سایت کارآفرینی میلیاردرهای آینده ایران
نظر انتقادی من در مورد قانون راز و مشکلات بزرگ آن - نسخه قابل چاپ

+- سایت کارآفرینی میلیاردرهای آینده ایران (http://forum.unc-co.ir)
+-- انجمن: بخش اعضای سایت (/forumdisplay.php?fid=105)
+--- انجمن: مباحث داغ (چالش ها) (/forumdisplay.php?fid=142)
+--- موضوع: نظر انتقادی من در مورد قانون راز و مشکلات بزرگ آن (/showthread.php?tid=4658)

صفحه ها: 1 2 3


نظر انتقادی من در مورد قانون راز و مشکلات بزرگ آن - MohamadMJ - 10-13-2012 10:42 AM

سلام و خسته نباشید به همه دوستان و عزیزان 10_004

نمیدونم با تجربه تر ها این راز رو بهتر متوجه شدن که راحت توضیحش میدن یا اونا هم منظورشون چیز دیگست ولی طور دیگه عنوان میکنن.

همیشه یه مشکلی داشتم نمیتونستم حرفای بقیه در مورد چیزایی مثل راز و جاذبه و تجسم خلاق و این حرفا رو باور کنم.
دقیقا مثل زمانی که کتاب قرآن رو ازش میشنیدم ولی خودم نمیرفتم ببینم چیه. تا وقتیم نری طرفش دوست نداری بری چون یه چیزایی میشنوی در موردش یه جورایی دوست نداشتنی و وحشتناک جلوه میده.

جفتش به خاطر معنی اشتباهشه. چون اشتباه قرآن به خوردم داده بودن یه جوری بود فکر میکردم نزدیکش بشم میمیرم یا فکر میکردم همه حرفاش عینهو بابا بزرگا نصیحت میکنه آدمه و همه کارو میگه نکن نکن. تا رفتم و متوجه شدم توضیحاتی که در موردش میدن اونو بد جلوه کرده برام.

راستش دوست نداشتم اینطوری شروع به نوشتن کنم ولی خب مشکلم این بود همه حرفشون این بود فکر کن و بشین توهم بزن برای یه چیزی تلپ خدا میده بهت. میگفتیم ما یک ماه خواستیم نشد میگفتن نه باید ثابت قدم باشی انقدر بخوای تا بیاد توی زندگیت. ما هیچی نگفتیم و بیخیالش شدیم تا اینکه بحثا رنگش عوض شد و اینطوری شد که تا یه حدی که توهم زدی بعد ولش کن معامله رو برو به زندگیت برس خود اون میاد دنبالت و میپره توی زندگیت.


نظر شخصیم و منطق من میگه متاسفانه بیش از حد بزرگش کردن. این بزرگ کردن باعث شد خیلیها واقعا فکر کنن راز هستش.
عزیزای من قربون شکلتون برم خب آدم هرچیو عشقشو داشته باشه سعی میکنه به طرفش حرکت کنه و به اون قصد کار کنه. حالا گهگاهی توهمی به داشتنشم بزنه و فکر داشتنش رو بکنه باعث میشه نزدیکتر بشه بهش و لمسش کنه و بیشتر تلاش کنه. ولی عزیزان حواستون باشه این تجسم انقدر توهم نزنید که فکر کنید جدا دارینش و توی همون توهم ازش زده بشین.

هیچ رازی نیست. هیچ قانونی نیست. اصلا هیچ چیز خاصی نیست. به چشم یه قول نگاهش نکنین که واقعا فکر کنید جایی خبریه. طبیعیه و منطقی آدم هرچی بخواد سعی میکنه بدست بیاره. آدم میبینه رفیقش ماشین خریده جو میگیرتش میچسبه به کار به هدف اینکه ماشین بخره و کم نیاره و باعث میشه زود بخره.

یه سری مسائل ساده هستن که به اسم راز روز به روز داره پیچیده تر میشه. همچین اسم گذاشتن روش که کلی فیلسوف و دانشمندم برای من تحلیل گر راز شدن والله.


به هیچوجه فکر نکنید به چیزی فکر کنید تلپی میاد. به هیچوجه فکر نکنید خواستن و توهم خلاق زدن اوکی بشه کار تمومه.
اصل انتخاب هدف و برنامه ریزی و حرکت به سوی اونه. راز چیزی نیست جز همون راهی که توی منطق هر بشری وجود داره.

