گفت وگوی من با خسرو سلجوقی - پرورش دهنده کرم زباله خوار - نسخه قابل چاپ +- سایت کارآفرینی میلیاردرهای آینده ایران (http://forum.unc-co.ir) +-- انجمن: بخش میلیاردرها (/forumdisplay.php?fid=107) +--- انجمن: میلیاردرهای ایرانی (/forumdisplay.php?fid=3) +--- موضوع: گفت وگوی من با خسرو سلجوقی - پرورش دهنده کرم زباله خوار (/showthread.php?tid=3710) صفحه ها: 1 2 |
گفت وگوی من با خسرو سلجوقی - پرورش دهنده کرم زباله خوار - کامیار کاظمی - 07-14-2012 07:40 PM پای صحبتهای خسرو سلجوقی، کارآفرینی که با کرمداری ایجاد اشتغال کرده است هنر پول درآوردن ازکرم و زباله سلطان کرم ایران! این لقبی است که روی خسرو سلجوقی گذاشتهاند؛ ![]() مردی که به مفهوم واقعی کیمیاگری میکند. او از زبالههایی که ما آن را بیارزش میدانیم، طلا به دست آورده و این زبالههای به ظاهر بیارزش را تبدیل به پول کرده است. سلجوقی تولید کرم پروتئینی میکند؛ کرمهایی که غذایشان همین زبالههای به ظاهر بیمصرف است. این گفتوگو را که بخوانید، همه چیز دستگیرتان میشود. از کرمهای زباله خوار برایمان بگویید؟ شاید برایتان جالب باشد که بیش از ۴۲۰۰ گونه کرم خاکی شناسایی شده که به جز تعداد معدودی، کار بقیه صرفا شخم زدن زمین است؛ آن تعداد معدود هم علاوه بر شخم زدن زمین، پروتئین، ویتامین، آنزیم و... تولید میکنند، آن هم از نوع غنی شده و باارزش، البته با تغذیه آشغال و یا به قولی زباله کثیف که اینها را طلا میکنند، آن هم چه طلایی! بدون هزینه، سختی و مشقت برای ما! چه شد که به این موضوع علاقمند شدید؟ در بازدیدی که از یک گاوداری داشتم، با این کرمها آشنا شدم و همانجا به اين فکر افتادم که وقتی این کرم فضولات حیوانی می¬خورد، آیا ممکن است زباله هم بخورد؟ سال ۱۳۸۷ بود که تعدادی کرم گرفتم و در منزل با دو سطل این آزمایش را شروع کردم. این کار من با کرمها اوایل صدای اعضای خانواده را هم درآورده بود. آیا خود را موفق میدانید؟ موفقیت یک امر نسبی است و صفر و یکی نیست. من خودم را موفق میدانم البته دیگران هم این را میگویند ولی موفقیت خود را نسبی میدانم و موفقیت خودم را با پول ارزیابی نمیکنم بلکه با تعداد افرادی که میتوانم برایشان اشتغال ایجاد کنم، ارزیابی میکنم. در تولیدات خود، روی صادرات هم کار کردهاید؟ در خصوص صادرات یک بار اقدام کردیم سفارش ۲۰۰ هزارتن محصول برای مصر و عربستان را هم گرفتیم. تازه باید تاییدیه استاندارد اخذ میکردیم و کیفیت محصول توسط خریدار واسط ایتالیایی تایید میشد و بر نوع مستندات لازم توافق میشد تا روی پاکتها و نحوه بستهبندی پیاده شود و... اما دت آخر به خاطر نداشتن محصول به اندازه کافی موفق به این اقدام نشدیم. درحال حاضر با چه موانعی روبرو هستید؟ ما مشکل فرهنگی داریم، و از این روی باید باورهای مردم در مواردی تغییر کند. طبعا این تغییر فرهنگ هزینهبر و زمانبر است و یاری دستگاههایی را هم میطلبد که امکانات کافی دارند. متاسفانه صدا و سیما و دولت هم در این زمینه خوب همکاری نکردهاند. برای آینده چه برنامهای دارید؟ من به یک چیز فکر میکنم، آن هم یک اشتغال پایدار است؛ طبیعی است که اشتغال پایدار از جمله بخشهای مهم و کلیدی یک اقتصاد سالم است و بهرهاش هم برای همه شهروندان. آیا به جز این شغل در زمینه دیگری نیز کار کرده و دست به کارآفرینی و ایجاد اشتغال زدهاید؟ من دست به کارهای متعددی زدهام. شاید باور نکنید اما من بالغ بر ۳۰ صفحه رزومه کاری دارم. در مورد تبلیغات و معرفی محصولات خود، کاری از پیش بردهاید؟ من هیچ حمایتی از سوی دولت دریافت نکردهام و هر کاری هم که کردهام، با هزینه شخصی خودم انجام دادهام که که البته بسیار هم زیاد بوده. یک جوان بزرگترین مشکل خود را برای راهاندازی کسب خود، سرمایه میداند، شما چه توصیهای برای رفع این مشکل دارید؟ چون در کشور ما سرمایه با پول تفاوتش مشخص نشده در اصل باید بگویید جوان ایرانی مشکلش را پول میداند نه سرمایه! پس باید بین پول و سرمایه تفاوت قائل شویم. سرمایه هر فردی یا سازمانی، شهری و کشوری به دو سرمایه معنوی و مالی تقسیم میشود که سرمایه مالی متشکل از دو سرمایه پولی و مادی است و در مجموع این سرمایه مالی در کشورهای توسعه یافته کمتر از ۳ درصد است. به عبارت دیگر، آنچه به نام مشکل جوانان ایرانی نامیده میشود کمتر از سه درصد است و سرمایه معنوی که خود از چهار سرمایه انسانی، اجتماعی، سازمانی و ارتباطاتی تشکیل شده است در کشورهای توسعه یافته بیش از ۸۴ درصد را تشکیل میدهد. مشکل جوانان ایرانی و مردم ایران همین است که نه میدانیم این سرمایههای چهارگانه چیست؟ و نه میتوانیم آن توسعه بدهیم؛ به همین خاطر هم هست که روی آن نیز هیچ حسابداری و نظارت و کنترلی هم نداریم. برای مثال همین شغل پرورش کرم پروتئینی یا همان کرمداری خودمان، باور کنید صرفا با یک مشت کرم و البته با سرمایه معنوی، قابل انجام است. اگر بخواهید هم اکنون از صفر آغاز کنید، چگونه به دنبال فرصتها خواهید بود؟ قبلا هم از صفر شروع کردهام و فکر کنم تغییر مسیری را بهتر از این مسیری که پیمودهام شاید انتخاب نکنم. کدام مشاغل و فرصتها را با شرایط حال حاضر کشور مناسب میدانید؟ با توجه به برآوردی که شده در سال ۲۰۴۵ میلادی ۳ درصد شاغلین دنیا در بخش کشاورزی و ۴ درصد در بخش صنعت و ۹۳ درصد در بخش خدمات خواهند بود. باید بخش خدمات یکی از بخشهای توسعهای مدنظر باشد البته بازهم با توجه به نقش فناوری اطلاعات و ارتباطات در توسعه دنیا از این زیرساخت نباید غافل شویم و با محدود کردن پهنای باند از سوی یک عده افراد ناتوان و ناآشنا به این فضا موجب شده است تا در این دریای بیکران نتوانیم حرکت کنیم. همچنین با توجه به نرخ بازگشت سرمایه در تحقیق و توسعه که ۳۰۰۰ درصد است در کنار نرخ بازگشت سرمایه در بخش کشاورزی که ۴ تا ۱۲ درصد است یا در صنعت که ۱۰ تا ۲۰ درصد است یا در بخش فناوری پیشرفته که ۴۰ درصد است باید این سه مقوله را در کنار هم دید؛ یعنی اشتغال در بخش خدمات با زیرساخت فناوری اطلاعات و ارتباطات با تحقیق و توسعه. به هر حال باید هوشمندانه وارد این عرصه شد و افزایش سرمایه معنوی بجای تمرکز بر سرمایه مالی را در دستور کار مراکز آموزشی، صنعتی و دولتی قرار داد. به نظر شما الگوی مصرف و در مقابلش، تولید در ایران چگونه است؟ الگوی مصرف در ایران بیشتر بر مبنای حیف و میل است. از طرف دیگر نیز ما چنان اسیر بوروکراسی سنگین با قوانین دست و پاگیر و فلجکننده هستیم که تولیدکننده را زمینگیر و محکوم به شکست میکند. تولید کننده ایرانی همیشه از واردات بیرویه شکایت دارد؛ در این زمینه چه باید کرد؟ واردات در صورتی که برنامهریزی شده باشد برای تولیدکننده خوب است، اما واردات بیرویه نظام تولید را مختل میکند. مافیاهای اقتصادی هم همیشه به دنبال سودشان هستند و به هر طریقی که شده سنگ جلوی پای تولیدکننده میاندازند. RE: گفت وگوی من با خسرو سلجوقی - پرورش دهنده کرم زباله خوار - صدفی - 07-15-2012 12:52 AM جناب کاظمی شما از میزان سرمایه ای که برای شروع این کار لازم هست اطلاعاتی دارید؟