سایت کارآفرینی میلیاردرهای آینده ایران
خدمت آموزشی من تمام شد - نسخه قابل چاپ

+- سایت کارآفرینی میلیاردرهای آینده ایران (http://forum.unc-co.ir)
+-- انجمن: بخش میلیاردرها (/forumdisplay.php?fid=107)
+--- انجمن: سرگرمی ها، دردودل ها و سلامتی یک میلیاردر (/forumdisplay.php?fid=50)
+--- موضوع: خدمت آموزشی من تمام شد (/showthread.php?tid=12263)

صفحه ها: 1 2


RE: خدمت آموزشی من تمام شد - MARYAR - 10-29-2014 06:38 PM

منتطر بقیه خاطراتتون هستیمممم برادرای گلمممم


RE: خدمت آموزشی من تمام شد - Fela.Want - 10-30-2014 12:08 AM

به به خیلی هم عالی
دوره ی آموزشی یکی از دوست داشتنی ترین دوران زندگی هر پسر هست
بیشتر از 100 همسن و سال توی یه خوابگاه
همدل بودن ها
و دلتنگی ها...
همیشه دوست داشتم خارج از شهرم خدمت کنم ولی دست تقدیر شدیم آموزشی دوره ای

که سالی یکبار توی نیروی دریایی بندرعباس نیرو می گیره
روز اعزامم به هیچ کی چیزی نگفته بودم
روز سختی بود
ساکم رو از قبل آماده کرده بودم و به دروغ روز اعزامم رو سه روز بعد از تاریخ دقیق اعزام

به همه اعلام کردم
یه کتونی ، شلوار جین ، تکپوش خاکستری و روش یه پیراهن سبز خردلی که یفش باز بود توی کیفم

هم پر بود از ساقه طلایی چون تصمیم گرفته بودم زندگی سالم رو پیش بگیرم و غذاهای بی

خاصیت رو نخورم
از مسیر دریا به پایگاه نظام وظیفه رفتم یک ساعت مسیر بود داشتم با همه ی مسیر خداحافظی می

کردم
فکر می کردم شاید برای مدت طولانی دیگه اونورا نیام
توی نظام وظیفه با همه ی سربازا سلام کردم فکرش رو کنید شاید بیشتر از 400 یا 500 نفر...
بهترین دوست خدمتیم رو اونجا باهاش آشنا شدم
تکیه داده بود به ستون و داشت به همراه یکی میخندید ازش دلیل خندش رو پرسیدم گفت اون

پسره رو ببین ! دیدم توی صف سربازهای 05 کرمان فقط ی نفر وایساده بود و خبری از

دیگران نبود
گفتم چرا اینجوریه
گفت هیچی ، کسی نیومده و منتظرن تا جای دیگه بیفتن و تنها این بیچاره اومده که اونم بعد

دنبال گروه های دیگه به سیرجان فرستادن
مقداری صحبت کردن و به ما که سربازای همونجا بودن گفتن ماشین بگیرید و برید یادمه سوار

یه مینی بوس هایوندا شدیم من پول نقد همرام نبود و تنها کارت اعتباری رو داشتم یکی از

دوستان ریزه کرایه رو داد
وارد شدیم
مث اسیرها باهامون برخورد کردن و خدا رو شکر می کنم که توی ردیف های آخر بودم Yosef.gif
نامردا هر چی شامپو و کیک و اینا بود و میریختن توی سطل آشغال یا شامپوها رو خالی می

کردن تا شاید سیگاری چیزی پیدا کنن
بعد یه نظامی اومد و گفت چیکارشون داری ولشون کن برن سریع باید ناخدا ببیندشون
از اونجا خارج شدیم و همه که حدود 150 160 نفر بودیم رو یه جا جمع کردن و گفتن کسایی که

تحصیلاتشون زیر سیکل هست برن اونطرف 50 تا از اونا رو انتخاب کردن و بردن به تیپ

نیروی دریایی ...
نزدیک به سه ساعت ما رو یه جا گذاشتن و بعدش فرمانده ی اونجا اومد و کلی صحبت کرد و

گفت کی از سربازی رفتنش ناراضیه
تنها دستی که اون وقت بلند شد دست من بود
گفت بلند شو
و به همه ی سربازا گفت به افتخار شجاعتش یه صلوات بفرستید
اون روز تا غروب اونجا بودیم
بعد به ما گفتن برین برای ناهار که باید برید خونه ها تون Yosef.gif
خیلی ها خوشحال شدن ولی من نه...
برای ناهار که تقریبا ساعت 5 عصر بود برنج و تن ماهی بود تن ماهی که کم آوردن بهمون

لوبیا دادن
من لب نزدم و از ساقه طلایی خوردم Yosef.gif
16 روز بهمون مرخصی دادن
من که پولی نداشتم و روم نشد از کسی دستی بگیرم
نزدیک به 2 ساعت پیاده روی کردم تا به یه دستگاه خودپراز رسیدم و مقداری پول گرفتم و با

ماشین تا خونه رفتم
همون روز دایی خدا بیامرزم از دنیا رفته بود وقتی وارد شدم همه گریه می کردن و ناراحت

بودن
16 روز مرخصی هم تمام شد و ما بازم ....
خیلی زیاد میشه اگه بخوام تعریف کنم
ان شالله اگر سرباز خوبی باشی و بیای گه گاهی خاطراتت رو تعریف کنی منم همراهت

خاطراتم رو می نویسم که دنیایی از خاطراتن برای یه عمر می تونم تعریف کنم...
خوش باشی...
سرباز پایه بوق راه زیادی در پیش روته
وارد یگان که بشی....
خووووووووووش بگذره Yosef.gif


RE: خدمت آموزشی من تمام شد - phoenix021 - 10-30-2014 06:59 PM

به سلامتی محمد جان
04 بودی ؟ Yosef.gif
منم اعزامی 1 شهریور بودم ، گردان یکم


RE: خدمت آموزشی من تمام شد - MohamadMJ - 10-31-2014 08:48 PM

(10-30-2014 06:59 PM)phoenix021 نوشته شده توسط:  به سلامتی محمد جان
04 بودی ؟ Yosef.gif
منم اعزامی 1 شهریور بودم ، گردان یکم

فداتم زینت کشور 12_002
آره بیرجند بودم
من گردان 3 بودم.