بزارید توهم زدن و راز رو یه طور دیگه ثابت کنم.
میگیم دو نفر یه چیزی رو میخواستیم چرا اون یکی رسید بهش و من نرسیدم میگه خب اون بیشتر از تو خواسته و توهمشو زده.
مثال واضحتر میکنم. دو تا پسر یه دختر رو میخواد. یه پسرا مایه داره و اون یکی بدبخت بیچاره. یعنی توهم که هیچی. توی توهم با دختره زندگی کنه و روی در و دیوار عکسشو بزنه و شبانه روزی بهش فکر کنه و همه اینا هرچیم زور بزنه دختره میشه واس پسر مایه داره. این قانون زندگیه.

شما برو توی قفس شیر توهم راز بزن شیره نخورتت. اصلا بیشتر توهم بزن تو شیر رو بخوری.

خنده داره. یکم بیشتر و منطقی تر.
همچین چیزایی هست. چون مهمه اسمشو گذاشتن راز. ولی از موقعی که اسم راز روش گذاشتن خیلیهها فکر کردن واقعا چیز دست نیافتنی باید باشه.
بچه های مردم گیج میشن به قرآن. تا کی بدونه باید بخواد. از کی بفهمه وقتشه دیگه بهش فکر نکنه ؟

دوستای گلم. اصلا به راز فکر نکنید. این موارد رو بخونید با منطق و عقلتون مقایسه کنید اگر جواب درست بود همین کارو بکنید.

1. هدف بزارید برای خودتون. در هر زمینه ای. انقدر پول. این موقعیت شغلی. این ماشین و و و
2. برنامه ریزی کنید برای خودتون که بهترین راه ها و روش رسیدن به اون هدف ها رو به صورت منطقی ترسیم کنید واسه خودتون ( توهم نزنید الان بیکارم ولی راز میگه من فکر کنم بهش آخر سال یه بنز S500 دارم. از این خبرا جایی نی )
3. طبق برنامه ریزی شروع به عمل کنید و به خودتون امید بدید و کاری کنید وسط راه کنار نکشید
4. اینجا بعضی وقتا که مایوس میشین و سرد میشید به نتیجه نگاه کنید. فکر کنید اون شده که قرار بوده بشه یه ذوقی بکنید و محکم تر ادامه بدید.

گندش کردن با اسم و لقب. ولی به همین سادگیه. هیچی نیست. به خدا هیچ چیز خاصی نیست. منطق و طبیعته عقل آدم همینه.

آسمان و زمین و این حرفا دست به دست هم میدن برات ماشین بخرن اینا الکیه. فکرشو نکن میتونی روی حساب اونا بشینی. هرکاری کردی خودت کردی و خودت و لطف و کمک خدای خودت.

از با تجربه تر ها تقاضا دارم بحثارو بزرگ جلوه ندن که کسایی که امیدشون نا امید شده با اینا امید کاذب بگیرن و بعد با سر بخورن زمین.
یه تجربه قشنگ دارم که در این زمینه به دردتون میخوره. چون اصلا عادت ندارم بدون مدرک یا چیزی که لمس نشده حرفی بزنم.


نزدیک 6 سال ویولن کار میکردم. ساز و موسیقی ذوق خاصی میخواد و ویولن که معروفه به اسب سرکش رام کردنش کار هرکسی نیست. ما مجبور بودیم به عنوان ارشد ها به شاگردهای تازه وارد و کوچیکتر هرطوری امید بدیم.
بچه هایی که خب علاقه داشتن جدا بدون هیچ مشکلی ادامه میدادن و خب فراز و نشیب رو میگذروندن.
بچه های دیگه رو تصمیم گرفتیم به قول معروف با همین توهم تجسم و فکر کن میرسی و اینا برسونیمشون بالا. اومدیم برای اینکه ایجاد علاقه رو شدیدتر کنیم. آهنگهای معروفی که دوست داشتن از استادان ویولن مثلا حالا بیژن مرتضوی و شادمهر عقیلی ( این جدیدا ) و برو اسدالله ملک و پرویز یاحقی و اینای قدیمی بزاریم. که گوش کنن ببینن آخرش چه اعجوبه هایی خواهند شد و قراره چیا بزنن. دقیقا بچه هایی که این حرکت روشون اجرا شد تا یکی دو ماه بعدش کلاسو ول کردن هیچ از ویولن حالشون بهم میخورد. چرا چون این توهم ها باعث شده بود فکر کنن زودتر میتونن برسن در صورتی که به این راحتیا نبود و خیلی زود کم آوردن. اینه اون دلیلی که میگم امید کاذب و توهم بیجا موفق که نمیکنه هیچ با سر میزنه زمین.

