بیایید دیگه دروغ نگیم و دروغگو نسازیم - نسخه قابل چاپ +- سایت کارآفرینی میلیاردرهای آینده ایران (http://forum.unc-co.ir) +-- انجمن: بخش اعضای سایت (/forumdisplay.php?fid=105) +--- انجمن: اعضای سایت ، اهداف و بحث های شخصی (/forumdisplay.php?fid=36) +--- موضوع: بیایید دیگه دروغ نگیم و دروغگو نسازیم (/showthread.php?tid=4345) |
بیایید دیگه دروغ نگیم و دروغگو نسازیم - مــجــیــנ - 09-20-2012 10:57 AM بازیگر مرد هر روز دیر سر کار حاضر می شد، وقتی می گفتند : چرا دیر می آیی؟ جواب می داد: یک ساعت بیشتر می خوابم تا انرژی زیادتری برای کار کردن داشته باشم، برای آن یک ساعت هم که پول نمی گیرم. یک روز رئیس او را خواست و برای آخرین بار اخطار کرد که دیگر دیر سر کار نیاید. مرد هر وقت مطلب آماده برای تدریس نداشت به رئیس آموزشگاه زنگ می زد تا شاگرد ها آن روز برای کلاس نیایند و وقتشان تلف نشود. یک روز از پچ پچ های همکارانش فهمید ممکن است برای ترم بعد دعوت به کار نشود. مرد هر زمان نمی توانست کار مشتری را با دقت و کیفیت ، در زمانی که آنها می خواهند تحویل دهد، سفارش را قبول نمی کرد و عذر می خواست. یک روز فهمید مشتریان ش بسیار کمتر شده اند. مرد نشسته بود. دستی به موهای بلند و کم پشتش می کشید . سیگاری آتش زد و به فکر فرو رفت. باید کاری می کرد. باید خودش را اصلاح می کرد. ناگهان فکری به ذهنش رسید. او می توانست بازیگر باشد: از فردا صبح ، مرد هر روز به موقع سرکارش حاضر می شد، کلاسهایش را مرتب تشکیل می داد، و همه ی سفارشات مشتریانش را قبول می کرد. او هر روز دو ساعت سر کار چرت می زد. وقتی برای تدریس آماده نبود در کلاس راه می رفت، دستهایش را به هم می مالید و با اعتماد به نفس بالا می گفت: خوب بچه ها درس جلسه ی قبل را مرور می کنیم. سفارش های مشتریانش را قبول می کرد اما زمان تحویل بهانه های مختلفی می آورد تا کار را دیرتر تحویل دهد: تا حالا چند بار مادرش مرده بود، دو سه بار پدرش را به خاک سپرده بود و ده ها بار به خواستگاری رفته بود. حالا رئیس او خوشحال است که او را آدم کرده ، مدیر آموزشگاه راضی است که استاد کلاسش منظم شده و مشتریانش مثل روزهای اول زیاد شده اند. اما او دیگر با خودش «صادق » نیست. او الان یک بازیگر است. RE: بیایید دیگه دروغ نگیم و دروغگو نسازیم - Delta.H - 09-20-2012 03:44 PM صداقت یکی از بهترین سرمایه های اخلاقی و از عوامل مهم موفقیت انسانها است. صادق باشیم ابتدا با خودمان سپس با دیگران... RE: بیایید دیگه دروغ نگیم و دروغگو نسازیم - jahanagahi - 11-08-2012 11:21 PM استاد و جهان آگهی : جهان آگهی؟ آقا اجازه قصه چوپان دروغگو را بگم؟ استاد: شدی3 . این موضوع به حدی تکراریه که بچه های ابتدائی هم می دانند و از دورغگوئی پرهیز میکنند. جهان آگهی: اجازه آقا؟ ببخشید. RE: مطالب مختلف در مورد روانشناسی شخصی - کامیار کاظمی - 04-24-2013 09:27 PM دروغ ریشه جامعه را خشک میکند برای سفر به اصفهان رفته بودم . کنار سی و سه پل نشسته بودم . نگاهم به دختر بچه سه یا چهار ساله خارجی افتاد که از پدر و مادرش اندکی فاصله گرفته بود و داشت مرا نگاه میکرد . بقدری چهره زیبا و بانمکی داشت که بی اختیار با دستم اشاره کردم به طرفم بیاید اما در حالتی از شک و ترس از جایش تکان نخورد . دو سه بار دیگر هم تکرار کردم اما نیامد . به عادت همیشگی ، دستم را که خا لی بود مشت کردم و به سمتش گرفتم تا احساس کند چیزی برایش دارم . بلافاصله به سویم حـرکت کرد . در همین لحظه پدرش که گویا دورادور مواظبش بود بسرعت به سمت من آمد و یک شکلات را مخفیانه در مشتم قرار داد . بچه آمد و شکلات را گرفت . به پدرش که ایتالیایی بود گفتم من قصد اذیت او را نداشتم . گفت میدانم و مطمئنم که میخواستی با او بازی کنی اما وقتی مشتت را باز میکردی او متوجه میشد که اعتمادش به تو بیهوده بوده است . کار تو باعث میگردید که بچه ، دروغ را تجربه کند و دیگر تا آخر عمرش به کسی اعتماد نکند. مادر ، از آن لحظه که بدلیل تنبلی خود ، شیشه شیر خالی را در دهان نوزاد قرار میدهد تا او را ساکت کند ، آموزش دروغ را به او آغاز کرده است ... RE: بیایید دیگه دروغ نگیم و دروغگو نسازیم - کامیار کاظمی - 04-24-2013 09:30 PM مرد فقیرى بود که همسرش از شیر گاوشان کره درست میکرد و او آنرا به تنها بقالى روستا مى فروخت. آن زن روستایی کره ها را به صورت دایره های یک کیلویى مى ساخت و همسرش در ازای فروش آنها مایحتاج خانه را از همان بقالی مى خرید. روزى مرد بقال به وزن کره ها شک کرد و تصمیم گرفت آنها را وزن کند. هنگامى که آنها را وزن کرد، دید که اندازه همه کره ها ۹۰۰ گرم است. او از مرد فقیر عصبانى شد و روز بعد به مرد فقیر گفت: دیگر از تو کره نمى خرم، تو کره ها را به عنوان یک کیلویی به من مى فروختى در حالى که وزن آن ۹۰۰ گرم است. مرد فقیر ناراحت شد و سرش را پایین انداخت و گفت: راستش ما ترازویی نداریم که کره ها رو وزن کنیم ولی یک کیلو شکر قبلا از شما خریدیم و آن یک کیلو شکر را به عنوان وزنه قرار دادیم . یقین داشته باش که به مقیاس خودت برای تو اندازه مى گیریم. RE: بیایید دیگه دروغ نگیم و دروغگو نسازیم - bitumen - 04-24-2013 10:40 PM (04-24-2013 09:30 PM)کامیار کاظمی نوشته شده توسط: مرد فقیرى بود که همسرش از شیر گاوشان کره درست میکرد و او آنرا به تنها بقالى روستا مى فروخت.سپاس....زیبا بود. این همان قانون کارماست... از هر دست بدهی از همان دست می گیری. از مکافات عمل غافل مشو***************گندم از گندم برويد جو ز جو RE: بیایید دیگه دروغ نگیم و دروغگو نسازیم - bahador - 04-24-2013 11:24 PM دروغ برادر نامردی و مادر گناه است RE: بیایید دیگه دروغ نگیم و دروغگو نسازیم - دهدار - 04-25-2013 12:59 AM به یقین میگم این پست تا حالا بهترین پست انجمن بوده (به نظر من) همانطور که بهادر عزیز گفت دروغ مادر گناه است. خداوندا،سرزمینمان،کشور پارسیان را از دیو دروغ محفوظ بدار. RE: بیایید دیگه دروغ نگیم و دروغگو نسازیم - bernaba - 04-25-2013 04:05 PM دروغ کاری هست زشت اما متاسفانه خیلی ها دوست دارن دروغ بشنون و بسیار هم خوشحال تر هم میشن یا بچه ها رو به ازای دروغ آزادی میدیم پس او بچه یاد میگیره واسه به دست آوردن چیزی دورغ بگه |