یا میتونید از این استاد بپرسید؟ RE: گفت وگوی من با خسرو سلجوقی - پرورش دهنده کرم زباله خوار - marjijak - 09-13-2012 01:51 AM سلام دوست عزیز سرمایه ای که واسه این کار میخواد حدود 12 ملیون هست که در عرض 6 ماه میتونید حدود 30 ملیون در آمود اولیه داشته باشد چیزی ک من شنیدم RE: گفت وگوی من با خسرو سلجوقی - پرورش دهنده کرم زباله خوار - شاهرخ باقری اقدم - 12-05-2012 08:44 PM درود برشما.....کار جالبی است.مصرف این کرم در کجاست؟ایا کسانی در ایران انرا انجام میدهند؟اگر شما این کار را انجام میدهید سرمایه گزار یا شریک کاری قبول میکنید؟ RE: گفت وگوی من با خسرو سلجوقی - پرورش دهنده کرم زباله خوار - مهدی 1 - 12-05-2012 09:19 PM (12-05-2012 08:44 PM)شاهرخ باقری اقدم نوشته شده توسط: درود برشما.....کار جالبی است.مصرف این کرم در کجاست؟ایا کسانی در ایران انرا انجام میدهند؟اگر شما این کار را انجام میدهید سرمایه گزار یا شریک کاری قبول میکنید؟ این تاپیک را مطالعه کنید http://forum.unc-co.ir/showthread.php?tid=1292&highlight=%D9%88%D8%B1%D9%85%DB%8C RE: گفت وگوی من با خسرو سلجوقی - پرورش دهنده کرم زباله خوار - arsho - 01-02-2013 07:33 PM خیلی مثل ایشان شانس موفقیت را ندارند تا به این شکل پیشرفت نمایند RE: گفت وگوی من با خسرو سلجوقی - پرورش دهنده کرم زباله خوار - M3HDI - 01-02-2013 09:40 PM (01-02-2013 07:33 PM)arsho نوشته شده توسط: خیلی مثل ایشان شانس موفقیت را ندارند تا به این شکل پیشرفت نمایند سلام من این صحبت رو قبول ندارم موفقیت شانسی نیست ، که هر از چند گاهی قرعه به نام یکی بیفته موفق تر باشیم ![]() RE: گفت وگوی من با خسرو سلجوقی - پرورش دهنده کرم زباله خوار - jahanagahi - 01-02-2013 11:31 PM (01-02-2013 07:33 PM)arsho نوشته شده توسط: خیلی مثل ایشان شانس موفقیت را ندارند تا به این شکل پیشرفت نمایند باور+پشتکار+حرکت = شانس RE: گفت وگوی من با خسرو سلجوقی - پرورش دهنده کرم زباله خوار - مهدی 1 - 01-02-2013 11:44 PM استاد با اجازتون من اینجوری تغییرش می دم دی: باور+پشتکار+حرکت+کمی شانس = موفقیت RE: گفت وگوی من با خسرو سلجوقی - پرورش دهنده کرم زباله خوار - 3ObHaN - 01-03-2013 12:01 AM شانس بی معنی بی معنی بی معنی و بی معنی ترین چیز در دنیا است . شانس = استفاده از فرصت ها . سه نفر رو میشناختم شانس بهشون رو کرد . در شهرستان از وسط زمین هر سه نفر خیابان رد شد . اولی با پول حاصله یک خودرو مدل بالا خرید و در جای اعیانی تهران خانه ای اجاره کرد . دومی در شهرستان کارگاه در زمینه تولید ماسه و اینجور چیز ها زد . اما سومی به امید پول بیشتر و کمی تنبلی ، دنبال کارهای فروش زمین نرفت و پس از مدتی تصمیم عوض شد و خیابان دیگر از زمین وی رد نشد . بعد از 5 سال ، خودروی نفر اول مستهلک شده بود و ارزشش تقریبا یک هفتم شده بود . با اون پول پیش پرداخت هم خانه ای در جای معمولی شهر به زور میدادند . او یک ادم معمولی است . اما نفر دوم اولین کسی باید باشد که خودروهابی چند صد میلیونی که تازه وارد بازار ایران شده است را بخرد ، وگرنه تا مدت ها ناراحت است . او یک ادم خوش شانس است . نفر سوم هنوز در همانجا ساکن است . از هزینه ی زندگی و گرانی ها مینالد . هزاران هزار شانس دیگر به اون روی کردند که همه را از دست داد . اون بدشانس است . به خیلی از ما هرلحظه شانس داره روی میکنه . اما خودمون استفاده نمیکنیم . چون یه بهانه داریم به نام شانس . |