دوستان گلم در همه مواقع و موارد به عقل رجوع کنید. حواس و قدرت های مختلفی در وجود ماست که شاید ناخوداگاه خیلی چیزارو بتونه به بهترین نحو درک کنه و خوب و بد رو تشخصی بده. خیر سرمون روح خدا توی ما دمیده شده. پس همیشه به عقلتون روجوع کنید.
موفق باشید 10_004


RE: نظر انتقادی من در مورد قانون راز و مشکلات بزرگ آن - بهداد - 10-13-2012 12:38 PM

با درود خدمت عزیز بزرگوار
باید بگم به نظر شما باید بسیار احترام بزارم شما درست نوشته اید . شما باورهای ذهنی خودتان را به زیبایی به تحریر در آوردید و این چیزی است که باید به آن احترام گذاشت . اگر شما بطور مثال بگید رازی نیست / قانونی نیست / آفرینش یا هر چیز دیگه ای نیست کاملا درست میگید . شما اینجا باورهای خودتان را بیان کردید و شما به اندازه ی باورتون بدست خواهید آورد . باور من اینکه به سر هر چهار راهی برسم چراغ همیشه برایم سبز است و ..... .
شخص من از خرافات بدم میاد که مردم کورکورانه در پی آن میدوند . درک قوانین مطلق طبیعت کار آسانی نیست و اکثریت قادر به درک این موضوع نیستند و نخواهند بود . شما راز را فقط دیدید و روزمره دارید بکار میبیندید حالا چه خودآگاه و چه ناخودآگاه . بیننده بودن کار مردم جامعه هست امر مهمتر این است : عمل - عمل - عمل
اصلا مهم نیست من و دیگران چی فکر میکنیم مهم اینه شما چی فکر میکند . و برای من اصلا فکر کردن و نگرش شما اهمیتی نداره زیرا دنیای من با شما متفاوت است و من بجای شما فکر نمیکنم / احساس نمیکنم یا تصمیم نمیگیرم اما احترام میگذارم .
از نظر من قانون رازی وجود ندارد بلکه خود راز قانونه . شاید رخدادی به دید شما منفی به نظر بیاد اما به دید کسی دیگر مثبت باشه . نگرش خودتان را در امضایتان عمومی کردید این یعنی قرار نیست چیزی برایتان اتفاق بیوفته مگر اینکه شما فکر کنید / احساس کنید / اقدام کنید / دریافت کنید . اگر غیر این عمل کردید و چیزی بدست اوردید حتما بمن هم اطلاع بدید تا قوانین طبیعی که همگان باید باید در زندگی انجام بدیم را ترک الکی کنم .
هر کجا بروید قانون پابرجاست و هستند نفراتی که آنرا هم نقض میکنند این چیز طبیعی است و من خوشحالم که شما افکار و باورهای خود را منتشر کردید و من می پسندم .
با سپاس از شما


RE: نظر انتقادی من در مورد قانون راز و مشکلات بزرگ آن - jahanagahi - 10-13-2012 12:57 PM

آقا محمد جان ممنونم. عالی بود.همچنانچه آقا بهداد عزیز فرمودند شما به این راز پی برده اید ولی بصورت دیگری بیان فرمودید که قابل تقدیر است.تا چند سال قبل کسی نمی دانست که باید هدفش را بنویسد و در پی آن تلاش کند تا به آن برسد.وقتی این مسئله فهمیده شد گفتند این راز است. راز است که شما فهمیده اید که باید:
نوشته خود شما:
1. هدف بزارید برای خودتون. در هر زمینه ای. انقدر پول. این موقعیت شغلی. این ماشین و و و
2. برنامه ریزی کنید برای خودتون که بهترین راه ها و روش رسیدن به اون هدف ها رو به صورت منطقی ترسیم کنید واسه خودتون ( توهم نزنید الان بیکارم ولی راز میگه من فکر کنم بهش آخر سال یه بنز S500 دارم. از این خبرا جایی نی )
3. طبق برنامه ریزی شروع به عمل کنید و به خودتون امید بدید و کاری کنید وسط راه کنار نکشید
4. اینجا بعضی وقتا که مایوس میشین و سرد میشید به نتیجه نگاه کنید. فکر کنید اون شده که قرار بوده بشه یه ذوقی بکنید و محکم تر ادامه بدید.

وچون این راز را شما بنحو احسن متوجه شده اید , برایتان آسان شده تا جائیکه حس میکنید رازی در بین نیست.
عزیز من تمام نوشته های شما که باعث پیشرفت شده و می شود راز است.واین راز را چون شما خوب متوجه شده اید نفی میکنید.


