در هر کهکشانى، دور یا نزدیک،

خواه پیدا، خواه پوشیده

در نهان تر پرده اسرار مى دانم

با هزارى و دوصد، بل بیشتر، عمرت،

اى جوانى و جوان جاودان،

اى پور پاینده!

مهربان خورشید تابنده!

این غمین همشهرى پیرت،

این غریبِ مُلکِ رى، دور از تو دلگیرت،

با تو دارد حاجتى، دَردى که بى شک از تو پنهان نیست،

وز تو جوید (در نهانى) راه و درمانى.

جاودان جان جهان! خورشید عالم تاب!

این غمین همشهرى پیر غریبت را،

دلش تاریک تر از خاک،یا على موسى الرضا! دریاب.

چون پدرت، این خسته دل زندانىِ دَردى روان کُش را،

یا على موسى الرضا! دریاب، درمان بخش.

یا على موسى الرضا! دریاب.


RE: هر چه دل تنگت میخواهد بگو...... - mallarme - 01-11-2013 11:47 PM

این تصویر تمام احساسات انسانی انسان را تحریک میکند.......

به راستی هر چقدر هم که ضعيف باشی گاهی اوقات
باید تکیه گاه اونایی که دوستشون داری باشی..........[تصویر: 53.gif]


[تصویر: yq66tqtxrhb56fs53rf.jpg]


RE: هر چه دل تنگت میخواهد بگو...... - zoofanoon - 01-12-2013 01:10 AM

میگن درد رو از هر طرف بخونی میشه دردِ ولی درمان رو از آخر بخونی میشه نامرد ، مواظب باش واسه دردت به هر درمانی تن ندی ...


ارزش پدر پس از مرگش معلوم میشود و ارزش نمک پس از تمام شدن . . .




همه روزه هزاران سیب در اطراف ما به زمین می افتد

اما آنچه وجود ندارد ، دیدگاه نیوتن است . . .





عشق مانند یک ساعت شنی است که هرچه در مغز است به درون قلب می ریزد . . .


RE: هر چه دل تنگت میخواهد بگو...... - فرهاد قربانی - 01-12-2013 01:52 PM

حال دنیا را بپرسیدم من از فرزانه ای!
گفت یا باد است یا خواب است یا افسانه ای ،
گفتمش احوال عمرم را بگو تا عمر چیست؟
گفت یا برق است یا شمع است یا پروانه ای!
گفتمش آنانکه میبینی بر او دل بسته اند ،
گفت یا کورند یا مستند یا دیوانه ای.



RE: هر چه دل تنگت میخواهد بگو...... - successman - 01-12-2013 05:04 PM


دل تنگم يه چيزايي ميگه كه نميشه نوشت....
صفحه كليدي بايد ساخت كه حروفش حرفهاي دل رو بخونه....
پردازنده اي مي خواد كه درك كنه :
گرافيكي مي خواد كه به تصوير بكشه
هاردي به وسعت دل كه تو خودش جا بده ....

كي فكر مي كنه ميتونه اين كار رو انجام بده ؟



RE: هر چه دل تنگت میخواهد بگو...... - صدفی - 01-12-2013 05:44 PM

هیچ وقت زود قضاوت نکن

مرد مسنی به همراه پسر بیست ساله اش در قطار نشسته بود. در حالی که مسافران در صندلی های خود نشسته بودند, قطار شروع به حرکت کرد. به محض شروع حرکت قطار, پسر بیست ساله که کنار پنجره نشسته بود پر از شور و هیجان شد. دستش را از پنجره بیرون برد و در حالی که هوای در حال حرکت را با لذت لمس می کرد, فریاد زد : پدر نگاه کن, درخت ها حرکت می کنن. مرد مسن با لبخندی هیجان پسرش را تحسین کرد. ...کنار مرد جوان, زوج جوانی نشسته بودند که حرف های پدر و پسر را می شنیدند و از حرکات پسر جوان که مانند یک کودک 5 ساله رفتار می کرد, متعجب شده بودند. ناگهان جوان دوباره با هیجان فریاد زد : پدر نگاه کن دریاچه, حیوانات و ابرها با قطار حرکت می کنند. زوج جوان پسر را با دلسوزی نگاه می کردند. باران شروع شد و چند قطره روی دست مرد جوان چکید. او با لذت آن را لمس کرد و چشم هایش را بست و دوباره فریاد زد : پدر نگاه کن باران می بارد, آب روی من چکید. زوج جوان دیگر طاقت نیاوردند و از مرد مسن پرسیدند : چرا شما برای مداوای پسرتان به پزشک مرجعه نمی کنید؟ مرد مسن گفت : ما همین الان از بیمارستان برمی گردیم, امروز پسر من برای اولین بار در زندگی می تواند ببیند


RE: هر چه دل تنگت میخواهد بگو...... - mallarme - 01-21-2013 09:52 PM

"زندگــی"
لحظه ایست که احساس کنی
با آنچه داری خوشبختــی .........

[تصویر: 734853_406364206113957_426054145_n.jpg]


RE: هر چه دل تنگت میخواهد بگو...... - hadi1987 - 01-21-2013 10:20 PM

آدمیان در خرابات عشق هر دمی چند سینه را ز دل رسوا می سازند

هی که نمی دانند دیگر خریداری نیست

خریداران همه زیر خاک منتظر معشوق مانده اند

پس بهتر آنکه ما هم مشتی خاک بر صورت خود بمالیم

تا وقتی صورتمان را از گرد رستند

عشق خود را پیدا کنیم

و تهی باشیم از همه نباید ها

و ممکن باشیم که دلمان را خریداری نیست جــــز...دوست