سایت کارآفرینی میلیاردرهای آینده ایران
تغییر یعنی زندگی - نسخه قابل چاپ

+- سایت کارآفرینی میلیاردرهای آینده ایران (http://forum.unc-co.ir)
+-- انجمن: روانشناسی (/forumdisplay.php?fid=106)
+--- انجمن: روانشناسی شخصی (/forumdisplay.php?fid=37)
+---- انجمن: آرامش و انرژی بخش (/forumdisplay.php?fid=70)
+---- موضوع: تغییر یعنی زندگی (/showthread.php?tid=324)



تغییر یعنی زندگی - jahanagahi - 06-09-2011 09:04 PM

آیا تاکنون به این موضوع اندیشیده اید که تا چه حد عامل و مسبب مشکلات و گرفتاری های خودتان بوده اید؟ آیا می دانید بیش از 80 درصد دلخوری های فرد از خودش سرچشمه می گیرد؟ و آیا می دانید اگر فکر و نگرش تان را تغییر دهید، زندگی نیز به همان میزان تغییر خواهد کرد؟
مطمئن باشید که شانس به تساوی بین تمامی انسان ها تقسیم شده است؛ با این تفاوت که یک نفر به خوبی از آن سود می برد و دیگری توانایی و تفکر سود بردن از آن را ندارد.
در این نوشتار می خواهیم بگوییم که اگر زندگی زشت و دلگیر است، مقصر تویی و اگر زیبا و دلنشین است، موجب و موجد آن نیز خودت هستی.
همه چیز به نخستین سال های زندگی برمی گردد و از آنجا شروع شده و تداوم می یابد. بر همین اساس است که می گوییم: توجه به خانواده، اجتماع و جامعه ای که در آن زندگی کرده و رشد می یابیم، بسیار مهم و تأثیرگذار است. اگر از همان سال های نخستین زندگی تصاویر غیر شفاف، بدبینانه، غمگینانه و دلهره آور را به گیرنده های قوی و پرقدرت فرزندان و اطرافیان ارسال کنیم، قطعاً خیلی زود شاهد دریافت این تصاویر، به خصوص از جانب کودکان خواهیم بود. دریافت و درونی کردن چنین پیام هایی موجب شکل گیری افکار و عقایدی در همین راستا می شود؛ افکاری که از دست دادن و فراموشی کامل آن به این راحتی نخواهد بود؛ افکاری که برمبنای آن زندگی هر روز تاریک و تاریک تری را تدارک می بینیم.

چرا چنین است و چگونه می توان افکار و باورهای منفی خود را، که همه فرصت های زندگی را از ما گرفته و ما را وازده و مغموم ساخته است، به شادی و نشاط تبدیل کرد؟
جواب به چرایی موضوع را که از اهمیت ویژه ای برخوردار بوده و نیازمند یک بحث نظری در ارتباط با نقش و تاثیر تعاملی فرد و جامعه است، به مجالی دیگر موکول می کنیم و در این مقاله صرفاً به چگونگی تغییر و حرکت از قطب منفی به سمت قطب مثبت می پردازیم.