من 10سال قبل این راز را منوجه شدم و نتیجه اش را گرفتم.(درسن 50سالگی)


RE: نظر انتقادی من در مورد قانون راز و مشکلات بزرگ آن - goldmen - 10-13-2012 01:29 PM

(10-13-2012 10:42 AM)MohamadMJ نوشته شده توسط:  دوستان گلم در همه مواقع و موارد به عقل رجوع کنید. حواس و قدرت های مختلفی در وجود ماست که شاید ناخوداگاه خیلی چیزارو بتونه به بهترین نحو درک کنه و خوب و بد رو تشخصی بده. خیر سرمون روح خدا توی ما دمیده شده. پس همیشه به عقلتون روجوع کنید.
موفق باشید 10_004

اين جمله اخر شما همه چيز رو بيان كرد
وقتي خدا انسان رو خلق كرد به خودش كه چنين موجودي رو خلق كرد تبريك گفت وبه همه خلق شده ها گفت اين انسان هست وجانشين من

اين گفته خدا همان راز هست

بخواي وارد مبحث راز بشي بايد حتما ايمان داشته باشي به خدا چون بعضي چيز هاش تا كافر شدن انسان پيش مي رود

همه انسان ها روح خدا رو درونشان هستند
روح انسان ازاد هست وبعضي مواقع از بدن خارج مي شود مثل خوابيدن
يا اين مثال كه خدا از رگ گردن هم به انسان نزديكتر هست بيان گر وجود چنين روحي از طرف خداست

وقتي ما تجسم ميكنيم يا خواسته اي داريم اين روح به منبع اصلي پيوند مي خورد

حكايت رسيدن ما به خواسته ها باز برميگرده به ايمان انسان
وقتي ما دعا ميكنيم سريع به اجابت ميرسيم؟
يا خدا ميخواد امتحان كنه ببينه جنبه اش رو داريم؟
ميخواد ببينه چقدر براي اون دعامون پشتكار داريم؟
شايد صلاح نمي دونه ما به اون دعا برسيم...
براي همين در مواقع مختلف چيزها ونتيجه هاي مختلف از دعا كردن ميگيريم

درخصوص خواسته هام اين طور هست
وقتي ما خواسته اي در تجسم خود قرار ميدهيم روح از بدن جدا مي شود وبه سراغ منبع اصلي كه همان روح بي كران خداوند هست پيوند مي خورد
اونجا همه روح ها جمع شدن و خواسته ها مطرح مي شود پيش خدا وهمه كائنات
هركي تو خواسته اش بيشتر پايداري كند
هركي بيشتر به قدرت بيكاران خدا ايمان داشته باشد
هركي بيشتر براي خواسته اش تلاش كرده باشد وموقعيت رسيدن به اون خواسته رو فراهم كرده باشد
ويا اينكه خدا صلاح بدند اون روح به خواسته اش مي رسد

اين فرايد راز خلقت هست
هركس فهميد وهركس فهميد چطور مي شود ازاين راز استفاده كرد
هركس فهميد خداي هم وجود دارد
هركس بيشتر به خدا ايمان بيشتري داشت
هركس بيشتر پشتكار وتلاش دركارهاش داشت
ازاين راز بهتر استفاده مي كند


RE: نظر انتقادی من در مورد قانون راز و مشکلات بزرگ آن - Delta.H - 10-13-2012 07:34 PM

آقا محمد عزیز بیانات زیبایی فرمودید و دقیقاً چیزهایی را گفتید که در ذهن خیلی ها میگذرد.
هیچ لزومی ندارد که انسان برای بکار بردن روشی در زندگی روی نام آن تعصبی بخرج دهد! راز، قانون جذب، تجسم خلاق، قدرت خداوند بزرگ،تلقین و...
مهم این نکاتی است که اشاره کردید:
"1. هدف بزارید برای خودتون. در هر زمینه ای. انقدر پول. این موقعیت شغلی. این ماشین و و و
2. برنامه ریزی کنید برای خودتون که بهترین راه ها و روش رسیدن به اون هدف ها رو به صورت منطقی ترسیم کنید واسه خودتون ( توهم نزنید الان بیکارم ولی راز میگه من فکر کنم بهش آخر سال یه بنز S500 دارم. از این خبرا جایی نی )
3. طبق برنامه ریزی شروع به عمل کنید و به خودتون امید بدید و کاری کنید وسط راه کنار نکشید
4. اینجا بعضی وقتا که مایوس میشین و سرد میشید به نتیجه نگاه کنید. فکر کنید اون شده که قرار بوده بشه یه ذوقی بکنید و محکم تر ادامه بدید
.
"

