سایت کارآفرینی میلیاردرهای آینده ایران
من شکست خوردم چون....؟ - نسخه قابل چاپ

+- سایت کارآفرینی میلیاردرهای آینده ایران (http://forum.unc-co.ir)
+-- انجمن: بخش اعضای سایت (/forumdisplay.php?fid=105)
+--- انجمن: مباحث داغ (چالش ها) (/forumdisplay.php?fid=142)
+--- موضوع: من شکست خوردم چون....؟ (/showthread.php?tid=4932)

صفحه ها: 1 2 3 4 5


RE: من شکست خوردم چون....؟ - Mr.Veghari - 02-06-2014 12:32 AM

سلام با تشکر از استاتر
موضوع فعالیت ای ک انجام می دادید رو بگید
کافی گیم نت خدمات کامپیوتری فروش تجهیزات کامپیوتری
سال شروع و رخداد شکست و سرپاشدن دوباره رو بگید
1389-1391
علت شکست رو با توضیح کامل بگید
سرمایه ناکافی , شروع با نزول گرفتن
راه مقابله با اونو اگر می دانید بگید
علل مختلفی داشت یکی از دلایل-خوشبین بودن بیش از حد به پرداخت سرمایه نزول حاصل از کار که اینجوری نشد!امیدواری الکی
پیش بینی نادرست از اینده
روش های شروع دوباره ای ک انجام دادید رو بگید
در حال ثبت شرکت کامپیوتری (طراحی و پیاده سازی وب سایت)
خوب مشاوره کردم
تصمیمات جدی گرفتم
یه شریک که دوستمه انتخاب کردم
تقریبا بدون سرمایه خاصی استارت زدیم
در صورت امکان میزان شکست (مادی و معنوی) رو بگید (این مورد اختیاری)
میزان شکست معنوی که خیلی ه بقول دوستان یه کتاب میشه.اما مادی 2 سال کار کردم تو مغازه که اخرش هم فروختم دادم به نزول!یعنی 2 سال به باد رفت


RE: من شکست خوردم چون....؟ - ali.masis - 02-17-2014 06:26 PM

من آنقدر شکست خوردم که راه های شکست دادن را بلد شدم....


RE: من شکست خوردم چون....؟ - dehvar - 06-26-2015 02:42 AM

دوستان هر چقدر دوست داشتین میتونین به سادگی من بخندین
من کارگری کردم و یه سرمایه جمع کردم و با توجه به این که شهر ما شهر خرماست آگهی زدم توی اینترنت و چند روز بعدش فردی از اراک تماس گرفت که واسه من بفرست و من هم بدون بیعانه گرفتن فرستادم براش به آدرسی که داده بود بنام عمده فروشی برادران
پیش خودم فکر کردم طرف نهایتش که نامردی کنه خرماهارو نمیخره و من میدمشون به یکی دیگه چون ماه رمضون بود
ماشین که رسید اراک زنگ میزنه به راننده میگه کمربندی وایسا من میام همونجا بارگیری می کنم چون اینجا کامیون ممنوعه
میان بارگیری میکنن و راننده میگه پول و اونها هم میگن بیا دنبالمون و دبرو که رفتی ..........
راننده زنگ میزنه 110 و بیرون شهر دستگیر میشن
کلانتری هم زنگ زد که حضور شما برای شکایت لازمه ماهم رفتیم شکایت کردیم
خرماها همش خراب شده بودند زیر آفتاب و چیزی ازشون باقی نمونده بود و ما ادعای خسارت کردیم
الان یک سال از اون قضیه گذشته و هزار تومن هم خسارت ندادن به ما
آقا دزده هم کنار قاضی نشستن دارن خونشون ماه عسل نگاه میکنن و به ریش من میخندن و دعا میکنن برای سلامتی
لازم به ذکره حتی لاشه خرماها هم گیرم نیومد چون راننده برد واسه خودش حراج کرد
اینم عکس منه Huh