در شروع چنین حرکتی، قبل از هر چیز اگر بدبین و کج اندیش هستیم، بایستی با خودمان روراست باشیم و صادقانه بپذیریم که فردی بدبین و منفی نگر هستیم؛ زیرا مطمئناً اگر فرد بدبینی خود را نپذیرد و تمامی دیدگاه های خود را عین واقعیت بداند، حتماً دچار توهمی شده که فرصت بهتر شدن و تغییر را از او می گیرد. چنین فردی نه تنها خود را بدبین نمی داند، بلکه هر کس که او را به ترک و مداوای بدبینی و کژاندیشی توصیه کند نیز دشمن خود می پندارد.
بنابراین، در تقسیم بندی گام های بهبود و تغییر، نخستین گام از اولین دوره تغییر آن است که با خود صادق بوده و بدون کمترین شرمندگی بپذیریم که دارای افکار و نیات بدبینانه، منفی نگر و با سوء ظن نسبت به دیگران هستیم. سپس در دومین گام باید به طور جدی در احوال اطرافیان، دوستان خود، خویشان خود، همکاران خود و ... جستجو کرده و تا حد نیاز از مشکلات، شادی ها، غم ها و دلمشغولی های آنان مطلع شویم و ببینیم و متوجه شویم که دیگران نیز زندگی شاد و سرحال شان مملو از مسائل و مشکلات تبعی زندگی است؛ با این تفاوت که آنها نگاه شان از نوع دیگر و من از نوعی دیگر است.
در این مورد توجه به این نکته حائز اهمیت است که افراد به هیچ عنوان نباید خود را یک هیچ فراموش شده تصور نمایند؛ زیرا این آغاز اضمحلال و فروپاشی فردی و اجتماعی است و باعث می شود فرد سعادتمندی و رضایت از زندگی را از دست داده و تلاشی جهت رها شدن و موفقیت، از خود نشان ندهد.
وقتی در گام های اول و دوم به بدبینی خود اعتراف کرده و پذیرفتید که دیگران نیز مشکلات خاص خود را دارند، خود را آماده گام سوم کنید. در این گام که بسیار حساس و متحول کننده است، خود را آماده یک تصمیم گیری بزرگ کنید! چه تصمیمی؟
تصمیم به پشت پا زدن به گذشته و ساختن تصویری مثبت، زیبا و انسانی از خود و دیگران.
اکنون که خود را انسانی زیبا، شاداب و مصمم می دانید، باید به روش های گوناگون در حفظ آن بکوشید و از آن محافظت کنید(روش هایی مانند خوب خوابیدن، درست نگاه کردن، مطالعه، به خود احترام گذاشتن، خوب غذا خوردن، تفریح، تحرک، عشق ورزیدن به شغل و محل کار خود، عشق ورزیدن به همسر و بچه و منزل و ...) اگر چنین کردید، همه چیز به نحو غیر قابل انتظاری عوض می شود و رنگ دیگری به خود می گیرد(یعنی رنگ دلخواه تان)، و دیگر هیچکس جز خودتان در اولویت قرار ندارد و مهم ترین موضوع خودتان خواهید بود.
سه گام ذکر شده مربوط به اولین مرحله است و مرحله دوم فقط و فقط یک گام دارد. در این مرحله محوری ترین موضوع، مقایسه خود با دیگران مثبت و درست اندیش است. در این گام بایستی دقیقاً با حسن نیت و به صورت کاملاً مثبت در پی جایگاه و پایگاه خود باشید؛ نه اینکه با دیدی رقابت گونه و توأم با حسادت به این کار اقدام کنید. برای ایجاد چنین دیدگاهی در خود، باید نه خود را بزرگ کنید و نه از دیگران بت بسازید؛ بلکه متوجه این امر باشید که همه انسانیم، با خوبی ها و بدی های خاص خود. اگر چنین دیدگاهی داشته باشید، مطمئناً به اندازه ای که باید باشید، هستید و این اندازه نه تنها بی انتهاست، بلکه در بالاترین جایگاه قرار دارد؛ زیرا هر کس اشتباهات و درستی های منحصر به خود را دارد.

نتیجه اینکه:
چون هیچ انسان بدون اشتباهی وجود ندارد، پس هیچ کس کاملاً درستکار و هیچ کس کاملاً خطاکار نیست. اگر اینچنین به مسائل نگاه کردید، همیشه سرافراز و موفق اید و در غیر این صورت با دشمنی بزرگ و توهینی که هرگز به زبان نیامده و به اندازه تمام دنیا وسعت دارد درگیر خواهید بود.

منبع : راسخون


RE: تغییر یعنی زندگی - کامیار کاظمی - 06-16-2011 10:14 PM

ماهی قرمز درونیتان را به مدرسهٔ کوسه بفرستید:
شش راهنمایی که کمک می‌کند در اقیانوس تغییر پیشرفت کنید.
تغییراتی که حالا با آن روبرو هستید دلهره آوریا حتی وحشتناک به نظر می‌رسند؟
در دورانی زندگی می‌کنیم که با تغییرات فاحشی روبرو هستیم. فقط کافی است به اخبار گوش دهیم؛ دربارهٔ افزایش نرخ بیکاری، گلایه‌های اقتصادی و غیره مطالبی بیان می‌شود که وضع موجود را کاملاً تغییر می‌دهد. تغییراتی که شما به طور مستقیم دریافت می‌کنید، از امواج تغییری که تمام کشور را در بر گرفته متاثر می‌شود. شاید ساعات کاریتان کم شود، با جابه جایی روبرو شوید، یا به کلی کارتان را از دست دهید. (یا شاید این تغییرات ازدواجتان را به خطر بیاندازد) حداقل این است که محکم به کیفتان می‌چسبید و دربارهٔ آنچه که ممکن است پیش آید نگران می‌شوید.
در میان افزایش این موج بی‌اعتمادی، پیغام جان گوردون در کتاب کوسه و ماهی قرمز به جا است: شما خیلی بیشتر از آنکه تصور می‌کنید قدرت کنترل دارید. در حقیقت، این مهم‌ترین انتخاب شماست.
تغییر برای همه اتفاق می‌افتد، چه از آن استقبال کنیم یا نه. جان گوردون می‌گوید:
«هنگامی که با امواج تغییر روبرو می‌شوید، می‌توانید انتخاب کنید که از ترس سرتان را پایین آورید و اجازه دهید به شما ضربه بزند یا می‌توانید شرایط جدید را بپذیرید، از آن یاد بگیرید و سوار بر موج تغییر به آیندهٔ مثبت تری برسید.»
این هم چند درس از کتاب کوسه و ماهی قرمز نوشته جان گوردون:

به جای آنکه با جریان امواج به این سو و آن سو بروید، تصمیم بگیرید به کجا می‌خواهید شنا کنید.
همانطور که جان گوردون تاکید می‌کند شما خیلی بیشتر از آنچه تصور می‌کنید، قدرت کنترل دارید. تو نمی‌توانی جلوی تغییر را بگیری ولی با افکار، باور‌ها و عملکردهای مثبتت می‌توانی بر شرایط و سرنوشتت تاثیر بگذاری.
موج تغییر را بپذیرید و بر آن سوار شوید.
به جای اینکه زندگی‌ات را مثل داستانی وحشتناک تعریف کنی، آن را همانند داستانی الهام بخش بیان کن. به جای اینکه خودت را قربانی بدانی، نقش مبارز یا برنده را داشته باش. گوردون می‌گوید: «باید باور کنی هر اتفاقی دلیلی دارد و هنگام روبه رو شدن با مشکلات سوالات درستی از خودت بپرسی. مثل:
از این تجربه چه می‌آموزم؟
چطور می‌توانم به واسطهٔ این تغییر عاقل‌تر، قوی‌تر و بهتر شوم؟
این تغییر چه فرصت‌هایی را برایم فراهم می‌آورد؟
خواسته‌ام چیست؟
چه قدم‌های مثبتی باید بردارم؟
اجازه نده منفی باف‌ها تو را غرق کنند.
پذیرفتن تغییر با دیدی مثبت تنها قسمتی از معادله است. بنا بر نظر گوردون، حتی هنگامی که افراد منفی اطرافتان را فرا گرفته‌اند (که گوردون آن‌ها را انگل انر ژی می‌نامد) باید خوش بین باشید. شما این افراد را می‌شناسید، آنهایی که هر روز به شما یادآوری می‌کنند که بیکارید، فرصت‌هایتان از دست رفته و ناامید هستید. آن‌ها برغیر ممکن‌ها تمرکز می‌کنند نه بر آنچه ممکن است. آن‌ها می‌خواهند بر جوانب منفی تمرکز کنند، نه مثبت. منفی باف‌ها‌‌ همان شخصیت‌های منفی‌ای هستند که هر روز با آن‌ها روبه رو می‌شویم. باور تو باید قوی‌تر از هر تردید و هرحالت منفی‌ای باشد.
بین ایمان و ترس، ایمان را انتخاب کن.
ترس آینده‌ای منفی را باور دارد. ایمان، اعتقاد به آینده‌ای مثبت است. با کمک ایمان بر ترسی که شادی و موفقیت را قربانی می‌کند، غلبه می‌کنی. هنگامی که در شرایط سخت می‌خواهی تسلیم شوی، با کمک ایمانت از آن عبور می‌کنی. ایمان باعث انرژی، امید و الهام بخشت می‌شود.
هر روز سخت‌تر و به دور‌تر شنا کن.
هیچ چیزی جایگزین تلاش و سخت کوشی نمی‌شود. نه استعداد، نه هوش و نه مزیت دیگری. تن‌ها، کسانی که سخت کار می‌کنند می‌توانند سوار بر امواج تغییر شوند. البته تنها کار سخت کافی نیست، بلکه تمرکز بر خواسته‌هایت نیز مهم است.
هنگامی که تمام دریا منتظر توست، یک جا مستقر نشو!
به جای اینکه با ماهی‌های دیگر بی‌هدف به این طرف و آنطرف شنا کنی، آنچه را که می‌خواهی شناسایی و مشخص کن، کجا می‌توانی آن را پیدا کنی… آن زمان حتی به خیلی بهتر از آن هم می‌توانی دست یابی. متوسط بودن فقط متوسط بودن است. ماهی قرمز صرفاً زنده می‌ماند در حالی که کوسه‌ها پیشرفت می‌کنند. بنابراین یک جا مستقر نشو. هر روز می‌توانی یاد بگیری، رشد و پیشرفت کنی. این سوال که، امروز چه چیزهایی یاد گرفتی؟ منحصر به بچه مدرسه‌ای‌ها نمی‌شود. هر شب با کنجکاوی به جوابش فکر کن. شاید این کار باعث شود تو را به کاری که رویایش را در سر داری برساند. هر روزی که انتخاب می‌کنی سخت کار کنی روزی است که به زندگی‌ای که خواستارش هستی می‌رسی.
دنیا سرشار ازفرصت برای آنهایی ست که سخت کار می‌کنند و به یاد داشته باشید، شما تنها نیستید. از دیگران یاد بگیرید و الگویی برای موفقیت سایرین باشید!
در مدرسهٔ کوسه‌ها ثبت نام کرده و مشکلاتتان را به موفقیت تبدیل کنید. هنگامی که در نزدیکی هدفتان شنا می‌کنید، به یاد داشته باشید که همیشه فروتن و مشتاق باشید.
اقیانوس بزرگی است… پس در آن شنا و به موفقیت دست پیدا کنید!