شما در اینجا این قانون را کاملاً رعایت کرده اید فقط اسمش را قبول ندارید، خوب هیچ اشکالی هم ندارد.
کسی هم ادعا نکرده که راز را اختراع کرده بلکه حکایت یک کشف است، یا بهتر بگوییم توضیح و تفسیر علمی و ارائه نسخه ای ساده شده برای استفاده عموم!
قوانینی در طبیعت هست که همیشگی و جاودانند و فقط میتوانیم خود را با آنها هماهنگ کنیم مانند قانون جاذبه زمین که نیوتن کشف کرد. به نظر شما اگر نیوتن آن را کشف نمیکرد یا اصلاً قبل از کشف این قانون کسی زمین نمیخورد؟ چیزی از بالا به پایین نمی افتاد؟ پس مرحوم نیوتن فقط پرده از این قانون برداشت و تفسیر علمی برای آن ارئه داد و توسط وی یا دیگران نامی برای این قانون انتخاب شد.
حالا چیزی که این روزها بنام راز مطرح میشود یک قانون طبیعی است و دانشمندانی که مدتها درباره آن بحث و تحقیق کرده اند و از روشهای مختلفی از روانشناسی گرفته تا فیزیک کوانتوم برای توضیح و تفسیر آن استفاده کرده اند و تجربیات هزاران نفر در سراسر جهان نشان میدهد که رعایت این قانون میتواند تاثیرات ملموس و پایداری بر زندگی فرد بگذارد.
راز چیزی جز یک فرمول نیست و به نظر بنده اساسی ترین نکته در این فرمول تاکید بر خواستن و توانستن چه در تصور و تفکر و چه در کلام و عمل است و نیز اجتناب از نخواستن و نتوانستن در موارد فوق.
به همین سادگی که من وقتی میگویم نمیخواهم عصبانی شوم و بلافاصله هم بگویم اگر دیگران بگذارند! مقدمات چیزهایی را فراهم میکنم که منجر به عصبانیتم میشود و بلعکس وقتی بگویم که من خوشحال و سرحال و خندان هستم به هر جا میرسم جو خنده و شادی می یابم!
نیازی نیست از طریق پالس و ارتعاش و کوانتوم تفسیرش کنم چون فعلاً خوب کار میکند! اسم هم نیاز ندارد مهم این هست که من نتیجه ای که میخواهم از آن گرفتم!
قرار هم نیست بخاطر استفاده از این قانون از کسی بعنوان کاشف یا مبدع تشکر کنم!
از خدای خودم تشکر میکنم که این قدرت و موهبت را در وجودم قرار داده است.
موفق باشد.


RE: نظر انتقادی من در مورد قانون راز و مشکلات بزرگ آن - sokoot - 10-13-2012 08:10 PM

پیشنهاد می کنم کتاب "جهان هولوگرافیک " را بخونین با اینکه ظاهرا در مورد راز نوشته نشده ولی بهترین کتابی که راز توضیح می ده.


RE: نظر انتقادی من در مورد قانون راز و مشکلات بزرگ آن - سعید یوسفی - 10-13-2012 08:48 PM

ملک الشعرا بهار هم قانون راز رو سالها پیش گفته
زکوشش به هر چیز خواهی رسید به هر چیز خواهی کماهی رسید(این همون قانون رازه)
یا این ضرب المثل قدیمی
خواستن توانستن است(یعنی واقعا خواستن چیزی معادل و مساوی ظاهر شدن آن است).
یا این شعر مولوی
ای برادر تو همه اندیشه ایی مابقی خود استخوان و ریشه ای(یعنی ای انسان تو فکرت هر چی هست تو همونی)
یا در قران==> مومنین کسانی هستندکه نادیده ها را باور دارند...
راز یعنی باور کردن.
یکی باور داره می تونه دکتر بشه ، همین باور باعث میشه بره دانشگاه و به هدفش برسه
یکی باور داره که آدم بدبختیه، در نتیجه مدام احساس بدی داره
یکی باور داره می تونه بعد از 4 سال 1 میلیارد بدست بیاره، در نتیجه مغزش بکار می افته و یه راه منطقی(2*2=4) پیدا می کنه.
اما قبل از باور یک مرحله دیگه وجود داره و اون خواستنه.(نوشتن بعد از مرحله خواستن اتفاق می افته)
ریشه باورها و خواسته ها هم به دلائل فرهنگی و خانوادگی و بطور کلی تجربه های شخصی هست که می شه بصورت ارادی تغییرش داد ==>(تغییر سرنوشت)
البته اینها برداشتهای شخصی بنده از راز بود و بنده غیر از دیدن سی دی راز و مطالعه چند کتاب ، اطلاعات خاصی تو این مورد ندارم.


RE: نظر انتقادی من در مورد قانون راز و مشکلات بزرگ آن - MohamadMJ - 10-13-2012 09:02 PM

ممنونم از تمامی دوستانی که مطالعه کردن و نظراتشون رو گفتن.

اول بازم بگم کلا لحن حرف زدن من یکم تند هستش ولی دلم پاکه Big Grin یه موقع کسی فکر نکنه بی احترامی کردم بهش یا با کسی مشکل دارم. نه به خدا اینطوری نیست و صحبت های همه بچه ها و عقاید همشون برام مهمه.
ولی یه بدی که دارم از چیزی که رنج ببرم به جدیت و رک میگمش.