RE: من شکست خوردم چون....؟ - حامد یزدی - 06-26-2015 11:51 AM

(06-26-2015 02:42 AM)dehvar نوشته شده توسط:  دوستان هر چقدر دوست داشتین میتونین به سادگی من بخندین
من کارگری کردم و یه سرمایه جمع کردم و با توجه به این که شهر ما شهر خرماست آگهی زدم توی اینترنت و چند روز بعدش فردی از اراک تماس گرفت که واسه من بفرست و من هم بدون بیعانه گرفتن فرستادم براش به آدرسی که داده بود بنام عمده فروشی برادران
پیش خودم فکر کردم طرف نهایتش که نامردی کنه خرماهارو نمیخره و من میدمشون به یکی دیگه چون ماه رمضون بود
ماشین که رسید اراک زنگ میزنه به راننده میگه کمربندی وایسا من میام همونجا بارگیری می کنم چون اینجا کامیون ممنوعه
میان بارگیری میکنن و راننده میگه پول و اونها هم میگن بیا دنبالمون و دبرو که رفتی ..........
راننده زنگ میزنه 110 و بیرون شهر دستگیر میشن
کلانتری هم زنگ زد که حضور شما برای شکایت لازمه ماهم رفتیم شکایت کردیم
خرماها همش خراب شده بودند زیر آفتاب و چیزی ازشون باقی نمونده بود و ما ادعای خسارت کردیم
الان یک سال از اون قضیه گذشته و هزار تومن هم خسارت ندادن به ما
آقا دزده هم کنار قاضی نشستن دارن خونشون ماه عسل نگاه میکنن و به ریش من میخندن و دعا میکنن برای سلامتی
لازم به ذکره حتی لاشه خرماها هم گیرم نیومد چون راننده برد واسه خودش حراج کرد
اینم عکس منه Huh

دوست عزیز اینو بدون شکستهای گذشته تجربه های آینده میشن
اگه خواسته باشی میتونم بهت کمک کنم خرما برای شهر یزد میتونی ارسال کنی ؟
میخوام خرما رو فلا بخرم توی شهرم بسته بندی کنم با مارک خودمون
اگه میتونی خرمای تازه امسال رو با قیمت خوب واسم بفرستی خبر بده

یا علی موفق باشی


RE: من شکست خوردم چون....؟ - dehvar - 06-26-2015 04:01 PM

(06-26-2015 11:51 AM)حامد یزدی نوشته شده توسط:  
(06-26-2015 02:42 AM)dehvar نوشته شده توسط:  دوستان هر چقدر دوست داشتین میتونین به سادگی من بخندین
من کارگری کردم و یه سرمایه جمع کردم و با توجه به این که شهر ما شهر خرماست آگهی زدم توی اینترنت و چند روز بعدش فردی از اراک تماس گرفت که واسه من بفرست و من هم بدون بیعانه گرفتن فرستادم براش به آدرسی که داده بود بنام عمده فروشی برادران
پیش خودم فکر کردم طرف نهایتش که نامردی کنه خرماهارو نمیخره و من میدمشون به یکی دیگه چون ماه رمضون بود
ماشین که رسید اراک زنگ میزنه به راننده میگه کمربندی وایسا من میام همونجا بارگیری می کنم چون اینجا کامیون ممنوعه
میان بارگیری میکنن و راننده میگه پول و اونها هم میگن بیا دنبالمون و دبرو که رفتی ..........
راننده زنگ میزنه 110 و بیرون شهر دستگیر میشن
کلانتری هم زنگ زد که حضور شما برای شکایت لازمه ماهم رفتیم شکایت کردیم
خرماها همش خراب شده بودند زیر آفتاب و چیزی ازشون باقی نمونده بود و ما ادعای خسارت کردیم
الان یک سال از اون قضیه گذشته و هزار تومن هم خسارت ندادن به ما
آقا دزده هم کنار قاضی نشستن دارن خونشون ماه عسل نگاه میکنن و به ریش من میخندن و دعا میکنن برای سلامتی
لازم به ذکره حتی لاشه خرماها هم گیرم نیومد چون راننده برد واسه خودش حراج کرد
اینم عکس منه Huh

دوست عزیز اینو بدون شکستهای گذشته تجربه های آینده میشن
اگه خواسته باشی میتونم بهت کمک کنم خرما برای شهر یزد میتونی ارسال کنی ؟
میخوام خرما رو فلا بخرم توی شهرم بسته بندی کنم با مارک خودمون
اگه میتونی خرمای تازه امسال رو با قیمت خوب واسم بفرستی خبر بده

یا علی موفق باشی

مرسی ممنون
حقیقتش خرما از خودم که ندارم ولی فامیلای نزدیکم هستن که میتونم از اونا براتون بخرم و ارسال کنم
شما میتونی بسته بندی هاتون رو بفرستین من خودم براتون کارگر میگیرم و همینجا بسته بندی می کنم و میفرستم براتون.
خرما تا یکی دو ماه دیگه آماده برداشت میشه
برنامه ریزی لازم رو انشالله انجام بدید تا به امید خداوند متعال بتونیم همکاری خوبی داشته باشیم.
با تشکر