مورد بعدی چالشه دیگه. چالش این مدلی قشنگ تره. پس خواهشن کسی از من ناراحت نشه. همتونو دوست دارم.

ببینید. باشه راز هست. من اسمشو عوض کردم و ...
ولی توجه کنید خیلی کسایی که برای اولین بار باهاش آشنا میشن اسمشو که بشنون فرار میکنن. یک هفته که طبقش کار کنن و بهش نرسن به خودشون تلقین میکنن رازه دیگه کار هر کسی نیست.
کاری به اثباتای فیزیکی و علمیش ندارم چون همونطور که جاهای دیگه گفتم اینی که ملت چند ساله دارن بهش میگن راز خدای من توی قرآنش 100.... سال پیش تاکید میکرد.
این قوانین درسته. ولی نباید طوری نشونش داد که دست نیافتنی یا خیلی راحت دست یافتنی باشه.
من روزای اول که دیده بودمش همچین جو گرفته بودم که توهم پیش خودم امروز همه چراغا سبز میشه. نامه میاد برام کلی پول توشه. کلی مشتری میاد اصلا یه توهماتی میزدم و بعد خودم میخندیدم چون هیچیش نمیرسید به هرکیم میگفتم میگفت نه تو خوب نخواستی. آخه چه ربطی داشت.

بحث رو برای تازه وارد تر ها باید قابل هضم تر کرد. انقدر راحت نباید چیزی رو گفت که بعد یک هفته ببینن خبری نیست زده بشن و اونقدرم بزرگش نباید کرد که فکر کنن دست نیافتنیه. باید به همین سادگی و معنی قدیمیش گفت تا متوجه بشن اینی که اسمش رازه خب همون جملاتیه که از بچگی توی گوشمون میخوندن.
جملاتی مثل. خواستن توانستن است. از تو حرکت از خدا برکت و .....
همون قضیه تکراری و پیش پا افتاده ای که فقط خیلیهامون تنبلی میکنیم واسش.

با توضیحاتی که الان از این ماجرا موجوده هرکی روز اول میخونه چنان جوگیر میشه که چیزایی رو میخواد جذب کنه که کل خاندانش تا 200 سال آیندش نمیتونن بااهم جذب کنن. چک کردناش شروع میشه. اگه کوچیکتر باشه که آخ جون امروز موهام بلنده میرم پیش ناظم و جذب میکنم دعوام نکنه تازه بیاد یه دست رو بوسی هم باهام بکنه. بزرگتر باشه میاد امتحان کنه خب امروز میرم شرکت ارتقا میدن بهم تازه حقوقمم بالا میبرن. تازه رئیسمم میگه برو یک ماه مرخصی با حقوق حالشو ببر.
توضیحات و حرفای ما به بی ارزش تر کردن این صحبت ها و قوانین ختم میشه. مردم ما خودشون اهل توهم زدن هستن. ما بیایم اینارو به خوردشون بدیم کل زندگیشون میشه یه توهم و تخیل.

اسم راز که میبریم همه میگن خب راز کلا یعنی ساده ترین راه برای بدست آوردن چیزای بزرگ و خفن. پس یعنی بدست آوردن خونه و ماشین و اینا بدون تلاش. من و شما مطالعمون زیاده ولی مواظب باشید مسئولیت گمراه شدن اونایی که مطالعشون کمه و با توضیحات ما وارد بحث توهم زدن بیجا و بی منطق میشن و فکر میکنن راز یعنی بخواه فقط و تمام و زندگیشون خراب میشه با ماست.

بازم از دوستان ممنونم


RE: نظر انتقادی من در مورد قانون راز و مشکلات بزرگ آن - سعید یوسفی - 10-13-2012 09:08 PM

راز یعنی این
چشمه و سنگ
جدا شد يكي چشمه از كوهسار
به ره گشت ناگه به سنگي دچار
به نرمي چنين گفت با سنگ سخت
كرم كرده راهي ده اي نيكبخت
گران سنگ تيره دل سخت سر
زدش سيلي و گفت : دور اي پسر !
نجنبيدم از سيل زورآزماي
كه اي تو كه پيش تو جنبم ز جاي !
نشد چشمه از پاسخ سنگ ، سرد
به كندن در استاد و ابرام كرد
بسي كند و كاويد و كوشش نمود
كز آن سنگ خارا رهي بر گشود
ز كوشش به هر چيز خواهي رسيد
به هر چيز خواهي كماهي رسيد
برو كارگر باش و اميدوار
كه از ياس جز مرگ نايد به بار
گرت پايداري است در كارها
شود سهل پيش تو دشوارها
ملك الشعراي بهار
محمد جان اتفاقا من هم چند بار خواسته بودم این موضوع رو مطرح کنم که خوشبختانه شما مطرح کردی. الان همین آقای نامی خودمان که ظاهرا آدم بسیار موفق و ثروتمندی هست و از مراحل پایین به اینجا رسیده و افراد موفقی مانند ایشان، بهترین کسانی هستند که می تونن قانون راز رو چون عملا تجربه کردن به زیان خودشون توضیح بدن.


RE: نظر انتقادی من در مورد قانون راز و مشکلات بزرگ آن - jahanagahi - 10-14-2012 12:52 AM

(10-13-2012 09:02 PM)MohamadMJ نوشته شده توسط:  ممنونم از تمامی دوستانی که مطالعه کردن و نظراتشون رو گفتن.

اول بازم بگم کلا لحن حرف زدن من یکم تند هستش ولی دلم پاکه Big Grin یه موقع کسی فکر نکنه بی احترامی کردم بهش یا با کسی مشکل دارم. نه به خدا اینطوری نیست و صحبت های همه بچه ها و عقاید همشون برام مهمه.
ولی یه بدی که دارم از چیزی که رنج ببرم به جدیت و رک میگمش.

مورد بعدی چالشه دیگه. چالش این مدلی قشنگ تره. پس خواهشن کسی از من ناراحت نشه. همتونو دوست دارم.

ببینید. باشه راز هست. من اسمشو عوض کردم و ...
ولی توجه کنید خیلی کسایی که برای اولین بار باهاش آشنا میشن اسمشو که بشنون فرار میکنن. یک هفته که طبقش کار کنن و بهش نرسن به خودشون تلقین میکنن رازه دیگه کار هر کسی نیست.
کاری به اثباتای فیزیکی و علمیش ندارم چون همونطور که جاهای دیگه گفتم اینی که ملت چند ساله دارن بهش میگن راز خدای من توی قرآنش 100.... سال پیش تاکید میکرد.
این قوانین درسته. ولی نباید طوری نشونش داد که دست نیافتنی یا خیلی راحت دست یافتنی باشه.
من روزای اول که دیده بودمش همچین جو گرفته بودم که توهم پیش خودم امروز همه چراغا سبز میشه. نامه میاد برام کلی پول توشه. کلی مشتری میاد اصلا یه توهماتی میزدم و بعد خودم میخندیدم چون هیچیش نمیرسید به هرکیم میگفتم میگفت نه تو خوب نخواستی. آخه چه ربطی داشت.

بحث رو برای تازه وارد تر ها باید قابل هضم تر کرد. انقدر راحت نباید چیزی رو گفت که بعد یک هفته ببینن خبری نیست زده بشن و اونقدرم بزرگش نباید کرد که فکر کنن دست نیافتنیه. باید به همین سادگی و معنی قدیمیش گفت تا متوجه بشن اینی که اسمش رازه خب همون جملاتیه که از بچگی توی گوشمون میخوندن.
جملاتی مثل. خواستن توانستن است. از تو حرکت از خدا برکت و .....
همون قضیه تکراری و پیش پا افتاده ای که فقط خیلیهامون تنبلی میکنیم واسش.

با توضیحاتی که الان از این ماجرا موجوده هرکی روز اول میخونه چنان جوگیر میشه که چیزایی رو میخواد جذب کنه که کل خاندانش تا 200 سال آیندش نمیتونن بااهم جذب کنن. چک کردناش شروع میشه. اگه کوچیکتر باشه که آخ جون امروز موهام بلنده میرم پیش ناظم و جذب میکنم دعوام نکنه تازه بیاد یه دست رو بوسی هم باهام بکنه. بزرگتر باشه میاد امتحان کنه خب امروز میرم شرکت ارتقا میدن بهم تازه حقوقمم بالا میبرن. تازه رئیسمم میگه برو یک ماه مرخصی با حقوق حالشو ببر.
توضیحات و حرفای ما به بی ارزش تر کردن این صحبت ها و قوانین ختم میشه. مردم ما خودشون اهل توهم زدن هستن. ما بیایم اینارو به خوردشون بدیم کل زندگیشون میشه یه توهم و تخیل.

اسم راز که میبریم همه میگن خب راز کلا یعنی ساده ترین راه برای بدست آوردن چیزای بزرگ و خفن. پس یعنی بدست آوردن خونه و ماشین و اینا بدون تلاش. من و شما مطالعمون زیاده ولی مواظب باشید مسئولیت گمراه شدن اونایی که مطالعشون کمه و با توضیحات ما وارد بحث توهم زدن بیجا و بی منطق میشن و فکر میکنن راز یعنی بخواه فقط و تمام و زندگیشون خراب میشه با ماست.