RE: من شکست خوردم چون....؟ - startup - 07-08-2015 11:14 AM

سلام به همه
دوستان فقط در همین حد بگم من تو کارم یه 400 میلیونی ضرر کردم
اینو هم بگم 50درصد اشتباه استراتزیک خودم(ریسک سنگین) بود 50 درصد هم سیاست های غلط اقتصادی مملکت که با این سرعت تغییر جهت میده و بارش رو دوش ملت هست
اما همه چیز الان به این مذاکرات هسته ای بستگی داره اگه توافق بشه امکان اینکه 400 تا برگرده هست با یه 200 میلیون سود روش.
الان من کارم شبانه روز دعا کردن واسه اینه که توافق انجام بشه11_002

ولی در کل من از این ریسکهای سنگین لذت میبرم
تا الان ریسکهایی که کردم توش سود بردم اما یکیشو بیگدار به اب زدم به امید خدا اینم برمیگرده


RE: من شکست خوردم چون....؟ - angello1920 - 07-11-2015 03:49 PM

(10-29-2012 10:55 PM)پرواز نوشته شده توسط:  من شکست خوردم چون به آدم ها اعتماد کردم! فکر کردم خنده هاشون واقعیه. فکر کردم مثل خودم و نزدیکانم از خوشی دیگران خوشحال میشن. "من شکست خوردم چون منتظر اقدام یه آدم دیگه موندم". این چشم دوختن به اقدام یه نفر دیگه من رو از هدف اصلیم دور کرد. دنیای منو کوچیک کرد. منو به حاشیه کشوند. و در حساس ترین لحظات زندگیم زمانی که برگشتم و به اصل نگاه کردم، دیدم اون آدم هیچ قدمی برنداشته.
این بزرگترین و آزاردهنده ترین شکست و تجربه ی تلخ زندگی من بود. برا همین همیشه به همه توصیه میکنم به وعده ی هیچ کس دل خوش نکنید و خودتون برای خودتون قدم بردارید.
از سال 86 تا اواخر 90 در این اشتباه بودم. اهداف دیگه ی زندگیم رو فدا کردم. و نهایتا فهمیدم به این مورد هم نمیرسم.
درس هایی که گرفتم: منتظر کمک هیچکس نمی مونم/ استقلال در بدترین شرایط مالی به وابستگی در رفاه می ارزه/ نمیدونم بده یا خوب. اما غیر از نزدیکان درجه 1 خودم نمیتونم محبت کسی رو باور کنم/خدا خیلی خوب صلاح بنده هاش رو میدونه. در خواستن و اجابت عجول نباشیم.
تصمیماتم: در زمینه ی همین هدف از همون فردی که منو عقب انداخت جلو خواهم زد. دیگه منتظر کمک هیچکس نمی مونم. حتی در اوج حمایت دیگران، به فکر ساختن روزهای بعد توسط خودم خواهم بود
(من نمیتونم توضیح دقیقتری بدم)
دوست من حرفات به دلم نشست.ممنون


RE: من شکست خوردم چون....؟ - Amiraliamirali - 09-15-2015 09:07 AM

شکست خوردم چون
1.اعتماد بی جا کردم
2.شرکای خوبی انتخاب نکردم
3.کارم رو تا اخر ادامه ندادم


RE: من شکست خوردم چون....؟ - amirali699 - 01-09-2016 09:02 PM

سلام .من هنوز کاری رو شروع نکردم ولی برخلاف اونایی که میگن این تایپیک باعث نامیدی تازه کاران میشه.من اعتقادم دارم آدم باید از تجربیات دیگران استفاده کنه. شاید اقوام نزدیک آدم توی زندگیشون هیچ ریسکی نکرده باشن که بخوایم از تجربیاتشون استفاده کنیم.این تایپیک باعث شد که با احتیاط شروع کنم. و از تجربیات دوستان استفاده کنم چیزایی که تو ذهن من نقش بسته
1-(کس نخوارد پشت من جز ناخن انگشت من) یعنی نباید به امید هیچ کس نشست
2- به هیچ کس اعتماد کامل نداشته باشم به قول معروف مالتو بپا همسایتو دزد نکن
3-نباید دور و بر چک برم 4- نزول گرفتن و دادن موقوف
5-(صد بار گز کن یک بار پاره کن) یعنی کارهارو با حساب و کتاب و دقیق پیش ببریم
این آخری رو تجربه ی خودمه دوستان اگه ایده ای دارید و میخواید اجرا کنید حتی درموردش تحقق کنید به کسی نگید من قصد چنین کاری دارم به قول معروف یکم پوشیده کار کنید بیشتر تو ذهن خودتون حلاجی کنید.گفتن ایده باعث میشه انرژیتون کم بشه.
موفق باشید