بازم از دوستان ممنونم

بحث بسیار با ارزشی است.همه جملات با ارزش هستند و من جملاتی را که باید برایش توضیح داده شود را های لایت کردم.
واما بطور خلاصه:

- در این انجمن فکر نکنم عزیزی پیدا شود که از ابراز عقیده عزیز دیگر انجمن دلگیر شود.
- اگر کسی با شنیدن این بحثها فرار کرد جزو میلیونها افرادی است که به این جمله بیشتر معتقدند:نابرده رنج گنج میسر نمی شود - جان برادر که کار کرد.
و من این جمله را به این شکل درست می دانم : نابرده رنج گنج میسر نمی شود جان برادر که فکر کرد.
- واقعا چه کسی گفته در یک هفته می توان به همه چی رسید؟
- هیچ کس منکر این نیست که در قرآن تمام این مسائل آورده شده ولی متاسفانه اشخاصی چون آنتی رابینز و......با استفاده از این مسائل برای خود بتی شده اند.
- اگر ایمان و باور قوی شود و اگر دیوار ذهنی خرد شود بله بسادگی دست یافتنی است.
- افرادی که در این رابطه مطالعه کرده اند باید زمانی این تجربیات را منتقل کنند که خود نتیجه گرفته باشند.موافق این صحبت هستم.

و اما این است نظر من که حتی در تایپیکی جدا گانه نوشته شده ولی جا دارد که در اینجا مطرح شود تا خدانخواسته بعضی از تاکیدات ما برای افرادی که تازه شروع کرده اند گمراه کننده نشود:
چگونه به اهدافمان می رسیم؟حتما مطالعه فرمائید.حتما.

از :هوشنگ قربانیان
چگونه به اهدافمان می رسیم؟ وقتی کتابهائی در زمینه تفکر مثبت را مطالعه میکنیم هیجان تمام وجود ما را در بر می گیرد.فکر میکنیم الان است که به اهدافمان برسیم.هر روز و هر ساعت منتظریم که کو؟ چرا من به هدفم نرسیدم؟ بابا همه این کارها مسخره بازی است.با تمام وجود منتظر رسیدن به هدف هستیم.زندگی را فراموش میکنیم.زیبائی گل را فراموش میکنیم. شوخی و تفریح را رها می کنیم.از خود سئوال میکنیم پس من این همه مدت این کتابها را خوانده ام , پس چرا تاثیر نمیکند.
مثل اینکه هر چقدر منتظر تاکسی می شویم ,خبری از تاکسی نیست ولی به محض اینکه بی خیال می شویم , تاکسی جلو پای ما می ایستد.
ایمان و باورش ر ا از دست می دهد.رهایش میکند و می گوید این کارها وقت گذرانی است من باید به کارهای روزانه فکر کنم.مگر نه اینست که می گویند :نابرده رنج گنج میسر نمی شود- جان برادرکه.......
به کار روزانه اش می پردازد.غافل از اینکه ذهن کار خودش را دارد انجام می دهد.در مدت گذشت زمانی آن شخص خودروی را که قبلا جزو هدفش بوده را می خرد.فکر میکند در یک روز تصمیم گرفته و خود خودرو را خریده.غافل از اینست که خرید این خودرو جزو اهدافش بوده وذهن انباشته از اشتیاق به داشتند خودرو او را صاحب آن کرده است.
نتیجه: به تمام اهدافتان می رسید بشرطیکه:
- اهدافتان را بنویسید.
- ایمان و باور خود را تقویت کنید
- دیوارهای ذهنی را خرد کنید.
- به کار روزانه خود ادامه دهید.
رهایش کنید.بله رهایش کنید.
باور بفرمائید به همه آن اهداف می رسی.
چرا فکر میکنیم رسیدن به اهداف سخت است؟:
- مدام به آن فکر میکنیم و فرصتی برای کار ذهن در نظر نمی گیریم.
- مدام کتابهای مختلفی را می خوانیم.(یعنی هر آن منتظر رسیدن تاکسی هستیم.تاکسی نمی آید.)
راز موفقیت:
- انتخاب یک کتاب و حداکثر 2 کتاب.
- مطالعه دقیق و درک درست از آن.
- تقویت ایمان وباور.
- شروع به زندگی روزانه.(رهایش کنید.خانم , آقا رهایش کنید تا خودش بتواند برنامه ریزی کند و شما را به آنها برساند.)
- غر نزنید.
- منتظر و چشم براه نباشید.مطمئنا خواهد آمد.



آقا محمد عزیز در سن 50سالگی شروع کردم و در سن 60سالگی همه مراحل را پشت سر گذاشتم و اکنون در 62 سالگی با فراغ بال در کنار شما عزیزان هستم.موفقتر باشی.